متن این شعر که در اختیار ایسنا قرار گرفته در پی میآید.
دستان مرزساز، جدا باد!
این طرح گربه نیست!
این طرح خانهای است به شکل شیر
شیری نشسته بر سر دروازههای شرق
*
این خانه، خاستگاه اَبَرمردان
این خانه زادگاه سران است
مردان مرد؛ رستم و ستار و سورنا
با آرش و مصدق و کاوه، رییسعلی...
این خاک، گاهواره شیران است
*
ما یک قبیلهایم؛
کرد و بلوچ و آذری و فارس، ترکمن
خوزی و گیل و مازنی و لر...
ما از تبار کورش و ساسانیم
*
ما یک عشیرهایم
با هم برابریم و برادر...
در هم تنیده، داده به هم پشت
ما وارث شکفتگی و دانش
ما ساکن همیشه ایران
ـ ایران آریایی آباد و سربلند ـ
انگشتهای با همِ یک مشت
انگشتهای درهم و پیوسته
*
خاموش باد بانگ شغال و جغد!
دستان مکر و تفرقه، دستان مرزساز
از آستین هرکه برآید، بریده باد
آذر ۹۵ ـ تهران
مروری بر زندگی و آثار علیرضا طبایی به مناسب سالروز تولدش
«علیرضا طبایی» زاده ۱۴ آذر ۱۳۲۳ در شهر شیراز است. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشته ریاضی به پایان برد و در همان دوران، مقام اول ادبیات و روزنامهنگاری را در سطح آموزشگاههای کشور کسب کرد.
سرایش شعر و همکاری با مطبوعات را از همان زمان آغاز کرد و اولین شعرش در سال ۱۳۳۷ در مجله «سپید و سیاه» منتشر شد. پس از آن، دیگر آثارش در صفحات شعر روزنامهها، مجلات هفتگی و ماهنامههای ادبی از جمله: سخن، نگین، رودکی، فردوسی، تهران مصور، امید ایران، زن روز، اطلاعات هفتگی، اطلاعات بانوان، کیهان، پیغام امروز و... به چاپ رسید.
اولین مجموعه شعرش با عنوان «جوانههای پاییز» در تیرماه ۱۳۴۴ منتشر شد که چهرههایی چون دکتر پرویز ناتل خانلری، شمیم بهار و فریدون مشیری بر آن نقد نوشتند.
او در ادامه به سرودن آثاری چون «شعری برای ویتنام» (مجله فردوسی ـ بهمن ۱۳۴۴) و «حماسهای برای قاره سیاه» (مجله فردوسی ـ ۱۳۴۶) و... پرداخت. شعر ویتنام او، بویژه، مورد استقبال قرار گرفت و به زبانهای مختلف ترجمه و منتشر شد. همچنین از سوی سازمانها و تشکلهای بینالمللی دفاع از حقوق بشر مورد تقدیر قرار گرفت.
طبایی در نیمه اول سال ۱۳۴۷ برای ادامه تحصیلات دانشگاهی راهی تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در رشته ادبیات دراماتیک به پایان رساند. او تا امروز در این شهر اقامت گزیده است.
چندماه پس از ورود به تهران، مسوولیت اداره صفحات شعر مجله «جوانان امروز» را عهدهدار شد و در طول ۱۴ سال، با انتشار شعرهای شاعران جوانی که پایگاهی برای عرضه آثار خود نداشتند، بسیاری از شاعران مستعد آن روزگار و صاحبنام امروز را به جامعه ادبی معرفی کرد. همچنین مدتی سردبیری «فصلنامه هنر» را نیز بر عهده داشت.
طبایی از سال ۱۳۴۸ به ترانهسرایی روی آورد و طی چند سال، موفق به خلق ترانههای مشهور و ماندگاری شد که توسط خوانندگان مطرح ایرانی اجرا شدهاند. از شاخصترین این ترانهها میتوان به «طلسم آرزوها»، «کوچه میعاد»، «عشق تو نمیمیرد»، «تنها با گلها»، «شهر فرنگه چشمات»، «مرد سرگردان»، «یاد آن شبها»، «دختر دریاها»، «آسمان آسمان»، «نگاهم با نگاهت قصهها داره» و... اشاره کرد. البته بعد از چند سال بهدلیل فضای حاکم بر کار ترانهسرایی، دیگر اقبالی به ادامه این راه نشان نداد.
او در زمینه نقد شعر هم فعال بوده و تاکنون بر آثار چهرههایی چون نیما یوشیج، سهراب سپهری، محمد زهری، اسماعیل خوئی، نوذر پرنگ و... نقد نوشته است. علاوه بر این مقالات متعددی در زمینه شعر در بسیاری از نشریات تخصصی منتشر کرده است.
طبایی در کنار فعالیتهای ادبی و مطبوعاتی، سالها به امر آموزش ادبیات فارسی در دبیرستان علامه حلی تهران و برخی از مراکز آموزشی دیگر پرداخت.
از این شاعر تا امروز این مجموعههای شعر منتشر شده است:
ـ «جوانههای پاییز» سال ۱۳۴۴، انتشارات پیروز تهران
ـ «از نهایت شب» سال ۱۳۵۰، انتشارات بامداد تهران
ـ «خورشیدهای آن سوی دیوار» سال ۱۳۶۰، انتشارات توس تهران
ـ «شاید گناه از عینک من باشد» سال ۱۳۸۵، انتشارات آیینه جنوب تهران (این مجموعه به عنوان کتاب سال، برگزیده جایزه شعر خبرنگاران شد.)
ـ «مادرم ایران» سال ۱۳۹۱، انتشارات شادان تهران
ـ «تندر اما ناگهانیتر» سال ۱۳۹۲، انتشارات آوای کلار تهران.
انتهای پیام