خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در ایام فرا رسیدن بیست و هشتمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در بخش های مختلف وصیتنامه ایشان را برای یادآوری و بهره برداری مخاطبان بار دیگر منتشر میکند.
بخش اول وصیتنامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) را در زیر میخوانید.
« ... و - از توطئه های بزرگ آنان ، چنانچه اشاره شد و کرارا تذکر داده ام ، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصا دانشگاهها است که مقدرات کشورها دردست محصولات آنها است . روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است ؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات وتهمتها و نقشه های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل می شد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه .
و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشرروحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه ، زیرا برای ابرقدرتها بی زحمت و بی خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هر چه هست به جیب آنان می ریزد.
پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است ، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هر جا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم . و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف ، نجات کشور وملت است .
و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول ، و پدران و مادران ودوستان آنها در مرحله دوم ، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور درمرحله بعد وصیت می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید و بااین عمل انسانی - اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان راناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
ز - از مهمات امور، تعهد وکلای مجلس شورای اسلامی است . ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غم انگیزی از مجلس شورای غیرصالح ومنحرف ، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر وخطرناکتر در این رژیم تحمیلی فاسد خورد؛ و چه مصیبتها و خسارتهای جانفرسا از این جنایتکاران بی ارزش و نوکرماب به کشور و ملت وارد شد. دراین پنجاه سال یک اکثریت قلابی منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هرچه انگلستان و شوروی و اخیرا امریکا خواستند، با دست همین منحرفان از خدا بیخبر انجام دهند و کشور را به تباهی و نیستی کشانند. از بعد ازمشروطه ، هیچ گاه تقریبا به مواد مهم قانون اساسی عمل نشد - قبل از رضاخان باتصدی غربزدگان و مشتی خان و زمینخواران ؛ و در زمان رژیم پهلوی به دست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن .
اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشان سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان ، بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، و امید است که با تعهدآنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود. وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلای دارای تعهد به اسلام وجمهوری اسلامی که غالبا بین متوسطین جامعه و محرومین می باشند و غیرمنحرف از صراط مستقیم - به سوی غرب یا شرق - و بدون گرایش به مکتبهای انحرافی و اشخاص تحصیلکرده و مطلع بر مسائل روز و سیاستهای اسلامی ، به مجلس بفرستند.
و به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم ، وصیت می کنم که خودرا از مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس ، کنارنکشند و بی تفاوت نباشند. همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند وصحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشورو اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است ، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی ،مسامحه در امر مسلمین است . هرکس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد؛ و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرقزدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند، و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند، با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه ، و با دست افراد خود ملتها، کشورها را به دام استثمار می کشانند. بایدبا هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار و نگهدار باشد.
و از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این عصر و عصرهای آینده می خواهم که اگر خدای نخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند ونگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.
و به اقلیتهای مذهبی رسمی وصیت می کنم که از دوره های رژیم پهلوی عبرت بگیرند و وکلای خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوری اسلامی و غیروابسته به قدرتهای جهانخوار و بدون گرایش به مکتبهای الحادی وانحرافی و التقاطی انتخاب نمایند.
و از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری با هم مجلسان خود رفتار، و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشدو همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل آیید.
و از شورای محترم نگهبان می خواهم و توصیه می کنم ، چه در نسل حاضر وچه در نسلهای آینده ، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود راایفا و تحت تاثیر هیچ قدرتی واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر وقانون اساسی بدون هیچ ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظه ضرورات کشورکه گاهی با احکام ثانویه و گاهی به ولایت فقیه باید اجرا شود توجه نمایند.
و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات ، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود مثلا در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان راروی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتی به اسلام و کشوروارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول می باشند.
از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری وکشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می باشند؛چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه ؛ و چه بسا که در بعض مقاطع ، عدم حضور و مسامحه ، گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است . پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، و الا کار از دست همه خارج خواهد شد. و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده اید و نموده ایم . چه هیچ علاجی بالاتر ووالاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست برطبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد؛ و در تعیین رئیس جمهور ووکلای مجلس با طبقه تحصیلکرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور وغیروابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام وجمهوری اسلامی مشورت کرده ، و با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده ؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور ووکلای مجلس از طبقه ای باشند؛ که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت ورنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند.
و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس ، شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی آید؛ ومشکلاتی اگر باشد رفع می شود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می شوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطه تعیین شایسته ترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا باشایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی ، وظیفه سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یاشورای رهبری روشن خواهد شد، که اندک مسامحه در انتخاب ، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن ، که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می کند.
و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و درحقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و در عصرهای آینده ، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان ومستضعفان بنمایند؛ و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه ای است ومقام والایی ، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهاردر جهان دیگر در پی دارد.
از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال می خواهم که ما و شما را از این امتحان خطرناک با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطرقدری خفیفتر برای روسای جمهور حال و آینده و دولتها و دست اندرکاران ، به حسب درجات در مسئولیتها نیز هست که باید خدای متعال را حاضر و ناظر وخود را در محضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشد.
ح - از مهمات امور مساله قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال وناموس مردم است . وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که درتعیین عالیترین مقام قضایی که در عهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهدسابقه دار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.
و از شورایعالی قضایی می خواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع اسفناک و غم انگیزی درآمده بود با جدیت سر و سامان دهند؛ و دست کسانی که با جان و مال مردم بازی می کنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پراهمیت کوتاه کنند، و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی که ، ان شاءالله با جدیت حوزه های علمیه مخصوصا حوزه مبارکه علمیه قم تربیت و تعلیم می شوند ومعرفی می گردند، به جای قضاتی که شرایط مقرره اسلامی را ندارند نصب گردند، که ان شاءالله تعالی بزودی قضاوت اسلامی در سراسر کشور جریان پیداکند.
و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می کنم که با درنظرگرفتن احادیثی که از معصومین - صلوات الله علیهم - در اهمیت قضا و خطرعظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه درباره قضاوت به غیر حق واردشده است ، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان طور که خطر این مقام بزرگ است اجرو فضل و ثواب آن نیز بزرگ است . و می دانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است .
ط - وصیت اینجانب به حوزه های مقدسه علمیه آن است که کرارا عرض نموده ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می نمایند، ویکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام وحوزه های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه های علمیه است ،که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق وروش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده ها و قشرهای مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می باشد. و می دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگرمجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی - چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مابی یا "پان ایرانیسم " و وطن پرستی و حیله های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می کنند و در موقع مناسب ماموریت خود را انجام می دهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس ازپیروزی انقلاب نمونه هایی از قبیل "مجاهد خلق " و "فدایی خلق " و"توده ای "ها و دیگر عناوین دیده اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزه های علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه دار است با تایید مراجع وقت . و شاید تز"نظم در بی نظمی " است از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد.
در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصا در عصرحاضر که نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است ، قیام برای نظام دادن به حوزه ها لازم و ضروری است ؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم الشان صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه ها را و خصوصا حوزه علمیه قم و سایرحوزه های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند. و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها وبحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است ، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشته های دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه هایی که لازم است به طورهمگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی است ، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله - رزقنا الله و ایاکم - که جهاد اکبرمی باشد. ... »
* بخش بعدی این وصیتنامه روز آینده منتشر خواهد شد.
انتهای پیام