اقلیم کردستان عراق با جمعیتی بیش از 6 میلیون نفر را میتوان جزیره ثبات در عراق به حساب آورد که این ثبات سیاسی اقتصادی خود را مدیون خودمختاری 25 سالهاش است؛ 25 سالی که با پستی و بلندیهای زیادی برای کردها و البته دولت مرکزی عراق همراه بود و اکنون کردها را در جایگاهی قرار داده که نه تنها به عاملی تاثیر گذار در عراق تبدیل شدهاند بلکه کشورهای منطقهای و حتی قدرتهای جهان نیز به این نتیجه رسیدهاند که بدون هماهنگی با آنها عملا هرگونه تصمیمی برای آینده عراق محکوم به شکست است.
کردهای عراق از دیرباز و از همان اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با ایران روابط نزدیکی داشتهاند و همواره تلاش کردهاند که این روابط حسنه را حفظ کنند. در مقابل نیز این منطقه خودمختار که چهار استان شمالی عراق به طور کامل و بخشهایی از چهار استان دیگر این کشور را در بر میگیرد، برای ایران همواره حائز اهمیت بوده و نمایندگیهایی در برخی شهرها از جمله تهران و کرمانشاه دارد.
اقلیم کردستان با توجه به شرایط جغرافیایی سیاسی خود و دور ماندن از کشمکشهای چندین ساله عراق، در حال پیشرفت و تبدیل شدن به یک قطب اقتصادی در این کشور و حتی منطقه بود؛ اما مدتی است که با مشکلات مختلفی مواجه شده که میتوان آنها را در سه بخش سیاست داخلی، روابط با دولت مرکزی و جنگ با داعش تقسیمبندی کرد؛ مشکلاتی که تا حدود زیادی توانستهاند روند سریع رشد اقتصادی اقلیم را کند و کندتر کنند. ناظم دباغ، نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در گفتوگو با خبرنگار سرویس بینالملل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به شرح این مشکلات پرداخته و برای شروع مساله ریاست اقلیم کردستان را مطرح کرده است که امروز (چهارشنبه) دوره ریاست مسعود بارزانی بر آن به پایان میرسد.
ریاست اقلیم کردستان، پروندهای سرنوشتساز برای کردها
ریاست اقلیم کردستان براساس توافق میان احزاب اصلی و از طریق انتخابات در داخل پارلمان از سال 2005 به مسعود بارزانی، دبیرکل حزب دموکرات کردستان رسید که البته این در شرایطی بود که تنها رقیب وی یعنی جلال طالبانی به ریاست جمهوری عراق انتخاب شده بود. بارزانی در سال 2009 نیز توانست با دستیابی به 69 درصد آرای پارلمان، برای دومین دوره در این پست بماند. با اتمام دوره چهار ساله دوم ریاست بارزانی در سال 2013 بر اساس قانون اساسی اقلیم وی باید از قدرت کنار میرفت اما با توجه به شرایط آن سال، وی برای دو سال دیگر در این سمت ابقا شد و امروز دوره تمدید شده دو ساله ریاست بارزانی نیز به پایان میرسد اما حزب بارزانی که بیشترین کرسیهای پارلمان را در اختیار دارد با این استدلال که اقلیم هنوز در شرایط بحران و جنگ به سر میبرد خواهان تمدید ریاست وی تا برگزاری انتخابات سراسری شده است.
ناظم دباغ در این باره میگوید: اکنون مساله تمدید یا عدم تمدید دوره ریاست مسعود بارزانی نیست، مساله تنظیم و تدوین قانون حاکم بر انتخاب رئیس اقلیم و اختیارات آن است. مشکل ریاست اقلیم و تمدید آن یک مشکل بزرگ در داخل اقلیم است و رهبران احزاب به دنبال یک راهحل توافقی برای این مشکل هستند چراکه این مساله از راه قانون و پارلمان قابل حل نیست. همه امیدوارند که پیام اخیر رئیس اقلیم که خواستار نشست رهبران تمام احزاب برای حل مشکل تا قبل از 20 اوت (تاریخ پایان دوره ریاست مسعود بارزانی) شده، به نتیجه برسد.
