نقد صریح سامان از صداوسیما

یکی بیاید مختارگونه خراب کند و سلمان‌وار بچیند

جلیل سامان که قرار بود ساخت سری جدید مجموعه «نفس» را شروع کند، فعلا از ساخت این مجموعه به خاطر موانع و مشکلات مالی و همچنین شیوه نادرست پخش «نفس» انصراف داد و گفت: مجموعه‌ای از اتفاقات و سلیقه‌ها در تلویزیون، باعث شده است که از این رسانه کمی فاصله بگیرم.

این کارگردان که سه‌گانه «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را در پرونده کاری خود تمام کرده است،  در گفت‌وگو با ایسنا درباره مجموعه «نفس» و اینکه پخش آن در ایام رمضان، لطمه بزرگی به کار زده است، اظهار کرد: از پخش مجموعه «نفس» راضی نبودم چرا که پخش آن در ایام رمضان باعث شد بعضی بازخوردهای منفی داشته باشیم. کار مناسب رمضان نبود و برای دهه فجر ساخته شده بود. الان نیز که ایام دهه فجر است تلویزیون این سریال را در پستوی شبکه‌هایش بازپخش می‌کند. این سریال این روزها در بدترین ساعات یعنی شش صبح، ۱۲ ظهر و ۱۸ و ۲۴ که مرده‌ترین زمان برای پخش یک سریال می‌تواند باشد، پخش می‌کند. شاید نگران حواشی که برای آن پیش آمد، هستند. حواشی که مربوط به بی‌حجابی قبل از انقلاب! ،پخش صدای شجریان از رادیو داخل فیلم و شخصیت‌های خاکستری آن بود. متأسفانه دو سال زحمت ما و هزینه‌ای که بابت آن کشیده شد به دور ریختند.

سامان با بیان اینکه برای زمان پخش سریال «نفس» در ایام رمضان مخالفت‌ کردم اما تلویزیون به پخش  آن اصرار کرد، گفت: من باید پاسخگوی چیزی می‌بودم که مسببش نبودم. این سریال هیچ اثری از ایام رمضان نداشت و برای ماه رمضان مناسب نبود؛ چرا که مخاطب عادت کرده است در ایام رمضان کارهای طنز ببیند و عده‌ای با تماشای این کار آزرده خاطر می‌شدند.

او تصریح کرد: تلویزیون آنتنش خالی بود که مجموعه «نفس» را در ایام رمضان پخش کرد و چون چیزی نداشت این کار را قربانی کرد و یکسری بازخوردهای منفی را به همراه داشت.

این کارگردان به زمان پخش مجموعه «پروانه» که آن هم برای دهه فجر تولید شده بود، اشاره کرد و گفت: مجموعه «پروانه» هم که برای ایام دهه فجر ساخته شده بود، بعد از ایام دهه فجر به آنتن رسید اما باز هم اشکالی نداشت چرا که در مناسبتی پخش نشد که به حال مردم یا حال سریال لطمه بزند.

سامان گفت: به طور کلی مدیران تلویزیون با سردی با «نفس» برخورد کردند. متأسفانه هنوز هم با این توجیه که پول نداریم، با عوامل تسویه حساب نشده است. این اتفاق خوبی نیست که رسانه‌ای که پول ندارد دوباره کار جدید شروع کند. همین مسائل باعث شد که از ساخت فصل دوم «نفس» عملا منصرف شوم؛ چرا که فیلمساز باید یکسری عوامل را بیاورد و دوباره به آن‌ها وعده بدهد که در ازای کار دشوارشان قدرشان دانسته می‌شود و حق زن و بچه‌تان را می‌دهند اما در عمل این اتفاق نمی‌افتد و در این میان اعتباری برای کار کردن باقی نمی‌ماند.

