به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «پرسپولیس و استقلال در هشتادوسومین دیدارشان به تساوی بدون گل تن دادند. نمایش دو تیم آن قدر متوسط بود که همه آخرین بازی این دو تیم را «یک اتفاق تکرارنشدنی» عنوان کردند و با تردید از هم پرسیدند: یعنی باز هم برگشتیم به همان سریال تکراری دیدارهای مساوی که میگفتند: «کار خودشونه!»؟
آن چه میخوانید ۱۰ نکته از دیدار دو تیم است:
۱- شاید هیچکس مثل علیرضا منصوریان ورزشگاه آزادی را با رضایت ترک نکرد. او بعد از تساوی از سوی هواداران استقلال تشویق شد. آنها از نمایش تیم جوان «علیمنصور» راضی بودند. از آغاز بازی آن پیراهن شماره ۱۰ مشهورش را روی سکوها تکان دادند و حالا به روزهای آینده امیدوارند. او گر چه در نشست مطبوعاتی گفت که «وجداناً ته دلم از نتیجه راضی نیستم» اما خودش هم میداند که این تساوی حکم به ابقایش داد.
۲- «بزرگترین ستارهای که استقلال در فصل نقل و انتقالات از دست داد، سوشا مکانی بود!» این هم از مزاحهای دنیای مجازی بود که در آن البته شُکر و شکایتی نهفته است. عملکرد خوب علیرضا بیرانوند در این چند بازی پرسپولیس نشان داد که یک دروازهبان خوب تا چه اندازه میتواند اثرگذار باشد و قرمزها هنوز دلشان از فصل گذشته خون است. البته اگر سوشا مکانی در زمین بود، احتمالا با همان اشتباهات منجر به گلش بازی را زیباتر میکرد!
۳- در خلال المپیک ریو یکی از اصطلاحاتی که هادی عامل گزارشگر پر شور کُشتی به کار بُرد، این بود که «المپیک آوردگاه دانه دُرشت هاست.» مشابه همین جمله را برای داربی به کار میبرند اما در میان هیاهوی اسمها محمد انصاری و محسن ربیعخواه از پرسپولیس و فرشید باقری و فرشید اسماعیلی و مجید حسینی از استقلال نمایش سزاوارانهای داشتند. اگر این چند نفر کنار شما در تاکسی یا مترو بنشینند، آنها را میشناسید؟ آنها شایستهترین بازیکنان این دیدار برای تحسین هستند.
۴- وحید امیری، بختیار رحمانی و ساسان انصاری! شاید بشود این سه نام را غایبان داربی لقب داد. امیری که میتوانست با تکنیک خوبش بازی را زیباتر کند، در حساسترین زمان و وقتی در اختیار تیم ملی بود، مصدوم شد اما بختیار رحمانی کجاست؟ چه بلایی سر پسری آمد که قرار بود بیاید و مثل رقص کُردی به خط هافبک استقلال طروات و شور ببخشد؟ او آواز دهل بود و فقط باید از دور تحسینش کرد؟ پیراهن استقلال این همه برای شانههایش سنگین بود؟ ساسان انصاری هم که با بیمهری از پرسپولیس رانده شد، در دومین دیدار پیاپیاش برای فولاد خوزستان گل زد و باعث شد استقلال در رتبه پانزدهم جدول جا خوش کند.
۵- ورزشگاه آزادی به ترازویی برای وزنکشی میزان محبوبیت هواداران دو تیم تبدیل شد؛ این که نیمه آبی این یار کهنسال فوتبال ایران در کمال حیرت پر نشد. سازمان لیگ در روزهای ابتدایی این هفته سامانه فروش بلیت را بست و اعلام کرد همه بلیتهای داربی به فروش رفته است اما چطور ممکن است که بیش از ۲۰هزار هوادار استقلال با وجود خرید بلیت به ورزشگاه مراجعه نکرده باشند؟ یا یک جای بلیتفروشی اینترنتی میلنگد یا استقلالیهایی بلیت خریده بودند ولی به نشان اعتراض به نتایج تیم محبوب خود در فصل جاری از حضور امتناع ورزیدند چون بر پایه آمار فروش تنها ۱۵۹ بلیت اینترنتی باقی مانده بود.
۶- علیرضا فغانی داور بازی حالا نام و اعتبارش از بازیکنان دو تیم بزرگتر است. او و تیمش حتی به نظر هنوز یادگاریهایی از دیدار فینال المپیک ریو ۲۰۱۶ با خود داشتند. چیزی که انگار در مقابل انتقادات روئینتنشان میکند! به جز اعتراضات ناچیز در خصوص خطاهای کمتاثیر میانه میدان آنها با چالش خاصی روبهرو نشدند. این که داورهای ایرانی مهمترین دیدار فوتبال ما را با تسلط سوت میزنند، خبر خوبی است. خدا کند که به آموختههایشان از چند فینال بینالمللی فروتنی را هم اضافه کنند.
۷- جنگ در فضای مجازی میان هواداران دو تیم داغتر از میانه میدان بود. قرمزها با اشاره به تاکتیک استقلال و دل بستن آنها به نفوذ از جناح راست با حضور خسرو حیدری و سانترهای پر تعداد او نوشتند: «اگر خسرو حیدری از فوتبال خداحافظی کنه، دیگه باشگاه استقلال هم منحل میشه. میگن ما تا همین جا بلد بودیم، دیگه نمیتونیم!» ممکن است این طعنه به کام آبیها تلخ بیاید اما این همه فشار روی هافبک محجوب آبیها او را از نفس انداخته است.
۸- مهدی طارمی، کاوه رضایی و علی علیپور اندک فرصتهای به دست آمده را با بذل و بخششی سخاوتمندانه هدر دادند. چرا در فوتبال ما مهاجمها این همه سخت گل میزنند؟ زمانی که کازویوشی میورا، ستاره تیم ملی ژاپن بود، میگفتند او را از کودکی به برزیل فرستادهاند تا گلزنی یاد بگیرد. تیمهای ایرانی هزینه زیادی را صرف مربی دروازهبانها میکنند اما در فوتبالی که آمار گلزنیاش تعریفی ندارد، نمیشود مربی اختصاصی مهاجمین استخدام کرد؟ یک نفر برای این بحران گلنزنی فکری بکند!
۹- وقتی دوربین تلویزیونی چهره رامین رضائیان را که مشغول گرم کردن بود، نشان داد، میشد هنوز اندوه و حسرتش را دید اما این اوکراینیها بودند که به زمین آمدند. دو غریبهای که هنوز انگار کسی نمیخواهد باور کند، بازیکن پرسپولیس هستند. ولادیمیر پریمف میتوانست به فرشته خوشبختی پرسپولیس تبدیل شود اما او هم یک موقعیت خوب گلزنی را از دست داد و هم در موقعیتی که گل زد با بیدقتی در تله آفساید آبیها گرفتار آمد. خودتان را جای رضائیان بگذارید. زندگی سخت است!
۱۰- برنده جدال برانکو - منصوریان کسی نبود جز امیر قلعهنویی؛ مردی که دو فصل پیش از استقلال رانده شد حالا تراکتورسازان را به صدر جدول برده است. او هفته پیش هم مانع از پیروزی برانکو شد و عملاً حتی به آنها شانس گلزنی هم نداد. تساوی قرمز و آبی به سود قلعهنویی است. سال پیش در جدال فرساینده برانکو – مظلومی، این عبدالله ویسی بود که جام قهرمانی را به اهواز برد. شاید در پایان این فصل، قلعهنویی به محبوبترین مرد تبریز تبدیل شود!
انتهای پیام