یادگاری که از امیر سرلشکر محمد سلیمی به جا ماند

ارتش تحت فشار بود و شعار انحلال ارتش،ارتش بی‌طبقه و توحیدی از طرف منافقین، چریک‌های فدایی خلق و توده‌ای‌ها در بین مردم القاء می‌شد. هدف آنها تضعیف و در نهایت انحلال ستون اصلی و امنیتی انقلاب و کشور بود.

ارتش تحت فشار بود و شعار انحلال ارتش،ارتش بی‌طبقه و توحیدی از طرف منافقین، چریک‌های فدایی خلق و توده‌ای‌ها در بین مردم القاء می‌شد. هدف آنها تضعیف و در نهایت انحلال ستون اصلی و امنیتی انقلاب و کشور بود.

به گزارش سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم از سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش، در پی درگذشت امیر سرلشکر محمد سلیمی در یادداشتی زندگی و فعالیت‌های این فرمانده‌ ولایتمدار را مرور کرده است.

در این یاددشت می‌خوانیم:

محمد سلیمی در سال 1316 در یک خانواده مذهبی در شهر مقدس مشهد به دنیا آمده است. پدرش کارمند راه‌آهن و مادرش خانه‌دار بود و در همان دوران کودکی به همراه خانواده اش به تهران نقل مکان کرد و بعد از اتمام دوران دبستان به خاطر علاقه پدرش به لباس مقدس سربازی و به سفارش ایشان در سال 1333 وارد دبیرستان نظام شده است.

در سال 1336 با اخذ مدرک ششم متوسطه وارد دانشگاه افسری شد و در سال 1340 در رسته مخابرات دانش‌آموخته و فارغ‌التحصیل شد.

از سال 1341 تا سال 1349 به تدریج در مشاغلی از قبیل فرمانده شبکه مخابرات پادگان تا فرمانده گروهان مخابرات در یگان‌های مختلف ارتش خدمت کرد.

از تاریخ 1349/5/17 تا 1350/4/1 برای گذراندن زبان انگلیسی و دوره عالی رسته‌ای به کشور آمریکا اعزام شد.

بعد از مراجعت از آمریکا به عنوان استاد اصول و شناسایی دستگاه‌های رادیورله و تله تایپ در مرکز آموزش مخابرات ارتش و در امر آموزش اصول و مبانی مخابرات سال‌ها تلاش چشمگیری داشت.

بعد از طی دوره فرماندهی و ستاد در سال 1357 در شغل استاد دروس فرماندهی و ستاد جنگ‌های نامنظم منصوب شد.

از تاریخ 1358/5/3 به وزارت دفاع ملی مأمور و در تاریخ 1359/3/1به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد.

سرهنگ محمد سلیمی در تاریخ 1360/8/11 و جلسه دویست و سی و سوم مجلس شورای اسلامی به عنوان وزیر دفاع موفق به اخذ رای اعتماد شد و در اوج جنگ تحمیلی با درایت و همت مضاعف تا تاریخ 63/8/13 مسئولیت خطیر وزارت دفاع را بر عهده داشت و سپس با اخذ درجه سرتیپی تا سال 1368 به عنوان مشاور نظامی و بازرس ویژه ریاست جمهوری و رئیس شورای عالی دفاع انجام وظیفه کرد و در تاریخ 68/10/1 به عنوان مشاور نظامی در امور نیروی زمینی فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) مشغول انجام خدمت شد.

در تاریخ 79/3/1 با اخذ درجه سرلشکری به سمت فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و ضمن حفظ سمت به¬دستور فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) فرماندهی پدافند هوایی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) را تا سال 84 نیز به عهده داشت.

در تاریخ84/6/20 برای فرصت دادن و ایجاد انگیزه به کارکنان جوان درخواست استعفا کرد که مورد قبول فرماندهی معظم کل قوا(مدظلهالعالی)قرار گرفت و از آن زمان تا تاریخ94/11/10 که مرحوم شد همانند یک سرباز جان فدا، ولایی و ایثارگر به عنوان مشاور فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی)در امور ارتش،صادقانه و مخلصانه خدمت کرد.

