عضو خوشهساز بومگردی با انتقاد از فرافکنیهایی که نسبت به اقامتگاههای بومی ایجاد شده گفت: هشدار درباره اعتراض مذهبیون به فعالیت اقامتگاههای بومگردی یک جریان فرافکنی است. این اقامتگاهها چه ربطی به تابلو به دستها دارد؟
اکبر رضوانیان در گفتوگو با خبرنگار گردشگری ایسنا اظهار کرد: در تمام کشورها خانههای خانوادگی (Family House) شناخته شدهاند و عنصری مهم تلقی میشوند، اما نمیدانم چرا اینقدر از ما در ایران ترسیدهاند؟! اگر تمام ظرفیت اقامتگاههای بومی را جمع کنیم به اندازه 500 نفر نمیشود، مگر ما چقدر میتوانیم در عرصه رقابتی وارد شویم؟! ما لقمه را اندازه خودمان برداشتهایم و هیچ توقعی نداریم.
او با تاکید بر اینکه اقامتگاههای بومگردی هیچ تقابلی با تاسیسات مدرن ندارند، افزود: هر یک از این تاسیسات مخاطب خاص خود را دارد و نباید هراسی داشته باشیم.
وی سپس با بیان اینکه تمام اقامتگاههای بومگردی در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، گفت: همهی ما نرمافزار اماکن اقامتی را داریم و هر شب آمار مسافران را در سیستم اماکن نصب میکنیم. دارای مجوز بهرهبرداری از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هستیم و برای گرفتن این مجوز باید از سازمانهای آتشنشانی، بهداشت و نیروی انتظامی (اماکن) نامه بیاوریم و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تا زمانی که برگهی سوءپیشینه و عدم اعتیاد را نگیرد، مجوز نمیدهند.
رضوانیان گفت: اقامتگاههای بومگردی حتی از نظر شخصیت مالی نیز سالم هستند، استعلامهای تامین اجتماعی و دارایی این را نشان میدهد، هیچکدام بدهی مالی و بانکی ندارند.
عضو خوشهسار بومگردی در ادامه با یادآوری این نکته که بیشتر گردشگرانی که به ایران سفر میکنند، گرایش فرهنگی دارند، افزود: آنها خواستههایی دارند که شامل معماری، غذا، موسیقی، لباس و بافت تاریخی ایران میشود، طبیعتا این گردشگران فرهنگی دنبال چیزی نیستند که خودشان بهتر از آن را دارند.
مخاطب کلاس مدرسه هیچوقت به هتل نمیرود
او با تاکید بر اینکه اظهاراتش به منزله نقض هتل نیست، افزود: هتل همواره مخاطب خاص خود را داشته است. هیچوقت مخاطب اقامت در کلاس مدرسه به هتل پنج ستاره نمیرود تا جای دیگری را پُر کند.
وی در ادامه بیان کرد: امیدوارم سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به جای وارد شدن به فعالیتهای اجرایی، قوانینی را که مشخص است مشکل دارد و شفاف نیست درست کند و اجازه دهد فعالیتهایی چون بومگردی به صورت کارشناسی به کار خود ادامه دهند.
این فعال بومگردی ادامه داد: نزدیک به سه سال برای تهیهی آییننامه اقامتگاههای بومگردی وقت صرف شد و از نظر تمام دستاندرکاران و مسؤولان مربوط در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نظر کارشناسی گرفته شد، حتی درجهبندی این اقامتگاهها مشخص شد، اما همچنان برخی معتقدند در تاسیسات گردشگری چیزی به نام بومگردی وجود ندارد.
او این ضعف ساختاری را متوجهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دانست و تاکید کرد: باید سریعتر آییننامه اقامتگاههای بومگردی قانونی شود تا همه مشکلات این بخش نیز حل شود.