وی این ادعا که "کردها شخصیت دیگری در جایگاه و اندازههای بارزانی ندارند که به جای وی بنشیند" را رد میکند و میگوید: ما در اقلیم کردستان برای پست ریاست کمبود رجال کارآمد نداریم؛ آقای بارزانی از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است، چه رئیس باشد و چه نباشد مورد احترام است و کسی منکر این نیست. ما نمونه این موضوع را در مورد آقای طالبانی نیز داشتیم که اکنون با وجود مریضی و اینکه سمتی رسمی ندارد هنوز بسیاری از مسئولان داخلی و خارجی به خانه وی رفتوآمد میکنند.
مساله بودن بارزانی یا نبودن ایشان نیست حرف بر سر تعریف و تدوین سازوکارهای حاکم بر انتخاب ریاست اقلیم و صلاحیتهای آن است، اکنون حرف روی این است که سیستم ریاستی باشد یا پارلمانی، این مسایل باید حل شود. حزب دموکرات اصرار دارد که بارزانی در مقام خود ابقا شود. درست است، وی گزینهای قوی برای ریاست اقلیم است اما قانون دیگر این اجازه را نمیدهد. در ایران نیز شاهد چنین اتفاقی بودهایم؛ زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی دو دوره ریاستجمهوری خود را به پایان رساند خیلیها به دنبال این بودند که ریاست وی تمدید شود اما رهبر انقلاب اسلامی ایران دستور داد که باید قانون رعایت شود و نمیشود برای یک نفر قانون اساسی را عوض کرد و همه پذیرفتند.
برخی میگویند بارزانی در واقع به دنبال آن است که پس از پایان دوره ریاستاش بر اقلیم کردستان، بر کرسی ریاست جمهوری عراق تکیه کند و این پست را که اکنون در اختیار حزب رقیب یعنی اتحادیه میهنی است، در دست گرفته و پست ریاست اقلیم را در مقابل به آنها بدهد. ناظم دباغ در این باره به خبرنگار ایسنا گفت: اگر آقای بارزانی روزی بخواهد رئیسجمهور عراق باشد فکر نمیکنم هیچ یک از احزاب کُرد با ریاستجمهوری وی مخالفت کنند اما این مساله تاکنون مطرح نشده است. من از دیدگاه خود میگویم امکان ندارد از من بپرسند که آیا موافقم بارزانی رئیسجمهور عراق شود و من بگویم نه.
اقدامات نخستوزیر عراق، کودتا یا اصلاحات
همزمان با بالا گرفتن موج تظاهرات عراقیها در اعتراض به فساد و کمبود خدمات اساسی در استانهای مختلف به ویژه بغداد، حیدر العبادی، نخست وزیر این کشور روز یکشنبه (18 مرداد) دست به تغییراتی بیسابقه در نظام سیاسی عراق زد و ساختار توافقی حاکم بر این کشور را که با رایزنی جریانهای سیاسی در طول سالهای پس از سقوط نظام صدام شکل گرفته بود، برهم زد. این اقدام اصلاحی در گام اول با استقبال همه جریانهای سیاسی و مذهبی عراق مواجه شد اما دباغ معتقد است که العبادی در ادامه در اجرایی کردن برنامه خود به مشکلات بزرگی بر میخورد.