در طول خدمت، در کلیه مسئولیت‌هایی که بر عهده داشت با سعه صدر و بیش از توان خود و با دلسوزی وظایف محوله را به نحو مطلوب در راستای اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت‌فقیه به انجام رساند و ارتباط قوی با سلسله مراتب خود، سازمان‌ها، ارگان‌ها و نهادها داشت و به حفظ بیت‌المال و رعایت شئونات اخلاقی و نظامی خیلی حساس بود و فردی ولایت مدار و وفادار به نظام و فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) بوده است.

فعالیت‌های مذهبی و سیاسی

در عنفوان جوانی فردی مذهبی و با فعالان جمعیتی که در آن زمان برای مقابله با ترویج بهائیت مبارزه می‌کردند آشنا شد و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای فعال و از مبلغین این جمعیت بوده است. ساواک فعالیت‌های وی علیه این فرقه را به ضد اطلاعات اعلام و ایشان را تحت مراقبت و کنترل قرار می¬دهد.

در سال 1343 طی گزارشی به ضد اطلاعات ارتش اعلام می‌کند جزوه‌ای تحت عنوان «جهان در انتظار کیست؟» در رابطه با چگونگی ظهور امام زمان(عج) تهیه کرده و قصد دارد تعداد زیادی از آن را چاپ و بین کارکنان ارتش توزیع کند که سازمان ضداطلاعات ارتش ضمن مخالفت با توزیع آن در بین کارکنان نظامی پاسخ داده انتشار هرگونه کتاب و جزوه غیرمرتبط با ارتش از اختیارات شورای عالی فرهنگی است و به نوعی با خواسته وی مخالفت کرده است.

در سال 1347 مصادف با ولادت حضرت علی(ع) به دعوت جمعی از روحانیون شهر زنجان در مراسم جشنی که به این مناسبت در مسجد سیدزنجان برگزار شده بود،در حضور جمعی از فرماندهان نظامی، مسئولین اداری و طبقات مختلف مردم و رئیس ساواک شهر زنجان به ایراد سخنرانی علیه بهائیت و توصیف شخصیت حضرت علی(ع) و چگونگی انتظار در ظهور حضرت قائم(عج) می‌پردازد که مراتب از طریق ساواک به ضداطلاعات منعکس و از آن طریق احضار و مورد بازخواست و بازجویی قرار می‌گیرد.

محمد سلیمی در بازجویی خود عنوان می‌کند:«از سال 1339 عملاً با مشاهده فعالیت‌های تبلیغاتی فرقه ضاله بهائیت به خصوص داخل مجموعه ارتش توسط چند نفر از افسران بهایی که با لباس نظامی درصدد اغفال افکار جوانان بودند تصمیم به مبارزه منفی گرفته و به عنوان یک فرد مسلمان وظیفه خود دانسته که در راستای جلوگیری از گسترش فعالیت‌های این فرقه اقدام نماید. از این رو وارد انجمن مذهبی شده و به عنوان مبلغ این جمعیت برای سخنرانی به اکثر شهرها سفر کرده است.»

بازجوی وی عنوان نموده فعالیت شما قانونی نیست، محمد سلیمی در جواب اظهار داشته، چطور فعالیت چند نفر از افسران با لباس نظامی به نفع بهائیت قانونی است ولی سخنرانی من درباره حضرت ولی‌عصر(عج) و چگونگی ظهورش غیرقانونی. و در ادامه اظهار کرده است در جلساتی که با حضور بهائیان و مسلمانان در شُرف بهایی شدن تشکیل می‌شود همواره شرکت کرده و تاکنون توانسته با تبلیغات خود بیش از 300 نفر بهایی‌زاده را مسلمان و جلوی پیوستن قریب به 2000 نفر اعم از نظامی و غیرنظامی متزلزل را به فرقه بهائیت بگیرد.

