به گزارش خبرنگار ایسنا، این نوع بی سوادی با انواع مدارک رنگارنگ دانشگاهی تایید و تقویت شده و ندانستن مرکبرا باعث می شود، نداشتن سواد شهروندی، سواد مطالعه و کتابخوانی، سواد عشق ورزی و مهرورزی درست در یک ارتباط سالم، سواد رسانه ای، سواد استفاده از فضای مجازی و آنلاین، سواد همسرداری و فرزندپروری و تشکیل خانواده و سواد تحصیلات آکادمیک و حرفه ای موجب می شود تا فرد بی سواد سفید باشد.
بی سوادان سفید، افرادی هست که دانش دارند، اما دانایی ندارند، این بی سوادی از آموزش و پرورش نشات می گیرد.
سوال اینجاست، آیا کسی پاسخگوی درس های کم خاصیتی که طلایی ترین دوران عمر یک فرزند ایرانی را در مدارس مشغول می کند هست؟ آیا وقت آن نرسیده تا متولیان رسمی تعلیم و تربیت درباره آنچه به کودکان می آموزند، اندک حق انتخاب برای خانواده و مخاطبان آنها قائل باشند؟
چرا همیشه برای مدرسه سازی به مردم نزدیک می شویم، اما برای مدرسه داری و مشارکت محتوایی که به فرزندان همین مردم ارائه می کنیم نظرشان را نمی خواهیم؟ طبق آمار مرکز آمار ایران 97.5 درصد از بیکاران کشور باسوادند و این فاجعه ای برای کشور است.
افرادی که مدرک دارند، اما توانمندی زیست در دنیای امروز را ندارند بی سواد سفید هستند. این تعریف مرتضی نظری پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش و توسعه منابع انسانی از افرادی است که مدرک دارند، اما توانمندی زیست در دنیای امروز را ندارند. به گفته وی این افراد بی سواد سفید هستند.
وی معتقد است آموزش و پرورش تولید بی سواد سفید می کند و برای خروج از بحران ناکارآمدی نیازمند تغییرات است. به جامعه باید بیاموزیم که مغز انباشته به کار نمی آید مغز کارآمد باید داشت، ما باید جامعه را روشن کنیم که ذهن باز از مغز پر سودمندتر است.
وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش برای خروج از ناکارآمدی نیازمند سه تغییر عمده است، ادامه داد: تغییرات نگرشی، ارتباطی و اجتماعی و تغییرات ستادی و مدیریتی این سه تغییر عمده را تشکیل می دهند. متاسفانه 30 سال است که همواره دردهای آموزش و پرورش توصیف شده، اما حاضر نیستیم یک گام به جلو برداریم و درمان این دردها را پیدا کنیم باید یک گام به پیش برویم و درمان ها را بیابیم.
وی با اشاره به 11 چالش تغییر نگرش برای خروج از ناکارآمدی آموزش و پرورش گفت: غلبه بر چالش هدف و مدیریت؛ ما باید بر این موضوع غلبه کنیم متاسفانه در کشور نمی دانیم از آموزش و پرورش چه می خواهیم، نمی دانیم می خواهیم با این نهاد چه کنیم، نمی دانیم که خروجی از نهاد آموزش و پرورش قرار است یک شهروند دموکرات باشد یا یک قدیس؟ متاسفانه دولت ها هم هرکدام که می آیند و می روند به جای تغییرات در سطوح میانی در نهاد تعلیم و تربیت کلیات را تغییر می دهند که یک فاجعه برای کشور است.
این پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش با اشاره به چالش ناتوان پروری آموزش و پرورش ادامه داد: 97.5 درصد بیکاران کشور با سواد هستند یعنی طبق این آمار هر فرد که 12 سال درس خوانده در پایان تحصیلش نمی داند چه می خواهد؟ مگر می شود کسی سواد داشته باشد و بیکار باشد این یک پارادوکس عجیب در ایران است. باید این جمله را از دانشمند تعلیم و تربیت دکتر عشایری به ذهن بسپاریم که به جای غنی سازی اورانیوم؛ اورانیوم ذهنی فرزندانمان را غنی کنیم. ما نیازمند غنی سازی فکری هستیم. باید بر روی این موضوعات فکر کرد، تعمل کرد و چاره ای اندیشید.
آموزش و پرورش ایران فقر قابلیتی تولید می کند
نظری با اشاره به چالش بعدی یعنی ارجحیت درسی و سواد کتابی اضافه کرد: به حاشیه رفتن پرورش و در واقع خودیابی و خود شدن کجاست؟ وضع اسفبار سوادهای چندگانه به همین خاطر است؛ با این آموزش و پرورش فقر قابلیتی داریم و بهتر است بگوییم آموزش و پرورش ایران فقر قابلیتی تولید می کند.
