یکصد و یکمین وزیر دیپلماسی/ بخش سوم/

ظریف سر تسلیم ندارد

یک کارشناس مسائل سیاسی در سه یادداشت جداگانه به بررسی عملکرد یکصد و یکمین وزیر دیپلماسی در طول شش سال گذشته پرداخت .

محمد هادیان در یادداشت سومی که قسمت اول و قسمت دوم آن اخیراً در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است، نوشت: گزاف نیست اگر محمد جواد ظریف را یک پدیده در عرصه سیاست خارجی جهانی بنامیم، رسیدن به اعتبار و شهرت جهانی یک شبه به دست نمی‌آید بلکه اعتبار جهانی محصول مرارت و سالیان سال تجربه‌اندوزی، نمایش مهارت و خلاقیت در گره گشایی‌ها و پیشبرد اهداف سازمانی است. افزون بر این در مورد ظریف باید این نکته را یادآور شد که این مقام و موقعیت نیست که از رئیس دستگاه دیپلماسی ایران را یک وزیر طراز اول در عرصه سیاست خارجی ساخته است، پیش از او نمونه‌های بسیاری چه در ایران و چه جهان بوده‌اند که رکورد طولانی صدارت را به نام خویش ثبت کرده‌اند، آنچه به یکصد و یکمین وزیر خارجه ایران اعتبار بخشیده و او را به عنوان یکی از پرجاذبه‌ترین وزیران ایرانی در جهان بدل کرده است، مدل متفاوت، متمایز و ممتاز اوست. پندار و گفتار و کردار او در رسانه‌های جهانی را نمی‌توان دست کم گرفت.

او مهارت بسیار بالایی در حل و فصل مناقشات بین‌المللی دارد، با رسانه‌های جهانی ارتباط خوب و مؤثری دارد، در زبان و ادبیات بین‌المللی تبحر بسیار بالایی دارد و در داخل نیز بسیاری از تابوهای سیاست خارجی را شکسته است. بنابراین ظریف را نمی‌توان صرفاً در قامت یک وزیر خارجه، کلیددار و سکاندار دیپلماسی و یا یک بازیگر منطقه‌ای و بین المللی ارزیابی کرد، (از کاربرد واژه‌هایی مثل فرمانده و سردار دیپلماسی نیز باید پرهیز کرد، چرا که هر کدام از این واژه‌ها با خود فضا و شرایط متفاوتی می‌آفرینند). دشوار است بتوان در قالب واژه‌های درج شده پشت سرهم، بتوان ابعاد گوناگون شخصیت‌های مهم ملی را در یک مقاله خلاصه کرد، این در مورد ظریف هم صدق می‌کند. اما بشود تمایز ظریف با سایر وزرای خارجه جهان را در یک جمله بیان کرد، این جمله همین است که او وزیری صاحب سبک و نظریه پرداز است که در نظام بین الملل نوین ضمن اشراف کامل به تجربه‌ها، مدل‌ها و نظریه‌های متعارف و رایج در عرصه‌های بین المللی و خلاقیت، در سنت‌ها و دانش‌های رایج متوقف نمانده است، نظریه‌ها و گفتمان جدیدی برای حل و فصل مناقشات ارائه کند. شاید ریشه برخی از حملات و هجمه‌ها مشابه داخلی و خارجی نیز همین سنت شکنی او به عنوان وزیر خارجه است. ظریف همزمان توانست در داخل کشور سیاست خارجی را به مسیری متمایز از گذشته هدایت کند و در عرصه جهانی نیز هم پیمانان سابق را حتی المقدور مقابل هم قرار دهد. اگرچه به نظرمی رسد بداقبالی تاریخی و تنگناهای اقتصادی پیشروی ایران حجابی برای فهم عیار واقعی مذاکرات و تکنیک‌های دیپلماسی شد. در فرایند زمانی، وزرای خارجه کشورها می آیند و می‌روند و صرفاً مجری سیاست‌های خارجی کشورشان هستند. اما دیپلماسی ایرانی با ظریف در حال شدن و تطور تاریخی است. او در نظام بین المللی که در حال گذار است و هنوز زود است برای آن صورت بندی کرد، سبک و مدلی منحصر به فرد برای حل معادلات جهانی عرضه کرده است.

