به گزارش ایسنا، بارگاه منورش این روزها میزبان خیل عظیمی از مردمی است که هرکدام درد و رنجهایی بر سینه دارند و تنها راه رهایی از غم را توسل به ضامن آهو میدانند، اگرچه این روزها همه توفیق تشرف به بارگاه نورانیاش را ندارند، با این حال گروهی از خدام، مأموریت یافتهاند تا شمیم رضوان را در سراسر ایران بگسترانند و امید و انگیزهای باشند برای دلهای پردرد بیماران... .
درد که میکشند آغوش مادر بهترین پناهگاهشان میشود. دارو را که دوست ندارند بخورند، هواپیمایی میشود در آسمان بالای سرشان که به پرواز درمیآید و وارد دهانشان میشود.
موهایشان که کمکم شروع به ریختن میکند اشکشان هم همراه با آن میریزد. خدا نکند دختر هم باشد، موهای بلند و نرمش را که کوتاه کنند انگار تکهای از جانش را قیچی میکنند. شاید بتوانی با عروسکی با موهای قهوهای و بلند که تا کمرش میرسد، گریهاش را بندآوری اما بعد از چند لحظه دوباره یادشان میآید که چه بر سرش آمده، یا دست که به سر بیمویشان میزنند بغض گلویشان را فشار میدهد و غمگینی چهرهشان را بهتر نشان میدهد.
درد و ناراحتی این کودکان یکطرف، ناراحتی و غم و غصه والدینشان یکطرف. والدینی که باید با داشتن غم بر دل، لبخند بر لب داشته باشند تا مبادا فرزند دلبندشان اندوهگین شود. پیشانی و چشمهای نگرانشان نشان میدهد لحظهای نمیتوانند از فکر بیماری فرزندانشان خارج شوند.
دست به دامان همه شدهاند، از نذرونیاز هرروزهشان که بگذریم، بارها و بارها از اهلبیت(ع) شفای کودکان معصومشان را خواستهاند.
جشن رضوی از نوع کودکانه
سال به تیرماه رسیده، روزهای آخرش که گرم و داغ است، تیرماهی که همزمانشده با دهه کرامت. زمان خوبی پیش آمده تا دست به دامان دو نور شد، کریمه اهلبیت(ع) و عالم اهلبیت(ع) که هر دو بزرگوار نگاه آغشته از رأفتشان تابهحال شامل حال چندین و چند نفر شده و حاجاتشان را گرفتهاند، حتی بیماران صعبالعلاجی را شفا دادهاند، آنطور که پزشکان را کاملاً متعجب کند.
خادمان حرم امام مهربانیها هم مثل سالهای گذشته در همه شهرها حضور پیدا میکنند تا همه کشور را آغشته به عطر رضوی کنند؛ برگزاری جشنی برای کودکان مبتلابه سرطان شهر اصفهان در برنامه خادمان گنجانده میشود. از چند روز قبل کودکان به همراه والدینشان به این مراسم که قرار است در حرم امامزاده شاهزاده محمد برگزار شود، دعوت میشوند.
بیش از کودکان، والدین هستند که از این جشن بسیار خرسندند چرا که میتوانند در آنیک دل سیر با امامشان گفتوگو کنند و شفای کودک بیمارشان را از حضرت بخواهند.
روز موعود فرامیرسد. فضای حرم آذینبندی شده با بادکنکها و پارچهها و ریسههای رنگی، به رنگهای شاد که هرکسی وارد شود درمییابد قرار است مراسمی برای کودکان برگزار شود. مهمانها بهموقع میرسند، چون نمیخواهند لحظهای از حضور فرستاده حضرت بینصیب بمانند.
فرشتههای کوچولو بهترین و زیباترین لباسهایشان را به تن کردهاند. تعدادی از آنها که موهای سرشان به خاطر شیمیدرمانی کاملاً ریخته و خجالت میکشند با سر بدون مو در جمع حاضر شوند، کلاه بر سردارند، یا با موی مصنوعی در جشن حاضرشدهاند. آنهایی هم که بدنشان به هوای محیط حساس است، ماسک سفید بهصورت دارند، اما هرکسی که آنها را میبیند از موهای زیبایشان صحبت میکند و چهره خوشگلشان.
خواهش دستهای کوچک
آیات نورانی قرآن آغازگر جشن کودکانهای میشود که قاری در توصیف بیماری و صبر در برابر آن تلاوت میکند.
«در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست/ هیچکس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست
شکرِ حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست/ واقعاً بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست» ... .
ابیاتی است که مجری در وصف امام مهربانیها میخواند.
باگذشت یک ساعت از برنامه در میان همهمه و شادی کودکان، لحظهبهلحظه نگاههای منتظر به ساعتها و در ورودی برای استشمام عطر امام رئوف(ع) بیشتر و بیشتر میشود.
پدری دست کودکش را گرفته و با تمام نگرانیای که برای کودکش دارد لبخند کوچکی میزند و به ساعتش نگاه میکند و همچنان منتظر است تا شاید این بار نوری از راه دور بتواند این شادی را همیشگی کند.
میهمانهای ویژه کمکم از راه میرسند. فضای حرم پر میشود از عطر تازه گلهای محمدی. خادمان ابتدا به ساحت مقدس امامزاده شاهزاده محمد عرض ادب میکنند و پسازآن وارد جشن کودکانه میشوند تا سراسر جشن را به انوار لطف حضرت منور کنند.
انتهای پیام