یک استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بر اساس آمار سال 92، 5.6 درصد از کل جمعیت کشور دچار فقر و گرسنگی هستند، اظهار کرد: از سال 84 به بعد شاخصها بیانگر فقیرتر شدن مردم هستند و فقر، محصول نظام اجتماعی است.
به گزارش خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر حسین راغفر در نشستی خبری که در روزنامه اطلاعات برگزار شد، اظهار کرد: با توجه به شاخصهای محاسباتی مربوط به فقر و نابرابری در ایران طی 30 سال گذشته، پیشبینی ما آن است که وضعیت فقر و نابرابری در آینده بدتر خواهد شد.
وی همچنین با بیان اینکه "تاثیر نابرابری مخربتر از تاثیر فقر خواهد بود" افزود: زیرا تاثیرات منفی نابرابری بسیار بالاست، اگر جامعهای فقیر باشد و نابرابری در آن کم باشد کمتر دچار بحرانهای اجتماعی میشود اما جامعه فقیر و نابرابر، در آستانه بحرانهای جدی قرار میگیرد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه "آنچه محرک جنبشهای اجتماعی در طول تاریخ بوده و باعث ظهور بسیاری از نظریهها در مورد تحولات اجتماعی شده، به موضوع نابرابری بازمیگردد" افزود: مسائل روانشناختی ناشی از نابرابری محرکهای قوی هستند که میتوانند باعث بروز اشکال مختلف اجتماعی در جوامع شوند. به عنوان مثال اعتیاد یک نوع شورش علیه خود فرد است که در واکنش به همه نابرابریها و نیروهایی که میکوشند او را نادیده بگیرند بروز میکند.
راغفر در ادامه با بیان اینکه " انقلاب اسلامی با هدف عدالت اجتماعی شکل گرفت" ابراز عقیده کرد که "ما امروز از این هدف فاصله گرفتهایم و به وضعیت نگرانکنندهای رسیدهایم."
وی افزود: ممکن است در کلانشهرها به ظاهر آرامش حاکم باشد؛ اما هیچ ارزیابی و تحلیل درستی از وضعیت حاشیهای کلانشهرها وجود ندارد در حالی که مساله بسیار جدی است.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به مطالعاتی در خصوص ریشههای اقتصادی تحولات کشورهای عربی اظهار کرد که مطالعات نشان میدهد برخی اتفاقات پدیدههای ناگوار جتی در ابعادی چون تروریسم در کشورهای اروپایی منبعث از تبعیضهای آشکار و نابرابریهای فاحشی است که علیه مسلمانها و گروههای اقلیت انجام شده و آنها را وادار به اختیار کردن مواضع افراطی کرده که امروز شاهد آن هستیم.
این پژوهشگر در بخش دیگر سخنانش با بیان اینکه از سال 84 تا کنون جامعه دچار تحولات اقتصادی عجیبی شده است که شواهد بسیاری درخصوص آن وجود دارد، اظهار کرد: طی 107 تا 108 سال گذشته که درآمد نفتی داشتیم، همپای رشد قیمت نفت رونق اقتصادی نسبی ظاهری همراه با فساد ملایم اتفاق میافتد، اما دولت نهم و دهم این توازن را برهم زد و نه تنها رونق اقتصادی حاصل نشد بلکه با شدیدترین رکود دوران معاصر طی این هشت سال مواجهیم و به جای فساد ملایم فسادهای گسترده رخ داده است.
راغفر در ادامه با انتقاد از آنچه سلطه بانکها و موسسات مالی بر اقتصاد ایران خواند اظهار کرد: امروز بانکها نه تنها حل مساله نیستند بلکه خودشان مشکل اصلی و غده سرطانی اقتصاد ایران هستند؛ اقتصاد کشور در 60 سال گذشته گرفتار بیماریهای ساختاری بوده اما سیاستهایی که اقتصاد ایران را به سمت جامعه بازاری پیش برد، باعث سلطه اقتصادی و روابط اجتماعی حاکم شد . متاسفانه این پارادایم سلطه نظام مالی اقتصاد کشور را به شدت تخریب کرده است و بانکها مسئول اصلی بحران در اقتصاد هستند.
وی همچنین با اشاره به اینکه آنچه امروز اتفاق افتاده تنیدگی فقر و نابرابریهای اقتصادی گسترده است، ابراز عقیده کرد که این موضوع از مرزهای نگرانی فراتر رفته و باید هشدار داد 10 سال آینده وضع ما بدتر از اکنون است.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه "نابرابری را در سه قلمرو درآمد، ثروت، قدرت و منزلت بررسی میکنیم" افزود: این نابرابری در نهایت به طرد اجتماعی تبدیل میشود که ضرورتا ناشی از سیاستهای اقتصادی نیست؛ بلکه میتواند از گسیختگی و چندپاره شدن جامعه به وجود آمده باشد.
