به گزارش خبرنگار ایسنا در لبنان، پس از آزادی کامل حلب توسط ارتش سوریه و هم پیمانانش و گسیل نیروهای هم پیمان آمریکا در شمال شرقی سوریه (کردهای هم پیمان با آمریکا) به سوی شهر الرقه و تلاش آمریکا برای آزادسازی آن از دست داعش و سیطره کامل بر مرزهای مشترک عراق و سوریه در بین استانهای نینوا (در عراق) و دیرالزور (در سوریه)، توجه ارتش سوریه و هم پیمانانش به صحرای شرقی استان حمص تا مرزهای مشترک با استانهای الانبار و نینوا در عراق جلب شد تا خطوط مرزی این ناحیه از لوث وجود داعش و دیگر مجموعههای مسلح ضد نظام سوریه پاکسازی شود و امکان ارتباط زمینی بین عراق و سوریه (از بغداد تا دمشق) فراهم شود.
به فاصله چند هفته از آغاز بحران نظامی سوریه و تولد سریع مجموعههای مسلح سوری ضد نظام، تسلط دولت مرکزی بر گذرگاه التنف از دست رفت. وجود صحراهای گرم و سوزان و عدم اتکای دولت سوریه به کمکهای دولت مرکزی وقت عراق و سیطره گروههای تکفیری و سازمانهایی همچون القاعده بر بخشهای مهمی از استان الانبار عراق باعث شد تا ارتش سوریه توجه خود را به مناطق حیاتیتر در اطراف دمشق، حلب، مرزهای غربی با لبنان و غرب سوریه شامل شهرهایی همچون لاذقیه و طرطوس و نقاط مرکزی جلب کند.
اما پس از آزادسازی کامل حلب و تغییر و تحولات نظامی و امنیتی جدید پس از پیمان آتشبس بین برخی از مجموعههای مسلح با نظام سوریه که در سایه مذاکرات آستانه پدید آمد،حالا صحرای سوریه در شرق حمص و تدمر ارزش استراتژیک پیدا کرده است.
ارتش سوریه با کمک همپیمانانش در سوریه از دو منطقه حمص شرقی و شرق تدمر حملات منظمی را برای رسیدن به نقطه التنف در مرز سوریه آغاز کردند.
هم چنان که در نقشه تغییر و تحولات نظامی در شرق سوریه پیدا است، ارتش سوریه با همراهی مستحکم هم پیمانانش موفق شده است خود را تا پنجاه کیلومتری شمال التنف برساند و عملا به مرزهای مشترک سوریه – عراق رسیده و در آن سوی مرزها توانسته خود را به نیروهای حشد الشعبی عراق برساند و این دو در نقطه صفر مرزی با هم تلاقی نمودهاند.
مجموعه مسلح موسوم به "مغاویر الثوره" یا همان ارتش جدید سوریه که تحت حمایت ارتش آمریکا قرار دارند، نقطه مرزی التنف را تحت کنترل خود دارند. این نیروها بالغ بر 5000 نفر میباشند که توسط آمریکاییها و انگلیسیها در خاک اردن آموزش دیدهاند و به مثابه چتر حمایتی اردن در برابر داعش عمل میکنند و در آن سوی معادله نیز جلوی پیش روی ارتش سوریه به سوی مرزهای مشترک با عراق و اردن را نیز سد میکنند.
ارتش آمریکا برای جلوگیری از وصول نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانش به مرز با عراق تاکنون سه بار آنها را بمباران هوایی کرده است اما این اقدام هوایی آمریکا راه به جایی نبرد و اکنون این نیروها بر بخشی از مرزهای مشترک سوریه با عراق استقرار یافتهاند.
با آن که گفته میشد این عملیات از نگاه روسیه عملیاتی با ارزش تلقی نمیشود اما بر خلاف این تحلیل، روسیه اکنون تمامی نگاههای خود را به این عملیات دوخته است تا امکان استقرار نهایی ارتش سوریه و هم پیمانانش در این نقطه مرزی فراهم شود؛ این در حالی است که نیروهای مشترک روسیه و ارتش سوریه هم زمان عملیاتی را در جنوب غربی رقه و در جنوب غربی فرودگاه الطبقه آغاز کردهاند تا حلقه محاصره را بر داعش تنگتر کرده و از سویی دیگر امکان مانور آزاد آمریکا در این منطقه را سد کنند:
1- عملیات جدید در شمال التنف و تلاقی نیروهای عراقی و ارتش سوریه با همپیمانانش در مرزهای مشترک میتواند معادله نظامی جدیدی در سوریه ایجاد کند.
2- پیشروی ارتش سوریه در این منطقه عملا راه حرکت نیروهای داعش از استان دیرالزور به سمت جنوب سوریه را سد کرده است.
3- اردن با آن که با دلهره نظارهگر پیشروی ارتش سوریه و هم پیمانانش در این منطقه است اما در دل خوشحال است که پس از ورود ضربات بر پیکر داعش در رقه و دیرالزور، نیروهای داعش دیگر نمیتوانند به سوی مرزهای مشترک سوریه با اردن حرکت کنند.
