مصطفی گوهری در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: دوران امامت امام رضا(ع) دوران طولانی ۲۰ ساله از سال ۱۸۳ تا ۲۰۳ هجری قمری بوده است. این دوره همزمان با خلافت سه تن از خلفای عباسی بود که این سه تن به ترتیب هارون الرشید، امین و مامون بودند.
این استاد تاریخ اسلامی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه دوران ابتدایی امامت حضرت با حکمرانی هارون همراه بود، عنوان کرد: فعالیت سیاسی خاصی در این دوره از امام مشاهده نشد. این موضوع بیشتر معلول عکسالعمل و رفتار هارون بوده است. هارون بعد از شهادت امام موسیکاظم(ع) دنبال این نبود که خون دیگری از اهل بیت ریخته شود. از طرف حکومت وی نیز مزاحمتی برای امام ایجاد نشد و امام نیز به دنبال قیام و شورش علیه دستگاه خلافت عباسی نبود، این مشی و سیاست اهل بیت بوده است که به دنبال قیام و انقلاب علیه حکومت مرکزی نبودند. در دوره خلافت امین نیز فعالیت سیاسی خاصی از امام دیده نمیشود به این دلیل که ترجیح میدادند معارف شیعی را گسترش دهند و از فرصت پیش آمده استفاده کنند.
وی افزود: بعد از به خلافت رسیدن مامون، وی با مشکلات متعددی روبهرو بود. از یک طرف خلافت وی برای مردم مشروعیت نداشت زیرا با کشتن برادرش به خلافت رسیده بود. از طرف دیگر مامون به لحاظ نژادی عرب خالص نبود و این برای مسلمانان سخت بود که خلیفه، عرب اصیل نباشد. مشکلات دیگری نیز وجود داشت. قیامها و شورشهای علویان مخصوصا فرزندان امام حسن(ع) که از ابتدای دوره عباسی دنبال به دست گرفتن حکومت بودند و بیشتر مزاحمتها و ناراحتیهایی که خلفای عباسی برای ائمه به وجود آوردند به خاطر اقداماتی بود که علویان علیه حکومت مرکزی میکردند و حکومت مرکزی تصورش این بود که این اقدامات با تحریک ائمه صورت میگیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مامون سعی داشت تا به حکومتش مشروعیت دهد، تصریح کرد: خاندان عباسی با مامون مشکلاتی داشتند و علویان نیز خود خواهان حکومت بودند. در این شرایط مامون تصمیم میگیرد که یکی از بزرگان علویان را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی کند تا مشروعیت وی تضمین شود. با توجه به اینکه ولیعهد از علویان خواهد بود، بحث قیامها و ادعاهای علویان خاموش خواهد شد. امام نیز شخصیتی مورد احترام جامعه اسلامی بودهاند.
گوهری با بیان اینکه مامون از امام درخواست میکند که ولیعهدی را بپذیرد و بعد از اصرار زیاد موفق میشود، عنوان کرد: از این دوره فعالیت سیاسی امام به صورت علنی شروع میشود. زمانی که امام ولیعهدی را میپذیرد، خود میداند که خلیفه با این کار قصد مشروع جلوه دادن خلافت خود را دارد. امام همان ابتدا شرط میکنند که در امور و عزل و نصب افراد و اداره کارها نقشی نداشته باشند و نسبت به امور سیاسی بیتفاوت باشند. در این دوره دو ساله امام به عنوان ولیعهد از خیرخواهی به خلیفه زمانی که مشورت میخواسته کوتاهی نمیکردند و در بعضی موارد در مسائل سیاسی به مامون مشورت میدادند. در این دوره امام فعالیتهای فرهنگی نیز انجام میدادند.
وی افزود: پس از بیعت، مامون از امام درخواست کرد تا با مردم صحبت کنند و در آن سخنان امام، صحبتی از مامون نیست و بیشتر بر مسئلهای توجه میکنند که همواره مورد توجه اهل بیت بوده است. ایشان عنوان میکنند که خلافت حق ما بوده است و اکنون این خلافت دوباره به ما برمیگردد. این ولایت عهدی لطفی از جانب مامون در حق من نبوده بلکه حق من بوده است. این جریان ادامه دارد تا زمانی که مامون به این نتیجه میرسد که اهدافی که از این ولیعهدی در نظر داشته نه تنها برآورده نشده بلکه برعکس وجود امام مانعی برایش ایجاد میکند.