در تاریخ 51/7/26به اتفاق 30 نفر از همفکرانش برای برهم زدن محفل سخنرانی بهایی‌ها در تهران تجمع و وارد جلسه آن‌ها شده و اقدام به پخش اعلامیه علیه بهائیت کرد که توسط کلانتری دستگیر و به ضداطلاعات تحویل داده شد و مجدد مورد بازجویی و بازخواست قرار گرفت.

در تاریخ 57/10/30 ضد اطلاعات وی را فردی مذهبی و غیراعتماد و طرفدار امام خمینی(ره) معرفی کرده است.

دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی

افسران، درجه‌داران و کارمندان مذهبی ارتش در رژیم شاه، نقش بسیار مؤثر و بی‌بدیلی را در پیروزی انقلاب مبارزه با طاغوت و روشنگری و سازماندهی کارکنان و ارتباط آن‌ها با روحانیت داشتند و در به ثمر رسیدن انقلاب به خصوص در همراهی ارتش با انقلاب خیلی مؤثر و مهم بود.

یکی از افسرانی که بسیار نقش سازنده و موثری داشت، امیر سرلشکر محمد سلیمی است. وی در زمان پیروزی انقلاب با درجه سرهنگ دومی، در مرکز آموزشی مخابرات ارتش و با توجه به سابقه مذهبی و مطالعاتی که در امور مذهبی در قرآن و نهج البلاغه داشت در ارتباط با سازماندهی بچه‌های مؤمن و انقلابی و همچنین روشنگری جنایات رژیم پهلوی نقش مؤثر و مفیدی را در قبل از انقلاب در سال‌های 57 ایفا کرد.

به محض پیروزی انقلاب اسلامی،سلیمی به اتفاق جمعی از همفکرانش نظیر سرهنگ فروزان(رئیس ستاد اروند در دفاع مقدس)، سرهنگ محمد رحیمی(جانشین وزیر دفاع سال‌های63-60)، سرگرد اقارب‌پرست، سرگرد شریف‌النسب(از فرماندهان قهرمان دفاع 34 روزه خرمشهر)،سرهنگ نامجوی(وزیر دفاع و رئیس دانشکده افسری)، سروان شهبازی(سرلشکر فعلی و مشاور فرمانده کل قوا و فرمانده اسبق کل ارتش) و ستوان نجفی(سرتیپ بازنشسته و فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش) در ستاد ارتش کمیته مرکزی انقلاب اسلامی ارتش را بنا نهادند.این کمیته که سلیمی از ارکان اصلی آن بود در نگهداری، سازماندهی و بقای ارتش نقش ارزنده‌ای داشت.

کمیته‌هایی که در لشکرها، تیپ‌ها، یگان‌های مستقل ارتش در شهرستان‌ها ایجاد شده بود با این کمیته مرکزی ارتباط وهماهنگی داشتند. این کمیته‌ها برای حفظ پادگان‌ها، مراکز،تاسیسات حساس و حیاتی کشور از غارت اسلحه و مهمات، حفظ بیت‌المال، حفظ انقلاب و سازماندهی امور انقلاب تشکیل شدند.

حضور و نقش امیر سلیمی در این جمع به لحاظ تسلط به امور مذهبی به خصوص قرآن و نهج‌البلاغه و زبان فصیحی که داشت درجذب پرسنل یگان‌های خارج از مرکز و برقراری ارتباط با سایر مسئولان و مقامات انقلاب اسلامی خیلی مؤثر بود.

صداقت، صراحت گفتار و عدم پافشاری روی اشتباه از خصوصیات بارز امیر سلیمی بود.

در یک کلام امیر سلیمی یکی از آگاه‌ترین افسران ارتش بلکه از آگاه‌ترین نیروهای نظامی کشور به مسائل اسلامی و مذهبی بود تا جائیکه به ایشان لقب«شیخ محمد» داده بودند.

مقاومت و پایداری در برابر طرح انحلال ارتش

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی دفتری جهت سرو سازمان دادن و شناسایی کارکنان برای تصدی مسئولیت‌های مهم فرماندهی یگان‌های ارتش به همت امیر سلیمی تشکیل شد.به مرور زمان دفتر به نام کمیته نظامی حضرت امام(ره)نام گرفت.زمانی که مقام معظم رهبری(مدظلله العالی)نماینده امام راحل(ره) در شورای انقلاب و ارتش بودند،امیر سلیمی به عنوان رئیس دفتر ایشان انجام وظیفه می‌کردند.