4- به رغم توانایی ارتش سوریه و هم پیمانان آن برای حرکت مستقیم به سوی التنف و آزاد سازی آن از دست نیروهای موسوم به مغاویر الثوره، اما برای اجتناب از رویارویی مستقیم با ارتش آمریکا، راه شمال التنف را در پیش گرفتند و در مسافتی حدود پنجاه کیلومتری آن استقرار یافتند، این در حالی است که آمریکاییها به خوبی میدانند که نیروهای تحت حمایتش هرگز توان مقاومت مستقل در برابر موج حملات هم پیمانان سوریه را ندارند.
5- روسیه تلاش کرده است از معادلهای پیروی کند که از هرگونه رویارویی مستقیم با آمریکا پرهیز شود، از همین رو ارتش سوریه و هم پیمانانش به جای جاده اصلی در التنف به سوی شمال آن و در جاده قدیمی منطقه حرکت کردند تا بهانهای به دست آمریکا برای مواجهه با آنها ندهند، با آن که ارتش آمریکا در سه مرحله بمباران هوایی تلاش کرد سد راه پیشروی این نیروها شود اما موفق نشد.
6- استقرار نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانش در این منطقه طرحهای یکجانبه آمریکا در سوریه از جمله خارج کردن کامل شرق سوریه از تسلط دولت مرکزی سوریه را نقش برآب کرده است. آمریکا و ترکیه امیدوار بودند پس از سقوط داعش در رقه و ادامه حملات به دیرالزور برای سرکوب داعش، منجر به تسلط کامل آنها بر مرزهای مشترک سوریه و عراق شوند اما تدبیر نظامی "اتاق مشترک فرماندهی نظامی ارتش سوریه و هم پیمانانش" باعث شد تا نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانش بر نواری مرزی در شمال التنف استقرار و با نیروهای عراقی تلاقی نمایند.
7- تا پیش از تحولات جدید در شرق سوریه، نیروهای وابسته به آمریکا به مغاویر الثوره (وابسته به مجموعه مسلح موسوم به ارتش آزاد جدید سوریه)، میتوانستند تا نزدیکیهای نقطه مرزی البوکمال در استان دیرالزور حرکت کرده و اقدام به گشت زنی کنند اما حالا این آزادی حرکت نظامی از آنها سلب شده و این مجموعه مسلح دیگر نمیتواند هیچگونه حرکتی به سوی شمال داشته باشد و عملا مانور نظامی در بخش جنوبی استان دیرالزور را از دست دادهاند.
8- سناریوی تسلط آمریکا و هم پیمانانش بر مرزهای سوریه – عراق به خصوص در استانهای الانبار، نینوا در عراق و دیرالزور در سوریه سقوط کرده است. روسیه پس از سه حمله متوالی نیروی هوایی آمریکا به مواضع نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانش که در حال پیشروی به سوی مرز بودند به آمریکا هشدار داده است که نمیتواند مانع از حق سیادت دولت و ارتش سوریه بر مرزهای بینالمللیاش شود و تاکید کرده است هرگونه تلاشی برای جلوگیری از این امر با واکنش این نیروها مواجه خواهد شد. این موضع روسیه نشان میدهد که عملیات نظامی در شرق سوریه با هماهنگی کامل بین ایران، روسیه، ارتش سوریه و نیروهای هم پیمان صورت گرفته است و به عنوان یک تصمیم و اقدام مشترک هرگز با سستی و تعلل روبهرو نخواهد شد.
9- اهمیت این عملیات نظامی و پیروزی ارتش سوریه و هم پیمانان آن به قدری با اهمیت است که بسیاری از کارشناسان نظامی نگران انعکاس و واکنشهای پیش بینی نشده ارتش آمریکا علیه این نیروها هستند، امری که ممکن است جنگ مستقیم با آمریکا در زمینهای سوریه را شعله ور کند. بروز چنین بحرانی به منزله جنگی بزرگتر در سوریه خواهد بود.
10- از زمانی که فرضیه تجزیه عراق و سوریه بر کل منطقه خاورمیانه سایه انداخته است، استانهای نینوا و الانبار در خاک عراق و استانهای الرقه و دیرالزور در خاک سوریه کاندیدای تشکیل کشوری جدید منسوب به اهل سنت دو کشور بودهاند که حدود یکسال اخیر در رسانههای عربی و غربی از آن به "کشور سٌنیستان" یاد میکنند. پیشرویهای اخیر ارتش سوریه و همپیمانانش در این منطقه گرچه هنوز به مقداری نیست که اصل فرضیه تجزیه منطقه را مرتفع سازد اما بدون شک موانع بزرگی را در پیش روی طرح آمریکا (بخوانید طرح اسرائیل) برای تجزیه منطقه فراهم میکند.
