این نویسنده و مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه به نسبت آثار تالیفی اظهار کرد: زمانی که اثری با موفقیت جهانی روبهرو میشود، مخاطب بیشتر مشتاق است آن را بخواند. معمولا اثر یک نویسنده ایرانی گمنام یا حتی سرشناس در جغرافیای ایران محدود میشود و شهرت بینالمللی پیدا نمیکند.
او دلیل دیگر این موضوع را اینگونه بیان کرد: مخاطب ایرانی فکر میکند آثار خارجی الگو هستند و آثار ایرانی که نوشته میشوند کپیهایی از آنها هستند، بنابراین مخاطبان ترجیح میدهند اثر الگو را بخوانند زیرا جهانبینی بهروزتر و اصالت بیشتری دارد؛ البته این ذهنیتی است که یک مخاطب ایرانی دارد.
یعقوبی در ادامه خاطرنشان کرد: مسئله دیگر سانسور است؛ مخاطب ایرانی فرض را بر این میگذارد که نویسنده خارجی خودسانسوری نمیکند و اگر اثرش دچار جرح و تعدیل شود دیگر کار اداره ممیزی ارشاد است اما نویسندههای ایرانی خودسانسوری بیشتری دارند.
این نویسنده افزود: آثار خارجی تنوع بیشتری دارند و شیوه روایی که نویسندههای خارجی به کار میبرند جذابتر از شیوه نویسندههای ایرانی است. نویسندههای ایرانی بیشتر در بند فرم و استفاده از نثری که به اصطلاح شکسته است، هستند؛ یعنی در آثار ایرانی غلبه نثر شکسته و فرم، مضمون اثر را تحتالشعاع قرار میدهد.
او با تأکید بر اینکه توصیفها و شیوه روایت داستانهای نویسندههای خارجی نسبت به نویسندههای ایرانی جذابتر است اظهار کرد: در حقیقت نویسندههای ایرانی به یکسانی رسیدهاند، مضامینی که سراغش میروند و یا شیوههایی که داستان را شروع میکنند و به اوج میرسانند و خاتمه میدهند یکسان است. در برخی از کتابها اصلا اتفاقی نمیافتد و کل داستان از گزارش و توصیف تشکیل شده است.
حسین یعقوبی افزود: زمانی که مخاطب ایرانی اثر چهار نویسنده ایرانی را میخواند و میبیند شبیه هم هستند و جذابیت ندارند با خود میگوید چرا برای یک نویسنده ایرانی وقت بگذارم؛ بنابرین مخاطب وقتش را برای نویسنده خارجی که مطالب مختلفی درباره او و آثارش در اینترنت وجود دارد میگذارد.
او اظهار کرد: مشکل دیگر ما این است که ما نقد کتاب ایرانی کم داریم در حالیکه از آثار ترجمه به کرات نقد وجود دارد. میتوان درباره بیوگرافی نویسندههای خارجی، سبک کاری و کیفیت آثارشان مطالب زیادی به زبان فارسی یا انگلیسی پیدا کرد. اما در مطبوعات و رسانهها جای خالی نقد آثار ایرانی دیده میشود.
این نویسنده و مترجم با بیان اینکه جامعه ادبی از نویسنده، منتقد و مخاطب تشکیل شده است، گفت: جای خالی منتقد و تحلیلگر ادبی داخلی به شدت حس میشود. ما منتقدان سینمایی داریم که شهرت نسبی دارند، و افرادی که با سینما آشنا هستند میتوانند نامشان را ببرند اما در حوزه ادبیات اینشکلی نیست، یعنی ما منتقد و تحلیلگری نداریم که مثلا شهرت فراستی را داشته باشد، یا کسی را نداریم که به صورت حرفهای مرتب نقد بنویسد که مخاطب هم داشته باشد.
او در پاسخ به این سوال که چرا نویسندههای ما سراغ ژانرهای مختلف نمیروند، گفت: بخشی از این اتفاق به مخاطبان ما برمیگردد؛ برای خوانندههای ایرانی داستان پلیسی و معمایی ایرانی باورپذیر نیست، اما اگر داستان برای یک نویسنده خارجی باشد برایشان باورپذیرتر است. فکر کنید نویسنده ایرانی اثر علمی-تخیلی، ترسناک و یا معمایی بنویسد، توفیق این اثر تقریبا نزدیک صفر است. تمام آثار ادبی که طی چند سال اخیر پرفروش شدهاند درامهای اجتماعی بودهاند، از «کافه پیانو» بگیرید تا «چراغها را من خاموش میکنم». در سطح پایینتر هم کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده». به این کتابها که هیچکدام ژانر ندارند میگوییم درام اجتماعی. چند سال پیش کاوه میرعباسی مجموعه داستان ترسناکی نوشت که استقبال چندانی از آن نشد یا اسماعیل فصیح در دورهای سراغ ادبیات پلیسی رفت که با اقبال محدودی روبهرو شد اما امتداد پیدا نکرد.
این نویسنده خاطرنشان کرد: مخاطب ایرانی اگر بخواهد ابیات ژانر بخواند ترجیح میدهد سراغ ادبیات ترجمه برود. این موضوع هم نشاندهنده جای خالی منتقد و تحلیلگر است. اگر منتقدان درباره آثاری که خلق شده نقد مینوشتند و در جامعه جا میانداختند در طول زمان مخاطب پیدا میکردند.
او درباره کتاب تازه خود نیز گفت: اثر جدیدم با عنوان «تهران، دنیا، تماموقت» قرار است در نشر چشمه منتشر شود. این کتاب یک اثر معمایی-جنایی و طنز است، در حقیقت رمان طنز است با موضوع آدمی که احساس میکند درگیر ماجرای جاسوسی شده است که به چند قتل منتهی میشود. «تهران، دنیا، تماموقت» هم یکجور اثر کارآگاهی-جنایی است و هم تحلیل جامعه از اتفاقاتی است که در سطح فردی، جمعی و ملی جریان دارند.
یعقوبی درباره اینکه فکر میکند این کتاب با توجه به صحبتهای خودش از استقبال نکردن مخاطبان ایرانی از آثار ژانر مورد توجه قرار میگیرد یا خیر، گفت: فکر میکنم به خاطر غلبه طنز، مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. معمولا مردم از کارهای طنز استقبال میکنند و امیدوارم به خاطر طنز بودن کتاب، از آن استقبال شود.
انتهای پیام