به گزارش ایسنا، در این نشست که به نقد و بررسی فیلم سینمایی تمشک، ساخته سامان سالور، با موضوع "رحم جایگزین" اختصاص یافته بود، دکتر محمد راسخ با اشاره به اهمیت هنر، به ویژه سینما، در انتقال مفاهیم اخلاقی و فلسفی گفت: اگرچه این فیلم تلاش کرده بود به تنهایی انسان و شکنندگی زندگیاش به دلیل فقر و توهم بپردازد، متأسفانه در این مسیر به کلیشهها بسنده کرده و نتوانسته بود مرزهای اخلاقی را برجسته کند.
وی افزود: اغلب فیلمهایی که دغدغههای اخلاقی دارند، در سطح باقی میمانند و بازتابی از نظریههای اخلاقی یا تعارض ارزشهای اخلاقی را در آنها نمیبینیم.
وی به پایان کور فیلم اشاره کرد و گفت: تنها میفهمیم که مادر جایگزین، رضوان، تصمیم به نگهداری بچه گرفته است، اما نمیدانیم زنی که هیچ پشتوانه مالی و خانوادگی و شغلی ندارد، چگونه میخواهد طفل را بزرگ کند.
دکتر فرهاد یغمایی، مسئول کلینیک درمانهای جایگزین مرکز درمان ناباروری ابن سینا نیز ضمن تأکید بر در هم تنیدگی حقوق، اخلاق و علوم و فناوریهای نوین، بهویژه در حوزه درمان ناباروری، گفت: ما همواره به مباحث حقوقی و اخلاقی پیرامون فناوریهای نوین علوم زیستی توجه کردهایم و تمام فرایندهای درمانی در مرکز درمان ناباروری ابنسینا زیر نظر کمیته اخلاق انجام میشود. بدیهی است که هر فناوری میتواند وجوه منفی داشته باشد، اما این فیلم تنها بر جنبه منفی فناوری رحم جایگزین متمرکز شده است و میتواند موجب شکلگیری نگاه منفی در جامعه نسبت به این روش درمان ناباروری شود. در حالیکه تاکنون بسیاری از زوجهای نابارور، بدون هیچ مشکلی از این روش درمانی استفاده کردهاند و نباید با برجسته کردن عوارض نادر و استثنایی، باعث کم رنگ شدن جنبههای مفید و مثبت یک فناوری شد.
مسئول کلینیک درمانهای جایگزین مرکز درمان ناباروری ابن سینا، در ادامه به نبودِ انسجام در ساختار فیلم اشاره کرد و افزود: بسیاری از روابط و حوادث در فیلم فاقد منطق علّی است. ما نمیفهمیم چرا "رضوان" با وجود زندگی در شهر کوچک، بیماری شدید همسر و ترس از قضاوت دیگران، پذیرفته است که جنین "حمید" و "هما" را حمل کند؟ چرا حافظه "حمید" به ناگهان و با دیدن قرارداد برمیگردد؟ چرا داستان تنها بر پایه حادثه و اتفاقات کور پیش میرود؟
امیر پوریا، منتقد سینما نیز با اشاره به ذوقزدگی برخی فیلمنامهنویسان در مواجهه با یک ایده نو گفت: صرفِ داشتن یک ایده خوب به نوشتن و ساختن یک فیلمنامه خوب نمیانجامد. گاهی نویسندگان با سوژ ههای بدیع برخورد توریستی میکنند و به بیان خام و بیپردازش آن اکتفا میکنند.
وی افزود: زمینههای درام در این فیلم به درستی شکل نگرفته و فیلمنامهنویس در تله گرهافکنی بر پایه حوادث گرفتار شده است. همچنین، مشخص نیست چرا راوی دانای کل، بسیاری از اطلاعات مهم مربوط به شخصیتها و روابط را از تماشاگر پنهان میکند و در عوض، بخش زیادی از فیلم را به نمایش جزئیاتی اختصاص میدهد که فاقد هرگونه ضرورت دراماتیک یا زیباییشناختی است.
