به گزارش ایسنا، این بخشی از یادداشت محمدامین توکلیزاده با عنوان «ضریب نفوذ و فراگیری» است که درباره فراگیری تلگرام و تاثیراتی که بر فضای رسانهای کشور دارد، منتشر شده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
«بدون تعارف باید گفت تلگرام در حال حاضر رسانه فراگیر ایران است و رسانههای دیگر با وجود اثرگذاری و داشتن مخاطب سنتی به اندازه تلگرام نه ضریب نفوذ دارند و نه امکان اثرگذاری ولی در بخشهای مانند رسمی بودن و اعتماد مخاطب هنوز صداوسیما و رسانههای رسمی دارای جایگاه ویژهتری هستند. تلگرام یا اینستاگرام هردو توانستهاند رقابت جدی را با رسانههای سنتی و رسمی ایجاد کنند. توئیتر ،فیسبوک و.... نیز در بخشهای از دنیا حاکمیت کشورهای دیگر را به چالش کشیدهاند و هرچه میگذرد دولتها بیشتر متوجه میشوند که نفوذ و سلطه بوسیله ابزارهای نوین چه آثار مخربی بر هویت ملی، مدیریت فرهنگی، تربیت نسلهای آینده و در جامعترین کلام «سبک زندگی» بشر ایفا میکند.
• چه باید کرد؟
مشکلات پیشگفته خاص ایران نیست؛ دیگر کشورها نیز در مواجه با آن در حال آزمون و خطا هستند. مدیریت اینترنت و پهنای باند شاید در آینده با پرتاب ماهواره و چتر اینترنتی جهانی از دست خارج شود، اما در حال حاضر قابل مدیریت است. در صورت اراده وزارت ارتباطات میتوان با اختصاص پهنای باند بیشتر به پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی از سرعت نفوذ فعلی کاست و امکان رقابت ایجاد نمود.
• بیتوجهی عمدی یا غیرعمدی به پیام رسانهای داخلی
پیامرسانهای داخلی فاقد زیرساختهای قوی هستند و حمایت چندانی از آنها نمیشود، اما از لحاظ طراحی و برنامهنویسی توان بالای دارند و در صورت حمایتهای جامع میتوانند با تبلیغ و ترویج، بسیار بهتر به جذب مخاطب بپردازند.
• یک راه حل اجتماعی
راه دیگر دعوت از چهرههای محبوب برای خارج شدن از فضاهای فعلی و حضور در پیامرسانهای داخلی و انتقال مخاطبان خود به فضای جدید است. این کار باید بصورت یک عزم ملی دنبال شود و در یک زمان مشخص این مهاجرت صورت گیرد والا روشهای تدریجی باعث شکست خواهد شد.
• حضور همه حتی دیپلماتهای وزارت خارجه
بدون شک این چالش بسیار فراگیرتر خواهد شد، لذا مسولین وزارت خارجه باید در این حوزه هم پیمانانی در عرصه بینالملل پیدا کنند تا با انعقاد پیمانهای بیناللملی به مدیریت این فضا کمک کنند. در حال حاضر بسیاری از این نوع معاهدات میان کشورهای صاحب قدرت بسته شده است.
• پایان دوران برخورد سلبی و انسداد شبکههای اجتماعی
مهمترین و مؤثرترین راهکار مصونسازی افکار عمومی در برابر تکنولوژیهای نوین است. اگر جامعه ما در برابر ماهواره مصونسازی شده بود و از درون در برابر آن مقاومت میکرد، امروز در برابر دیگر پدیدهها هم امکان توان مقاومت داشت؛ ولی برخورد سلبی با این پدیدهها بدون فرهنگسازی باعث میشود با ورود هر پدیدهای موجی از نگرانی شکل گیرد.
بدترین برخورد با این پدیده که کلیت ایران و هویت ایرانی و اسلامی را به مخاطره انداخته، برخورد جناحی است. این کار تشدیدکننده نفوذ خواهد بود شاید در کوتاهمدت موجب قدرت یک جریان شود، ولی در بلندمدت همه ضرر خواهند کرد.
از دلایل مهاجرت مخاطب از رسانههای سنتی به رسانههای نوین عدم پاسخگویی به نیازهای مخاطب است. بسیاری از قابلیتهای جدید را نمیتوان به رسانههای سنتی انتقال داد، اما ایجاد فضای باز با مدیریت ملی بسیار بهتر از فضای رهاشده و غیرقابل مدیریت فعلی است. خروج از انحصار شکلگیری تضارب و تعامل میان جریانهای دلسوز کشور در رسانههای رسمی باعث حفظ مرجعیت و افزایش اعتماد خواهد بود.
قهر با ابزارهای نوین وعدم حضور در این فضا دردی را دوا نمیکند، بلکه تشدیدکننده اثرگذاری و یکطرفه شدن این فضا است. نخبگان و اصحاب اندیشمند رسانه باید بصورت فعالانه، هدفمند و هوشمندانه در فضای مجازی حضور داشته و مدیریت میدان را مصادره کنند.
• برخورد صرفاً با مصداقها
توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی، سلاح و بسیاری از جرائم سازمانیافته و کانالهای دروغپردازی و ضدانقلاب مفاسد آشکاری هستند که نباید اجازه داد بیش از این جولان دهند. دستگاه قضای باید بهصورت آشکار و با اطلاعرسانی دقیق با این جرائم مقابله کند.
انتقال سرور و گرفتن سهم مالکانه در نرمافزارهای فعال و فراگیر و قاعدهمند سازی این نرمافزارها بجای برخورد انحصاری که امکانپذیر نیست، یکی از راههای مدیریت است.
تولید محتوای جذاب با مخاطب فراگیر در حوزههای مختلف و تولید پیام اختصاصی ویژه گروههای خاص و اشغال فضای فعلی با وسعت و قدرت از دیگر پیشنهادها است.
بیش از هر چیز باید توجه داشت همه تدابیر جنگ سخت در جنگ نرم پاسخگو نیست، طراحی بازپسگیری افکار عمومی از دشمن متفاوت از بازپسگیری سرزمین و بلکه بسیار دشوارتر است اما نقش مردم در هردو باهم برابری میکند با مردم میشود پیروز این میدان شد.»
انتهای پیام