در آن دوران ارتش تحت فشار بود و شعار انحلال ارتش،ارتش بی‌طبقه و توحیدی از طرف منافقین، چریک‌های فدایی خلق و توده‌ای‌ها در بین مردم القاء می‌شد. هدف آنها تضعیف و در نهایت انحلال ستون اصلی و امنیتی انقلاب و کشور بود.

امیر سلیمی و سایر همفکران،خدمت امام(ره)رفتند و ضمن تشریح اوضاع و شرایط پیشنهاد دادند یک روزی به عنوان روز ارتش معین شود که ارتشیان با همه ساز و برگ و تجهیزات نظامی در خیابان‌ها رژه بروند که مورد موافقت امام راحل(ره) قرار گرفت و روز 29 فروردین به عنوان روز ارتش تعیین شد.

تشکیل ستاد جنگ‌های نامنظم و نقش مؤثر در آزاد سازی سوسنگرد

زمانی که جنگ شروع شد مقام معظم رهبری(مدظلله العالی) و امیر سلیمی برای بازدید به جبهه‌ها می‌رفتند و از نزدیک اوضاع جبهه‌ها را بررسی و دستورات و هماهنگی‌های لازم را صادر می‌کردند. در همان ایام بود که امیر سلیمی در سازماندهی جنگ‌های نامنظم شهید چمران شرکت می‌کرد به عنوان رئیس ستاد جنگ‌های نامنظم منصوب شد.

با حضور امیر سلیمی در این ستاد سازماندهیوجذب افسران درستاد جنگ‌های نامنظم قوت گرفت و مؤثر بود.

مقام معظم رهبری و امیر سلیمی نقش مهم و ارزنده‌ای در آزادسازی سوسنگرد داشتند.

دوران فرماندهی کل ارتش

امیر سرلشکر سلیمی فرماندهی بود که تمام توانش را برای بهبود وضع و اعتلای قدرت رزمی ارتش گذاشت و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرد. ایشان به ارزیابی و کارآیی کارکنان بسیار اهمیت می‌داد وهمیشه به فرماندهان زیرمجموعه در مورد بازرسی سفارش و تاکید ویژه داشت.

در زمانی که ایشان فرمانده ارتش بود دو اتفاق بزرگ در کشورهای اطراف ایران افتاد، یکی حمله آمریکا به افغانستان و دیگری حمله آمریکا به عراق بود.طبیعتاً برای ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور آمریکا در غرب و شرق ایران تهدیدی محسوب می‌شد و ایشان در آن زمان با دغدغه و احساس مسئولیت کار می‌کردند و تلاش داشتند با فرماندهی،مدیریت ودرایت خودشان،ارتش را در برابر تهدیدهای احتمالی کاملا آماده و عملیاتی نگه دارند.

ایده و طرح نبرد ناهمتراز و چابک‌سازی نیروهای مسلح از سوی ایشان مطرح و اولین رزمایش عملیات ناهمتراز در دوران فرماندهی ایشان برگزار شد.

ایشان از معدود فرماندهانی بود که از نزدیک و در صحنه عملیات و رزمایش شرکت می‌کرد. زمانی دستور داد زیردریایی نیروی دریایی ارتش به تنگه هرمز برود و خودش سوار هلی‌کوپتر روی ناو خارک پیاده شد. از آنجا امیر سلیمی با سن بالا(حدود67 سال) رفت درون «جمینی» و وارد زیردریایی و داخل تنگه هرمز شد تا از نزدیک شاهد پرتاب اژدر و اصابت آن به هدف باشد. امیر سلیمی برای اینکه بداند زیردریایی قابلیت پرتاب اژدر دارد و در دریا توان دارد، خودش شخصاً در محل حضور پیدا می‌کرد.