در یاددشت سه گانه مروری کوتاه به فراز و فرودهای زندگی یکصد و یکمین وزیر خارجه تاریخ ایران و همچنین سه پرونده‌های مهم دیپلماسی وی داشتیم، در یادداشت پیش رو تلاش کرده‌ایم تا نگاهی به میراث پژوهشی و همچنین سبک منحصر به فرد وی در عرصه سیاست خارجی بیاندازیم:

یکی از محوری ترین نظریه‌های دکتر ظریف درکتاب «دوران گذار روابط بین الملل در جهان پساغربی» شناسایی برخی مشخصه‌ها و ویژگی‌های دوره جدید در حال تکوین نظام بین الملل نوین است. ادبیات او در پیش بینی دوران پسا غربی، اخطار گرایانه و هشدار گرایانه است. به زعم وی این دوران جدید از مدت‌ها پیش در روابط بین الملل آغاز شده اما هنوز صورت بندی مفهومی ندارد. او مقدمه افول نظام بین الملل مدرن و ظهور دوره جدید را پایان جنگ سرد قرار می‌دهد.

جهان سده بیست و یکم در منظر وزیر خارجه ایران، تفاوت‌ها و تمایزهای بارزی با دوران‌های گذشته دارد. فشردگی زمان و مکان، پیوستگی متقابل و گره خوردن سرنوشت سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و حتی زیست محیطی همه مناطق جغرافیایی به یکدیگر موجب شده است که هیچ واحد سیاسی، کشور و یا ملتی نتواند از آثار و پیامدهای تحولات محیط‌های منطقه‌ای و بین المللی برکنار مانده و نسبت به بهره برداری از فرصت‌ها و یا رویارویی با چالش‌ها و تهدیدهای موجود بی اعتنا شود.

او بر پایه این نظریه است که به غرب هشدار می‌دهد که دیگر با رویه‌های گذشته نمی‌توان در نظام بین الملل جدید پیش رفت. رئیس دستگاه دیپلماسی ایران معتقد است «نظام بین الملل مدرن آئینه تحولات، رخدادها، منافع، ارزش‌ها، هنجارها و تجربیات سیاست بین الملل جهان اروپایی و جهان غربی» بوده است. درحالی که نظام بین الملل در حال گذار به یک «نظام بین الملل غیرغربی شده» است که در این نظام ناشناس با ظهور و افول قدرت‌های بزرگ، آرایش سیاست جهانی دستخوش تغییرات ژرف، متنوع و دامنه داری شده است. توانایی جهان غرب «برای اشاعه ارزشهای غربی از طریق نهادهای چندجانبه و قدرت ساختاری این حوزه در بسیاری از زمینه‌ها کاهش یافته است.» از دید ظریف، در دوره جدید نه تنها جهان غرب دیگر موقعیت استثنایی انحصاری و بلامنازع در نظام بین الملل ندارد، بلکه با بن بست تکاپوی یکجانبه‌گرایانه آمریکا برای شکل دهی به نظم تک قطبی و آغاز بحران اقتصادی، قدرت یابی شتابان قدرت‌های غیر غربی و نوظهور بیش از پیش از در کانون توجهات قرار گرفته است. بر این اساس هر تصمیم و حرکتی خارج از ضوابط دنیای جدید، عاقبتی جز شکست نخواهد داشت. در دوره جدید، فرایند جهانی شدن شتابان و پویای سیاست، اقتصاد، امنیت و فرهنگ همه واحدهای سیاسی دنیا را بیش از پیش به اهمیت توجه به تحولات و روندهای سیاست جهانی و نظام بین‌الملل ناگزیر ساخته است.