سامان با بیان اینکه تلویزیون برنامه مدونی برای ساخت آثار مختلف در ژانرهای مختلف را ندارد، اظهار کرد: سیاست ثابتی در تلویزیون وجود ندارد. اینکه به یک باره شروع به ساخت کار انقلابی می‌کند و یا به یک باره شروع به ساختن کارهای تاریخی می‌کند و با این کار مخاطب را از خود دور می‌کند. من دو سال برای تحقیق و نگارش سریال شهید چمران وقت گذاشتم که طبق صورت جلسه طرح و برنامه، از فیلمنامه هم راضی بودند اما به راحتی آن را کنار گذاشتند، چون به نظرشان ساخت سریال درباره پیامبر اولوالعزم در دسترس‌تر است تا چمران دور از دسترس! بله واقعا چمران دور از دسترس است چون جامعه به سمتی می‌رود که امثال چمران نمی‌خواستند برود.

سامان با اشاره به همکاری مداوم برخی سازندگان با تلویزیون که خروجی آثارشان نه از سوی مردم و نه از سمت تلویزیون پذیرفته‌شدنی نیست، تصریح کرد: برخی‌ها هستند که آثارشان را نه مردم دوست داشتند و نه دست‌اندرکارن رسانه اما اصرار دارند این بزرگواران همچنان تیشه بزنند به ریشه تاریخ و اسطوره و ارزش‌ها! نمی‌خواهم من هم یکی از این مدل افراد بشوم که اگر از کارم استقبال نشد بیاندازم گردن استکبار جهانی و بروم پشت نهادها و تریبون‌های مذهبی سنگر بگیرم و ... ! تا حالا کار سفارشی نکرده‌ام و نخواهم کرد.

این کارگردان با بیان اینکه تلویزیون نزدیک به یک دهه است که به قهقرا می‌رود، اضافه کرد: قاعدتا تلویزیون یکسری برنامه را برای مخاطب عام می‌خواهد اما به این معنی نیست که کف سلیقه عام را در کیفیت همه آثارش در نظر بگیرد. متأسفانه در حال حاضر کف سلیقه‌ عام که نه بلکه زیر کف سلیقه عام برنامه‌سازی می‌شود. در حالی که تولید باید سقف سلیقه عام و حتی بالاتر باشد تا نگاه بیننده هم اصلاح و تقویت شود. یکسری از مخاطبان تعدادشان کم‌تر است ولی نباید آن‌ها را فراموش کرد این جواهرهای کم تعداد را؛ آن‌ها حق دارند برنامه‌هایی که دوست دارند ببینند. باید آنها هم سهمی در سلیقه و محتوای کارهای نمایشی داشته باشند. در رسانه ملی کمتر می‌بینیم که به بعضی اقوام و ادیان پرداخته شود، مگر آن‌ها بخشی از ملت ایران نیستند؟ مگر در دفاع از مملکت به جنگ نرفته‌اند؟

او در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با اشاره به مشکلات اقتصادی و تأمین مالی در تلویزیون که به تبلیغات روی آورده است، اظهار کرد: وقتی تلویزیون مدام تبلیغ کالای لوکس و گرانقیمت می‌کند آن هم وسط برنامه‌ای که مثلا ارزشی است، چه معنایی دارد؟! تلویزیون یک مختار می‌خواهد که آن را درست و اصلاح کند نه یک «مختارنامه». تلویزیون یک انقلاب می‌خواهد، روشی که پیش گرفته است، سیر قهقرایی فرم و محتوا را باعث می‌شود.

سامان در ادامه با اشاره به اینکه تلویزیون قطعا نسبت به سال‌های قبل از انقلاب اسلامی رشد کرده اما از حدود یک دهه قبل سال به سال، بد و بدتر شده است، گفت: کارهای شاخصی در تلویزیون داشتیم که با اقبال عمومی مواجه بود و هم با اقبال خواص. اما در حال حاضر کارهایی ساخته می‌شوند که نه با اقبال عمومی مواجهند و نه با اقبال خواص. تک و توک کارهای شاخص را حساب نیاورید که با خون دل عواملشان به جایی رسیده‌اند این‌ها نتیجه سیاست های تلویزیون نیستند دست بر قضا شده!