رضوانیان ادامه داد: چه بخواهیم و نخواهیم این اتفاق رخ داده، تعدادی از خانههای محلی در بافتهای روستایی و شهری احیا شدهاند. آن بخش از حرکت که وظیفه بخش خصوصی بود صورت گرفته و حالا نوبت متولی که همان دولت باشد رسیده تا وضعیت موجود را ساختارمند کند.
وی سپس در واکنش به مخالفتهایی که برای ایجاد این خانهها در محیطهای شهری بیان شده، این پرسشها را مطرح کرد که معیار ما در شهر و روستا چیست؟ آیا میخواهیم تاسیسات گردشگری را با جریان تقسیمات کشوری پیوند دهیم یا با آییننامهها و استانداردها؟
وی در ادامه گفت: 13 سال پیش جمعیت روستای "گرمه" در خور و بیابانک حدود 300 نفر بود، اما با فعالیت یکی از اقامتگاه بومگردی جمعیت این منطقه به حدود یک هزار نفر رسید، اگر فعالیت گردشگری در خور و بیابانک ادامه یابد، وضعیت روستای گرمه و بسیاری دیگری از روستاهای آن منطقه به گونهای میشود که وزارت کشور اعلام خواهد کرد آنها به شهر تبدیل شوند.
رضوانیان تاکید کرد: شهر و روستا نمیتواند معیاری برای فعالیت تاسیسات گردشگری باشد. آنچه موجب توسعه این فعالیت میشود وجود تاسیسات و تطبیق آنها با آییننامههای قانونی است.
وی افزود: اگر در کلان شهری مثل تهران بتوان خانهای را با هویت بومی راهاندازی کرد و مسافر بتواند در آن، تهران قدیم را حس کند چه اشکالی دارد؟ چه اشکالی دارد اقامتگاه بومگردی مأمن حفظ هویت بومی ما شود؟
او با اشاره به هویت از دست رفتهی برخی شهرها اظهار کرد: چرا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نباید از تاسیسات بومی که استاندارد آن از داخل کشور آمده و در آنها حرف از استاندارد خارجی، سنا، جکوزی و بار نیست و حیاط و حوضخانه، سرداب، غذای محلی و موسیقی بومی نقطهی ثقل آن محسوب میشود، حمایت کند؟ حتی اگر در بزرگترین شهرهای کشور هم چنین اقامتگاههایی شکل بگیرد، یقینا در راستای اهداف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بوده است.
این فعال بومگردی اضافه کرد: این سازمان و البته شهرداری باید کلی بال بال بزنند تا بافت فرسوده را احیا کنند، درحالیکه این جریان از سوی جمعی علاقهمند در حال رخ دادن است.
میراث و شهرداری باید کلی بال بال بزنند...
رضوانیان در این میان نقدی را هم به اصطلاح "بافت فرسوده" وارد کرد و افزود: من با واژه بافت فرسوده مشکل دارم، چون "بافت" به مجموعه پیوستهای اتلاق میشود و وقتی چیزی گسسته شده دیگر بافت نیست، پس بهتر است برای بخش فرسوده واژه بافت را به کار نبریم.
وی ادامه داد: از سوی دیگر بافت تاریخی حاصل جریان زندگی نیاکان ما است و حالا تعداد علاقهمند در عرصه معماری، گردشگری و فرهنگ و هنر میخواهند خانه یا آب انباری را حفظ کنند، چرا جلوی پای آنها سنگاندازی میشود و پای تقسیمات شهری و روستایی به وسط میآید؟
این فعال بومگردی گفت: تعجبم از این است که چرا این حساسیتها را برعکس نشان نمیدهیم، چگونه یک سرمایهگذار در بافت زیبای روستایی میتواند هتل پنج ستاره بسازد؟ چرا از نظر دیگران این سرمایهگذاران مشکلآفرینی نکردهاند؟!
او تاکید کرد: اگر قرار است قوانینی در اینباره وضع شود، بهتر است از برعکس آن شروع کنیم. اجازه ندهیم تاسیسات مدرن گردشگری در فضای بومی شکل گیرد.