11- با آن که پازلهای تغییر نقشه جمعیتی و جغرافیایی منطقه خاورمیانه به خصوص در عراق و سوریه از ماهها و سالهای گذشته بسیار روشنتر شده است اما با این حال هنوز زود است که بگوییم تجزیه صورت میگیرد و کشورهایی با چنین مرزهای فرضی اعلام موجودیت میکنند اما همه به خوبی میدانیم که نظریه "هرج و مرج هوشمندانه آمریکا در خاورمیانه " بر فرضیه تجزیه خاورمیانه استوار است که با سیاست حفظ امنیت اسرائیل در این منطقه کاملا همخوانی دارد.
12- هم زمان با رسیدن ارتش سوریه و هم پیمانانش به مرزهای مشترک با عراق، ارتش سوریه در جنوب غربی رقه نیز در حال پیشروی به سوی این شهر میباشد. هم چنین از شرق شهر تدمر عملیات پاکسازی از لوث وجود داعش آغاز شده است تا کلیه مناطق گاز خیز در منطقه اراک و السخنه تحت تصرف دولت مرکزی سوریه قرار گیرد. اگر این عملیات که عملا در سه جبهه مستقل در حال انجام است با موفقیت به پایان برسد در عین حال که میتوان به پایان یافتن عمر داعش در سوریه امیدوار بود، به شکل طبیعی موازنههای نظامی در سوریه به نفع دولت سوریه چرخشی جدی میکند.
13- از این پس دو جبهه، دو پیمان یا دو اتحادیه نظامی در شرق سوریه رودرروی هم قرار میگیرند که تمامی تحولات نظامی و امنیتی این منطقه بین آن دو میچرخد. اولی روسیه، ایران، دولت سوریه و نیروهای هم پیمان با آن میباشند که استراتژی جدیدی به سوی شرق سوریه باز کردهاند. به این جبهه باید دولت عراق، نیروهای مردمی، ارتش و حشد الشعبی عراق را نیز افزود که عملا به این پیمان بزرگ از داخل عراق میپیوندند. دومی آمریکا (انگلیس)، نیروهای دموکراتیک کرد سوریه و نیروهای موسوم به مغاویرالثوره است که تلاش میکنند با آزادسازی شهر الرقه جای پای خود در شرق سوریه و نوار مرزی سوریه با عراق را تثبیت کنند. بعید نیست این دو جبهه در ماههای آینده در مثلث مرزهای سوریه – عراق و اردن رویاروییهایی داشته باشند.
14- جبهه وابسته به آمریکا در شرق سوریه از هم اکنون به دنبال این سناریو هستند تا با خروج داعش از موصل عراق و رقه سوریه، نیروهای بازمانده داعش در استان دیرالزور مستقر شده و به سوی جنوب و جنوب شرقی این استان یعنی به سوی نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانش آتش خود را همچنان گشوده نگهدارند و در دیگر سو نیروهای وابسته به آمریکا که در اردن آموزش دیدهاند وضعیت شهر و منطقه درعا در جنوب سوریه را به نفع خویش سازماندهی کرده و از نقش دولت مرکزی و ارتش سوریه در آن بکاهند و پس از تثبیت وضعیت خود در این منطقه، آنگاه جبههای جدید در منطقه دیرالزور بگشایند به شکلی که خود میداندار همه تحولات در این استان و نوار مرزی با عراق باشند. این سناریوی نظامی میتواند دلایلی کافی برای رویارویی مستقیم آمریکا و نیروهای تحت امرش با ارتش سوریه و هم پیمانانش ایجاد کند.
و بالاخره این که تحولات سوریه نشان میدهد که هیچ گزینه سیاسی روشنی اکنون پیش پای حل بحران این کشور که با دخالتهای مستقیم امریکا از آغاز تاکنون هم چنان در حال اوج گیری است، وجود ندارد. در سایه تحولات اخیر بین سعودی و قطر و واکنشهای ترکیه به این رویداد سیاسی و امنیتی در منطقه خلیج فارس، هیچ افق خوشبینانهای برای وجود یک راه سیاسی وجود ندارد و در سایه تحولات شرق سوریه و غرب عراق، جنگ همچنان میداندار اصلی تحولات این کشور خواهد بود؛ با آن که روشن است موازنه نظامی جاری در سوریه نیز هرگز این اجازه را نمیدهد تا یک طرف مشخص پیروز و برنده کامل این جنگ باشد. به این ترتیب سیاست هرج و مرج هوشمندانه آمریکا همچنان در خاورمیانه برقرار است، این سیاست تا زمانی ادامه دارد که آمریکا احساس خطر برای امنیت خود و اسرائیل در منطقه ننماید. شاید روزی که پای امنیت اسرائیل به معادلات نظامی جاری در سوریه و خاورمیانه باز شود آنگاه آمریکا بپذیرد که دست از سیاستهای ویرانگرش در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس بردارد.
گزارش از خبرنگار ایسنا: علی منتظری
انتهای پیام