حق نداریم به جای بچه فکر کنیم
وی چالش بعدی را رابطه نامتعادل نهاد سیاست با نهاد آموزش دانست و گفت: آموزش و پرورش نباید در خدمت سیاست باشد بلکه باید سیاست گذاری کند. در کشورها دانش آموزان باید در 9 سالگی مفهوم تبعیت را بیاموزند و درک کنند و در سن 14 سالگی احترام به همسایه را یاد بگیرند آیا این مهم رخ می دهد؟
این پژوهشگر اضافه کرد: ما حق نداریم به جای بچه فکر کنیم. شما به هیئت امنای آموزش و پرورش نگاهی کنید تفکرات همگی به دهه60 باز می گردد. آیا این 10 درصد می توانند برای 90 درصد جامعه تعیین تکلیف کنند؟ وقتی اکثریت جامعه ما نماینده ای در هیئت امناهای آموزش و پرورش ندارند باید دلمان برای آینده این کشور بسوزد.
رویاهای کودکی نادیده گرفته می شود
این پژوهشگر توسعه منابع انسانی به چالش دیگری یعنی چالش نگاه بزرگسالانه به دوران کودکی و تعلیم و تربیت اشاره کرد و افزود: تربیت بدون آزادی معنا ندارد، احساسات و رویاهای کودکی در کشور نادیده گرفته می شود و اصلا به آن فکر نمی شود، باید فریاد کشید و گفت امروز امارات متحده عربی تاکسی هوایی دارد آنچه رویای کودکانش بوده را به حقیقت پیوند زده است، اما در کشور ما هنوز مردم از عبارت "بچگی کرد"، "بگذارید از آب و گل دربیاید"، استفاده می کنند، این صحبت های تحقیری در مورد کودک چیست و برای چه؟ چرا آموزش و پرورش ما کودک را برده تحویل می دهد؟
نظام 6-3-3 رد شده است
نظری ادامه داد: وقتی یک نفر در نظام آموزش و پرورش خطایی کند برای تنبیه، او را برای ادامه کار به دوران ابتدایی می فرستند، این در حالی است که دنیا برعکس این موضوع عمل می کند، باهوش ترین افراد، خبره ترین آنها و دانشمندان علوم تربیتی و دانشمندان علوم آموزشی به مدارس ابتدایی فرستاده می شوند تفاوت در اینجا مشخص می شود؟ وقتی صحبت از فاجعه می شود یعنی همین اتفاقات.
وی تصریح کرد: وزیر آموزش و پرورش در دولت قبل یک شب خوابید و نظام 6-3-3 را به آموزش و پرورش آورد و 105 هزار مدرسه در این کشور هزینه این تصمیم یک شبه را پرداخت کردند، جالب است برای تایید این خواب سند تحول را به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برد و این پژوهشگاه اعلام کرد که این حرکت اشتباه بوده است و وزیر مربوطه پژوهشگاه را ادغام و در واقع منحل کرد چرا چون این پژوهشگاه به درستی گفته بود چنین تغییری در نظام آموزشی اشتباه است.
وی چالش بعدی را ناهم زمانی با زبان زمانه معرفی کرد و ادامه داد: ادبیات حاکم بر آموزش و پرورش ادبیات دهه 60 و 70 است. در واقع امروز داریم به دانش آموزانمان با تفکری آموزش می دهیم که مثل همان کت ها و مانتوهای 40 و اندی سانتی است که برای بچه می خریدند و می گفتند تا 20 سال بپوش؛ مگر می شود امروز چنین کرد؟ اگر می بینید امروز مدارسی که مدیرانشان با اولیای دانش آموز رابطه بهتری دارند دانش آموز بیشتری هم دارند به خاطر ارتباط است، به خاطر چرخشی است که در نگرش ایجاد شده است.
چرا موسیقی در مدارس تدریس نمی شود؟
این پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش با بیان اینکه چالش بعدی مقاومت و محافظه کاری مدیران میانی، ممنوعیت های خود ساخته و حلقه منافع ناسالم است، گفت: ما امروز در آموزش و پرورش کشور فردی شجاع می خواهیم که منطقی حرکت کند. چه کسی گفته تدریس موسیقی در مدارس کشور نباید باشد؟ چه کسی گفته سواد سلامت جنسی در آموزش و پرورش باید حذف شود؟ چرا اینها حذف شدند؟ این ها را حذف کردیم و حالا اینگونه در جامعه با مشکلات عجیب و غریب مردان و زنان مواجه هستیم. اینها ممنوعیت های خودساخته است. چه کسی گفته اینها نشانه حیا بوده و آموزششان بد است. همین کار را کرده ایم که دختر و پسر در اولین دیدار با یکدیگر عاشق می شوند ازدواج می کنند و بعد از آن آمار طلاق به این شکل افزایش می یابد.
