در صورت دستیابی نازی‌ها به بمب اتمی، جنگ جهانی دوم چه مسیری را طی می‌کرد؟

آلمان نازی در صورت پیروزی در جنگ جهانی دوم می‌توانست به تسلیحات هسته‌ای دست یابد البته آلمان‌ها نمی‌توانستند که تسلیحات هسته‌ای را برای پیروزی در جنگ به دلیل نیازهای این طرح و محدودیت‌های ابزارهای اتمی اولیه بسازد. در آن زمان تنها آمریکا قادر به جمع‌آوری منابع اقتصادی لازم و افق بلندمدت ضروری برای ساخت بمب اتمی بود.

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه نشنال اینترست آنلاین، در سال‌های ابتدایی جنگ جهانی دوم به نظر می‌رسید آلمان دارای امکانات لازم برای تولید نسل جدیدی از تسلیحات مرگبار فوق پیشرفته باشد. نازی‌ها به طور اتفاقی به فکر ساخت یک بمب اتمی برای استفاده از آن در جنگ نهایی خود با آمریکا ا فتادند.

اگر چه نیازهای جنگ که باید فورا به آن‌ها پاسخ داده می‌شد و کارشکنی متحدین این برنامه را متوقف کرد که باعث شد این برنامه آلمانی‌ها تا پایان جنگ جهانی دوم تنها در سطح تحقیقاتی باقی بماند.

اما این سوال مطرح می‌شود که اگر آلمان‌ها توجه بیشتری به این برنامه اختصاص داده بودند و یا اگر با دستیابی به پیشرفت‌های مهم‌تر به یک بمب اتمی دست می یافتند در آن صورت نازی ها چه اقدامی انجام می‌دادند؟

برنامه تسلیحات اتمی آمریکا زمان و هزینه های بسیار عظیمی را به خود اختصاص داد. آمریکا در میان قدرت‌های جنگ جهانی دوم معتقد بود که جنگ به اندازه کافی برای توجیه پروژه‌های پیچیده ادامه خواهد یافت. اما آلمان زمان کافی را در اختیار نداشت به خصوص پس از آنکه در سال ۱۹۴۱ مشخص شد که اتحاد جماهیر شوروی فرو نمی‌پاشد.

آلمان برای آنکه بتواند به طرح ساخت تسلیحات اتمی بپردازد، باید در شرایط جنگی دلخواه به سر می برد تا زمان و فرصت توسعه طرح های تحقیقاتی خود در این زمینه را بدست می‌آورد. در این میان ساخت جت‌ها، زیردریایی و راکت‌ها سهم عمده‌ای از نیروی مهندسی ارتش رایش به خود اختصاص داده بود.

برنامه تحقیقاتی اتمی آلمان همچنین با مشکلات دیگری نیز رو به رو بود. حملات متعدد متحدین به صنایع اقتصادی آلمان باعث بروز صدمات زیادی به این کشور شد، حتی اگر باعث خروج آلمان از جنگ نشد. کارشکنی‌های دیگر همچون حمله به نیروگاه راکتور آب سنگین در نروژ باعث کند شدن سرعت عمل آلمان ها شد.

همچنین ماهیت رژیم نازی باعث دشوار شدن انجام هرگونه پیشرفت علمی شده بود. بسیاری از دانشمندان هسته ای آلمان از رژیم نازی بیزار بودند و در تلاش بودند تا از اروپا خارج شوند. آلمان‌ها قادر نبودند به اندازه آمریکایی‌ها خود را به علم و تخصص اروپایی‌ها نزدیک کنند. با این وجود، رژیم نازی به پیشرفت‌های مهم زیادی در زمینه‌های مختلف مهندسی بدست آورده و قادر بود بزودی یک بمب هسته‌ای بسازد؛ اگرچه حل مشکلات و موانع مهندسی و تئوری باعث نمی‌شد که آلمان به سرعت به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود.

برنامه آلمان بر روی غنی‌سازی اورانیوم متمرکز شده بود، پروژه‌ای که مشکلات کمتری نسبت به آن‌چه آمریکا با آن درگیر بودند به همراه داشت. اگرچه نیاز به تهیه اورانیوم که بخشی از آن از بلژیک وارد شده بود  و نیاز به صنایع عظیم برای غنی‌سازی آن باعث شده بود که آلمان بتوانند تعداد زیادی بمب اتمی تولید کند.

حتی اگر آلمان‌ها به بمب اتمی دست می یافتند، پرتاب این بمب‌ها مشکل جدی دیگر پیش روی آن ها بود، برای استفاده تاکتیکی از این بمب‌های اتمی علیه اهداف زمینی، رژیم نازی میتوانست به مهندسی لازم برای ساخت این تجهیزات دست یابد اما سخت هرگونه تجهیزات برای پرتاب‌ بمب های اتمی در بردهای طولانی تقریبا بعید به نظر می‌رسید.

