/یادداشت/

یکصد و یکمین وزیر دیپلماسی 

یک کارشناس مسائل سیاسی در سه یادداشت جداگانه به بررسی عملکرد یکصد و یکمین وزیر دیپلماسی در طول شش سال گذشته پرداخت .

محمد هادیان، در یادداشت اولی که در اختیار خبرگزاری ایسنا قرار داده، نوشته است: وزارت امور خارجه از دوره فتحعلی شاه که نخستین سنگ بنای ساختار نوین سیاست خارجی گذاشته شد، تا به امروز دیپلمات‌های برجسته کم ندیده است. برخی از این دپیلمات‌ها در افواه عمومی با دستاوردهای دیگری اشتهار یافتند، بنابراین کمتر کسی از سوابق دیپلماتیک آنان مطلع است. از برجسته‌ترین این دیپلمات‌ها، «عبدالوهاب نشاط اصفهانی»، شاعر بزم و رزم شاه قاجار بود که از مؤسسان سبک بازگشت ادبی شناخته شده، اما ردای صدارت بر تن کرد.«ذکاالملک فروغی» فلسفه دوست و عاشق ادبیات، سیدعلی نصر، پدر تئاتر ایران و محمد سریر، موسیقدان و آهنگساز نیز از این دست دیپلمات‌ها بودند. از سپیده دم وزارت امور خارجه تا به امروز نیز یکصد و یک وزیر بر صدر نشسته‌اند که آخرین آنها، محمد جواد ظریف است. اما بر خلاف دیپلمات‌هایی که نام آنان ذکر شد، نام، شخصیت و زندگی ظریف با دیپلماسی در هم تنیده است.

خانواده اش ابتدا می‌خواستند او را روانه حوزه علمیه قم کنند، تا آرزوی پدرش را جامه عمل بپوشاند و روزی مرجع تقلید شود. برای تحقق همین هدف بود که در کنار مدرسه تحصیل علوم حوزوی را شروع کرد، اما دست قضا او را به مسیر دیگری کشاند. این روزها که در گوشه و کنار ایران، جشن‌های چهل سالگی انقلاب برپاست، شاید کمتر کسی بداند که چهل سالگی دیپلماسی ظریف هم هست. با مروری بر کارنامه ظریف، مرور بخش بزرگی از کارنامه سیاست خارجی ایران پس از انقلاب را هم می‌توان مشاهده کرد. او در بزنگاه‌های سیاست خارجی کشور از ماجرای دگردیسی در بدنه و تغییر وزارت خارجه پس از انقلاب گرفته تا ماجرای گروگانگیری تسخیر سفارت آمریکا، هشت سال جنگ تحمیلی، قطعنامه ۵۹۸، مذاکرات طولانی هسته‌ای و برجام حضور درجه اول فعالی داشته است. کمتر رویداد مرتبط با سیاست خارجی پس از میانه دهه ۶۰ به بعد می‌توان مثال زد که محمد جواد ظریف پای ثابت آن نبوده باشد. ظریف و دیپلماسی انقلابی از هم جدایی‌پذیر نیستند.