چرا شکوه ایران باستان از کتاب های درسی حذف شده است؟
نظری اضافه کرد: ممنوعیت خود ساخته دیگر، شکوه ایران گذشته است، ما هویت ملی خود را در کتاب های درسی به صفر رسانده ایم، شکوه تمدنی کشور صفر شده است. چرا چه ممنوعیتی وجود دارد؟ چرا باید شکوه ایران باستان در آموزش و پرورش نادیده گرفته شود و چرا نباید به این موضوع افتخار کنیم چرا نباید با افتخار بنویسیم و به دانش آموزمان بگوییم که ما 7 هزار سال یگانه پرستی کرده ایم؟ ما چرا همچنان دختران و پسرانمان باید جدا از هم درس بخوانند مگر بارها و بارها کارشناسان نگفتند تا قبل از سن بلوغ اگرآنها کنار هم قرار گیرند مشکلات بعد از بلوغشان کمتر خواهد بود؟ چرا کاری کرده ایم که وقتی دبیرستان پسرانه و دخترانه ای نزدیک هم است و تعطیل می شوند مجبور می شویم تدابیر امنیتی بچینیم.
300 هزار نیروی اداری به 650 هزار معلم دستور می دهند
وی با اشاره به چالش تمرکزگرایی ساختاری مدرسه خوب، بزرگ و موثر و در کنار آن ستاد کوچک و چابک و پیشران گفت: در آموزش و پرورش 300 هزار نیروی اداری به 650 هزار معلم دستور می دهند. در حالی که به جای فسیلان در رده های میانی مدیران چابک جایگزین شوند. مدرسه نباید در حاشیه قرار گیرد نباید روزانه شش بخشنامه به مدارس ارسال شود؛ باید مدارس به وزارت خانه بخشنامه بدهند و درخواست کنند. چرا در سیستم آموزش و پرورش مدارس باید همیشه شنونده باشند؟
شلیک مستقیم یک دلالی آموزشی به خلاقیت فرزندان
این پژوهشگر توسعه منابع انسانی چالش بعدی آموزش و پرورش کشور را نگاه کنکوری محور دانست که موجب انقیاد خودآموخته و اصلاح نظام سنجش آموزشی می شود، افزود: سنجش 5 ضلع دارد، دانش آموز، معلم، کتاب، مدرسه و سنجش کشور اضلاع آن محسوب می شوند. امروز جامعه می گوید آقای نهاد تعلیم و تربیت کشور شما مردود شده اید. کنکور فاقد هرگونه سودمندی است؛ کنکور استقلال شخصی افراد را نابود می کند، خلاقیت انتخاب و قدرت اختیار فرزندان را کانالیزه می کند. آزمون اگر به ارایه بازخورد منتهی نشود فایده ای ندارد. کنکور برای چیست؟ کنکور می گیریم که چه بشود؟ چرا کاری کرده ایم که چند موسسه کنکوری برای کشور ما خط مشی تعیین کنند و یک گردش مالی میلیاردی برای این موسسات ایجاد کرده ایم. این یک دلالی آموزشی محسوب می شود که مستقیم به خلاقیت فرزندان این کشور شلیک می کند.
وی به بحث چالش اقتصاد آموزش اشاره و با بیان اینکه موانع حقوقی و قانونی، نگاه کوتاه درون سازمانی و فقدان خلاقیت این چالش را باعث شده، گفت: آموزش و پرورش نیازمند مدیران خلاق است، ما بد مدیریتی زیاد داریم. در دولت دهم آقای احمدی نژاد 40 میلیون دلار پول مردم ایران را به کشور تاجیکستان هدیه کرد تا پلی بین ایران و تاجیکستان ساخته شود در حالی که درست در همان لحظه 60 هزار مدرسه کشور نیازمند مقاوم سازی بود، در انتخابات پیش رو باید به فردی رای دهیم که اولویتش آموزش و پرورش باشد. امروز آموزش و پرورش پلاسکویی شده که 13 میلیون نفر در آن زندگی می کنند؛ اگر آوار این ناکارآمدی بر زمین بریزد کشور را دچار شوک عظیمی می کند.
انتهای پیام