به گزارش ایسنا، خبرگزاری آسوشیتدپرس، در گزارشی مینویسد: «دولت دهلی نو احتمال بروز تهدیدهای امنیتی غیرمنتظره را علت اصلی این ممنوعیت دو بار در هفته اعلام کرده اما این اقدام بیشتر نشان دهنده رویکرد نارندرا مودی، نخست وزیر و حزب ملی گرای "هندو" او در منطقه مورد مناقشه کشمیر واقع در هیمالیا از زمان روی کار آمدن در ۲۰۱۴ است.
استفاده از روشهای "هویج و چماق" دولتهای قبلی که تلاشی حداقلی برای راه یافتن به قلوب و اذهان رأی دهندگان به عنوان بخشی از حفظ ثبات در منطقه کشمیر اکثراً مسلماننشین مورد ادعای پاکستان بود، دیگر کاربرد ندارد. به جای آن دولت هندوستان برای مقابله با مردمی که در این منطقه در برابر حکمرانی دهلی نو مقاومت میکنند به ارتش قدرت زیادی داده که به معنای هدف قرار دادن شبه نظامیان مسلح و همچنین مردم عادی است که به شدت از این اقدامات جدایی طلبانه حمایت میکنند.
با وجود آنکه این کمپین در کشمیر محبوب نیست، اما در اکثر هندوستان رونق دارد، چون اجماع نظری کلی در میان مردم هندوستان در این باره وجود دارد که کشمیر باید به عنوان بخشی از هندوستان و به هر قیمتی باقی بماند.
مودی از حمله فوریه ۲۰۱۹ علیه نیروهای شبه نظامی دولتی هندوستان در کشمیر بهره برده و واکنشش به بمباران مواضع شبه نظامیان در داخل پاکستان به منظور تقویت این شعار انتخاباتی یعنی "هندی برای نظارت" بوده است. و زمانیکه نخستین فاز از انتخابات پنج هفتهای هندوستان ۱۱ آوریل در کشمیر آغاز شد، این انتخابات در بحبوحه افزایش سرکوبها توسط پلیس با دستگیری صدها تن از رهبران و فعالان کشمیری صورت گرفت.
در بین مناطقی که پنجمین فاز رأیگیری در آنها امروز (دوشنبه) در حال برگزاری است، پولواما و شوپیان در جنوب کشمیر هستند. انتخابات ۲۳ مه پایان مه یابد.
سرکوبها گزینههای خوبی برای پایگاه حزب بهاراتیا جاناتای مودی بودهاند و او نگران از دست دادن آرا در کشمیر نبوده است. با توجه به اینکه در کشمیر تنها شش کرسی برای پارلمان هندوستان وجود دارد، میزان شرکت برای انتخابات پارلمانی هندوستان در منطقه از منظر تاریخی پایین بوده است، چون جدایی طلبان این انتخابات را روندی غیر مشروع تحت اشغال نظامی توصیف میکنند.
نظیر احمد، تاجری در حومه شهر سرینگر در کشمیر میگوید: مودی و حزبش علیه مردم کشمیر جنگ به راه انداختهاند. این انتخابات در کشمیر اهمیتی ندارد. اما کشمیر برای انتخابات در هندوستان مهم است.
مودی دائماً حملات هوایی در نتیجه حمله فوریه را شاهدی برای موضع مصالحه ناپذیر و سرسختانه خود در این منطقه میداند؛ حمله فوریه توسط گروه خودخوانده "جیش محمد" علیه نیروهای هندوستانی صورت گرفت و آنها یک بمب را در مسیر یک کارون نظامی این کشور منفجر کردند.
مودی در راهپیمایی اخیر انتخاباتی خود گفته بود: هندوستان سیاست ترس از تهدیدهای پاکستانی را کنار گذاشته است.
اقدامات بعدی برای نشان دادن این که مودی و حزبش حامیان هندوستان هستند در بیلبوردهایی نشان داده شد که در سراسر کشور نصب شدند که نخست وزیر و آمیت شاه، رئیس حزب را در کنار افسر نیروی هوایی کشور نشان میداد؛ وی در جریان درگیریهای فوریه توسط پاکستان به اسارت گرفته شد و دو روز بعد هنگامی که نیروهای پاکستانی وی را به هندوستان تحویل دادند، از او به عنوان یک قهرمان استقبال شد.
این در حالی است که کمیسیون انتخابات هندوستان در اقدامی غیرمعمول از احزاب خواسته تا از تصاویر سربازان در کمپینهای انتخاباتی خود استفاده نکنند.
آمیت کومار، مورخ سیاسی در سرینگر میگوید: دیدگاه مردمی برای مودی و حزبش بسیار مهم است. اینها خواه حملات تهاجمی یا کشتار شبه نظامیان باشد یا به زندان انداختن جدایی طلبان یا سرکوب گروههای مقاومت، بیش از یک نظر مردمی کارایی دارند. آنها کاری را بی سر و صدا انجام نخواهند داد، حتی اگر مؤثر بودن انجام این کار در گذشته برای احزاب دیگر اثبات شده باشد.
