به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، در ابتدای این جلسه که با استقبال علاقهمندان مواجه شده بود «آرش اسحاقی» کارگردان فیلم در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسههای نمایش فیلم) دربارهی نحوهی علاقهمندی خود به سوژهی تصوّف گفت: «ریشهی علاقهی من به این موضوع، به حدود بیست سال قبل و دوران تحصیلم در رشتهی ادبیات بازمیگردد؛ زمانی که دریافتم صوفیگری و تصوّف از قرن چهارم به بعد ادبیات را تسخیر کرده است.»
وی ضمن تشکر از تماشاگرانی که در هر دو سالن نمایش به تماشای فیلم «خرابات» نشسته بودند گفت: «بیشتر دلم میخواست پژوهش خود را بهصورت مکتوب انجام دهم، اما هنگام مطالعه در این زمینه متوجه شدم در این حوزه کمبود پژوهش بصری بهشدت احساس میشود؛ بنابراین تصمیم گرفتم پژوهشم را بهصورت فیلم و با زبان سینما روایت کنم.»
اسحاقی افزود: «هرچند در زمینهی تصوّف کارهایی انجام شده بود اما خلاء یک کار جامع در اینباره بهشدت احساس میشد. این در حالی بود که سوژهی مورد نظر به قدری گسترده بود که دربارهی آن شاید میشد بیش از هفتاد فیلم ساخت! اما من آگاهانه و عمداً تلاش کردم بهجای ورود به سلسلههای تصوّف و پرداختن به اجزای تشکیلدهندهی آنها، فقط یک پیشگفتار برای آشنایی با این موضوع بسازم. موضوع دشواری که اگر همت و تلاش قابل تحسین یک تهیهکنندهی علاقهمند به فرهنگ نبود شاید هرگز به مرحلهی تولید نمیرسید.»
وی با اشاره به صرف سه سال زمان متمرکز برای انجام پژوهش و سه سال تصویربرداری در جریان سفر به ده استان کشور و حضور در دو کشور خارجی گفت: «بعد از نمایش «خرابات» در هشتمین دورهی جشنوارهی سینماحقیقت، بخش پایانی فیلم که به عرفانها یا معنویتهای نو میپرداخت را حذف کردم تا فیلم روال بهتری داشته باشد. با این وجود سعی کردم منصفانه به این موضوع نگاه کنم و بهعنوان یک پژوهشگر تلاش کردم تا نقطهنظرهای موافق و مخالف این موضوع را در فیلم خود منعکس کنم.»
این مستندساز سپس با اشاره به محدودیتهای محتوایی و موانعی که بر سر راه تصویربرداری از اینگونه مراسم مذهبی وجود دارد گفت: «برخلاف تصور، ورود به سلسلههای مختلف و ضبط صحنههایی از مراسم مذهبی آنها اصلاً کار آسانی نیست. بهعنوان مثال زمانی که برای ضبط صحنههایی از مذهب بودیسم به ژاپن سفر کرده بودم، با خودم فکر میکردم در آنجا منعی برای انجام این کار وجود ندارد؛ اما برخلاف تصور، من را به نهادی که یکی از شاخههای عرفانی در آنجا برگزار میشد راه ندادند و من مجبور شدم برای ضبط نماهای کوتاهی از این مراسم مذهبی، از یکی از ایرانیان مقیم این کشور کمک بخواهم.»
* خسرو دهقان: سینمای مستند امروز ایران نسبت به سینمای داستانگو از اهمیت بیشتری برخوردار است
بخش بعدی جلسه به صحبتهای منتقد مهمان اختصاص داشت. در این بخش، خسرو دهقان با تاکید بر دنیای غریب، عمیق و گستردهی تصوّف گفت: «سینمای مستند امروز ایران اصلاً جولانگاهی برای تولید و نمایش همین نوع فیلمهاست. سینمایی که مرور تولیدات سالهای اخیر آن نشان میدهد خوشبختانه از فضای مساعدی برای عرضهی آثار کنجکاو و بازیگوشانه برخوردار است.»
وی سینمای مستند ایران را بسیار جدی و درخور احترام دانست و افزود: «متاسفانه این سینما با وجود حجم انبوه تولیداتی که به خود اختصاص داده و میدهد، بسیار مهجور است و عجیب آن که افراد ناشناختهی این حیطه، گاهی درخشانتر از قدیمیهای این عرصه ظاهر شدهاند. با این وجود باید پذیرفت سینمای مستند امروز ایران نه تنها در حاشیه و برای زنگ تفریح نیست، بلکه نسبت به سینمای رایج و داستانگو از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است.»
