سایه ناآرام «اسب و سوارکار»

در گوشه‌ای از این شهر شلوغ، «اسب و سوارکار» با حالتی نامطمئن و ناآرام انگار می‌خواهد برای لحظه‌ای هم که شده، توجه عابران را جلب کند؛ این اثر یکی از خاص‌ترین مجسمه‌های در اختیار موزه هنرهای معاصر تهران است.

به گزارش خبرنگار سرویس هنرهای تجسمی ایسنا، موزه هنرهای معاصر تهران گنجینه‌ی بزرگی از آثار هنرمندان شاخص هنرهای تجسمی را در اختیار دارد که بخشی از این گنجینه در باغ مجسمه این موزه و در فضای باز محوطه بیرونی نصب شده است. این آثار چون در یک مکان ثابت و در معرض دید رهگذران قرار دارند، نسبت به دیگر آثار گنجینه‌ی موزه شرایط متفاوتی دارند.

مجسمه‌ی ۱۳۸ سانتی‌متری «اسب و سوارکار» ساخته‌ی «مارینو مارینی» یکی از این مجسمه‌هاست. مارینی این مجسمه‌ی برنزی را سال ۱۹۵۳ میلادی ساخت و اکنون یکی از آثار در اختیار موزه هنرهای معاصر به‌شمار می‌رود که در محوطه‌ی بیرونی ساختمان موزه با شکل و شمایل خاص خود، توجه رهگذران را جلب می‌کند.

یکی از ویژگی‌های این اثر حجمی که آن را متمایز می‌کند، حالتی است که مارینی برای «اسب و سوارکار» در نظر گرفته است. اسب حالت ناآرامی دارد و سوارکار با تمام وجود، بدنش را به سمتی دیگر کشیده است. در این مجسمه‌ی برنزی، سرِ اسب و سوارکار هر دو رو به آسمان است و سوارکار دست‌هایش را بلند کرده است، حالتی که جایگاه او را روی اسب متزلزل و نامطمئن جلوه می‌دهد. شاید این‌که گفته می‌شود «مردم بی‌خانمان میلان که در زمان جنگ از فرط استیصال شهر را سوار بر اسب ترک می‌کردند، مهم‌ترین منبع الهام مجسمه‌های مارینی بودند» روی این اثر او هم تأثیر گذاشته است.

«اسب و سوارکار» یکی از قدیمی‌ترین مجسمه‌های محوطه‌ی بیرونی موزه هنرهای معاصر از نظر زمان ساخت است. شاید به همین دلیل است که هنرمندان و کارشناسان درباره لزوم نگهداری درست از آن تأکید دارند. چند سال پیش حمید شانس - مجسمه‌ساز - در گفت‌وگویی اعلام کرد که این اثر، مشکلات ریخته‌گری دارد و در معرض آسیب است. البته همان زمان رییس وقت موزه این موضوع را تکذیب و اعلام کرد که این مجسمه در معرض تخریب و آسیب نیست.

پرویز تناولی - مجسمه‌ساز مطرح ایرانی - در زمان حضورش در ایتالیا، دو سال در آکادمی بررا (Brera) نزد مارینو مارینی آموزش دید. تناولی درباره‌ی این دوره از زندگی‌اش گفته است: «در آن سال‌ها، من در آکادمی میلان درس می‌خواندم و شاگرد مارینو مارینی بودم و کار‌هایم هنوز از تأثیر استادم در نیامده بود و مجسمه‌هایم به سیاق مارینی خشک، منجمد و فارغ از ابزار دست و صورت بود.»

قدرت‌الله عاقلی - مجسمه‌ساز - نیز در یادداشتی درباره‌ی این هنرمند و آثارش نوشته است: «مارینی متولد ۱۹۰۱ در ایتالیا بود. او پس از ثبت‌ نام در رشته‌ی نقاشی آکادمی هنرهای زیبای فلورانس تغییر رشته داد و به مجسمه‌سازی علاقه‌مند شد. جست‌وجوی هنر کهن مردم مدیترانه نقطه‌ی عطفی در تحولات هنری زندگی مارینی به‌شمار می‌آید.

از سال ۱۹۳۶، «سوارکار بر اسب» موضوع مورد علاقه‌ی وی شد. در سوارکاران او می‌توان شیوه‌ی هنری مارینی و نیز تجربه انسانی او را به‌عنوان نمادی از رابطه‌ی میان بشریت و طبیعت یافت. تصویر کهن سوارکار بر اسب، استعاره‌ای است از پیروزی نیروی نمادین و پرقدرت.

مارینی این خصائل را با نیازهای بیانی خود هماهنگ می‌کند و آن را در قالب پیکره‌ای مدرن و نمادی از اضطراب و تراژدی بشری، در می‌آورد. سوارکاران او فرماندهانی پیروز نیستند، بلکه افرادی حقیر - حتی گاهی مثله‌شده‌ - هستند که نمی‌توانند بر مرکب نامطمئن خود استوار شوند.

زمانی که در ایتالیا وارد جنگ شده بود، مارینی و همسرش پس از آن‌که کارگاه مارینی بمباران شد، به لوکارنوی سوئیس پناهنده شدند. جنگ تأثیر عمیقی بر مارینی گذاشت. سواران او مبدل به معلولانی شدند که از مرکب چموش خود سقوط کرده‌اند. مجسمه‌های مارینی پس از جنگ، ظاهری اندوهگین به خود گرفتند. اسب‌ها و سواران که با شکاف‌های عمیق پوشانده شده‌اند، در وضعیتی پرالتهاب پیچ خورده‌اند.

او در ششم آگوست ۱۹۸۰ درگذشت؛ اما سوارکاران او بر فراز جایگاه جاودانه خود، چون هشداری به انسان‌های دوران مدرن ایستاده‌اند و سایه‌های تیره و ناآرام خود را بر میدان‌های شهرهای جهان گسترده‌اند.»

انتهای پیام

 

  • دوشنبه/ ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ / ۰۳:۳۹
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 95033118212
  • خبرنگار :