سوریه پس از مذاکرات ژنو 3 (قسمت دوم)

همه اندیشه‌های سعودی در رویکرد نظامی پس از توقف گفت‌وگوهای سوریه

هنوز خیلی روشن نیست که پادشاهی سعودی از طرح اعزام نیروی زمینی موسوم به "ائتلاف اسلامی" به سوریه چه اهدافی را در سر دارد اما یک چیز روشن است و آن این که اگر این موضوع حتی در حد مانور سیاسی و نظامی باشد جز کوبیدن بر طبل گرایشات مذهبی – طایفی نخواهد بود.

هنوز خیلی روشن نیست که پادشاهی سعودی از طرح اعزام نیروی زمینی موسوم به "ائتلاف اسلامی" به سوریه چه اهدافی را در سر دارد اما یک چیز روشن است و آن این که اگر این موضوع حتی در حد مانور سیاسی و نظامی باشد جز کوبیدن بر طبل گرایشات مذهبی – طایفی نخواهد بود.

سعودی تنها برگی که از آن می‌تواند استفاده کند تهییج گرایشات طایفی و ابری کردن آسمان حقایق است والا بسیج 150 هزار نیرو و سازماندهی آن و فرماندهی چنین عملیات نظامی در قد و قواره پادشاهی سعودی نیست چرا که اگر قادر به این کار بود تاکنون در باتلاق یمن گرفتار نمی‌شد. ضمن این که تجربه جنگ زمینی در نبردهای منطقه‌ای و بین‌المللی ندارد که بتواند از آن در اعزام نیرو به سوریه و یا جنگ در این کشور با بهانه مبارزه با داعش استفاده کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از لبنان، جالب است که سعودی هم پس از تشکیل ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا علیه داعش و عضویت در آن پس از ماه‌ها ادعا می‌کند که حمله هوایی بدون حملات زمینی برای مبارزه با داعش کافی نیست!

پادشاهی سعودی و طرح اعزام نیروی زمینی به سوریه

هر چه که هست همه این ادعاها با توقف مذاکرات سوریه 3 در ژنو اوج گرفته است:

1- سعودی از زمان اوج گیری درگیری‌ها در سوریه با اداره بندر بن سلطان سه جبهه اصلی علیه نظام سوریه گشود. غوطه شرقی، درعا و حلب سه ضلع اصلی این جبهه‌ها بود. اکنون هر سه این جبهه‌ها در سایه حضور مستقیم روسیه و تجدید قوای نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانش در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. تا پیش از مذاکرات ژنو، سعودی این امید را داشت تا از این جبهه‌ها برای گرفتن امتیاز در مذاکرات استفاده کند اما با پیشروی‌های جبهه متحد در سوریه علیه مواضع مجموعه‌های نیابتی سعودی در حومه حلب و سپس آغاز تحرکات ارتش سوریه در درعا این امید سعودی بر باد رفت. همین امر کافی است تا سعودی تحت عنوان مبارزه با داعش به سوی طرح ادعایی اعزام نیروی 150 هزار نفری به سوریه تغییر مسیر دهد.

2- سعودی اساسا همه تلاش‌های دوساله اخیر خویش از سقوط نفت تا حمله به یمن و گشودن جبهه سنگین سیاسی علیه ایران و حمایت آشکار و بی پرده از مجموعه‌های مسلح تکفیری در سوریه را به امید روی کار آمدن جمهوریخواهان در آمریکا معطوف کرده است والا خود بهتر از هر کسی می‌داند که بدون چتر آمریکا بازیگری بی ثمر در میدان درگیری‌ها است. سعودی تلاش می‌کند بحران سیاسی را بدون وصول به راه حل سیاسی حفظ کند تا این بار باز هم با تکیه به آمریکایی‌ها با عبور از دوران دموکرات‌ها به زعم خویش به میدان بازی جمهوری خواهان برسد. از نگاه سعودی زمانی که نیروهای آمریکایی در دریای مدیترانه به منظور حمله به سوریه با بهانه سلاح‌های شیمایی آماده و متمرکز بودند فرصت مناسبی بود تا نظام سوریه از بیخ و بن کنده شود اما با ورود روسیه و تفاهم با آمریکایی‌ها، سلاح‌های شیمیایی از سوریه برچیده شد اما نظام سوریه باقی ماند.

