بهمن نامور مطلق - پژوهشگر - در گفتوگو با ایسنا، درباره نیاز به اسطورهسازی و قهرمانان پروری فوتبالیستهایمان در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه در شرایط اقتصادی فعلی بیان کرد: همه میدانند که وضعیت اقتصادی و اجتماعی فعلی ما چندان خوشایند نیست به همین جهت مردم، کمی احساس سرخوردگی میکنند و این احساس میتواند برای بخشی از جمعیت کشور ما تبعات بسیار منفی داشته باشد و تهدیدی برای نوعی افسردگی اجتماعی محسوب شود. اتفاقِ مصائب بسیار در حوزههای مختلف از جمله مسکن، ارز، طلا برای مردم آن هم در مدت زمان سه ماه موجب میشود، جامعه به مشکلات روانی اجتماعی مثل افسردگی گروهی یا نا امیدی جمعی دچار شود که در آینده تبعات منفی ایجاد خواهد کرد.
او با بیان اینکه در چنین اوضاعی نیاز به اکسپژن داریم تا بتوانیم مقاومت و با مشکلات مبارزه کنیم، افزود: ما نیاز به احیای روحیهی جمعی خودمان داریم تا بتوانیم به روزهای سختی که بخش مهم آن را استعمار خارجی به کشورمان تحمیل کرده است، غلبه کنیم. در چنین شرایطی ورزش و فرهنگ میتواند کمک بسیاری به ما کند. داشتن افرادی که توانستند مشکلات شخصی خود را با اراده حل و در عرصههای بین المللی خودنمایی کنند، میتواند برای جوانان جامعه ما به عنوان الگویی مطرح شود. ما و جوانان نیازمند الگو هستیم. به همین جهت افرادی که در عرصههای هنری و ورزشی به نوعی الگو ساز هستند و در چنین شرایطی میتوانند مدلهای خوبی باشند.
«من لُر و همشهری علیرضا بیرانوند هستم»
این مدرس دانشگاه ادامه داد: به همین دلیل میبینیم مردم حتی زندگی شخصی برخی از فوتبالیستها مثل علیرضا بیرانوند را نقل قول محافل قرار دادهاند؛ فردی که از یک زندگی ساده مقابل اسطورهها و غولهای جهانی و شاید بزرگترین غول جهان فوتبال امروز فردی مثل کریستین رونالدو میایستد. در چنین حالتی دِگردیسی یک انسان محروم و ساده به الگویی پویا و مقاوم که یکی از عناصر اسطورههاست، شکل گرفته است.
نامور مطلق با بیان اینکه زمانی که در اسطوره شناسی از یک وضعیت به وضعیت دیگری تحول اتفاق بیفتد، اصطلاحا مِتامورفوز مینامند، گفت: این اتفاق در جام جهانی نیز صورت گرفت و یک انسان ناشناخته به یک شخصیت جهانی و یک مدل برای یک ملت تبدیل شد. چند روز پیش سوار ماشینی شدم که راننده آن لهجه داشت. از او پرسیدم به کدام شهر تعلق داری؟ او با افتخار جواب داد: «من لُر و همشهری علیرضا بیرانوند هستم». این نشان میدهد که این شخصیت فوتبالی هویتی را به یک قوم و در سطح وسیعتری به همه ایرانیها داده است.
او بیان کرد: یکی از عناصر اسطورهای، دِگردیسی است که ما شاهد آن در زندگی افراد هستیم که ممکن است این فرد در تیم ملی ایران و مسابقات جام جهانی بیرانوند باشد. اسطورهها زمانی تکمیل پیدا میکنند که مقابل اسطورهها قرار بگیرند. فوتبالیستهای ما در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه مقابل اسطورههای فوتبال جهان قرار گرفتند و چون توانستند با آنها رقابت کنند و شجاعت به خرج دهند، به اسطوره تبدیل شدند.
نویسنده کتاب «درآمدی بر اسطورهشناسی» با بیان اینکه در یک بافتِ اسطورهای، اسطورههای ناشناخته شکل میگیرند، اعلام کرد: رستم در شاهنامه فردوسی وارد غار شد و زمانی که دیو سپید را از بین میبرد و بیرون میآید تبدیل به قهرمان میشود. علیرضا بیرانوند و دیگر فوتبالیستهای کشور ما نیز زمانی که از مستطیل سبز زمین فوتبال بیرون آمدند، تبدیل به یک قهرمان و اسطوره شدند و این دِگردیسی نهایی در آنجا شکل گرفته است، زیرا باید اسطورههای بزرگ در فضایی یک حرکت قهرمانانه انجام دهند و زمانی که از آن فضا بیرون میآیند به یک قهرمان تبدیل شوند.
جام جهانی یک کارناوال بزرگ است
نامور مطلق ادامه داد: فوتبال به دلیل برخی از ویژگیها، بیشتر از موارد دیگر در اسطوره سازی موثر است زیرا یک ورزش گروهی است و زمانی که در کارناوال بزرگ جام جهانی قرار میگیریم همه با هویت، سنبل، سرود ملی و لباسهای خاص خودشان، با همهی گوناگونی که دارند، یک فضای چند صدایی را شکل میدهند و هر کسی سعی میکند خودِ واقعیاش را عرضه کند. جام جهانی یک کارناوال بزرگ است که در آن هویت جمعی خیلی مهم است.
