این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه اظهار کرد: به نظر من تنوع موجود و عمیق طرح کردن مسائل، پرداخت جدیتر و آشنایی با فضاهای جدید از جمله دلایلی است که خواننده ایرانی را شایق کند به آثار غربی توجه بیشتری نشان دهد.
او با بیان اینکه استقبال از آثار خارجی نمیتواند مشکلی داشته باشد، گفت: ادبیات جهان مانند اقیانوسی است که به هم پیوسته است. خواندن آثار غربی نمیتواند بد باشد البته بهشرطی که این آثار عمیق باشند و رهاوردی برای خوانندهها در پی داشته باشند. البته باید به همان نسبت نویسندگان ایرانی تولید داشته باشند تا خوانندهها با خلأ مواجه نشوند و داستان ایرانی بتواند آنها را جذب کند.
تجار خاطرنشان کرد: برخی از نویسندگان از آثار غربی گرتهبرداری میکنند. مسلما خوانندهها متوجه چنین موضوعی میشوند و در این صورت ترجیح میدهند آثار غربی را که عمیقتر هستند، بخوانند. یکی از چیزهایی که میتواند برای خوانندگان ایرانی جذاب باشد نگاه بومی نویسندگان ایرانی است. نویسندهها باید حرفی را بزنند که از آن طرف شنیده نمیشود، در حقیقت تنها به تکنیک توجه نکنند، محتوای جالبی هم در اثرشان داشته باشند و به دام شعار نیفتند. آثار خوب، چه ایرانی و چه خارجی، قابلیت خوانده شدن دارند.
او همچنین اظهار کرد: بهتر است در کشور ما نویسندهپروری انجام شود و نویسندهها حرفی برای گفتن داشته باشند. اگر آثارشان به موقع چاپ شود و چرخه درست بچرخد، خوانندههای خود را پیدا میکنند.
راضیه تجار در ادامه بیان کرد: توجه به آثار نویسندههای ایرانی باید از دبستان در کشور ما شکل بگیرد. در واقع آموزش و پرورش به شناساندن نویسندگان خوب خودمان اهتمام بورزد تا این مسئله نهادینه شود. اینکه میگوییم جنس ایرانی بخر در این زمینه نیز باشد گفته شود. البته نباید به گونهای فکر کنیم که نباید کتاب خارجی خواند و یا اینکه نباید داستان ایرانی خواند و این موضوع یک پُز و افتخار باشد. این نیز مردود است. آثار ایرانی و جهانی مکمل هم هستند و باید دیده شوند.
او همچنین گفت: اینکه بگوییم در کشور خودمان آثار خوب نداریم و یا نباید آثار ایرانی بخوانیم از یک کوتهفکری سرچشمه میگیرد زیرا باید به ادبیات کهن مراجعه کرد که در این زمینه قوی هستیم و ادبیات امروز ما هم خالی نیست.
این داستاننویس درباره تأثیر رسانهها بر استقبال از آثار ترجمه نیز اظهار کرد: رسانهها نیز باید اهتمام داشته باشند و در این زمینه کار کنند. زمانی ستونهای روزنامهها و مجلات به معرفی آثار خوب اختصاص داشت، اما متأسفانه اکنون روزنامهها نیز خوانده نمیشوند و یا برخی از روزنامهها این ستون را حذف کردهاند. گاهی در شبکههای اجتماعی به نوعی به تبلیغ کتاب میپردازند که اگر این تبلیغات آگاهانه و برنامهریزیشده باشد و کسانی که کتاب را معرفی میکنند بر این حوزه اشراف داشته باشند و رفیقبازی نکنند و آثار خوب را معرفی کنند، تدریجا کتابها دیده میشوند.
او در پایان بیان کرد: الان خیلی تبلیغ میکنند که آحاد مردم ما کتابخوان نیستند، باید برای این موضوع برنامهریزی کرد که پایه آن در دوران دبستان است. آموزش و پرورش باید با برنامهریزیهایی که انجام میدهد بچهها را به سمت مطالعه سوق دهد. همچنین نباید خانوادهها منتظر باشند تا دیگران دست به کار شوند و کودکان آنها را کتابخوان بار بیاورند. خانوادهها همانقدر که دوست دارند بچههایشان دکتر مهندس شوند باید مشتاق باشند که بچههایشان کتابخوان شوند. همه دست به دست هم دهند تا زیرساختها درست شوند و بچهها اهل خوانش و مطالعه شوند، در این صورت کسی که تشنه است، آب را پیدا میکند.
انتهای پیام