برای احیای چادرشب بافی با طرحهای گذشته زحمت بسیاری کشیده است و یکی از مخالفین سرسختاش برای دوباره زنده کردن لباس محلی و چادرشب بافی قاسم آباد پدر و پدر همسرش بودهاند. تنها همسر و خواهرش که درس هنر میخوانده، مشوق او بودند. او بعد از 16 سال تلاش، سرانجام دو نماد قاسم آباد یعنی (پوشیدن لباس محلی و چادرشب بافی) را احیا کرده است.
قاسمآباد گیلان با لباسهای محلی رنگی، موسیقی، حرکات موزون و چادر شب بافی محلی شناخته میشود تا جایی که در یکی از میدانهای قاسم آباد، مجسمهی زن محلی که در حال بافتن چادر شب است، قرار گرفته است.
آسیه صادقی در گفتوگویی با خبرنگار صنایع دستی ایسنا، میگوید: اگر یکبار دیگر به دنیا بیایم باز هم دلم میخواهد چادرشب ببافم و صنایع دستی قاسم آباد را درست کنم.
او درباره اینکه چطور کارش را شروع کرده است، بیان میکند: برای اولین بار که این کار را شروع کردم، 100 هزار تومان از خواهرم قرض گرفتم و چند کیف پول دوختم اما نتوانستم هیچکدام از آنها را بفروشم و هنگامی که برگشتم کلی بغض کردم. بعد از مدتی با چادرشب کیفهای کوچک پول درست کردم و فروختم، سپس کیف موبایل، لوازم آرایش و کیف تبلت را به آنها اضافه کردم، خودم پارچه میبافتم و آن را به دوزندههای مختلف میدادم تا کیف درست کنند.
این هنرمند اضافه میکند: گاهی برای شرکت در نمایشگاه یا خرید مواد اولیه صبحها به تهران میرفتم و شبها بر میگشتم و چون میگرن داشتم، سردردهای بدی میگرفتم. بعداز مدتی تصمیم گرفتم اجناس را سفارش دهم تا با اتوبوس برایم بفرستند. کم کم فروشندهها به من اعتماد کردند و مواد اولیه را برایم ارسال میکردند و من هم مبلغ را به حسابشان میریختم.
صادقی درباره نخ ریسی به شکل قدیم بیان میکند: یادم میآید زمانی که بچه بودم همسایههایمان پیله کِرم ابریشم را تبدیل به نخ میکردند. پیلهها را در یک تشت آب جوش میریختند و به وسیله نوک چوبی که شبیه جارو بود، سر نخ را پیدا و به قره قرهای وصل میکردند و به این شکل عمل نخ ریسی را انجام میدادند اما الان بیشتر نخها مصنوعی شده است.
نقشهایی که 3000 سال قدمت دارند
او درباره طرحهایی که در چادرشببافی استفاده میکند، توضیح میدهد: بیشتر طرحهای استفاده شده در چادرشبها برگرفته از طرحهای قدیمی است و تنها طرحی که بعد از انقلاب مد شد، طرح پروانه است. بسیاری از طرحهایی که روی چادرشبهای قاسم آباد بافته میشود، برگرفته از نقشهایی است که روی ظروف کشف شده از تپه "مارلیک" بدست آمده است.
این هنرمند که نشان درجه دو هنری هم دارد، درباره تاریخچه این طرحها میگوید: شنیده شده در حفاریهای تپه مارلیک گیلان تار و پودی از چادرشبهای منطقه کشف شده است که 3 هزارسال قدمت دارد. در آن زمان چادرشب ها را از ابریشم، پشم و پنبه میبافتند و مثل حالا نبوده که با کاموا بافته شود.
صادقی اظهار میکند: من هم چندین بار آزمون و خطا کردم تا ببینم میتوانم بافت چادرشب با ابریشم و پنبه را احیا کنم اما به نتیجه نرسیدم. امسال بارها بافت با پشم را امتحان کردم اما موفق نشدم. تنها نخی که سعی کردم مثل گذشته از آن استفاده کنم نخ پنبه است.
او درباره تهیه مواد اولیه برای این کار بیان میکند: معمولا مواد اولیه را از تهران برایم میآورند. متاسفانه ما نمیدانیم محل فروش مواد اولیه کجاست و تنها به وسیلهی دوست و آشنا با فروشنده مواد اولیه در ارتباط هستیم.
این هنرمند برای آنکه رنگرزی را خودش انجام دهد دورههای مربوط به این کار را هم گذرانده است و دست و پا شکسته هم کارهای را انجام میدهد اما میگوید: حتا بهترین مهندسان نساجی به قصد خاصی رنگها را ترکیب میکنند و باز هم آنچه که میخواهند را در نمی آورند. چون رنگ آمیزی در صنعت نساجی آن هم به شکل طبیعی واقعا کار دشواری است.
او درباره استفاده از رنگها بیان میکند: رنگهای استفاده شده در لباسها و بافت چادرشب برگرفته از طبیعت گیلان است. مثلا رُبان دوزیهای هفتی، هشتی پایین دامنها را رشته کوههای البرز تعبیر میکنند، چینهای دامن نماد آبروفتها و رودهای منطقه گیلان است. هنوز هم در نمایشگاهها و افتتاحیهها از لباسهای محلی استفاده میکنند، در مراسم حنابندانها هم از لباسهای محلی استفاده میشود.
