محمد حضرتپور - کارشناس مسائل خاورمیانه
مدتی است که حملات گسترده نظامی روسیه در خاک سوریه البته با درخواست و موافقت دولت سوریه در خاک این کشور آغاز شده و ضربات مهلک و سنگینی به تروریستهای مستقر در سوریه وارد کرده است. این حملات به تعبیر کرملین و شخص پوتین، نتایجی عالی در بر داشته و توانسته زمینههای تضعیف داعش و سایر تروریستها را فراهم آورد. این حملات تا آنجا موثر بوده که مقاماتی از دولت و پارلمان عراق نیز برای حضور نظامی روسیه در خاک عراق، تمایل نشان دادهاند.
روسیه در مدتی اندک با واردکردن نیروهای ویژه و تجهیزات پیشرفته، نقاط تجمع و مراکز حساس تروریستها را تحت فشار قرار داده و باعث شده این گروههای تروریستی مستاصلتر از گذشته در خاک سوریه به دنبال مفری برای گریز از این حملات باشند. البته از حدود یک سال پیش ائتلاف جهانی علیه داعش نیز حملاتی به این گروهها داشته اما به اعتقاد بسیاری از ناظران نهتنها نتوانسته این گروهها را تضعیف کند بلکه حتی همراهی دولت سوریه را نیز جلب نکرده است.
در این شرایط باید به دنبال پاسخ به این پرسش بود که آیا روسیه برای جبران این خلاء وارد کارزار سوریه شده یا برای احیای قدرت دیرینه خود پا به عرصه گذاشته است؟
ناگفته پیداست که آمریکا و متحدانش از سال 2011 که دور جدید بهار عربی یا بیداری اسلامی در منطقه و بهویژه سوریه پدید آمد، عملا نتوانستهاند آنگونه که باید و شاید در مدیریت بحرانها و تسلط بر آن توفیقی به دست آورند. این عدم توفیق مستقیما دولت آمریکا و شخص باراک اوباما را آماج انتقادات قرار داده و حتی باعث شده است که منتقدان اوباما او را ناکارآمدترین رئیسجمهور این کشور در عرصه سیاست خارجی قلمداد کنند. از سوی دیگر تمامی تلاشهای غرب برای نابودی بشار اسد و حکومتش در این کشور و محو محور مقاومت نیز با چالش مواجه شده و کار تا به آنجا پیش رفته که امروز غرب به حضور اسد برای مقابله با تروریستها رضایت داده است. اروپا نیز با بحراین سنگین مهاجران مواجه شده و عملا تمام توان خود را برای حل این مشکل صرف کرده است. حال در این شرایط رقیب دیرینهای به نام روسیه وارد عرصه شده است تا بتواند ضمن احیای قدرت دیرین خود، زمینههای مقابله با غرب را برای مردم این کشور فراهم کند. بحران اوکراین و اقدامات غرب علیه روسیه نیز باعث شد که اقتصاد این کشور به شدت تضعیف و روبل با چالشی بیسابقه و کاهش ارزشی گسترده مواجه شود.
تمام این مسائل سبب شد که روسیه وارد این عرصه شود و ضمن مقابله با تروریستها برای خود جایگاه و پایگاهی در خاورمیانه غمبار فراهم آورد. حملات ایام اخیر نشان داد که روسیه با عزمی جدی وارد عرصه شده و ضمن نمایش اقتدار خود، توانسته تروریستها را از برخی مناطق عقب براند. حملات موشکی به سوریه از دریای خزر به نوعی نمایش اقتدار و قدرت روسیه است و در واقع ضربشستی به ناتوست که پای خود را بیش از اندازه از گلیمش دراز نکند. از سوی دیگر تروریستهایی که بیهیچ شک و تردیدی از سوی غرب تغذیه میشوند، با چالشی جدید مواجه شدهاند که حداقل در ظاهر وابستگی به روسیه ندارند. روسیه این بار قدرتمندتر از گذشته پا به عرصه گذاشته تا به غرب اعلام کند که دیگر نمیخواهد در حاشیه باشد و قصد دارد حضور خود در خاورمیانه را احیا کند. نتیجه این اقدامات، اعلام آمادگی برخی کشورهای حامی تروریسم نظیر ترکیه برای همراهی با روسیه است و قطعا در آینده زمینههای این همراهی بیشتر و گستردهتر خواهد شد.
در مجموع باید گفت که روسیه با دو هدف مقابله با غرب و آمریکا و ناتو پا به عرصه مداخله نظامی در سوریه نهاده است که بیشک این اهداف، امکان مقابله جدی با تروریستهای مستقر در سوریه را نیز فراهم میآورد.
انتهای پیام