محمد هادیان در یادداشت دومی که قسمت اول آن اخیراً در خبرگزاری ایسنا منتشر شد، نوشته است: چهل سالگی دیپلماسی دیپلمات محبوب، با چهل سالگی انقلاب مصادف شده است، یکصد و یکمین دانه تسبیح صدارت وزارت خارجه نیز به نام اوست. از محبوبترین وزرای چهار دهه اخیر است که متصف به القابی چون «آرش ایرانی» شده است. صفات و القاب مردم به شخصیتهای ملی بیحساب و کتاب نیست این صفات و القاب گاهی بر نام اصلی آنان پیشی میگیرد، همانگونه که امیر کبیر با همین لقب شناخته میشود. ایرانیان یکصد و یکمین وزیر خارجه را همان «ظریف» مینامند که آشناترین شخصیت ایرانی با ظرایف سیاست خارجی و دیپلماسی است. مهمترین دستاورد او برجام است که برخی از مخالفانش درصدد ایجاد تزلزل در باور مردم بدان هستند، اما با همه فراز و نشیبهای برجام، این توافقنامه هنوز هم از پربسامدترین واژهها در محافل سیاسی و سپهر رسانهای کشور است. همین فراوانی بحثها درباره برجام خود موید اهمیت برجام است. در گزارش پیشرو نیم نگاهی به بخش دیگری از کارنامه دیپلماتیک محمد جواد ظریف انداختهایم.
مذاکرات برجام و ویتنام در یک ترازو
بیشک نقش برجام در تثبیت پایههای ثبات در سیاست خارجی و خارج کردن کشور از دایره امنیت سازی توسط غرب، قابل چشمپوشی نیست. منتقدان سرسخت برجام، ناقوس مرگ آن را از مدتها پیش به صدا درآوردهاند اما برجام هنوز هم نفس میکشد و یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماسی به شمار میرود. برجام علاوه بر آنکه در آن مقطع تاریخ به یکی از معادلات پیچیده نظام بینالملل پایان داد، این روزها شکاف میان آمریکا و اروپا را در حوزه مسائل امنیتی و اقتصادی عمیقتر کردهاست. ثبت «اینستکس» برای جبران دستاوردهای اقتصادی برجام رویدادی است که مخالفان ظریف آن را کم اهمیت میپندارند و یا تلاش در بزرگنمایی کاستیهای آن دارند، ثبت این کانال مالی حتی با بدبینانهترین ذهنیت، باز اتفاق بیسابقهای در نظام بینالملل محسوب میشود. این رویداد نقطه عطفی در نظام بینالملل و شروعی برای جبران نقصان و کاستیهای خروج آمریکا از برجام و ایجاد سپری در مقابل بخشی از فشارهای اقتصادی این کشور تعبیر میشود. همه صاحبنظران حوزه سیاست خارجی ارزش و اهمیت این اتفاقات را بیش از هر کسی درک میکنند که هر ادعا و موضع بازیگران بین المللی بار معنایی گسترده منتقل میکند، چه برسد به تصمیمهای مشترک جمعی بازیگران مؤثر نظام بینالملل که حامل مفاهیم و برداشتهای گسترده است. این اتفاق میوه و محصول برجام است که جا دارد در مقولهای جداگانه بررسی و ارزیابی شود. اما توافقنامه بینالمللی برجام در مقایسه با نمونههای مشابه از بسیاری جهات ممتاز است. توافق برجام را باید در یک فرایند ۱۲ ساله ارزیابی کرد البته مهمترین بخش آنکه مذاکرات را از بن بست خارج کرد همان دوره دو ساله است که باز در مقایسه با مذاکرات طولانی برای پایان دادن به دو دهه جنگ خشونت بار و فرسایشی ویتنام باز هم طولانی است. در مذاکراتی که به جنگ در ویتنام پایان داد و آمریکا نیروهایش را از این کشور خارج کرد، ملاقاتهای پنهان هنری کیسینجر، مشاورامنیت ملی با عضو دفتر سیاسی حزب ویتنام شمالی در سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ صورت گرفت که این مذاکرات اذعان به این واقعیت بود که آمریکا خواهان کنارگذاشتن سیاست غلط خود در رابطه با ویتنام است.