در ادامهی جلسه، آرش اسحاقی در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران دربارهی عدم پرداخت فیلم به جزییات بیشتری دربارهی موضوع انتخابی خود گفت: «قصد من از ساخت این فیلم، نقد تصوّف بود. در صوفیگری، بیست و شش سلسلهی فعال وجود دارد که اگر میخواستم به همهی آنها اشاره کنم بدون شک فیلم دچار پراکندگی بسیار زیادی میشد.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به خصوصیات پژوهشهای مختلف گفت: «پژوهش دانشگاهی که معمولاً به کتاب تبدیل میشود با پژوهشی که یک فیلم بر اساس آن تولید میشود تفاوت دارد. فیلم یک دایرهالمعارف نیست که از آن توقع پرداختن به همهی اجزای موضوع را داشته باشیم.»
اسحاقی گفت: «برای ساخت «خرابات» به انواع فرمها فکر کرده بودم اما همانطور که گفتم بیشتر دنبال ساخت یک کتاب بصری بودم که تماشای آن بتواند تماشاگر را با موضوع تصوّف آشنا کند.»
در ادامهی جلسه، خسرو دهقان ضمن تایید این نکته گفت: «اگر موضوع تصوّف را مثلاً یک کتاب ده هزار صفحهای تصور کنیم، باید پذیرفت فیلم «خرابات» تقریباً فقط به دو صفحه از آن کتاب اشاره کرده است. دو صفحهای که تازه در آن هم فقط به فهرست موضوعهای مختلف این کتاب اشاره شده است.»
وی گفت: «مثلاً در بخشی از فیلم به وجود عقلهای مختلفی (از قبیل: عقل معاش، عقل کل و...) اشاره میشود که باید پذیرفت هرکدام از آنها به تنهایی قابلیت پرداخت در قالب یک فیلم جداگانه را دارند. با این وجود باید اشاره کرد نمایش چنین فهرستی بسیار باارزش است و چنان که میبینید مبنای ساخت فیلمی تحقیقاتی قرار گرفته است.»
دهقان، عدم سازگاری چنین موضوعی با ویژگیهای بصری را مهمترین نقطهضعف مستند «خرابات» برشمرد و افزود: «البته این فیلم به تماشاگر خود کمک میکند تا در صورت تمایل به غوطهور شدن در دریای تصوّف، از مهارت انجام این کار برخوردار شود و این بهترین کمک فیلم به تماشاگری است که شاید هیچ اطلاعی از علم تصوّف نداشته باشد.»
وی همچنین گفت: «شاید اگر فیلمساز فیلم خود را در اختیار نقطهنظرهای مثبت و منفیِ موجود دربارهی این موضوع داده بود، بخش عمدهای از مشکلات فیلم خود را برطرف کرده و به افزایش بار دراماتیک و جذابیت آن کمک کرده بود.»
بخش پایانی جلسهی نقد و بررسی «خرابات» به صحبتهای آرش اسحاقی، کارگردان این فیلم اختصاص داشت.
وی با اشاره به این که هدفش از ساخت این فیلم، ارائهی یک دایرهالمعارف دربارهی صوفیگری نبوده گفت: «با انجام این کار فقط میخواستم ایدهی ذهنی خودم را مورد پرداخت قرار بدهم و البته هزینههایش را هم دادم.»
اسحاقی خاطرنشان کرد: «عبور از محدودیتهایی که محدودهی ساخت «خرابات» را بسیار تنگ میکرد بسیار دشوار بود، اما ساخته شدن این فیلم نشان میدهد ظاهراً من در کار خودم موفق بودهام.»
وی گفت: «این فیلم، مدعیِ شناساندن موضوع عرفان و تصوّف به مخاطب خود نیست و چنان که پیشتر هم گفته شد بیشتر به کار تماشاگرانی میآید که از این موضوعها اطلاع چندانی ندارند. در حقیقت باید گفت «خرابات» تنها یک مقدمه برای ورود به دنیای تصوّف است. دنیایی که هرکس متناسب با اطلاعات خود، آن را بررسی و تحلیل میکند.»
انتهای پیام