دلیل حساسیت روی عکاسی در خیابان چیست؟

یک عکاس و مدرس دانشگاه گفت: کسی که بخواهد جاسوسی کند و اطلاعات به‌دست آورد، ابزارش را داد. این‌که بخواهیم هر فرد دوربین به دستی را کنار بزنیم، ثبت تاریخ و اسنادمان را کند می‌کنیم و عقب خواهیم انداخت.

اسماعیل عباسی در گفت‌وگو با ایسنا درباره‌ی اهمیت حضور عکاسان خیابانی در شهر و ثبت زندگی اجتماعی مردم، اظهار کرد: وقتی از طریق ماهواره حتی می‌توان شماره‌ی پلاک ماشین‌ها را خواند، این حساسیتی که درباره‌ی عکاسان در فضاهای عمومی وجود دارد، غلط و بی‌جا می‌نماید. مدیریتی که مسؤول این کار است باید به حل شدن این مشکل بیندیشد.

او ادامه داد: متأسفانه در کشور ما، یک نهاد مشخص و معین تصمیم‌گیرنده وجود ندارد. در خیابان تا دوربین درمی‌آوری، چند نفر بی‌ربط و ذی‌ربط می‌گویند عکاسی نکن. یک‌بار که در ناجا تدریس داشتم و این موضوع را با یکی از مسؤولان در میان گذاشتم. آن‌ها به من پیشنهاد دادند که چیزی تدوین و پیگیری شود که بتوانیم یک راه‌ حل قانونی پیدا کنیم. اگر یک نهاد پاسخگو باشد، این کار شدنی است، اما متأسفانه چنین نیست. حتی شاهد بوده‌ام افراد عادی هم گاهی دخالت می‌کنند. این‌ها باید آموزش داده شود و مردم در تلویزیون و روزنامه‌ها با قوانین عکاسی در محیط بیرون آشنا شوند.

عباسی همچنین بیان کرد: در بسیاری از کشورها این موارد تعریف شده است. شما در خیابان می‌توانید از هر چیزی که در معرض دید همه است عکس بگیرید. وقتی این تعریف ارائه می‌شود کسی نمی‌تواند مانع‌تراشی کند. باید نهادی که مسؤولیت این امر را برعهده می‌گیرد واقعا مسؤول باشد و پشت عکاس بایستد. در حال حاضر قانونی در این زمینه مطرح نشده است. حتی اگر قانونی هم باشد، ممکن است با مشکلاتی مواجه باشیم. یک مثال برای‌تان می‌زنم؛ وزارت ارشاد مسؤول برگزاری کنسرت است، آیا اگر مشکلی پیش بیاید، وزارت ارشاد می‌تواند پشت هنرمند بایستد؟ نمی‌تواند. پس اگر قانونی هم باشد و نهادش هم متخصص باشد، تا وقتی آن فرهنگ جا نیفتد با مشکل مواجه خواهیم بود.

این مدرس دانشگاه در ادامه، به تفاوت نگاه یک عکاس خبری و مردم عادی در مواجهه با یک رویداد اشاره کرد و گفت: تفاوت عکاس خبری با خبرنگار - شهروند این است که عکاس خبری مسؤولیتی تعریف‌شده دارد، او به یک سیستم وابسته است و با توجه به حرفه‌اش، با اخلاق روزنامه‌نگاری آشناست و می‌داند که هر نوع برخوردی از نظر اخلاق روزنامه‌نگاری باید درست باشد. شهروند - خبرنگار با چنین چیزی آشنا نیست. فکر می‌کند همه‌چیز را می‌شود تولید و منتشر کرد، ولی حضور خبرنگار - شهروند یک حسن دارد. خبرنگار تا بخواهد خودش را از جایی به جایی برساند، خبرنگار - شهروند به‌دلیل حضور در محل حادثه، زودتر خبر و عکس را می‌گیرد و می‌فرستد.