رهبران حزب بهاراتیا جاناتا میگویند که اهداف ملی را پیگیری میکنند و با این مساله که رفتاری سختگیرانه در قبال کشمیر دارند، مخالفند.
کاویندر گوپتا، یکی از رهبران این حزب در شهر جامو میگوید: اگر شما در کشمیر خواهان صلح هستید، ارتش به آزادی در تصمیمگیری نیاز دارد. زمانی که صلح وجود داشته باشد، سربازان به سربازخانههای خود باز میگردند اما به یاد داشته باشید پاکستان با عاملان خود برای ایجاد ناآرامی در کشمیر حضور دارد.
احزاب اپوزیسیون مکرراً گفتهاند که مودی و حزبش از کشمیر برای منحرف کردن سوابق اقتصادی خود و سایر مسائل چون بیکاری جوانها و خودکشی کشاورزان استفاده میکنند.
کشمیر بین هندوستان و پاکستان تقسیم شده اما هر دو کشور از زمانیکه در ۱۹۴۷ از استعمار بریتانیا استقلال یافتند، مدعی آن هستند و به سرعت نبرد برای تصرف این منطقه آغاز شد.
در ابتدای امر، جنبش ضد هندوستانی در بخش تحت کنترل هندوستان کاملاً صلح طلبانه بود اما پس از یکسری درگیریهای سیاسی، وعدههای عمل نشده و سرکوب مخالفان، کشمیریها در ۱۹۸۹ به انقلابی مسلحانه دست زدند و به دنبال پیوستن به اسلام آباد یا استقلال کامل برای تمام منطقه هستند.
این منطقه همچنان یکی از مناطق بسیار نظامی سازی شده در جهان است و اکثر ساکنانش خواستار پایان یافتن حکومت هندوستان هستند. دست کم ۷۰ هزار تن در جریان درگیریهایی که سه دهه به طول انجامید، کشته شدند.
نظامی سازی منطقه کشمیر در دوران نخست وزیر مودی افزایش یافته و سربازان اکنون جوری تیراندازی میکنند که به طور معمول باعث جراحت و کوری معترضان میشود و خانههای سکنه را با مواد انفجاری در جریان عملیات مقابله با شبه نظامیگری منفجر و تخریب میکنند.
کشمیر به قدری در مرکز روایت قدرت مودی بوده که حتی سیاستهای اقتصادی نامطلوب دولت وی به عنوان ضرورتی برای امنیت ملی توجیه شده است.
مودی برای خارج کردن اسکناسهای هزار و نیز پانصد روپیهای از چرخه اقتصادی، بی اعتبار کردن پول ملی را اعلام کرد و با این کار باعث اختلال در روند اقتصاد شد و میلیونها نفر را مجبور کرد تا در صفها برای تبدیل پولهایی که به یکباره ارزش خود را از دست دادند، بایستند؛ این اقدامی برای متوقف کردن بازار سیاه پول بود.
بانک مرکزی هندوستان بعداً اعلام کرد که این اقدام بیشتر بر پیکره فقرای هندوستان لطمه وارد کرده است اما مودی و همکارانش در کابینه از این کار به عنوان روشی برای توقف کمک مالی تروریستی که به جدایی طلبان کشمیر میرسد، دفاع کردند.
مودی و رهبران بهاراتیا جاناتا حین برگزاری کمپین انتخاباتی، حزب را در مقابل اپوزیسیون اصلی یعنی حزب "کنگره" قرار دادهاند که برای نیم قرن از زمان استقلال بر کشور حکمرانی میکرد.
مودی مکرراً "کنگره" را به داشتن موضعی نرم در مقابل پاکستان، ترور، جلب نظر مسلمانان برای رأی دادن و اغوا کردن جدایی طلبان کشمیری متهم میکند.
اما کارشناسان میگویند کنگره حین بررسی راههایی برای چک کردن مداوم مخالفان از طریق یک روش نظارتی دقیق و موشکافانه، فضایی از دموکراسی کارآمد در کشمیر را نیز حفظ میکند.
کومار، مورخ میگوید: حزب بهاراتیا جاناتا هنگامی که روی کار آمد، متوجه شد که این شکافها و اختلافات عمداً سوپاپهای اطمینانی را ایجاد کرده که به کشمیریها اجازه میدهد تا هیجانات خود را تخلیه کنند. اما با توجه به اینکه این سوپاپهای اطمینان راه به جایی نبردند، حزب مودی یکی پس از دیگری دنبال آنها میرود و آنها را پیگیری میکند. مادام که رویکرد قدرتنمایی دولت هندوستان به آنها در تحکیم قدرت به صورت ملی در بازهای کوتاه مدت کمک میکند، آنها زمان کمی برای نگران شدن از پیامدهای بلندمدت چنین رویکردی در کشمیر دارند.»
انتهای پیام