فرایند زمانی ملاقاتهای پنهانی و آشکار که به «قرار داد صلح پاریس» معروف شد، ۱۹ ماه طول کشید. درحالیکه مذاکرات برجام بیش از دو سال زمان برد. در طول مذاکرات سفرهای هوایی فراوانی به کشورهای مختلف انجام شد. در این سفرها که با پروازهای طولانی مدت و پر خطر در دوران تحریم هواپیمایی انجام شد، تیم مذاکره کننده فشارهای جسمانی و روانی زیادی متحمل شدند. به گونهای که آقای ظریف در کوران مذاکرات به دلیل فشارهای ناشی از مذاکرات و یلچرنشین شد و ناگزیر با ویلچر در مذاکرات ژنو شرکت کرد. در این مدت رئیس جمهور که برادرش از اعضای تیم مذاکره کننده ایرانی بود، سوگوار شد؛ یا آقای عراقچی، از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده از طریق فیس بوک تولد نوه اش را در جریان مذاکرات جشن گرفت. در طرف مقابل مذاکره نیز جان کری از ناحیه پا دچار شکستگی شد و تصویر او با عصا در قاب عکس یادگاری برجام ماندگار شد. آن روزها سراسر ایران بی صبرانه منتظر یک توافق بودند. لحظات نفسگیر مذاکرات و اخبار متناقض از فرایند مذاکرات موجی از دلهره و گمانه زنی را به دنبال داشت. با این وجود بسیاری از امتیازات برجام پشت گرد و غبار فاجعه دیپلماتیک یعنی خروج آمریکا از یک توافق بین المللی پنهان مانده است. بسیاری نیز تصور نمیکردند که با روی کار آمدن رئیس جمهوری راست گرا در آمریکا، حیات توافقنامههای بین المللی که با صدها ساعت تلاش دیپلماتیک فشرده به دست آمده بود، اینگونه به خطر بیافتد و بازیچه رقابتهای سیاسی در کشوری قدرتمند شود؛ آن هم کشوری که با سنگینترین بها یعنی بر باد دادن حیثیت بین المللی خود، به توافقهای جهانی پشت پا میزند.
تبحر در مکالمه و همکاری با چهرههای شاخص بینالمللی
وزیر خارجه ایران در طول فعالیت خود در دستگاه دیپلماسی ایران با شخصیتهای مؤثر نظام بین الملل مراوده و ارتباط داشته و دارد. از کوفی عنان گرفته تا هنری کیسینجر که یکی از کتابهایش را به او هدیه داد. این ارتباط آنچنان بود که دبیر کل وقت سازمان ملل در میهمانیهایش با حضور شخصیتهای بلندپایه، از ظریف به عنوان میهمان ویژه دعوت میکرد. ظریف در دوران سفارتش در سازمان ملل در پرونده گفتوگوی تمدنها، مذاکرات افغانستان و عراق از نزدیک با کوفی عنان همکاری میکرد. تا جایی که به عنوان یکی از اعضای گروه شخصیتهای برجسته گفتوگوی تمدنها انتخاب شد. مقام سایر افرادی که عضو آن گروه بودند، پایینتر از رئیس جمهور و یا برنده جایزه نوبل نبود؛ اما ظریف جوانترین مقام در میان آنها بود. وزیر خارجه ایران بارها ضمن مقایسه کوفی عنان با سایر دبیران کل سازمان ملل از احترام ویژه اش به وی و همچنین تقارب فکری با او در برخی از پروندههای بینالمللی گفته است.
اولین توفیق قابل توجه ایران در یک مجمع بینالمللی
به همه اولینهای دکتر ظریف باید نخستین ریاست ایران در یک مجمع بین المللی پس از انقلاب را اضافه کرد. روابط ایران با مجمع متأثر از شرایط جنگ ایران و عراق ملتهب بود. در سه سال منتهی به ۱۹۹۲ (۱۳۷۱ شمسی) ایران به دلیل آنچه تبعیضهای ناروا علیه ایران و جانبداری از صدام میخواند، در حالت قهر با سازمان ملل به سر میبرد. اما به یکباره ورق برگشت و یخ سرد روابط آب شد. ایران در یک دیپلماسی تنگاتنگ به اتفاق آرای عمومی، ریاست کمیته حقوقی مجمع عمومی سازمان ملل را کسب کرد. رئیس کمیته حقوقی مجمع سازمان ملل همان دیپلمات جوان ایرانی بود که این روزها در قامت یکصد و یکمین وزیر دستگاه دیپلماسی ایران را به پیش میبرد. ریاست ظریف در کمیته حقوقی مجمع، اولین توفیق قابل توجه جمهوری اسلامی ایران دریک مجمع بین المللی محسوب میشد.
انتهای پیام
نظرات