او افزود: اگر متوجه این تفاوت‌ها باشیم و بدانیم تولید خبرنگار - شهروند با تولید عکاس خبری فرق دارد، در برخورد با این دو مقوله مشکل ایجاد نخواهد شد. ما خیلی وقت‌ها اشتباه می‌کنیم و فکر می‌کنیم از تولید یک شخص عادی انتظار تولید خبرنگار حرفه‌ای را باید داشت و حتما اصولش هم رعایت شده است.

برنامه انجمن برای تداوم دوسالانه عکس چیست؟

عباسی درباره‌ی بحث‌های مطرح‌شده در موضوع برگزاری بی‌ینال تهران به جای دوسالانه‌های رشته‌های مختلف هنری، اظهار کرد: این بحث در نگاه اول، نوعی صرفه‌جویی به‌نظر می‌رسد، چون در نظر بگیرید که معاونت هنری وزارت ارشاد باید چند دوسالانه برگزار کند. برای این‌که این هزینه‌ها را به شکلی جمع‌وجور کند، تصمیم گرفته از الگویی که در تمام دنیا رایج است، استفاده کند و به این حرکت وارد شود. در این صورت هم از گرفتاری‌های اقتصادی و اجرایی دوسالانه‌هایی که همیشه مسأله‌آفرین بوده‌، نجات پیدا می‌کند و از طرف دیگر می‌تواند ادعا کند که به‌روز است و با دنیا پیش می‌رود و حرکتی مشابه حرکت‌های هنری دنیا انجام می‌دهد.

این عکاس درباره‌ی لزوم تداوم دوسالانه‌ی عکس، گفت: این دوسالانه در جامعه‌ی عکاسی ریشه دوانده است. انتظاری جدی بین عکاسان وجود دارد که دوسالانه‌ی عکس برگزار شود، هرچند انتقادهایی همیشه بوده، بنابراین برگزار شدن این دوسالانه به همان شیوه‌ی سابق توسط انجمن عکاسان ایران یا هر نهاد دیگری، یک ضرورت است. بی‌ینال تهران هم اگر باشد، می‌توان از وجودش استفاده کرد. با توجه به برنامه‌های سالانه‌ی انجمن عکاسان ایران مانند «ده روز با عکاسان» هنوز معلوم نیست انجمن در این‌باره چه تصمیمی بگیرد. تا آنجا که من مطلع هستم، انجمن قرار بود اگر از طریق وزارت ارشاد هم نتوانست دوسالانه را در دست بگیرد، خودش دوسالانه‌ای شبیه دوسالانه‌های پیشین برگزارکند.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: البته در کشور ما، امکان هر تغییری وجود دارد، چون ممکن است با تغییر مدیران، مسائل به کلی تغییر کند. در بحث آخرین دوسالانه، وزارت ارشاد تأمین‌کننده بخش مالی قضیه بود و تمام برنامه‌ها از طریق انجمن پیش رفت.

تنها منبع فارسی فتوژورنالیسم در ایران یک کتاب دوجلدی است!

او در بخش دیگری از سخنانش به وضعیت فتوژورنالیسم در ایران اشاره و اظهار کرد: در یک دوره‌ای واقعا نمی‌شد با تعاریفی که برای فتوژورنالیسم در دنیا قائل هستیم و با آنچه در ایران اتفاق می‌افتد، تطابقی دید. تا این اواخر، فتوژورنالیسم را عکاسی خبری می‌دانستیم، در حالی که عکاسی خبری زیرشاخه‌ای از فتوژورنالیسم است. درباره ریزه‌کاری‌ها، آگاهی چندانی وجود نداشت. خوشبختانه افراد تحصیل‌کرده از طریق کتاب، آموزش، ‌ اینترنت و ... حرکت‌هایی را آغاز کرده‌اند. از جمله این‌که به بحث حقوق عکاس بها می‌دهند. زمانی اگر معترض می‌شدید، می‌گفتند ما با چاپ عکس شما باعث تبلیغ‌تان هم شده‌ایم! الان خوشبختانه اتفاقات در مسیر درست افتاده، البته برای رسیدن به شرایط مطلوب، راه زیادی در پیش داریم. مثلا باور کردن این‌که خبرنگار، عکاس و خبرگزاری بی‌طرفی خود را حفظ کند.