او با بیان اینکه خوشبختانه در این بازیها، فوتبال توانست به همهی ایرانیها انسجام ببخشد تا برای چند روز یک «مای» بزرگ را تجربه کنند، اضافه کرد: ما در این فرصت توانستیم لذت تعلق به همدیگر و تمایز نسبت به دیگری را تجربه کنیم. در چنین فضایی توانستیم تعلق، هویت احساسی و هیجانی را که فوتبال به ما داده بود، با هم فریاد بزنیم، افسوس بخوریم و با هم ابراز احساس کردن را تجربه کنیم.
این اسطورهشناس ادامه داد: این «مای» بزرگ هیجانی از طرفی به ما انسجام بخشید و از طرف دیگر موجب تخلیه هیجانات و روانی ما، ایجاد تعلق و وفاداری نسبت به کشور، پرچم مان و افرادی که ما را به هم پیوند داده بودند، شد. بازیکنان در یک زمین تبدیل به گرههایی شده بودند که بیش از ۸۰ میلیون را بهم پیوند میدادند تا مردم برای مدتی از همهی مشکلاتی که دارند و برایشان ایجاد شده، رها شوند و بتوانند یک هویت جمعی گروهی را بازسازی و تجربه کنند، لذت ببرند و به غرور برسند. حالا نوبت جامعه شناسان و رسانههای ما هست تا با توجه به فضا و انرژی ایجاد شده، هویت را انسجام و غرور را تقویت کنند.
نامور مطلق گفت: متاسفانه من احساس میکنم از این فرصت به وجود آمده، آن طور که باید، به خوبی استفاده نمیشود. باید از این افراد خاطره سازی کنیم و مجسمه یادبودی از آنها در شهرهای خودشان ساخته شود، حرکتی که موجب شود این افراد فراموش نشوند. درست است که اسطورههای نسل جدید گذرا و موقت هستند اما ما میتوانیم به آنها عمر طولانیتری ببخشیم همان طور که آرژانتینیها به مارادونا و برزیلیها به پِله بخشیدند، ما نیز باید مراقب اسطورههایمان مثل علی دایی باشیم. زیرا این افراد میتوانند به انسجام ملی کشورمان کمک کنند و ما در شرایط فعلی نیاز به انسجام ملی داریم.
باید برای ساخت اسطوره، استراتژی داشته باشیم
او اضافه کرد: نکته قابل توجه دیگر اینکه اسطورهسازی صورت گرفته و مدیریت دولت و جامعه نسبت به فوتبال ما مدیریت نسبتا خوبی بوده است و جا دارد چنین مدیریتی را باز تولید کنیم که به طور قطع نتیجه خوبی خواهیم گرفت. مدلی که ما در فوتبال نتیجه گرفتیم و کیروش آن را با حمایتهای مسوولان مدیریت کرد، نباید متوقف شود. مدل کیروش مدل مدیریتی بود که قابلیت تکثیر در حوزههای مختلف را دارد. ما باید برای ساخت اسطوره، استراتژی داشته باشیم. کیروش چندین راهبرد را به کار برد و توانست اسطوره سازی را انجام دهد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: یکی از مهمترین راهبردهای کیروش استعداد شناسی و استعداد پروری در فوتبال بود. از طرفی فرد ناشناختهای مثل بیرانوند را شناسایی میکند و پرورش میدهد و از طرف دیگر بررسی کرد تا ببیند چه استعدادهای ایرانی در سراسر ایران وجود دارند تا آنها را جذب کند. جذب کردن استعدادهای پراکنده شده که در جامعه شناسی به آن دیاسپورا گفته میشود به همان قدر در ورزش دشوار است که در اقتصاد، اجتماع و سیاست سخت است. اما به کیروش این آزادی داده شد تا این افراد را جمعآوری و تیمی با علایق و هویت مشترک بسازد.
نامور مطلق با بیان اینکه ما در برابر ابرقدرتهای فوتبال جهان یعنی اسپانیا و پرتغال ایستادگی و آبرومندانه از جام جهانی خداحافظی کردیم، افزود: به عقیده من باید همین استراتژی و راهبرد را در حوزه اقتصادی تکرار کنیم. ما برای انجام این کار به همهی استعدادهای بیرونی نیاز داریم. فوتبال در برخی از موارد هیجانهایی ایجاد میکند که تبدیل به موج میشود تا مردم برای مدتی هم که شده، واقعیتهای زندگی را فراموش کنند.
او افزود: نباید اجازه دهیم که فوتبال ما را دچار فراموشی کند. از همین اتفاق میتوانیم درسهای بزرگی بگیریم و این الگو را به حوزههای دیگر مثل اقتصاد، سیاست، تولید و مسائل اجتماعی تعمیم دهیم. باید احساس کنیم در کشور ما استعدادهایی است که تنها به فوتبال معطوف نیست بلکه در حوزه اقتصاد، شهری و حوزههای دیگر هم وجود دارند. چرا باید فضا را ببندیم و از این استعدادها استفاده نکنیم؟
این اسطورهشناس تاکید کرد: ما از این رویداد و بازی بزرگ که از نشانههای زندگی امروزی بشری است و قطعا نقش آن در آینده بیشتر نیز خواهد شد، فقط به صورت لحظهای و هیجانی استفاده نکنیم بلکه از آن به عنوان یک مدل، درسهای عمیقتر و راهبردی بگیریم و در حوزه تولید و بازرگانی استفاده کنیم.
کبریا حسینزاده - ایسنا
انتهای پیام