نیروی هوایی آلمان نسبت به آمریکا توانایی ساخت بمب افکن‌های غول آسا قادر به مورد هدف قرار دادن روسیه یا انگلیس در اختیار نداشت، نیروی هوایی آلمان در دهه ۳۰ میلادی مشغول کار بر روی ایده ساخت بمب افکن های عظیم بود که با نزدیک شدن جنگ بر روی ساخت بمب افکن های کوچکتر تمرکز کرد. آلمان در صورتی که زمان لازم را در اختیار داشتند قادر به ساخت بمب افکن‌های استراتژیک غول آسا بودند. شرکت های هینکل و فوک واف در طول جنگ بر روی این پروژه متمرکز بودند اما ساخت چنین هواپیماهایی بسیار پیچیده و پرهزینه بودند. به عنوان مثال ساخت بمب افکن ‌های B-۲۹ از ساخت بمب هسته‌ای نیز پرهزینه بود. حتی این بمب‌افکن‌ها نیز برای حمل بمب‌های اتمی نیازمند اصلاحات بسیاری بود.

بهترین گزینه موجود برای حمل بمب اتمی که از بمب استفاده شده در هیروشیما نیز کوچکتر بود، بمب افکن “He ۱۷۷” بود.

ساخت زیردریایی های قادر به پرتاب بمب‌های اتمی اما به هیچ وجه مورد نظر نیروی دریایی آلمان ها نبود، چرا که در سال ۱۹۴۳ نیروی دریایی متحدین به طور گسترده ای در حال تخریب زیردریایی ها نازی ها بودند و تنها مدل “XX۱”  قادر بود به اهداف مورد نظر خود نزدیک شوند که ساخت این زیردریایی نیز در سال های پایانی جنگ جهانی دوم آغاز شد.

اما موشک بالستیک ۲-۷ دارای بیشترین ظرفیت حمل کلاهک هسته‌ای برای آلمان‌ها بود.   این موشک‌ها قابل حمل کلاهک‌های اتمی با ضریب پایین خارج شدن از مسیر و دارای دقت لازم برای تبدیل به یک سلاح هسته‌ای بود. اگرچه موشک‌های ۲-۷ دارای سابقه آغاز پرتاب ناموفق بودند که این موشک را به یک گزینه خطرناک برای حمل کلاهک اتمی تبدیل می‌کرد. این موشک‌ها همچنین توانایی حمل کلاهک‌های سنگین را نداشتند.

توانایی کوچک‌سازی کلاهک‌های اتمی ضمن حفظ کار آمدی آن‌ها، ‌افزایش استحکام آن‌ها برای مقاومت در برابر سختی‌های پرتاب پرواز و جداسازی در آن زمان در اختیار ارتش آلمان نبود.اما آلمان‌ها در صورت دستیابی به بمب اتمی چگونه از آن استفاده می‌کردند؟ این موضوع به طور طبیعی به وضعیت تاکتیکی آلمان در زمان ساخت بمب اتمی و تجهیزات این کشور که برای پرتاب آن بستگی داشت.

در صورت موفقیت آلمان در ساخت بمب هسته‌ای، نیروی دریایی این کشور می توانست با موفقیت اهداف استراتژیک یعنی لندن و مسکو را مورد هدف قرار دهد. هرگونه حمله هسته ای علیه هر یک از این دوشهر عواقب ویران کننده‌ای درپی داشت. در صورت حمله به مسکو، یک حمله غافلگیرانه علیه مرکز رهبری و فرماندهی روسیه با وجود آن‌که ارتش سرخ روسیه همچنان به جنگ ادامه می‌داد، اما مشکلات بسیار جدی در پی داشت.

در اروپا ناوگان بمب افکن‌های ۲-۷ آلمان تاثیر منفی زیادی بر روحیه نظامیان انگلیس داشت که در صورت وجود یک بمب اتمی نیز تاثیر ویران‌کننده بر ارتش انگلیس می‌گذاشت. البته در صورت هرگونه حمله هسته‌ای به متحدین جنگ آلمان با آن‌ها به جنگ با آن سوی اقیانوس اطلس یعنی آمریکا تبدیل می‌شد.

در صورت افزایش فشار به آلمان از سوی ارتش سرخ آلمان می‌توانست از تسلیحات اتمی خود برای مقاصد تاکتیکی استفاده کند. حتی با وجود آنکه آلمان تعداد بمب های اتمی در اختیار آلمان محدود بوده است اما استفاده از این تسلیحات علیه نیروهای زمینی و مراکز فرماندهی تاثیری ویران کننده در پی داشت.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۰ آبان ۱۳۹۵ / ۰۰:۳۰
  • دسته‌بندی: انرژی هسته‎‌ای
  • کد خبر: 95080906466
  • خبرنگار : 71526