چرا ظریف، دیپلمات شد؟

بررسی سوابق وزیر امور خارجه ایران تا مطالعه کتاب «آقای سفیر» همه حاکی از آن است که امواج خروشان انقلاب ۵۷، سرنوشت دیپلمات دیروز را به مسیر امروز کشاند. او آگوست ۱۹۷۸ در ۱۹ سالگی از دانشگاه سانفرانسیسکو در رشته کامپیوتر پذیرش گرفت. با وجود علاقه به رشته کامپیوتر، همچون بسیاری از دانشجویان علوم انسانی تحت تأثیر اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، علاقه‌مند به تحصیل در رشته جامعه شناسی شد. یک ترم از تحصیل در رشته کامپیوتر گذشته بود که جرقه‌های فروپاشی یک دوران و آغاز دوران جدید شروع شد. شعله‌های داغ انقلابی گری از جغرافیای ایران فراتر رفته و به جمع دانشجویان مقیم آمریکا نیز رسیده بود. هرم این شعله‌ها ظریف را نیز به جمع خویش کشید. او عضو انجمن اسلامی برکلی بود که شهید چمران مؤسس آن و آقای محمد هاشمی برادر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی معروف به «محمد پدر» از اعضای آن بود. ظریف همزمان با تحصیل کامپیوتر از فعالیت‌های انقلابی و مبارزه نیز غافل نبود، حشر و نشر با این انجمن نخستین بارقه‌های تغییری بود که زندگی یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار دیپلماسی کشور در چهار دهه اخیر ایران را به جهتی دیگر کشاند. او در گفتگو با محمد راجی می‌گوید که «روزی آقای حسین شیخ السلام از اعضای انجمن با بنده صحبت کردند و گفتند که همه می‌توانند یک متخصص کامپیوتر شوند، اما هر کسی نمی‌تواند برای جمهوری اسلامی یک سیاستمدار خوب باشد. تغییر رشته و در نتیجه مسیر زندگی و تقدیر بنده به خاطر فرمایشات و اصرار ایشان بر این امر اتفاق افتاد». پس از این توصیه بود که ظریف رشته روابط بین الملل دانشگاه سانفرانسیسکو را انتخاب کرد. حتی این انتخاب نشأت گرفته از اندیشه‌های انقلابی او بود. چرا که به زعم وی این دانشگاه «بر خلاف دانشگاه برکلی که طرفدار شاه بود، نسبتاً لیبرال محسوب می شد».در هم تنیدگی سکاندار دیپلماسی با دیپلماسی انقلاب آنچنان بود که حتی پایان نامه‌های دانشگاهی وی در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا نیز به موضوعات اصلی جامعه ایرانی، یعنی تحریم‌های غرب به ویژه غرب اختصاص داشت.

طبع دیپلماسی انقلابی و خطاهای تاکتیکی

ظریف دیپلماسی انقلابی را مرحله به مرحله طی کرد. سال‌های اولیه انقلاب، سال‌های سیر شتابناک اجتماعی و افول و نزول جریان‌های سیاسی بود. طبع انقلاب با بدنه سابق وزارت خارجه سازگار نبود و بسیاری از نیروها یا کنار رفتند و یا انگیزه‌ای برای تداوم همکاری نداشتند. بخش‌هایی که جذب جنبش انقلابی شدند، مصداق یک مویز و چهل قلندر بودند که نیازهای دیپلماسی را نمی‌توانستند با این اقل نیروها برآورده کنند. نیروهای انقلابی نیز مشق دیپلماسی نکرده بودند و یا مسلط به زبانی برای ارتباط با جهان خارج از ایران نبودند. بنابراین می‌بایست کار با آزمون و خطا شروع شود. با این روند گاهی خطاها به قیمت گزافی برای حکومت نوپای انقلابی تمام می‌شد. اما امروز آن نسل انقلابی به چهل سالگی رسیده است. چهل در متون دینی و فرهنگ ایرانی از گذشته تا به امروز عددی مقدس است که نشان از مرتبه کمال فکری است. امروز تجربه دیپلماسی دکتر ظریف و همکارانش چهل ساله شده است. مردی که پس از تجربه‌های فراوانش در کشاکش تنش آلودترین مقطع تاریخی ایران به دیپلماتی صاحب سبک و شناخته شده در جهان تبدیل شده است. دیپلماتی که پس از سال‌ها تنش و فراز و فرود، در یکی از طولانی‌ترین مذاکرات تاریخ معاصر با طرف‌های صاحب قدرت جهانی، موفق به حل یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های بین المللی در تاریخ معاصر شد. پرونده‌ای که او به سرانجام رساند سال‌ها به کلافی سردرگم تبدیل شده بود و پایان آن به معنای پایان یک دوره پر تنش در روابط ایران با غرب و جهان تعبیر می‌شد. بنابراین عجیب نیست که هنری کیسنجر، مرد شماره یک دیپلماسی آمریکا که خود سرمشق بسیاری از دیپلمات‌های جهانی است، زبان به تحسین دیپلمات سرشناس دشمن درجه یک آمریکا گشوده وظریف را «دشمن قابل احترام» توصیف کند.