ایتالیاییها کوکوسبزی میخورند؟
عضو خوشهساز بوم گردی که از سال 1385 "خانه نقلی" را در کاشان راهانداری کرده، افزود: زمانی که هیچ اقامتگاهی در بافت تاریخی کاشان مسافر نمیپذیرفت، این خانه راه افتاد. همه اتهام میزدند که کدام گردشگر در این خانه میخوابد. کدام گردشگر آبگوشت میخورد، مگر ایتالیاییها کوکو سبزی میخورند، اما بعدها متوجه مفهوم گردشگر شدند.
وی با اشاره به مفهم گردشگری اظهار کرد: گردشگر در پی آن چیزی است که خودش فاقد آن است، برای همین دنبال تجربه جدید میگردد.
این اقبال برای چیست؟
رضوانیان با بیان اینکه سرمایهگذاران وقتی متوجه موفقیت خانههای بومی در مناطق کویری شدند خودشان کمکم به آن مناطق وارد شدند، گفت: اگر تجربهی ما خطا است، چرا بیشترین گردشگران خارجی را ما جذب میکنیم و بیشترین ارزآوری را ما داریم؟ در حال حاضر گرمای روستای "گرمه" بالای 50 درجه است، اما گردشگر خارجی دارد، این اقبال برای چیست؟
وی ادامه داد: اگر قرار باشد این خانهها به سمت هتل بروند خودمان خانههایمان را پلمپ میکنیم. ما از ابتدا با هدف تجارت کار را شروع نکردیم، تنها دغدغه و علاقهمندیمان حفظ بافت تاریخی شهر و فرهنگ مملکتمان بوده است، طبیعتا برای تداوم هم باید به تجارت فکر کنیم، چون اگر این جریان نیابد نمیتوانیم به حیات ادامه دهیم، ولی تجارت ما در حدی است که نمیریم. در این حد نیست که برج روی برج بسازیم.
او با تاکید بر اینکه مقاومت فعالان بومگردی به خاطر حفظ ساختار و هویت بومی ایرانی است، ادامه داد: در حالی که هتلها مطابق با استاندارد جهانی شکل گرفتهاند، کدام یک از این خانهها چنین بودند؟ آنها همه هویتشان را از داخل کشور دارند، البته زیرساختهایی هم برای آرامش بیشتر گردشگر ایجاد میکنند، اما خانه را به شکل هتل در نمیآورند.
رضوانیان سپس با بیان این نکته که احداث هتل زمانبر است و با توجه به حجم تقاضای گردشگران برای سفر به ایران میتوان راهکار دیگری را برای پر کردن این فاصله اتخاذ کرد، گفت: توجه کنید ساخت یک هتل در شرایطی که گفته میشود تمام اقامتگاهها تا سال 2016 پر شدهاند و تقاضای گردشگران بعد از توافق هستهای رو به افزایش است، دستکم سه سال طول میکشد، ایجاد این اقامتگاهها میتواند چنین فاصلهای را پر کند.
عضو خوشهسار بومگردی بیان کرد: اجازه دهید در گردشگری به توسعه پایدار برسیم و مفهوم توسعه پایدار را به معنی واقعی درک کنیم. این اقامتگاهها مفاهیم توسعه پایدار را رعایت میکنند، مشارکت جامعه محلی را در نظر میگیرند و محیط زیست را رعایت میکنند، چون این مسائل مورد تاکید ما است.
رضوانیان افزود: تاکید ما بر مهمان نوازی ایرانی با حفظ همه معیارها است، ضمن اینکه هزینههایمان نیز متفاوت است. برای یک گردشگر مقرون به صرفه است وقتی میبیند یک شب اقامت به همراه سه وعده غذایی با 100 هزار تومان میتواند داشته باشد، قطعا گردشگر مطابق با جیب خود تصمیم میگیرد.
انتهای پیام