کتاب «دیپلماسی چندجانبه: پویایی مفهومی و کارکردی سازمان‌های منطقه‌ای و بین المللی» ازجمله دیگر آثار دکتر ظریف است که در آن کوشیده استراتژی‌های راهبری در نظام بین الملل جدید به ویژه نقش و اهمیت دیپلماسی چندجانبه را در حل بحران‌ها و موضوعات بین المللی بررسی کند. به باور او دیپلماسی چندجانبه به مثابه یک پیوست «فقط حوزه مناسبات سیاسی را در برنمی گیرد، بلکه در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و حقوقی حضور فعالی دارد.». از دید وی رعایت ادب و احترام در تمامی تعاملات مربوط به دیپلماسی چندجانبه بخش جدایی ناپذیر فرهنگ نانوشته نهادهای چند جانبه است. یک دیپلمات چند جانبه نمی‌تواند نسبت به کشوری با مواضع صد در صد متخاصم از ادب خارج شده و از واژه‌های نامناسب استفاده کند.

او سازمان ملل متحد را به عنوان وارث تاریخی بیش از دو قرن تجارب و تعاملات دیپلماسی چند جانبه معرفی کرده و بر این باور است که علی‌رغم ضعف‌ها و کاستی‌های غیر قابل انکار، این سازمان همچنان مظهر تحول و تکامل دیپلماسی چند جانبه در مناسبات بین ملت‌ها و دولت‌ها محسوب می‌شود. لذا درک این سازمان درک دیپلماسی چند جانبه در حوزه‌های مختلف جغرافیایی و موضوعی است.

ظریف دیپلماسی و نهادهای چند جانبه ظرفیت و فرصت مناسبی را برای اطلاع رسانی، هنجار سازی و نهادسازی در اختیار دیدگاه‌های نوین قرار می‌دهند، تا با طرح و تصویب روش‌های متفاوت برای مدیریت فرصت‌ها و چالش‌های جدید، زمینه‌های تعدیل ابزارهای سخت افزاری قدرت با بهره گیری از عنصر مشروع جمعی را ایجاد کنند. او با اشاره به تصویب دستور کار جهانی گفت‌وگوی تمدن‌ها با حمایت گسترده مجمع عمومی، در پایان نتیجه راهبردی موفقیت این ابتکار و ده‌ها نمونه مشابه را بیانگر کارایی دیپلماسی و نهادهای چند جانبه مثل سازمان ملل در افزایش توان و ظرفیت قدرت‌های منطقه‌ای و کوچک‌تر را جهت تأثیرگذاری حتی در حوزه‌های جدی روابط بین الملل و فراتر از آن امکان هنجارسازی آنان را فراهم ساخته است.

با این تفاسیر ناگفته پیداست که اعتبار ظریف بدون اغراق منحصر به ایران نیست بلکه امروز جهان نیز او را به اعتبار و نجابت می‌شناسد. از دعوت کوفی عنان به همکاری در سازمان ملل تا توصیفات شخصیت‌های معروف جهانی که بازگویی آن به اطاله کلام می‌انجامد، همین شهرت موجب شد در آستانه گمانه زنی‌ها برای دریافت جایزه صلح جهانی نوبل نام او در صدر پیش بینی‌ها قرار گیرد. شاید ظریف همان اندازه که فرصت و شانس زیادی برای کسب توفیقات در عرصه سیاست خارجی داشته است به همان اندازه در دوره کنونی بداقبال بوده باشد. تصور این نشیب بسیار سخت است که چطور انتخابات آمریکا، دستاوردهای دیپلماسی را که تا پیش از آن مدلی موفق درعرصه بین الملل معرفی می‌شد، امروزه در دست انداز اعوجاج سیاست خارجی آمریکا گرفتار کرده است. البته زندگی آبستن اتفاقات و فرصت‌های جدید است. فراز و نشیب‌ها در زندگی شخصیت‌های ملی فراوان است. به نظر نمی‌رسد که پیشامدهای روزگار ظریف را به ستوه آورده باشد او همچنان با همان لبخنده‌های معروفش در حال تکاپوست و سر تسلیم ندارد. هر چه باشد سوابق نشان دهنده این است که ظریف از آن دست وزرایی نیست که در پریشان حالی این فریاد را سر دهد که «چون بد آید هر چه آید بد شود / یک بلا ده گردد و ده صد شود». شعر منتسب به وثوق الدوله از وزرای با سابقه ایرانی است که پس از برکناری از صدارت، پریشان حال سوار بر اتومبیل شخصی این شعر را سرود.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ / ۰۳:۰۰
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 97121407521
  • خبرنگار : 71038