دیپلماسی توییتری

برای بسیاری از کاربران فضای مجازی تسلط سکاندار وزارت خارجه ایران به تکنولوژی‌های ارتباطی نوین تحسین برانگیز است. او اولین مقام ایرانی بود که در روزهای داغ مذاکرات هسته‌ای با اسمارت فون خود و با عکسی لبخند به لب با شهروندان ایرانی از نزدیک ارتباط می‌گرفت. زمانی که فیس بوک رسانه بی رقیب شهروند خبرنگاران جهانی بود، او اخبار داغ مذاکرات را از طریق فیس بوک اطلاع رسانی می‌کرد و به اتفاقات جهانی واکنش نشان می‌داد. شاید تجربه تحصیل در رشته کامپیوتر یک امتیاز برای او محسوب می‌شد. خود ظریف در گفته‌ها و نوشته‌هایش به این آشنایی با تکنولوژی‌های نوین می بالد. ورود اولین کامپیوتر به وزارت امورخارجه به نام ظریف ثبت شده است.

یکصدویکمین وزیر دستگاه دیپلماسی کشور امروز شخصیتی چند بعدی است. او دیپلماتی حرفه‌ای در جهان است که تلاش می‌کند با درس گرفتن از تجربه‌های نخستین، دیپلماسی ایرانی را در ریلی که اساس آن بر رئالیسم، واقع بینی و تجربه حرفه‌ای استوار است، هدایت کند. البته او در کنار بها دادن به تجربه‌های دیپلماسی، از پژوهش‌های بنیادی در عرصه سیاست خارجی و جمع آوری منابع علمی و پژوهشی برای سیاست خارجی نیز غافل نبوده است. او که زمانی به خاطراعتیاد به مطالعه مبتلا به سردردهای میگرنی شده بود و می‌گوید «هنوز هم بعد از ۴۰ سالگی گاهی دچار سردرد می‌شوم.» در برهه‌های مختلف در این حوزه قلم فرسایی کرده است. کتاب «دیپلماسی چند جانبه: پویایی مفهومی و کارکردی سازمان‌های منطقه‌ای و بین المللی» از جمله آثار وی است که تلاش می‌کند نقش و اهمیت دیپلماسی چند جانبه را در همه بحران‌ها و موضوعات بین المللی بررسی کند. به باور نویسندگان، دیپلماسی چندجانبه به مثابه یک پیوست «فقط حوزه مناسبات سیاسی را در بر نمی‌گیرد، بلکه در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و حقوقی حضور فعالی دارد.»

همچنین او در کتاب «دوران گذار روابط بین الملل در جهان پساغربی» کوشیده تا مختصات و مشخصاتی را برای «نظام بین الملل در حال تکوین» که هنوز برای فعالان عرصه دیپلماسی ناشناس و بی هویت است، ترسیم کند. عرصه‌ای که به گفته نویسندگان کتاب، در حال گذار، پوست اندازی و دگردیسی است و یک «نظام بین الملل غیر غربی شده» است. در این نظام جدید، توانایی جهان غرب «برای اشاعه ارزش‌های غربی از طریق نهادهای چندجانبه و قدرت ساختاری این حوزه در بسیاری از زمینه‌ها کاهش یافته است.»

انتهای پیام

  • جمعه/ ۳ اسفند ۱۳۹۷ / ۰۴:۰۰
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 97120100407
  • خبرنگار :