ایشان همیشه می‌گفت: آمریکا هرچه می‌خواهد باشد، هر کسی می‌خواهد باشد، هر توانی می‌خواهد داشته باشد... شما به وظایف خودتان عمل کنید. شما خودتان را قوی کنید.»

اگر بخواهیم بگوییم مشخصات ایشان در مورد فرماندهی ارتش چه بود، جدیت، استحکام و وقار، متانت و قدرت و اقتداری بود که به عنوان فرمانده ارتش در تمام زمینه‌ها چه در مقابل زیردستان چه در مقابل رده‌های هم تراز چه در رده‌های ستادهای بالاتر نشان می‌داد.

خدمات ارزنده در دوران وزرات دفاع

در سال1360وزارت دفاع با مشکلات خیلی عظیمی مواجه شده بود. بود.یکی پشتیبانی جنگ از لحاظ تجهیزات ویکی هم درگیری‌هایی‌ که ایران با آمریکا و فرانسه و... بر سر معاملاتی که به خاطر جریان انقلاب به هم خورده بود در مجامع حقوق بین‌المللی.

امیر سلیمی در شرایط سخت که استکبار جهانی کشور ما را تحریم اقتصادی و نظامی کرده بود وزیر دفاع شد.موفقیت‌های عملیات‌های سال 60 -62 مرهون مدیریت، تدبیر و بالابردن تولید کارخانجات دفاعی و تامین تجهیزات نظامی یگان‌های نیروهای مسلح در سرتاسر جبهه‌های دفاع مقدس بود.

کلیه دعاوی اتباع آمریکا که بر علیه ایران مطرح شده بود حدود 1350 فقره محکوم و رد شد و آمریکایی‌ها از این بابت موفق به اخذ دیناری از ایران نشدند و از کل خواسته‌های شرکت‌های آمریکایی که حدود سه میلیارد دلار می‌شد، فقط 150میلیون دلار آن را با تأیید وزرات دفاع توانستند ثابت کنند و بقیه آن رد شد.

حدود550 قطعه و تجهیزات عمده هواپیماهای747 و مقادیر زیادی وسایل و تجهیزات مخابراتی حساس با ارزش بیش از مبلغ صدها میلیون دلاربا دفاع مؤثر معاونت حقوقی وزرات دفاع در مقابل تمامی شرکت‌های آمریکایی که بر علیه ایران مطرح کرده بودند دریافت شد.

از 100 قرارداد انگلیسی،46 فقره حل و فصل و در نتیجه ناو خارک به ایران واگذار شد که اگر ایران دیر اقدام می‌کرد قرار بود این ناو را به عنوان بدهی ایران به کشورهندوستان تحویل دهند.

در دوران مسئولیت‌هایش چه زمانی که در کمیته نظامی بود و چه زمانی که در وزارت دفاع حضور داشت، کارهای اساسی و خوبی از قبیل بنیان‌گذاری روز ارتش، حمایت‌ها از پادگان‌ها و تشکیل سپاه پاسداران و عقیدتی سیاسی ارتش و دفاع حقوقی از منافع ایران در مجامع بین‌المللی انجام گرفت.

جملات به یاد ماندنی از امیر سلیمی برای همه

یک جمله‌ای امیر سلیمی داشت این بود که:«ما کاری کنیم که در قبرمون بتوانیم پاسخگو باشیم یعنی فکر کنیم چند لحظه دیگر مردیم و ما را بگذارند در قبر باید جواب بدهیم».این نشان از آن اعتقادات دینی و مذهبی بود که این مرد بزرگ و کهنه سربازمیهن عزیرمان جمهوری اسلامی ایران داشت.

به ارتش جمهوری اسلامی ایران باید تبریک گفت که چنین فرزندان و امیرانی را در دامن خود پرورانده که در راه اعتلاء و اقتدار نظامی و امنیت کشور عزیزمان گام‌های اساسی و مهمی برداشته‌اند.

امیر سرلشکر سلیمی به علت بیماری در تاریخ 94/11/10 در تهران و در سن 78 سالگی دارفانی را وداع گفت.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ / ۰۹:۰۳
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 94111308177
  • خبرنگار :