3- سعودی تا زمانی که میدان عمل مجموعه‌های مسلح تروریستی را یکه تازانه می‌دید و رویای سقوط زودهنگام دمشق را در سرش می پروراند به شدت با طرح تجزیه احتمالی سوریه مخالفت می‌کرد. زمانی بنگاه‌های سخن پراکنی سعودی مدعی بودند که بشار اسد در حال انتقال ارتش سوریه به لاذقیه است تا پس از سقوط دمشق حکومت علوی نشین در منطقه ساحلی سوریه برپا کند از همین رو با هرگونه تجزیه سوریه مخالف بود چرا که می‌گفت حالا که قرار است سوریه را تحت قیمومت خود قرار دهیم پس چرا همه آن از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب را به سلطه خویش در نیاوریم. اما پس از سقوط اندیشه سرنگونی نظام در چند ماهه اول درگیری‌ها و بر باد رفتن پیش شرط برکناری بشار اسد در هرگونه مذاکره‌ای حالا حاضر است از پس مانده شکار شیر ولو تکه‌ای را به دست آورد. برخی منابع مطلع می‌گویند سعودی در سایه اعلام آمادگی برای اعزام نیروی زمینی به سوریه با شعار مبارزه با داعش در اندیشه تسلط بر شرق سوریه در استان‌های رقه و دیر الزور است تا پس از سرکوب و بیرون راندن داعش، امارت تحت سلطه خویش را در این منطقه برپا کند و نظریه آلمان شرقی و آلمان غربی را در خاورمیانه به امید فروپاشی نظام سوریه و وحدت دوباره آن احیاء کند.

4- همه سوال می‌کنند سعودی در پی دخالت در سوریه چه می‌خواهد و چه ارمغانی برای مردم سوریه دارد؟ سعودی نه پروژه آزادیخواهی، دموکراسی و الگویی از زندگی مدینه فاضله دارد تا به مردم سوریه عطا کند، نه عهده دار فکر رهایی قدس از اشغالگران اسرائیلی است تا آزادی فلسطین را به مردم سوریه و منطقه هدیه دهد، نه الگویی اقتصادی است تا طلوع نظامی عادلانه در سوریه را نوید دهد، نه پیام آور وحدت است تا جبران شکست وحدت ملی را به روح آسیب دیده ملی گرایی سوریه ارزانی بخشد، نه قدرت برتر نظامی است تا شر استعمارگران جدید را از سر مردم سوریه برهاند، نه صاحب تکنولوژی و علوم برتر جهان است تا روح استقلال گرایی و جهش علمی را به دانشگاه‌های سوریه بازگرداند، نه مروج اندیشه‌ای نوین از معارف اسلامی و روح انسانی در قرآن کریم است تا طرحی نو در اندیشه اسلامی دراندازد و نه مفسر عادلی از وحی الهی است تا اندیشه‌های تکفیری و باطل را از اسلام محمدی جدا کرده و به رخ سوری‌ها بکشاند، پس سعودی با قدرت مالی - نفتی‌اش چه می‌خواهد برای مردم سوریه به همراه آورد؟ سعودی وارد یک بازی قبیله‌ای شده است که در قبال جمله مشهور "یا اشباح الرجال" بشار اسد در جریان جنگ سی و سه روزه در خطابی غیر مستقیم به پادشاهی سعودی، امرای سعودی اکنون سر بشار اسد را از مجموعه‌های مسلح تکفیری در سوریه در پارچه‌ای آغشته به خون می‌خواهند. از همین منظر است که هیئت مخالفان ریاض در زیر چتر حمایت‌های مالی و تسلیحاتی سعودی عهده دار نقشی ویرانگر برای آینده سوریه‌اند و برای سعودی فرقی نمی‌کند از چه ابزارهایی استفاده می‌کند و چه بر سر هرگونه مذاکراتی در آینده نزدیک یا دور می‌آورد، چه مذاکرات ژنو باشد چه مذاکرات وین یا مونترو، چه دی میستورا باشد چه کوفی عنان یا اخضر ابراهیمی!

5- سعودی پس از شکست مجموعه‌های تروریستی در حومه حلب در صدد ایجاد وحدت و ستاد مشترکی بین دهها گروه‌های مسلح در خاک سوریه است تا بحران اختلافات عقایدی و عملیاتی بین این مجموعه‌ها را به منظور ایجاد جبهه مشترک نظامی علیه نظام سوریه و هم پیمانانش ایجاد کند. تا پیش از مذاکرات سوریه 3 در ژنو، سعودی بر این باور بود که تعدد گروه‌های مسلح ضد نظام در سوریه به مثابه برگ برنده در هر مذاکراتی است و بهانه‌ای است تا به دنیا نشان دهد که مردم سوریه در قالب ده‌ها گروه نظامی در حال جنگ با دولت و ارتش سوریه هستند، از همین رو در هر جایی از سوریه هر گروهی برای خود امارتی و خلیفه‌ای برگزید اما امروز و پس از تحولات مذاکرات ژنو و با بی نتیجه بودن این سیاست تمام توان خود را با کمک ترکیه بر این گذارده است تا نام، مجموعه و جبهه‌ای متحد از مجموعه‌های مسلح تکفیری در سوریه ایجاد کند تا در قالب اقدامات سیاسی و نظامی مشترک کرسی ثابتی در مذاکرات با نظام سوریه پیدا کنند و این برنامه برای اجراء وقتی طولانی و مناسب می‌خواهد که با تاریخ تعیین شده برای مذاکرات ژنو در 25 فوریه جاری همخوانی ندارد، از همین رو تلاش برای تاخیر یا بی ثمر کردن آن می‌تواند از قدم‌های بعدی پادشاهی سعودی باشد.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ / ۱۲:۰۱
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 94112013078
  • خبرنگار : 60001