این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره میزان نمود و اثرپذیری آثار ادبی معاصر از ادبیات کلاسیک اظهار کرد: در مطالعات نقد ادبی، مفهومی با عنوان «بینامتنیت» داریم و این یعنی تاثیرگذاری متون بر یکدیگر. طبیعی است که به اعتبار فضل تقدم و آثاری که پیشتر خلق شدهاند، قطعا آثار کلاسیک تاثیر بیشتری بر آثار بعد از خودشان دارند.
او افزود: بخشی از این تاثیر، تاثیر کتابهای مقدس بر ادبیات معاصر و بخش دیگر تاثیر متون ادبی است که اگر به عنوان یک شاخص به آن نگاه شود، احمد شاملو یکی از نمونههای مثالزدنی این اثرپذیری است؛ چون هم عهد جدید و عهد عتیق را در شعرش میبینیم و هم «تاریخ بیهقی» و آثار کلاسیک ادبیات ایران را.
ضیایی به تاثیر نگاه به زبان بر میزان اثرپذیری از آثار ادبی کلاسیک اشاره کرد و در پاسخ به سوالی درباره آسیبشناسی دوریگزینی نسل جوان شاعران و نویسندگان از ادبیات کهن گفت: این مسئله برمیگردد به این که نگاه ما به زبان چگونه باشد، که ما معتقد باشیم معنا فرآیندی است که به نسبت قبل و بعد خودش اتفاق میافتد؛ یعنی تاثیراتی که متون قبلی دارند بهعلاوه فهمی که بعدا اتفاق میافتد. اما یکی از اصولی که برای شاعران جوان ما مهم است، سادهنویسی است که متاسفانه از سادهنویسی به سطحینویسی لغزیدهاند و این کار را مشکل کرده است. اگر ما بخواهیم اثر هنری داشته باشیم که دارای لایههای دوم و سوم معنایی باشد، ناگزیر هستیم که عنصر اندیشه را در آن وارد کنیم و برای اینکه عنصر اندیشه وارد شود، مجبوریم به میراث قبلی برگردیم.
این پژوهشگر ادبی در حالی که به دیده نشدن شاهکارهای ادبی تاریخ در دوران خودشان اشاره کرد، گفت: نسل جوان نویسندگان و شاعران ما میخواهند که مورد اعتنا و پسند عمومی قرار بگیرند در حالی که اعتبار متن ادبی به دیده شدن نیست. چهبسا متنهای مهم کلاسیک شاهکارهایی بودند که در روزگار خودشان مورد اقبال قرار نگرفتند و در سدهها و دهههای بعدی کشف شدند. متاسفانه جوانان ما عجول هستند و میخواهند به سرعت صاحب سبک و زبان و همچنین شناخته شوند و رفع این مسئله به یکسری عقبهها و بکگراندهای فکری نیاز دارد.
شاعر مجموعه شعر «در تناسخ کلمات» سپس درباره میزان تاثیری که متون کهن ادبی بر ادبیات معاصر میتواند داشته باشد، بیان کرد: این تاثیر هم خیلی زیاد و هم خیلی کم است. ادبیات کهن به قول دانشجویان فلسفه، شبیه تیغ اوکام یعنی تیغ دولبه است. ادبیات کلاسیک هم میتواند باعث زایش معنایی شود و لایههای متعدد معنایی ایجاد کند و از طرفی هم میتواند مانع خلاقیتهای جدید شود و مانند یک حجاب یا دیواری بین نویسنده و خلاقیتهای جدید حائل شود.
انتهای پیام