او ادامه داد: حرکت در این زمینه کند بوده است. علت آن نیز این است که به آموزش فتوژورنالیسم در دانشگاه‌های ایران آن‌چنان بها داده نمی‌شود. عکاسی که تحت عنوان فتوژورنالیست فعالیت می‌کند، کجا آموزش می‌بیند؟ یا دانشجوی عکاسی است که چون روزنامه‌نگاری نمی‌خواند با اصول روزنامه‌نگاری چندان آشنا نمی‌شود، یا دانشجوی روزنامه‌نگاری است که عکاسی را جدی نمی‌آموزد. بیشتر سردبیران هم توانایی هدایت فتوژورنالیست‌ها را ندارند. در نتیجه فتوژورنالیست این وسط گیر می‌کند. پیش از این هم گفته‌ام که باید فکری به حال این قضیه شود. ما در رشته‌ی روزنامه‌نگاری چقدر عکاسی یاد می‌گیریم، یا در رشته‌ی عکاسی چقدر به عکاس روزنامه‌نگاری یاد می‌دهیم؟ به دانشجوی عکاسی دو واحد عکاسی خبری آموزش می‌دهند و تمام می‌شود. باید به این قضیه توجه جدی شود.

این عکاس به راهکار این موضوع اشاره کرد و گفت: یکسری واحدهای درسی، بخصوص کارهای عملی را باید به درس‌های‌مان اضافه کنیم. کسانی که تجربه‌ی عملی دارند و کسانی که به بحث‌های تئوریک مسلط هستند، باید بیشتر با این بچه‌ها کار کنند. منابع آموزشی هم که به شدت کم داریم.

عباسی به منابع فارسی فتوژورنالیسم اشاره و اظهار کرد: تأسف‌آور است که تنها منبع فتوژورنالیسم در ایران، همان دو جلد کتابی است که من کار کرده‌ام و این باعث خوشحالی من نیست. متأسفانه در زمینه‌های دیگر عکاسی هم همین‌طور. منابع انگلیسی زیاد داریم. اگر به طریقی دانشجویان از نظر زبان تقویت شوند و به این منابع دسترسی داشته باشند و بتوانند از آن استفاده کنند، خیلی برای‌شان مفیدتر خواهد بود.  

او ادامه داد: وقتی در هر موردی صحبت می‌کنیم، درمی‌یابیم مشکلات زنجیروار به هم متصل است. از یک طرف باید ناشر خوبی وجود داشته باشد، نویسنده و مترجمی کارآمد باشد و دانشگاهی که بفهمد این کتاب مفید است. باید مدرس خوب داشته باشیم، عکاسی که از نظر مالی تأمین شود، سردبیری که تفاوت‌ها را دریابد، یعنی کل سیستم روزنامه‌نگاری و آموزش باید درست عمل کند.

انجمن در مواردی در گرفتاری‌ها پشت عکاسان نبوده است

عباسی در بخش دیگری از سخنانش به ارزیابی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران در دوره‌های گذشته اشاره کرد و گفت: فکر می‌کنم انجمن هنوز آن چیزی را که انتظارش را داشتیم، نشده است. متأسفانه وقتی می‌خواهیم انتقاد کنیم فکر می‌کنند می‌خواهیم ریشه‌ی فرد یا نهادی را بزنیم، در حالی که هدف رفع اشکال‌ها است که آن پدیده سر جای خودش قرار گیرد. به‌طور کلی، انجمن در دوره‌های گذشته فقط یکسری کارهای اجرایی داشته است و نه کار بنیانی که بتوانیم پشت آن بایستیم و از آن دفاع کنیم. حتی بعضی وقت‌ها فعالیت به برگزاری یک نمایشگاه تقلیل یافته است.