این منتقد سینما یادآور شد: فیلم تلخ و تراژیک است، اما تلخ بودن بهتنهایی امتیاز منفی برای یک فیلم نیست. بسیاری از شاهکارهای سینمای جهان تلخ و غمانگیزند. اما وقتی ما با یک تلخی پوچ مواجهایم، تلخیای که هیچ منطقی در پسِ خود و هیچ آگاهی و معرفتی به دنبال خود ندارد، این وجه تراژیک بیاثر و خنثی میشود و حتی در یاد تماشاگر نمیماند.
امیر پوریا در پایان صحبتهایش به بنمایه اصلی فیلم اشاره کرد و گفت: به نظر م یرسد مضمون اصلی فیلم اختیار نسبت به حق حیات است و اگر فیلمساز در بند کلیشههای اخلاقزدگی نمیماند و به وجوه اخلاقی عمیقتر حق حیات و داشتن اختیار نسبت به حیات دیگری میپرداخت که در موضوعی مانند سقط جنین بهخوبی متبلور میشود، با فیلمی ماندگارتر مواجه بودیم.
در پایان نشست، به پرسشهای حاضران در جلسه پاسخ داده شد و دکتر راسخ در پاسخ به پرسشی درباره قوانین موجود و ماهیت حقوقی قرارداد مربوط به رحم جایگزین گفت: در این زمینه قانون خاص وجود ندارد و بر اساس عمومات و اطلاقات قانونی مبادرت به تنظیم مقررات میشود و همچنین، مشکلات متعددی چه هنگام صدور گواهی تولد در بیمارستانها و چه در مراکز ثبت احوال به وجود آمده است. این خلأ قانونی دردسرهای زیادی برای زوجهای نابارور ایجاد کرده است و مثلاً از آنجا که گواهی تولد فقط به نام خانمی که زایمان میکند صادر میشود، مادر جایگزین مجبور است با اوراق هویت مادر اصلی (صاحب جنین) بستری شود.
وی درباره قرارداد رحم جایگزین توضیح داد: برخی این قرارداد را همانند قرارداد اجاره میدانند، اما با توجه به تفاوت فاحش ثمن و مثمن نمیتوان از قواعد عقد اجاره برای قرارداد رحم جایگزین استفاده کرد. زیرا بارداری برای مادر جایگزین با خطرات بسیاری همراه است و خانمی که این مسئولیت را میپذیرد، ممکن است با فشارهای جسمی، روانی، خانوادگی و اجتماعی متعددی روبهرو شود. بنابراین، باید بر اساس اصول و احکام عام قانون و با توجه به ماده 10 قانون مدنی قراردادی برای این کار تنظیم شود. البته متأسفانه یک قرارداد تیپ در این زمینه تنظیم شده است که بسیاری از مراکز و کلینیکها هم از آن استفاده میکنند، اما این قرارداد بسیار خام و سادهانگارانه است و بسیاری از وجوه و پیچیدگیهای مربوط به زوجین نابارور (صاحبان جنین)، مادر جایگزین و کلینیکی را که این خدمت را ارائه میدهد، در نظر نگرفته است.
دکتر یغمایی نیز در پاسخ به پرسشی درباره شیوه انتخاب مادر جایگزین و نیز استفاده از این روش در موارد غیر ضروری، گفت: ما در مرکز درمان ناباروری ابن سینا معرفی مادر جایگزین را به زوج نابارور میسپاریم و خودمان در این فرایند دخالت نمیکنیم. زوج نابارور خانمی از اقوام یا آشنایان را به ما معرفی میکنند و ما پس از انجام ارزیابیهای لازم، اعلام میکنیم که آیا فرد معرفیشده مناسب است یا خیر. اما متأسفانه در برخی مراکز بازار دلالی در این زمینه شکل گرفته است.
بر اساس اعلام روابط عمومی پژوهشگاه ابن سینا، وی درباره استفاده از این روش به دلایل غیر پزشکی، مانند حفظ تناسب اندام، توضیح داد: ما صرفاً پس از احراز و اثبات ضرورت درمانی انجام این روش، از آن استفاده میکنیم. یعنی فقط در صورتی که مشخص شود تنها راه درمان ناباروری زوج نابارور، استفاده از رحم جایگزین است، مثلاً رحم خانم قابلیت حمل جنین ندارد یا خانم به دلایلی فاقد رحم است، این روش درمانی را پیشنهاد میکنیم.
انتهای پیام