وی میگوید: العبادی گامهای مهمی برداشته که البته چگونگی اجرای آن مهم است. این اقدام جای قدردانی دارد اما مشکل این است که تغییر در ساختار سیاسی عراق بدون توافق میان همه گروهها و به شکل یکجانبه قابل اجرا نیست. سوال اینجاست که این اقدام ایشان آیا به یک اصلاحات مفید برای عراق تبدیل میشود یا یک اقدام حزبی و رقابت سیاسی خواهد شد. احساس میکنم العبادی در اجرای این طرح با مشکلات زیادی مواجه شود. ساختار سیاسی عراق یک ساختار توافقی میان جریانهای سیاسی اصلی یعنی کرد، عرب شیعه و عرب سنی است که هرگونه تغییر در آن باید با توافق باشد. همین امر باعث شده برخی اقدام العبادی را کودتا بنامند و باید منتظر ماند که طرح وی واقعا به اصلاحات میانجامد یا یک کودتا. العبادی وقتی یک وزیر یا وزارتخانه را حذف میکند باید نسبتهای انتخاباتی که براساس تعداد نمایندگان گروههای سیاسی در پارلمان است، رعایت کند یعنی در جایی دیگر باید امتیازاتی به آن گروه سیاسی بدهد، همین است که ما میگوییم پروژه اصلاحات باید با مشارکت همه باشد. اگر این اقدام به شکل فردی انجام شود و همه گروههای سیاسی بر سر آن به توافق نرسند نتیجهای به مراتب بدتر از یک کودتا در شرایط سیاسی عراق به دنبال خواهد داشت. ما امیدواریم که این طرح به شکل صحیح اجرا شود تا در خدمت منافع ملی عراق باشد.
حمله ترکیه به پ.ک.ک و نقش اقلیم در آرام کردن اوضاع
اقلیم کردستان عراق اکنون با چالش دیگری نیز رو به روست و آن آغاز موج جدیدی از حملات ارتش ترکیه به شاخه نظامی حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) است. این حملات که بیشتر در مناطق کوهستانی تحت کنترل اقلیم انجام میشود تاکنون جان دهها شهروند غیر نظامی اقلیم را گرفته و دولت اربیل را در وضعیت دشواری قرار داده است. اقلیم کردستان از یک سو امکان بیرون راندن شبه نظامیان پ.ک.ک را از مناطق تحت کنترل خود ندارد و از دیگر سو نمیتواند دست بسته کشته شدن شهروندان خود در حملات ارتش ترکیه را نظارهگر باشد. ناظم دباغ میگوید که تلاشهای علنی و تماسهای پشت پرده زیادی از سوی مسئولان اقلیم در جریان است تا موج جدید خشونتها میان آنکارا و پ.ک.ک فروکش کند و امیدوار است این تلاشها به زودی به نتیجه برسد.
نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران به پیشینه این اختلافات و تلاشهای مقامات کُرد برای حل آن در گذشته باز میگردد و میگوید: ترکیه تاکنون بیش از 25 دوره به پ.ک.ک حمله کرده است. تلاشهای مسئولان اقلیم کردستان برای حل اختلافات بین ترکیه و کردها در زمان تورگوت اوزال، (هشتمین رئیسجمهور ترکیه 1989- 1993) باز میگردد که با میانجیگری جلال طالبانی و مسعود بارزانی آغاز شد و در آن زمان به پیشرفتهای خوبی دست یافت. این تلاشها در زمان اردوغان بیشتر مورد توجه قرار گرفت؛ شرایط خوب پیش رفت اما نبود نیت صادقانه از سوی دو طرف در پشت این موضوع باعث شد که با یک بهانه کوچک تمام پروسه را خراب کند، انفجار سوروچ رخ داد و بعد از آن پ.ک.ک مسوولیت قتل دو نظامی ترک را بر عهده گرفت و همه چیز به خاطر این دو اتفاق به هم ریخت. آنکارا نباید با دستآویز قرار دادن این موضوع 150 روستای اقلیم کردستان و پایگاههای پ.ک.ک را بمباران میکرد. اقلیم با وجود خسارتهایی که دیده از دو طرف خواسته به پای میز مذاکرات بازگردند. ما معتقدیم بهترین راه مذاکره است و ترکیه و کردها باید به میز مذاکره بازگردند. اقلیم دست بسته نه ایستاده است و تلاشهای پشت پردهای برای بازگرداندن دو طرف انجام میدهد و باید مذاکرات از سر گرفته شود وگرنه اشتباه بزرگی رخ خواهد داد.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: آرش محمدیان
انتهای پیام