/بخش پایانی/

شش سال جنگ؛ ۱۰۰۰ گروه برای یک هدف

تشتت، بی‌هویتی و سردرگمی شاید بهترین واژگان برای بیان حال مجموعه‌ای بالغ بر ۱۰۰۰ گروه شبه نظامی باشد که از آنها به تحت عنوان مخالفان سوری یاد می‌شود؛ گروه‌هایی که بیش از شش سال است متحد و غیرمتحد علیه دولت سوریه جنگیده‌اند و تقریبا همه به طرف‌های خارجی وابسته‌اند.

به گزارش ایسنا، دسته‌بندی مخالفان سوری یکی از دشوارترین کارها حتی برای کارشناسان زبده نظامی کشورهایی مانند آمریکا و روسیه است که سال‌هاست در جنگ ویرانگر سوریه غوطه‌ور شده‌اند؛ گروه‌هایی که با توجه به تنوع ایدئولوژی و حامیان خارجیشان حتی می‌توان گفت تفکیک آنها غیرممکن است.

با این حال مخالفان سوریه را به طور عمده می‌توان به دو بخش اسلامگر و سکولار تقسیم کرد که سنگ جریان اسلامگرا که عمده آنها را نیز اسلامگراهای افراطی تشکیل می‌دهند، به مراتب از مخالفان سکولار سنگین‌تر و توان نظامی آنها بیشتر است. البته جدا کردن مناطق تحت کنترل این دو جریان بسیار مشکل است و همین امر یکی از موارد اصلی اختلاف میان روسیه و آمریکاست.

جریان‌های اسلامگرا در میان مخالفان سوری اعم از افراطی و غیر افراطی و مخالفان سکولار عموما از سوی کشورهای عرب منطقه، ترکیه و غرب حمایت می‌شوند و در بسیاری از موارد نیز این حمایت‌ها به شکل علنی انجام می‌پذیرد؛ در واقع به دلیل نیاز مالی و تسلیحاتی گروه‌های معارض سوری در هردو طیف اسلام‌گرا و سکولار تقریبا هیچ گروهی از آنها را نمی‌توان یافت که به یک یا چند کشور منطقه‌ای یا غربی وابسته نباشد و هیمن موضوع باعث نوعی عدم استقلال و گسستگی در صفوف آنها شده است.

به دلیل نیاز مالی و تسلیحاتی گروه‌های معارض سوری در هردو طیف اسلام‌گرا و سکولار تقریبا هیچ گروهی از آنها را نمی‌توان یافت که به یک یا چند کشور منطقه‌ای یا غربی وابسته نباشد و هیمن موضوع باعث نوعی عدم استقلال و گسستگی در صفوف آنها شده است.

با این حال چه گروه‌های سکولاری مانند "ارتش آزاد سوریه" و چه جریان‌های اسلام‌گرای سوری که با عناوین و اسامی گوناگونی چون جیش الفتح، جیش الاسلام، احرار الشام و صدها نام و لقب دیگر در حال فعالیت هستند، همه در یک هدف و آن جنگ برای براندازی نظام سوریه اشتراک دارند.

همانطور که گفته شد این دو دسته از مخالفان سوری کاملا در هم آمیخته‌اند و در مناطق زیادی از سوریه با ارتش این کشور درگیر هستند اما با این وجود کانون‌های تمرکز این گروه‌ها را می‌توان به سه منطقه اصلی شمال و شمال غرب، جنوب و حاشیه شهرهای بزرگ تقسیم کرد.

شمال و شمال غرب

عمده تجمع مخالفان سوری به ویژه افراط‌گرایان آنها در استان ادلب و اطراف آن در شمال غرب سوریه است که در واقع وسیع‌ترین سرزمین تحت کنترل مخلفان در سوریه نیز محسوب می‌شود. در این منطقه جبهه النصره که برای فرار از مجازات‌های بین‌المللی و با توصیه حامیان خارجی خود تاکنون چندبار نام خود را تغییر داده و به ائتلاف‌های مختلف پیوسته، دست برتر دارد و در کنار آن صدها گروه کوچک و بزرگ شبه نظامی دیگر نیز حضور دارند.

شهر ادلب، به عنوان تنها مرکز استان در سوریه که در کنترل مخالفان سوریست، اکنون مقر اصلی شورشیان در نیمه شمالی سوریه محسوب می‌شود و با سرزمین‌های اطراف آن یکی از مناطق کاهش تنش در سوریه محسوب می‌شود که بر اساس توافق روسیه، ایران و ترکیه اکنون آرامش نسبی در آن برقرار است.

استان ادلب و بخش‌هایی از استان‌های حلب و حماة(سبز) بزرگترین منطقه تحت کنترل شورشیان

مخالفان سوری مستقر در شمال غرب سوریه پیش از آتش‌بس کنونی علاوه بر ارتش سوریه و هم‌پیمانانش گاهی با کردها نیز درگیر می‌شدند و حتی میان خود آنها نیز درگیری‌های داخلی شایع است که عمدتا این درگیری‌ها با میانجی‌گری و فشار قطر و ترکیه فیصله می‌یابد.