او افزود: اگر قرار است کاری انجام شود باید به ریشه‌ها برگردیم که ببینیم انجمن چه نقص و نواقصی دارد. ممکن است اساسنامه زمانی تدوین شده باشد که برخی موارد مفغول مانده باشند. الان باید بررسی کنیم و ببینیم جامعه ما در زمینه‌ی فتوژورنالیسم و عکاسی خبری چه کم و کسری‌هایی دارد و انجمن چه کارهایی می‌تواند بکند. انجمن باید یک نرم‌افزار باشد نه سخت‌افزار و تفکر ایجاد کند، برنامه بدهد، حتی به دانشگاه‌ها در این زمینه مشاوره بدهد، زمینه‌ی ترجمه و تألیف کتاب‌های تخصصی را فراهم کند، زمینه‌ی برگزاری سمینارها و سخنرانی‌هایی را فراهم کند، امکان دعوت از سخنرانان و عکاسان سرشناس خارجی را فراهم کند، عکاسان با تجربه‌ی ایرانی را به مراکز آموزشی معرفی کند، به نقد و بررسی استفاده از عکس در مطبوعات بپردازد، قانونی را در زمینه‌ی عکاسی در شهر تدوین و مصوب کند، در تمام این فعالیت‌ها انجمن باید نرم‌افزار باشد و خود وارد انجام کار نشود. به‌طور مثال، زمینه‌ی نشر کتاب را فراهم کند، اما خودش کتاب چاپ نکند.  

عباسی ادامه داد: یک وقتی ایده‌آل‌هایی مطرح می‌شود و می‌بینیم در انجمن، آن توانایی‌ها وجود ندارد. از طرف دیگر، ممکن است اعضا آن‌طور که باید پشت انجمن نباشند. ما وقتی وارد یک انجمن می‌شویم، اولین سوال‌مان این است که انجمن می‌خواهد برای ما چه کار کند. نمی‌خواهم شعار بدهم، اما باید پرسید ما برای انجمن چه کاری می‌کنیم، این اعضا هستند که به انجمن قدرت می‌دهند.

این مدرس دانشگاه درباره‌ی عملکرد انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی در دفاع از حقوق عکاسان در موارد لزوم، گفت: گاهی که از کنار به قضیه نگاه کرده‌ام، انجمن در مواردی در گرفتاری‌ها پشت عکاسان نبوده است. در این موارد معمولا دست به عصا راه می‌رویم که به انجمن خدشه‌ای وارد نشود، ولی می‌توان روش‌هایی را پیدا کرد. باید روشن شود که منازعه در کار نیست، شمشیرکشی در کار نیست، بلکه می‌خواهید از حقوق صنفی یک عده دفاع کنید. انجمن در عملکردش باید بتواند خود را نشان دهد. وقتی درخواست صنفی باشد، کمتر تلقی سیاسی بودن از آن خواهد شد.

عباسی در پایان، به محقق گشایش نیافتن موزه‌ای برای عکس در ایران اشاره و اضافه کرد: لزوم وجود این موزه آنچنان بدیهی است که حتی به سوال کردن نمی‌رسد، اما این‌که موزه‌ای راه بیفتد و درست عمل نکند، می‌شود موزه‌ی هنرهای معاصر. موزه باید درست تعریف شود و نهادهایی که باید پشت آن بایستند، حضور داشته باشند. ولی متأسفانه ما همیشه گرفتار این هستیم که همه‌چیز دولتی باشد و دولت پشت قضایا باشد. دولتمردان هم معمولا به این‌طور چیزها،  اگر به فرض هم اشراف داشته باشند، رغبت و علاقه‌ای نشان نمی‌دهند. سیستم‌های دولتی در این‌گونه موارد همیشه ناموفق بوده‌اند.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۰ شهریور ۱۳۹۵ / ۰۵:۰۷
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 95060906446
  • خبرنگار :