به گزارش ایسنا، احمد حسینی - استاندار اسبق ایلام - در روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: اول مرداد ماه سال ۹۱، خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی (ره) از عملیات مرصاد در یکی از پایگاههای خبری به چاپ رسیده بود. به خاطر علاقه شخصی و حضور در آن میدان سرنوشتساز در ایام تصدی استانداری ایلام، مشروح خاطرات آن چند روز پرماجرای آیتالله هاشمی را میخواندم، از حرکت ایشان در تهران تا اقامت کوتاه در اهواز و سپس آمدن به غرب، ایلام و کرمانشاه (باختران آن روز) و همچنین وضعیت أسفبار نیروهای زمینی در خطوط مقدم تا جایی که سربازان به خاطر عقبنشینی مورد شماتت مردم و عشایر بیپناه منطقه قرار میگرفتند، همه و همه مثل یک فیلم روشن و گویای سینمایی از جلوی پرده چشمانم عبور میکرد و نوشتههای آیتالله هاشمی(ره) آنقدر دقیق و روان و گویا بود که انگار در یک اتاق امن و امان و بدون هیچ نگرانی و التهابی به رشته تحریر در میآمد و نه در پناهگای که هر لحظه اطراف آن بمب و موشک اصابت میکرد و اصرارها به ایشان حتی برای تغییر محل اقامت خود به دلیل احتمال رسیدن منافقین از اسلام آباد به کرمانشاه، بیثمر بود.
در آن معرکه خطرناک که هر لحظه احتمال سقوط همهچیز وجود داشت، آن بزرگمرد شجاع و انقلابی با همه توان خود، آشفتگیها و بیسر و سامانیها را سامان میداد و فرماندهی مدبرانهای که ناشی از هوش سرشارش بود، نهتنها در منطقه عملیاتی مرصاد، بلکه در تماس مداوم با استانهای همجوار بویژه ایلام و خوزستان بسیار مؤثر و کارساز واقع میگردید و او بود که توانست با بسیج مردم مجدداً همه را گرد هم جمع کند، منافقین سرکوب و متواری شوند و نیروهای دشمن به پشت مرزها بازگردند و در آخر پس از آنکه سه روز بحرانی دوم و سوم و چهارم مرداد سال ۶۷ سپری میشد در آخرین سطر خاطرات خود با اظهار خوشحالی از پایان یافتن این خطر بزرگ و اطلاع دادن به امام عزیز که آسوده خاطر باشند، مینویسد: «برای استراحت به قرارگاه برگشتیم.»
مثل اینکه رسالت بزرگ هاشمی عزیز، زدودن گرد غم و اندوه و حتی اندکی ناراحتی از چهره رهبر و مرادش امام عزیز بود و به دوش کشیدن همه مسئولیتها و حضور بیوقفه در پرخطرترین صحنهها. وقتی آن روزها و سالها را که بسیاری از مدعیان انقلابیگری کنونی، در خانههای امن خویش آرمیده بودند، به یاد میآورم بر مظلومیت آن عزیز و رنجی که بر او روا شد. متأثرتر میشوم و جای خالی او را همهجا میبینم. بیاراده و بیاختیار در میان راهپیمایان ۲۲ بهمن امسال به دنبال آن چهره نورانی و همیشه آرام میگشتم، همان مظلومی که هر سال در این مراسم با نشاط تمام حاضر میشد و از شعارهای... مرگ بر ضد ولایت فقیه... و مرگ بر غارتگر بیتالمال... و امثال این دروغها و تهمتهای جاهلانِ اجیر شده، حتی ذرهای نمیهراسید، چون به نیکی میدانست که مخالفان حقیقی ولایت فقیه و غارتگران اصلی بیتالمال چه کسانی هستند.
شاید در مراسم راهپیمایی امسال بسیاری از آن فریبخوردگان هم از غایب بودن او، اشک حسرت و ندامت ریختند ولی چه فایده، او دیگر نیست ولی عظمت روح او آنچنان تجلی مینماید که گویا در گوشه گوشه این نهضت حضور دارد. حتی در همان سال ۹۱ که این خاطرات به مناسبت سالگرد عملیات مرصاد چاپ شده بود یعنی روزگاری که هاشمی در اوج مظلومیت قرار داشت و تبلیغات مسموم، جریان کینهتوز بیداد میکرد. خواندن نظرات بینندگان آن خاطرات برایم جالب آمد و ترجیح دادم پایان این سوگنامه را به برخی از آن نظرات که خطاب به آیتالله هاشمی(ره) است اختصاص دهم:
- سلام. خدا به شما صبر و اجر بیشتری عنایت فرماید واقعاً روزهای سخت گذشته را برای ما یادآوری کردید. اما الآن همه فراموش کردهاند که هاشمی هم با خطبههای دلگرمکننده و هم با حضور فیزیکی و سیاسی چقدر در جنگ مؤثر بوده؛ به هر حال دنیاست دیگر.
- سلام بر هاشمی، هاشمی پاینده باد. زحمت این انقلاب بر دوش شما بوده و هست. پایدار باشید.
- و حالا تازه به دوران رسیدهها... که آن روزها معلوم نبود کجا بودند سعی در تخریب آیتالله هاشمی که به حق یک ملت میباشد برای ملت ایران، دارند.
- هاشمی محبوب قلبهای آزادمردان این سرزمین بوده و هست و خواهد بود.
- هاشمی را هنوز هم کسی نمیشناسد که چه خدماتی به کشور کرده. واقعاً اگر نبود مطمئناً الآن وضع مملکت خیلی بدتر از این بود.
- افرادی همچون هاشمی حق بزرگی بر گردن ما دارند و من به نوبه خودم هر وقت به ادای چنین حقی فکر میکنم، کاملاً میمانم که چه کنم؟
- خدایا تو منشاء حق هستی، افراد ناحقی که ملت ایران را از سرمایههای انسانی خود محروم کردند به آنچه لایقش هستند برسان.
- خدایا هاشمی را برای انقلاب حفظ کن.
- ای کاش میشد یک بار دیگر هاشمی پا به عرصه سیاست میگذاشت و اوضاع بهم ریخته مملکت را سروسامانی میداد. ای کاش!
و نظرات مختلف دیگری هم بود ولی جالب است خداوند متعال نظر آخری که درج شد و در شکل دعا هم بود را اجابت فرمود، چون آقای هاشمی یک سال بعد. بار دیگر به عرضه سیاست بازگشت و نظام سیاسی مملکت را به مسیری که خواست مردم بود، بازگرداند و سرانجام در کمال عزت و افتخار، روح بلند او بهسوی عالم جاودان آخرت عروج کرد. خدایش رحمت کند و با اولیاء خود محشورش گرداند.
انتهای پیام