خاطره‌بازی با اسماعیل حلالی درباره جام ملت‌های ۲۰۰۰؛

اگر منصورخان بود، قهرمان آسیا می‌شدیم/ مگر کافه در لبنان چیست؟

اسماعیل حلالی صحبت‌های تازه‌ای را درباره جام ملت‌های ۲۰۰۰ لبنان مطرح می‌کند. او می‌گوید مربی تیم توان مدیریت نداشت و برخی بازیکنان تحت هر شرایطی در ترکیب اصلی بودند.

به گزارش ایسنا، قرن بیستم برای فوتبال ایران با ناکامی در جام ملت‌های آسیا همراه بود. تیم پرستاره ایران که مدعی اول قهرمانی آسیا به نظر می‌ رسید، رقابت ها را خوب شروع کرد اما یک باخت غافلگیرانه مقابل کره کار را تمام کرد. این دوره آغاز عصر موفقیت ژاپن در فوتبال آسیاست.

ناکامی ایران در این رقابت‌ها با حواشی گوناگونی همراه بود. جلالی طالبی مدعی بود بازیکنان به جای تمرکز روی فوتبال به مسائل مختلف از قبیل خوش‌گذرانی در لبنان پرداختند اما بازیکنان صحبت‌های او را رد می‌کنند.

اسماعیل حلالی از بازیکنان حاضر در تیم ملی ایران در گفت و گو با ایسنا، صحبت‌های تازه‌ای را مطرح می‌کند در شفافیت هر چه بیشتر ناکامی تیم‌ملی در لبنان کمک می‌کند.

*بعد از موفقیت در جام‌جهانی، هدایت تیم ملی از جلال طالبی به مرحوم پورحیدری رسید. او هم بعد از یک دوره موفق در بازی‌های آسیایی به استقلال رفت تا مجددا طالبی هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد.

یک سال بعد از جام جهانی ۹۸ فرانسه، پورحیدری سرمربی تیم ملی شد. در این بازی‌ها زمانی تیم ملی بازی رسمی نداشت و فقط بازی تدارکاتی برگزار می‌کرد. پنچ ماه قبل از جام ملت‌های آسیا، پورحیدری شبانه تیم ملی را رها کرد و به استقلال رفت.

فضا طوری نبود که بتوان بازیکن را مهار کرد. وقتی بازیکنی را بازی نمی‌دهید، باید او را مهار کنید. بعد از یکی، دو بازی نیمکت نشینی، همه مدعی شدند. طالبی هم کوتاه آمد.

مسئولان فدراسیون فوتبال مانده بودند چه کار کنند! در همان حین طالبی مدیرفنی تیم‌ملی بود و کنار تیم بود و گفتند چه کسی بهتر طالبی می‌تواند تیم را هدایت کند؟ در نتیجه طالبی سرمربی تیم شد. شاید منصورخان هم پیشنهاد حضور طالبی را داده است.

*طالبی در هدایت مجدد تیم‌ملی مشکلات بسیاری داشت. قبل از جام اوضاع تیم چطور بود؟

به نظرم جلال طالبی انسان فوق العاده خوب و دارای کمالات بود اما به لحاظ مدیریت تیم ملی خوب نبود. البته او مقصر نیست. در فوتبال ما چنین آدم هایی نمی‌توانند کار کنند. او حرفه‌ای فکر می‌کرد و معتقد بود بازیکن باید رفتار حرفه‌ای را بلد باشد. با بازیکن هم بلند صحبت نمی‌کرد. کشور ما و تیم ملی با آن نفرات، پاسخگوی این رفتار نبود. یک رفتار خشن را می‌طلبید.

*منظورت این است که طالبی دیسیپلین هدایت تیم ملی را نداشت؟

هدایت تیم ملی دیسیپلین خاصی می‌خواست که بازیکن هم مجبور به کار کردن باشد. واقعیت را بگویم. اکثر بچه ها مدعی بودند که باید بازی کنند. فضا طوری نبود که بتوان بازیکن را مهار کرد. وقتی بازیکنی را بازی نمی‌دهید، باید او را مهار کنید. بعد از یکی، دو بازی نیمکت نشینی، همه مدعی شدند. طالبی هم کوتاه آمد.