او با بیان اینکه پایین آمدن کیفیت آثار تلویزیون به مشکلات مالی، مدیریت و ساختار سازمانی صداوسیما برمی‌گردد، گفت: وقتی از سر ناچاری تلویزیون اختیار فرم و محتوا را به تهیه‌کنندگان سپرده است و اغلب آنها فقط بخشی از بودجه آثار را صرف کار می‌کنند با این مشکلات مواجه می‌شویم. متأسفانه صداوسیما در بخش فرم و محتوا رو به افول است؛ یعنی مدیران می‌دانند این شیوه برنامه‌سازی غلط است، کارگردان می‌داند غلط است، تهیه‌کننده می‌داند غلط است اما همه آن را دنبال می‌کنند. این یعنی [...] سازمان یافته.

این کارگردان با بیان اینکه تلویزیون باید از انحصار تولید دولتی بیرون بیاید تا شاهد رقابت در داخل باشیم نه با شبکه‌های معاند! گفت: تلویزیون خصوصی با شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های مجازی و اینترنتی عملا محقق شده است متأسفانه تلویزیون این فرصت را تبدیل به تهدید کرده است و برای خود برنامه‌سازی می‌کند. مردم هم برای خودشان زندگی می‌کنند و دارند برنامه های خودشان را می‌سازند هر کس با یک موبایل یک رسانه جهانی دارد!

سامان درباره پخش صدای شجریان در مجموعه «نفس» نیز که منجر به توبیخ یکی از مدیران تلویزیون شد، یادآور شد: نسل ما با شجریان بزرگ شده است. بسیاری از تصنیف‌های ایشان از رادیو پخش می‌شد. بهترین احساس‌های معنوی را با ربنای شجریان تجربه کردیم! اما در این سریال به خاطر چند ثانیه که از ایشان پخش شد بلوایی به پا شد که نگو! البته بخشی از آن مربوط به جار و جنجال‌های سایر رسانه‌ها بود که تلویزیون بیش از حد آن‌ها را به حساب می‌آورد!

او گفت: مدیران فعلی میراث‌دار مدیران قبل خود هستند برای همین است که باید یک مدیر باجرأت بیاید و مختارگونه، ساختار سازمان را خراب کند و سلمان‌وار این خشت کج را دوباره صاف بچیند. روسای اخیر صداوسیما نه تنها سواد رسانه‌ای نداشته‌اند و خصوصا تلویزیون را نمی‌شناسند، بیشتر از آنکه از خدا بترسند از تذکر گروه‌های فشار بیشتر می‌ترسند؛ گروهای فشاری که سال‌هاست موجب کاستی‌های فراوان در همه بخش‌ها می‌شوند! روسای اخیر قدرت تحلیل و توجیه ندارند برای همین یک سریال می‌سازند که با آن بتوانند سریال توقیفی را توجیه و پخش کنند آن هم با چه کیفیت تأسف‌برانگیز و مصیبت‌باری! حالا هم که بعد از هشت ماه یادشان آمده من ادامه «نفس» را بسازم فقط برای این نیست که یک کپشن ته سریال بود: پایان فصل اول.

سامان با بیان اینکه در تلویزیون کارگردانان و تهیه‌کنندگان شریفی هم هستند که البته کم‌کارند، اظهار کرد:‌ تلویزیون دیگر ملی نیست و لحاظ کردن سلیقه مردم و اکثریت شعار است. آنجا عملا خصوصی شده است! شرایط طوری است که اغلب آدم‌های بی‌خاصیت و ارزش‌نما در این فضا بر صندلی مرادشان سوارند و هر جا خواستند تلویزیون را می‌برند.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ / ۰۰:۲۹
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 96111911198
  • خبرنگار : 71442