مردم چادرشب را نمیشناسند
صادقی میگوید: مردم فرش و گلیم را میشناسند اما چادر شب را اصلا نمیشناسند و نمیدانند اصلا چطور میتوانند از آن استفاده کنند. زمانی هم که در نمایشگاههای مختلف شرکت میکنم مردم میآمدند درباره چگونگی استفاده از چادرشبها سوال میکردند، به همین دلیل سعی کردم این صنایع دستی را کاربردی کنم، بنابراین پارچه بافته شده و ابزار لازم را در اختیار کیف دوزیها قرار دادم تا برایم کیف و جامدادی و کوله پشتی بدوزند. بعد از کاربردی کردن چادرشب فروش محصولاتم بیشتر شد.
او اضافه میکند: همه فکر میکنند تنها به پارچههای چهارخانه چادرشب میگویند، در حالی که چادر شب هم شکلهای مختلف دارد و طرح چهارخانه که تنها یک مدل این هنر است در بیشتر نقاط ایران بافته میشود.
صادقی درباره چادرشب بافی و طرحهایش اظهار میکند: این هنر و طرحهایش نسل به نسل به ما منتقل شده است اما نسل جدید تمایلی به یادگیری آن ندارند. برای مثال هرچه تلاش میکنم این کار را به دخترم آموزش دهم دوست ندارد یاد بگیرد و میگوید، «یاد بگیرم که چه شود؟». در زمان قدیم، مادرها اجازه نمی دادند دخترها بعد از آنکه سوم راهنمایی را خواندند مدرسه بروند، نخ میدادند دستمان و میگفتند ببافید.
این هنرمند ادامه میدهد: دستگاه بافت مادر من همیشه در خانه بود اما چون مشغله کاری و فرزند داری داشت کمتر وقت میکرد ببافد به همین دلیل تابستانها که ما تعطیل بودیم کمک مادرم چادرشب میبافتیم. اما معمولا من کج میبافتم و مادرم میگفت تو به جای بافتن به کارهای خانه برس! اما من برای بافتن پافشاری کردم تا سرانجام یاد گرفتم اما بیشتر خواهرم این کار را انجام میداد و حالا او لباس محلی قاسم آبادی میدوزد.
او درباره انواع دستگاههای چادرشب بافی میگوید: چون قدیم سقف خانهها کوتاه بود، دستگاههای چادرشب بافی را به سقف وصل میکردند اما حالا ماشینهای بافندگی سیار هم شده است و من میتوانم آن را برای نصب در نمایشگاهها با خودم حمل کنم. اما در کل نمیتوان در دستگاههای چادر شب بافی تغییرات ایجاد کرد، زیرا بافت دچار مشکل میشود.
نان کسی را نمیبُرم
صادقی درباره وضعیت چادرشب بافی توضیح می دهد: در قاسم آباد 300 نفر کارت صنعتگری صنایع دستی دارند اما همهی آنها چادر شب نمیبافند. در دورهی ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد اکثر مردم برای آن که بیمه شوند و وام بگیرند کارت صنعتگری گرفتند، بعد که دیدند بازار کار چادرشب بافی کساد است دیگر آن را انجام ندادند.
این هنرمند با بیان اینکه بیشتر مردم قاسم آباد چادر شببافی را می دانند، ادامه میدهد: بازرسان صنایع دستی چندین بار سرزده برای سرکشی به خانه کسانی که کارت صنعتگری داشتند، آمدند و چون آنها چادرشب بافی را رها کرده بودند، کارتشان را باطل کردند اما در حال حاضر مردم متوجه شدند چه کار کنند؛ چند متر پارچه روی دستگاه میبافند و حاضر آماده میگذارند بماند تا اگر بازرسان سرزده آمدند کارتشان باطل نشود. چند بار سازمان میراث فرهنگی از من خواست تا آنهایی را که میدانم کار نمیکنند، معرفی کنم اما من هیچ وقت چنین کاری انجام نمیدهم و نان کسی را نمیبرم.
او کار آفرین هم است و میگوید: هر بافندهای در بافتن یک مدل تجربه خوبی دارد به همین دلیل هر مدل را به یک بافنده مخصوص میسپارم و کارهایشان را متری میخریم.
صادقی از صادرات کارهایش تجربه خوبی ندارد و یکبار در سال 88 به یکی از مسافرانی که قصد سفر به ترکیه را داشته حدود یک میلیون و 500 هزار تومان نمونه کار داده است که نتوانسته کارهایش را بفروشد و تنها هزینه بسیاری برای گمرک پرداخته و سرانجام هم ضررکرده است.
او همچنین درباره فلسفه طرحهای استفاده شده در چادرشب میگوید: همهی این طرحها برگرفته از طبیعت و نماد چیزی هستند اما بیشتر زنان قاسم آباد بدون اطلاع از فلسفه این نمادها، آن را میبافند.
دو طرح چادرشبهای که صادقی بافته نشان اصالت گرفتهاند و در حال حاضر او روی چگونگی تهیه نخ از پنبه و طرحهای قدیمی کار میکند تا بتواند نشان اصالت دیگری بگیرد.
انتهای پیام