راغفر با تاکید بر اینکه فقر محصول نظام اجتماعی است و یک پدیده طبیعی نیست، ادامه داد: این نظام اجتماعی است که فقر را به وجود میآورد و آن را گسترش میدهد.
وی در ادامه به نتایج مطالعاتی درخصوص فقر در کشور اشاره و اظهار کرد: در سال 92 در حالی درآمد مردم کاهش یافته است که 56 درصد از کل درآمد ارزی 60 سال گذشته ایران در 8 سال دولت قبل اتفاق افتاده است. در واقع مردم علیرغم افزایش درآمدهای ارزی فقیرتر شدهاند و البته باید گفت که آمارها هم سیاسی شدهاند.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه بیشترین میزان فقر در ایران در سال 66 و پایینترین درآمد ارزی کشور مربوط به سال 65 بوده است، اظهار کرد: از سال 67 که جنگ تمام میشود و روند فقر سیر نزولی پیدا میکند به سال 84 میرسیم . در سال 84 پایینترین میزان فقر را داریم اما از آن سال به بعد فقر رشد میکند و در سال 92 بیشتر میشود.
راغفر همچنین به شاخص "سبد غذا" نیز اشاره و اظهار کرد: از سال 63 تا 67 قیمت غذا در ایران به دلیل توزیع کالابرگ ثابت است. در سال 68 و پس از پایان جنگ تحمیلی که تحویل کالابرگها کم میشود، افزایش قیمت غذا بیشتر خود را نشان میدهد و در نهایت تا سال 84 با روند ملایم افزایش قیمت غذا روبهرو هستیم اما از سال 84 به یکباره با افزایش قیمت شدید غذا روبهرو میشویم.
وی ادامه داد: درباره نسبت مخارج غذا به کل مخارج مردم برای دهکهای مختلف جامعه نیز باید گفت در تهران نسبت مخارج غذا نسبت به کل مخارج 18 درصد است در حالی که در برخی از مناطق کشور تا 50 درصد افزایش مییابد؛ در واقع هرچه این نسبت بالاتر میرود، مردم فقیرتر میشوند.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه به شاخص فقر و گرسنگی نیز اشاره کرد و گفت: از سال 84 به بعد نسبت فقر و گرسنگی هم افزایش یافته است. فقر گرسنگی یعنی گروههایی از جمعیت که کل مخارج غذایشان را نمیتوانند تامین کنند؛ یعنی اگر میخواستند با همه درآمدی که دارند غذا بخرند با کمبود روبهرو میشدند و برای تامین مخارج دیگر ناتوان بودند.
راغفر ادامه داد: در سال 92 ، 5.6 درصد از کل جمعیت کشور دچار فقر گرسنگی هستند. البته وزارت بهداشت آمار سوءتغذیه را بالای 30 درصد اعلام میکند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه علل بروز فقر را باید در سه لایه خرد، میانه و کلان بررسی کرد، افزود: در سطح خرد عوامل فردی را داریم، به عنوان مثال فردی که بیسواد است و نمیتواند رشد کند در لایه اول قرار میگیرد، البته عوامل خرد نیز متاثر از دو سطح دیگر هستند. به عنوان مثال اگر شخصی در حادثه رانندگی تصادف کند و کشته شود، اگر خانوادهاش حامی مناسبی نداشته باشند، به فقر کشانده میشود. از سوی دیگر در سطح کلان نیز با فقدان سیاستهای جامع در این خصوص روبهرو هستیم.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه افزود: به عنوان مثال وقتی آموزش و پرورش به سمت خصوصیسازی هدایت میکند فرزندان دیگر درس نمیخوانند. چندی پیش مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان اعلام کرد که 100 هزار کودک در استان واجد شرایط تحصیل هستند اما به مدرسه نمیروند. متاسفانه آموزش و پرورش در این دولت از همه محافظهکارتر است.
راغفر با بیان اینکه برنامه ششم حول محور خصوصیسازی آموزش و ضرورش و بهداشت تدوین شده است، گفت: وقتی دولت به دنبال خصوصیسازیهای مکرر در برنامه ششم است، باید انتظار داشته باشیم 10 سال دیگر وضع بدتر از این شود.
انتهای پیام