جنگ‌های خیابانی، آمار بالای تلفات غیرنظامی و خسارت‌های گسترده به زیرساخت‌های کشور از ویژگی‌های اصلی جنگ در این جبهه است. نبرد حلب یکی از مهمترین نمونه‌های مدل جنگ در شمال غرب سوریه است که در نهایت با پیروزی ارتش سوریه و البته به قیمت ویرانی شهر و کشته شدن ده‌ها هزار انسان پایان یافت.

بخش‌هایی از نوار مرزی سوریه با ترکیه در شمال این کشور نیز محل استقرار مخالفان سوری تحت حمایت ترکیه است، منطقه‌ای وسیع از رود فرات تا شهر اعزاز که توسط مخالفان سوری و با حمایت مستقیم و حضور نیروهای ارتش ترکیه اداره می‌شود.

مناطق تحت کنترل مخالفان تحت حمایت ترکیه(توسی) حد فاصل رود فرات تا شهر اعزار

وظیفه اصلی این بخش از مخالفان که با بیرون راندن داعش منطقه را زیر سلطه برده‌اند، در واقع اجرای دیکته‌های ترکیه و خواسته‌های این کشور در سوریه است. دور کردن داعش از مرز با ترکیه، جنگ با ارتش سوریه و تلاش برای سرنگونی دولت و از همه مهمتر جلوگیری از قدرت گرفتن کردها و تشکیل یک منطقه مستقل تحت اختیار کردهای سوریه، از مهمترین اهداف این بخش از مخالفان است که عینا همان خواسته‌های ترکیه در سوریه محسوب می‌شود.

جنوب سوریه

کانون دوم حضور مخالفان سوریه در جنوب این کشور است. این دسته از مخالفن سوریه نسبت به هم قطارانشان در ادلب افراط گرایان کمتری را در خود جای داده‌اند گرچه شاخه‌های النصره و جریان‌های افراط‌گرایی ادلب در این مناطق نیز حضور دارند.

مناطق تحت کنترل مخالفان در جنوب سوریه(سبز)

پشتیبانی از این دسته از مخالفان سوری نیز همانند ادلب متنوع است که از اردن و قطر و عربستان و امارات گرفته تا آمریکا و ترکیه متغیر است. در این منطقه برخلاف ادلب آمریکا به شکل مستقیم وارد عمل شده و گروه‌هایی از مخالفان سوری را که همسو با اهداف خود می‌داند و از آنها به عنوان مخالفان میانه‌رو یاد می‌شود در مقابل داعش و حتی ارتش سوریه حمایت می‌کند.

برخلاف ادلب در جنوب سوریه آمریکا به شکل مستقیم وارد عمل شده و گروه‌هایی از مخالفان سوری را که همسو با اهداف خود می‌داند در مقابل داعش و حتی ارتش سوریه حمایت می‌کند که این حمایت اخیرا تا حمله هوایی به نیروهای ارتش سوریه و همپیمانانش هم رسیده است.

درگیری‌های چند هفته اخیر در بادیه سوریه و حملات آمریکا به ارتش و هم‌پیمانان سوریه در دفاع از مخالفان سوری در همین راستا است. آمریکا تلاش دارد مناطق حساس بادیه سوریه را که به بخش اعظم آن در دست داعش است از کنترل ارتش سوریه و متحدانش دور نگه دارد و بر همین اساس کردها را در شمال و مخالفان میانه‌رو را در جنوب تجهیز و حمایت کرده تا در مناطق تحت نفوذ داعش پیشروی کنند.

مخالفان تحت حمایت آمریکا و اردن اکنون مناطق وسیعی از مرز مشترک سوریه با عراق و اردن را در اختیار دارند و در بسیاری موارد از لحاظ مانع جغرافیایی مانع پیشروی ارتش سوریه هستند. به عبارت دیگر در برخی مناطق ارتش سوریه اگر بخواهد در سرزمین‌های تحت کنترل داعش پیشروی کند ابتدا باید با مخالفان تحت حمایت آمریکا درگیر شود.

نگرانی آمریکا در این منطقه که نگرانی اردن و اسرائیل نیز هست، کنترل ارتش سوریه و شبه نظامیان عراقی همپیمان آن بر بادیه سوریه و ارتباط آن با مناطق بیابانی عراق است که اردن و اسرائیل معتقدند در آینده توسط شبه نظامیان عراقی برای انتقال سلاح و تجهیزات نظامی پیشرفته به داخل سوریه از آن استفاده خواهند کرد.