*تیم ملی با بحران عدم مدیریت مواجه شده بود؟

بحران به وجود آمده بود. اگر بازیکنی را خط می‌زد، علیه او صحبت می‌کردند. مثلا مصاحبه می‌کرد و می‌گفت حق من بوده برگردم. در کل دنیا اینطور نیست که بازیکن نظر بدهد. نظر مربی مهم است. بازیکن حق ندارد اعتراض کند. مدیریت تیم بسیار ضعیف بود. خیلی شفاف می‌گویم ضعف بازیکنان ما بود که علیه مربی موضع می‌گرفتند. بازیکنان ما به صورت حرفه‌ای چارچوب مشخصی ندارند و همه مدعی بازی کردن بودند. بعضا بعد از نیمکت‌نشینی اخم می‌کردند و حتی در بازی بعد کیفیت خود را از دست می‌دادند. رفتار حرفه‌ای به آن شکل در بین بازیکنان جا نیافتاده بود.

*طالبی قدرت تعویض و انتخاب بازیکن را نداشت؟

بزرگترین ضعف‌ ما این بود که مربی تیم نمی‌توانست یک‌سری بازیکنان را تعویض کند. یک‌سری بازیکنان باید به هر ترتیب بازی می‌کردند. در نتیجه ما حذف شدیم.

*اگر به جام نگاه کنیم، ما مقابل لبنان برای پیروزی مشکلی نداشتیم.

لبنان را راحت نبردیم! ما در نیمه اول گلی نزدیم. دوست ندارم یک سری اتفاقات را بگویم. نمی‌توانم مسائل را باز کنم. در بازی اول هم مشکل داشتیم. وقتی مربی تیم ترکیب را اعلام می‌کرد، یک سری مشکلات به وجود می آمد.

*منظورت این است که اسامی در ترکیب بازی می‌کردند و افراد لایق نیمکت نشین بودند؟

تا جایی که امکان داشت و زور سرمربی می‌رسید اسامی بازی نمی‌کردند اما اگر زورش نمی‌رسید، اسامی هم بازی می کردند.

بزرگترین ضعف‌ ما این بود که مربی تیم نمی‌توانست یک‌سری بازیکنان را تعویض کند. یک‌سری بازیکنان باید به هر ترتیب بازی می‌کردند. در نتیجه ما حذف شدیم.

*شما مصاحبه‌ای داشتید و نسبت به این موضوع اعتراض کردید. برخی معتقدند اشاره شما به بازی مهدوی‌کیا و نیمکت‌نشینی خودتان بود.

من اسم مهدوی‌کیا را نبردم. من گفتم بایکنانی که ضعیف هستند باید بیرون بنشینند. خود مهدوی کیا گفت منظورش من هستم اما من اسم کسی را نمی‌برم. به صورت کلی حرف می‌زنم. وقتی یک بازیکن در سه دیدار ضعیف عمل می‌کند، باید به بازیکن آلتارناتیو هم میدان داد.  

*تیم ملی چه مشکلی مقابل تایلند داشت که بازی یک بر یک مساوی شد؟

تا دقیقه ۸۶ با یک گل از تایلند عقب بودیم. علی دایی با هزار مکافات گل مساوی را زد.

*تیم مشکلی فنی داشت؟

مشکل ما فنی نبود. مثلا تیم ملی ما باید اینطور بود که از قبل حضور هفت بازیکن قطعی بود و مابقی بازیکنان را بر اساس هر بازی انتخاب می‌کردند. در حالی که هر بازی شکل خاص خود را دارد.

*مربی ضعیف بود؟

نمی توانم بگویم ضعف مربی بود. برخی بازیکنان تحت هر شرایط بازی می‌کردند؛ مهم نبود ضعیف یا قوی باشند. تنها تغییری که داشتیم بازی کردن محمد نوازی در هافبک چپ بود. در این دیدار امامی فر را بیرون آوردند. در حالی که نوازی عمری در استقلال هافبک راست بود.

