"صهیونیسم داعشی" شاید بهترین واژه برای بیان جنایت اخیر شهرکنشینان اسرائیلی باشد که با سوزاندن یک کودک شیرخواره، نشان دادند که هیچ تفاوتی با داعش در عراق و سوریه ندارند گرچه اگر بیشتر دقت کنیم ریشههای همین داعش را نیز باید در مکتب صهیونیسم دنبال کنیم.
صهیونیستها خود را قربانی هولوکاست و آدمسوزی میدانند که در آن هم حرف و حدیث بسیار هست و حتی اگر صحت داشته باشد آنها اکنون خود پا را از نازیها فراتر گذاشتهاند و کودکان فلسطینی را زنده زنده در آتش میسوزانند؛ کاری که نه هیتلر، نه البغدادی و نه هیچ جنایتکار دیگری در طول تاریخ قساوت انجام آن را نداشته است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، جنایت سوزاندن علی دوابشه، کودک 18 ماهه فلسطینی که همزمان با اولین سالگرد سوزاندن محمد ابوخضیر، نوجوان اهل بیتالمقدس در اوایل ماه ژوئیه سال گذشته انجام شد، تنها نتیجه فرهنگ و تفکرات داعشی است که جنبش نژادپرستانه صهیونیسم از همان بدو تاسیس آن را در درون خود پرورانده و طی این سالها این تفکرات در میان شهرکنشینان رشد و نمو پیدا کرد و با راه یافتن به جمع سلفیهای تندرو به دست ابوبکر بغدادی و یارانش گسترش داده شد.
در واقع این سبک وحشیگری را مهندسان مکتب صهیونیسم با دستمایه قرار دادن حوادث مبهم جنگ جهانی دوم و داستانهای ساختگی از آدم سوزیهای هیتلر بنا نهادند و به نهادینه کردن آن در متون دینی و آیینی خود پرداختند تا امروز شاهد آن باشیم که شهرکنشینان افراطی آن را به عنوان یک شیوه معمول برای مجازات فلسطینیان به کار میگیرند و با سوزاندن کودکان تصور میکنند به خدایشان نزدیکتر شدهاند!
در این بین شهرکسازیها در اراضی فلسطینی کرانه باختری که در دوران نتانیاهو رشد چشمگیری داشته، تاثیر بسیاری بر این روند مهار نشدنی گذاشته است و شهرکنشینان که امروزه تعداد آنها به شدت رو به افزایش نهاده خود به ارتشی افراطی، افسار گسیخته و سرشار از کینه و نفرت تبدیل شدهاند که مقابله با آنان حتی برای رهبران رژیم صهیونیستی نیز ممکن نیست و به نظر میرسد اکنون تنها مقاومت است که میتواند این وحشیگری را مهار کند.
باید گفت داعش امروز با «داعش صهیونیستی» تفاوت چندانی ندارد و هر دو کاملا ساخته مکتب صهیونیسم هستند و حتی در کوچکترین مسائل و جزئیات با یکدیگر مشترکاتی دارند که از جمله آنها میتوان به زنده سوزاندن انسانها، سربریدنها و اعدامها، کشتارهای دسته جمعی و فردی و عملیات پاکسازی نژادی، نابود کردن تمدنهای بشری، جنایات جنگی و جنایات در حق بشریت اشاره کرد.
جنایت سوزاندن طفل فلسطینی که وجدانهای بیدار جهان را به درد آورد، از تازهترین جنایات و کشتارهای گروههای موسوم به داعش صهیونیستی است و تنها تفاوتش در آن است که این بار هدف حمله کودکی 18 ماه بود که همراه با خانواده خود در خواب مورد هجوم قرار گرفت اما نتوانست از چنگال تروریسم دولتی راستگرایان افراطی اسرائیل جان خود را نجات دهد.
سرعت بالای محکومیتهای فریبکارانه رژیم صهیونیستی که از راس هرم این نظام جنایتکار (نتانیاهو، بنت و لیبرمن) آغاز شد، نتوانست کاری پیش ببرد و نشان داد که جنایت جمعی از سوی اراذل و اوباش شهرکنشین به نهایت خود رسیده و کنترل این ماشین ترور و جنایت دیگر برای تلآویو هم ممکن نیست. اما در واقع رهبران رژیم صهیونیستی از این اقدامهای وحشیانه چندان هم ناراضی نیستند و تنها از ترس خشم فلسطینیان و برای جلوگیری از واکنش گسترده جهان، تلاش میکنند با کلماتی توخالی بر این جنایت پرده بیفکنند.
تشکیلات خودگردان فلسطین هم اگر میخواهد شکایت جدید خود را به دادگاه کیفری بینالمللی ببرد و به لیست بلند جنایات این رژیم بیفزاید، پس بهتر است مستقیما گامهای جدی در این مسیر بردارد و ابتدا به همکاریهای امنیتی با اشغالگران پایان دهد و سپس دست مقاومت را باز گذاشته و از پیگرد اعضای مقاومت دست بردارد و نیز مساله سازش را کنار بگذارد و به مذاکرات خود پایان دهد. مذاکراتی که تاکنون نتیجهای به جز افزایش شهرکسازیها، یهودیسازی قدس، مصادره اراضی فلسطینیان، افسارگسیختگی اشغالگران و شهرکنشینها و در نهایت افزایش جنایات در حق فلسطینیان نداشته است.
اگر تشکیلات خودگردان برای مقابله با اشغالگران جدی هستند باید به دنبال پایان بخشیدن به تقسیم داخلی قدرت و تحکیم وحدت ملی باشند، وحدتی مستحکم و قوی که بتواند پایه برنامههای مبارزاتی ملی باشد.
مقاومت نیز در برابر خود راهی جز برخورد جدیتر با حملات صهیونیستها ندارد. این گروهها باید با تشکیل کمیتههای مردمی و در صورت امکان تجهیز آنان به سلاح با مدیریت واحد به دفاع از مردم در برابر جنایات اشغالگران و شهرکنشینها بپردازند و پیش از انفجار احتمالی خشم ملت فلسطین به این جنایات پاسخ مناسب بدهند.
انتهای پیام