در نیمه جنوبی سوریه که براساس توافق آستانه بخشی از مناطق کاهش تنش است، کانون‌های درگیری دیگری در جنوب استان درعا و سراسر استان قنیطره در طول مرز با جولان اشغالی وجود دارد که از زمان امضای توافق آستانه تا حدود زیادی از درگیری‌ها در این مناطق کاسته شده است.

مخالفان در این منطقه بخش عمده استان درعا از جمله نیمی از شهر درعا، مرکز این استان را در اختیار دارند و نوار مرزی با بلندی‌های اشغالی جولان نیز به استثنای منطقه کوچکی در شمال که در اختیار دولت است و مناطقی در جنوب که داعش بر آن سیطره دارد، تحت سیطره آنها قرار دارد.

حاشیه شهرهای بزرگ

کانون دیگری که محل فعالیت مخالفان مسلح سوری است و به معظلی بزرگ برای نظام این کشور تبدیل شده، مناطق و محله‌هایی در اطراف شهرهای بزرگ از جمله دمشق و حمص است که سال‌هاست در محاصره نیروهای دولتی قرار دارد اما به دلیل تعداد زیاد غیرنظامیان ساکن این مناطق عملا امکان پاکسازی آنها برای ارتش سوریه وجود ندارد. 

مناطق تحت کنترل مخالفان سوری(سبز) و داعش(توسی) در اطراف دمشق

با توجه به مسدود بودن راه پیشروی برای ارتش سوریه در این مناطق به دلیل وجود غیرنظامیان، عملا نیروهای دولتی بیشتر بر کنترل اوضاع و محاصره این مناطق تمرکز دارند. البته همین سیاست محاصره در کنار میانجی‌گری‌های داخلی و بعضا خارجی باعث شده در مناطق کوچکی مانند اعزاز، البرزه و اخیرا قابون در اطراف دمشق، حی الوعر در حمص و زبدانی و القصیر در مرز با لبنان شاهد توافقاتی برای جا به جایی نیرو بدون درگیری باشیم. بر اساس این توافقات که سوری‌ها از آن به عنوان "مصالحه" یاد می‌کنند، شبه‌نظامیان و خانواده‌هایشان و هر کسی که خود بخواهد با نظارت میانجی‌گران و تضمین امنیت از سوی ارتش  این مناطق را ترک می‌کنند و به مناطقی که کاملا در دست شورشیان سوری است، منتقل می‌شوند. 

مناطق وسیعی در شرق دمشق، محله‌هایی در جنوب پایتخت و مناطق وسیعی در شمال حمص هنوز در دست دست مخالفان سوری است که البته در دو ماه اخیر به شکل قابل توجهی از شدت درگیری‌ها در آنها کاسته شده است.

سرزمین‌های تحت کنترل مخالفان در شمال حمص و جنوب حماة(سبز)

اهمیت این مناطق نزدیکی به نقاط حساس حکومتی سوریه از جمله ساختمان‌های دولتی و راه‌های مواصلاتی است. برای مثال محل استقرار مخالفان در محله‌های شرقی و جنوبی دمشق کمتر از ۱۰ کیلومتر با ساختمان‌های حساس همانند پارلمان، مقر دولت و کاخ ریاست جمهوری فاصله دارند یا در شمال حمص مخالفان مسیرهای مواصلاتی استراتژیک شمال-جنوب سوریه را در تیررس خود دارند.

پس از توافق آستانه میان روسیه، ایران و ترکیه اکنون دیگر عمده درگیری‌های مخالفان سوری نیز همانند ارتش این کشور با داعش است. در واقع آنها اکنون با ارتش سوریه بر سر تصاحب مناطق تحت کنترل داعش در رقابت هستند و جنگ میان دو طرف تا حدود زیادی فروکش کرده و این بدان خاطر است که همه طرف‌های درگیر در جنگ سوریه از ارتش این کشور و هم‌پیمانانش گرفته تا مخالفان و حامیانشان به این نتیجه رسیده‌اند که گزینه نظامی در سوریه دیگر راه به جایی نمی‌برد.

در پایان این سلسله گزارش باید گفت مرحله کنونی در بحران سوریه در واقع تلاش برای تثبیت موقعیت در جغرافیای جنگی سوریه است؛ تلاشی که امروز از سوی دولت، کردها و مخالفان سوری در جریان است تا بتوانند فردا به وسیله آن قدرت چانه‌زنی خود را در مذاکرات سیاسی بالا ببرند؛ حال در این میان هرچه کفه ترازوی کردها و مخالفان سوری سنگین‌تر باشد به همان میزان نیز احتمال تجزیه سوریه یا تبدیل نظام حکومتی آن به چیزی شبیه به بوسنی و هرزگوین، بیشتر می‌شود اما در هر حال سوریه دیگر هیچگاه سوریه پیش از ۲۰۱۱ نخواهد شد.

گزارش از: آرش محمدیان

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ / ۰۰:۲۶
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 96032111876
  • خبرنگار : 71430