به گزارش ایسنا، وقتی با ترحم نگاهشان میکنیم، وقتی برای درمان دردهای خود بودجه کافی ندارند، وقتی با یک مسئول دردودل میکنند و خواستههایشان را میگویند، اما در عوض برخوردی سرد دریافت میکنند همانجا احساس میکنند که در آن شهر غریب هستند تصور میکنند مفید که نیستند که هیچ، بلکه سربار جامعه هستند در صورتی که خیلیهایشان حتی بهتر و پیگیرتر از افراد سالم در انجام کارها هستند، اما چشم بینایی برای دیدن تواناییهایشان وجود ندارد.
امروز نیز تعدادی از معلولان در مشهد در واکنش به تاخیر در تصویب اصلاحیه لایحه جامعه قانون معلولان دور هم جمع شدند و طوماری را امضاء کردند.
فردین داوری، نماینده معلولان گفت: این طومار در سراسر کشور قرار است امضا شود برای اینکه مسئولان متوجه شوند که معلولان در پی تصویب این لایحه هستند؛ این قانون در اواخر مجلس ششم تصویب شد، اما متاسفانه قدرت اجرایی نداشت و فقط روی کاغذ بود و به آن نیز توجهی نمیشد.
وی افزود: در سال 94 در مجلس اصلاحیهای ارائه شد که به صورت اجرایی در بیاید و این اصلاحیه به شورای نگهبان رفت، اما این شورا ایرادی را به اصلاحیه وارد کرد و آن این بود که منابع درآمدی این لایحه دیده نشده است؛ این لایحه مجددا به مجلس برگردانده شد که متاسفانه مجلس سهلانگاری کرد و حالا حدود 2.5 سال از این موضوع میگذرد و رسیدگی نشده است.
داوری عنوان کرد: در حال حاضر معلولان اینجا جمع شدند که هرچه سریعتر این اصلاحیه به تصویب برسد و بیش از 50 نفر از معلولان در مشهد این طومار را امضاء کردند همچنین امام جمعهها، نمایندهها و شخصیتهای مختلفی این نامه را امضاء کردند.
وی خاطرنشان کرد: طبق این لایحه هر ساختمان اداری جدیدی که میخواهد ساخته شود باید برای معلولان مناسبسازی شود همچنین در حمل و نقل عمومی، ارائه وسایل کمکی و پرستاران ویژه برای معلولان نیز اقداماتی در نظر گرفته شده است.
مریم، یکی از معلولان دیگر حاضر در این جمع، اظهار کرد: بهزیستی یعنی زندگی بهتر برای افرادی مثل ما، اما بهزیستی در واقع از ما یک پلکان ترقی ساخته برای خودش؛ من یک معلول هستم و حق زندگی دارم، اما از نظر برخی انسانهای امروزی حق زندگی ندارم، از دیدگاه خداوند نیز حق خودکشی ندارم و با وجود مشکلاتی که دارم به اصطلاح در پوست گردو ماندهام.
وی با اشاره به اینکه خانوادهها از پس هزینههای درمانی و تحصیلی معلولان بر نمیآیند، اظهار کرد: در بهزیستی با معلولان خوب برخورد نمیشود، آنان ماهانه 53 هزار تومان مستمری دریافت میکنند که حتی کفاف رفت و آمدشان هم نمیدهد.
مریم گفت: برای ویلچر برقی به بهزیستی درخواست دادم، اما به من گفتند در سال چهار ویلچر برقی به دست ما میرسد که اولویت آن نیز با معلولانی است که از ناحیه دست و پا معلول هستند.
وی افزود: برای پرداخت هزینههای درمانی به ما میگویند که درمان را انجام داده و هزینهها را پرداخت کنید و بعد نامهای از بیمارستان یا مرکز درمانی برای پرداخت درصدی از هزینهها به بهزیستی بیاورید در صورتی که هزینههای درمان ما بسیار زیاد است و حتی خیلیها تمکن مالی پرداخت آن را ندارند.
مریم ادامه داد: به من میگویند دعا کن که سایه پدر و مادر بالای سرت هست، خدا را شاکرم، اما پدر و مادری که خودشان سالمند هستند و کلکسیونی از درد و بیماری دارند چطور میتوانند از من حمایت کنند؛ بهزیستی که مدعی حقوق ماست چه کار میکند؟
علی، معلول جوانی که به سختی قادر به حرف زدن است، اما انقدر درد دارد که خودش را به سختی میاندازد، حتی بعد هر جملهاش به خاطر فشاری که برای حرف زدن روی حنجرهاش میآورد سرفه میکند، میگوید: «بابام جانبازه، مریضه، نمیتونه به من کمک کنه، نمیتونه ببرم بیرون و بیاره».
یکی از معلولان دیگر که پدر یک بچه 13 ساله نیز هست، عنوان میکند : مجمع توانیابان که به صورت خیریه برای معلولان فعالیت میکند امکانات خوبی در اختیار ما قرار داده، در صورتی که بهزیستی وظیفه دارد به ما کمک کند.
حمید، یک معلول دیگر که لیسانس زبان دارد، اظهار کرد: هر جا برای کار رفتهام به دلیل وجود نقصان در قانون حمایت از معلولان به من کار ندادهاند پدرم توانایی مالی ندارد که از من حمایت کند هر جا برای کار رفتهام گفتهام که همه افراد از زور بازوی خود پول در میآورند، اما من میخواهم از علمم برای کسب درآمد استفاده کنم.
وی با اشاره به اینکه بهزیستی جلوی مردم میگوید من از معلولان حمایت میکنم، عنوان کرد: اما وقتی با معلولان صحبت کنی، متوجه میشوی یک هزارم بودجههایی که میگویند خرج معلولان نمیشود، در حال حاضر 37 سالهام نیاز به ازدواج و مسکن دارم، اما به دلیل اینکه کار ندارم هیچکدام از اینها را نمیتوانم داشته باشم.
وی افزود: اگر برای کاری به بهزیستی مراجعه کنیم انقدر کاغذبازی و دوندگی دارد که 6 ماه کار ما به تاخیر میافتد، این در صورتی است که اگر معلول نبود بهزیستی هم وجود نداشت.
انتهای پیام