این استاد گروه تاریخ اسلامی با بیان اینکه مصلحت همچون شمشیری دو لبه است، خاطرنشان کرد: مصلحت میتواند هم وسیلهای برای توجیه و هم اصلی کاملا منطقی و عقلی باشد، مصلحت مفید است به شرطی که اصل دین و حقیقت زیر پا گذاشته نشود. مامون امام را دعوت میکند و امام نمیپذیرد اما زمانی که نامهها مکرر میشود امام متوجه میشوند که بحث انتخاب نیست بلکه بحث زور و اجبار است. در این زمان امام دو راه پذیرش یا عدم پذیرش دعوت را در پیش دارند. امام فواید و مضرات هر دو راه را میسنجند. اولین کاری که امام انجام میدهند تا نشان دهند این ولایتعهدی از روی اختیار نبوده و با اجبار صورت گرفته این است که به اطرافیانشان اعلام میکنند این سفر بازگشتی ندارد و غریبانه از دنیا خواهند رفت.
گوهری گفت: با توجه به شرایط آن زمان، تعداد زیادی از مردم دوستدار اهل بیت بودند. اوج این حب به اهل بیت در دوران امام رضا(ع) در حدیث سلسله الذهب در نیشابور دیده میشود. عزیمت امام به ایران کاری عبث نبوده و سبب شده تمایل ایرانیها به اهل بیت بیشتر شود. فعالیت فرهنگی امام به لحاظ زمانی بسیار کوتاه اما از نظر تاثیر بسیار گسترده بوده است. از لحاظ فرهنگی یکی از دورههای پربار امامت ایشان و فرصت و مجالی است که عالمان سایر مذاهب و ادیان جایگاه علمی و عملی اهل بیت را مشاهده کنند، امام از این فرصت نهایت استفاده را میکند و در معرفی جایگاه امامت و دین واقعی اسلام سنگ تمام میگذارد.
وی با بیان اینکه مامون به خاطر علاقه شخصی به مباحثات و مناظرات، خودش نیز در این مناظرات شرکت میکرده است، عنوان کرد: مامون در مرکز حکومت خود فضای علمی مناسبی ایجاد میکند و از علمای سایر ادیان در خواست میکند که حرفهای خود را استدلال کنند و اعتقاد داشته که اسلام به قدری غنی است که میتواند پاسخگو باشد. مامون از امام درخواست می کند تا در این مناظرات شرکت کنند. گرچه دانش اهل بیت به یک اندازه است اما جنبه علمی امام بیشتر بروز میکند.
این استاد دانشگاه فردوسی مشهد افزود: امام با گروههای مخالف اسلامی چون اهل سنت و خارج از قلمرو اسلامی همچون زرتشتی، یهودی، مسیحی و افرادی که اعتقاد به دین ندارند، مناظراتی میکردند. در دسته اول با عالمان بزرگ اهل سنت روبهرو بودند که بیشتر بحثها درخصوص مسئله تبیین امامت بود. دسته بعدی که مناظره با آنها دشوارتر بود، علمای سایر ادیان بودند. امام از زبانهای روز آن زمان آگاهی داشتند و با این افراد با زبان خودشان صحبت میکردند. مورد دوم تسلط فوقالعاده امام بر کتب دینی اینها است که سایر علمای اسلامی در دربار این ویژگی را نداشتند. این نوعی از بحث است که مجادله میگویند و این حاکی از ذهن بسیار باز امام است.
گوهری گفت: گروه آخر افراد کافر هستند که مناظره با این گروه سختتر از دو گروه دیگر بود. امام با این افراد به صورت عقلی بحث میکنند و این روش تمام اهل بیت بوده است. اهلبیت هیچگاه حاضر به طرد این افراد نبودندگرچه امید به هدایت این افراد نداشتند اما قصد داشتند تا نشان دهند که اسلام دینی عقلانی است. در بحث مناظره و فهم دین هیچ وقت نمیتوان عقل را کنار گذاشت.
وی افزود: مجموعه مناظرات منبعی است که هم برای آن دوران و هم برای ما سودمند بوده است. ائمه هیچگاه در مناظرات عصبانی نمیشدند و در پی فریب دشمن نبودند. امام نیز هیچ زمان از بحث برآشفته نمیشدند.
انتهای پیام