*چون مهدوی‌کیا هافبک راست بود، به ناچار نوازی هافبک چپ بازی کرد؟

من اسمی نمی‌برم. شاید زور مربی به برخی بازیکنان نمی‌رسید. واضح بگویم؛ تیم ما با این بازیکنان شایسته قهرمانی بود. نفرات به لحاظ فنی خوب بودند. از حیث ترکیب و تیم بودن خوب نبودیم. وقتی به عنوان بازیکن ذخیره می‌دیدم بازیکنان ثابت خوب نیستند و من باز هم بازی نمی‌کنم، انگیزه خودم را از دست می‌دادم. بازیکنی هم که ضعیف بود، تعویض نمی‌شد و در نتیجه احساس خطر نمی‌کرد. اگر بازیکنی را از ترکیب اصلی بیرون می‌گذاشتند، صدای بازیکن بلند می‌شد.

*جلال طالبی بعد از جام ملت‌های آسیا مدعی شد که بازیکنان دنبال خوش‌گذرانی و شب‌گردی بودند. او می‌گوید بازیکنانش بی‌معرفتی کردند.

اگر اتفاق هم بیافتد این ضعف مربی است.

وقتی چند روز تا بازی مانده، بازیکن در یک شهر غریب به ساحل می‌رود که دلتنگ خود را حل کند. کنار هتل ما ساحل بود. بازیکن دلش برای خانواده تنگ می‌شد و به ساحل می‌رفت تا قدم بزند. آنجا یک کافه هم بود و دقایقی می‌نشست.

*طالبی می‌گوید بازیکنان شب‌ها در کافه و رستوران‌ها می‌چرخیدند.

مگر می‌شود تیم ملی کشور به کافه ها برود؟ وقتی تیمی نتیجه نمی گیرد، این حرف‌ها مطرح می‌شود. مگر همه‌ تیم‌های ملی را در هتل می‌بندند؟ مهمترین بحث این است که باید به تیم آگاهی دهید. وقتی آگاهی دادید مهم نیست که بازیکن به کافه برود.

*منظور طالبی از کافه رفتن متفاوت از کافه‌هایی است که در ایران وجود دارد.

در لبنان به کافه چه می گویند؟ مردم به کنسرت و سینما می روند. لبنان جایی است که بخش کوچکی از آن آزاد است. مثلا در سفره‌خانه موزیک سنتی پخش می‌شود و مردم غذا می خورند. به اینجور جاها کافه می‌گویند.

مردم در کافه غذا می خورند و موزیک هم گوش می‌دهند.  مثلا آن ها موسیقی مجاز و غیرمجاز ندارند. وقتی بازیکن تمرین کرده، چه اشکالی دارد دو ساعت هم در شهر گشت بزند، موزیک بشنود و خستگی را از بدنش خارج کند.

*آیا شبی بود که بازیکن به هتل نیاید؟

هر چیزی را باید با دلیل بگویند. وقتی چند روز تا بازی مانده، بازیکن در یک شهر غریب به ساحل می‌رود که دلتنگی خود را حل کند. کنار هتل ما ساحل بود. بازیکن دلش برای خانواده تنگ می‌شد و به ساحل می‌رفت تا قدم بزند. آنجا یک کافه هم بود و دقایقی می‌نشست.

*معتقدی تیم ملی مستخق قهرمانی بود؟

به لحاظ فنی تیم ما قوی بود. جلال طالبی متشخص و خوب است. اما او برای تیم ما ساخته نشده بود. تیم ملی به لحاظ مدیریتی، فرد قدرتمندی می‌خواست. در تیم ملی هر کسی حرف خود را می زد. بازیکنان فقط به خاطر منافع خود حرف می زدند. هر کسی حرف خود را می‌زد.

*دربازی با کره مشکلی خاصی رخ نداد؟ یک گل زدیم و بعد در دقیقه ۹۰ گل خوردیم و در وقت‌های اضافه هم گل طلایی کره‌جنوبی پایان کار بود.

در آن بازی هم قوی نبودیم. گل ما روی یک شوت بود.  در بازی با عراق هم علی دایی به زور گل زد. با اینکه نفرات خوب داشتیم و می‌توانستیم عالی بازی کنیم، این اتفاق رخ نداد.

*به گفته طالبی و برخی از اطرفیان تیم ملی، بازیکنان استقلال و پرسپولیس به هم پاس نمی‌دادند و رودرروی هم بودند.

من این موضوع را کاملا رد می کنم. من با بازیکنان استقلال مثل ستار همدانی، سیروس دین محمدی و پرویز برومند خوب بودم. نگرش ما رنگی نبود. نگرش ما این بود که بهترین‌ها بازی کنند. می گفتیم هر کس سرحال است باید بازی کند. چه اشکالی دارد کسی که از من فوق العاده قوی‌تر است، بازی کند. من بیست سال قبل از وسط زمین گل می‌زدم اما الان که نمی‌توانم این کار را بکنم.

مشکلات انباشته شد و به یک‌باره مثل آتشفشان دهن باز کرد. آیا من باید در هتل زندانی می‌شدم؟ وقتی یک شنبه بازی کردیم و بازی بعد جمعه است، چرا دو ساعت به ساحل نروم؟ مشکلات ما این چیزها نبود.

*قبل از جام ملت‌ها شما بیشتر بازی می‌کردید.

قبل از طالبی با رضایت منصورخان بازی می کردم. در بازی با مکزیک پنالتی گرفتم و دایی گل زد. مقابل مکزیک، اکوادور، دانمارک و آمریکا بازی کردم. در این بازی‌ها مهدی مهدوی کیا را روی دست من می‌گذاشتند. منصورخان تیم ملی را ول کرد. اگر منصورخان نمی‌رفت، تیم قهرمان آسیا بود. منصورخان یک جور دیگری بین بازیکنان احترام داشت.

*منصور پورحیدری از نظر مدیریتی بهتر بود؟

او دیسیپلین بالایی داشت. راهش را بلد بود. وقتی یک شب در کیش دیر به هتل آمدم، منصورخان جوری با من صحبت کرد که علاوه بر اینکه بیرون نمی‌رفتم، بلکه مرتب در هتل استراحت می‌کردم.  طرز صحبت کردن و آگاهی دادن مهم است. طالبی با بازیکن ارتباط برقرار نمی‌کرد. فکر می‌کرد بازیکن کارش را بلد است.

مشکلات انباشته شد و به یک‌باره مثل آتشفشان دهن باز کرد. آیا من باید در هتل زندانی می‌شدم؟ وقتی یک شنبه بازی کردیم و بازی بعد جمعه است، چرا دو ساعت به ساحل نروم؟ مشکلات ما این چیزها نبود.

*به عنوان جمع‌بندی مشکل چه بود؟

ترکیب ما تاحدودی مشخص بود. سیستم مشخص بود. ما سه دفاع داشتیم که از جناحین آسیب پذیر بود. در هنگام دفاع با یک بازیکن مقابل چند بازیکن بودیم. در بازی با کره‌جنوبی از کنار سانتر می کنند و گل می زنند. پنج سال بعد فهمیدیم از کجا گل خوردیم. به لحاظ فنی و به لحاظ اختلافات بین بازیکنان مشکل داشتیم. در اکثر جلسات فنی سر و صدا زیاد بود. سر بسته می گویم که بدانید. آن موقع بازیکن سر بازی کردن با سرمربی تیم بحث می کرد. مگر بازیکن الان جرات دارد در جلسه فنی با من بحث کند؟ تیم ملی محلی اداره می‌شد. الان خود کی روش یک مانع جلوی همه است. اول باید او را بشکنید و به سراغ بقیه بازیکنان بروید. او دژ محکمی در برابر همه است. برای بازیکنان امکانات می گیرد. ما کسی را نداشتیم. به محضی که طالبی یک ذره تند حرف می‌زد، می‌گفتند تو مربی نیستی.

مرتضی یعقوبی - ایسنا

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۹ دی ۱۳۹۷ / ۰۰:۳۵
  • دسته‌بندی: فوتبال، فوتسال
  • کد خبر: 97100804320
  • خبرنگار : 71536

برچسب‌ها