پاسخ عزتالله ضرغامی به پرسشی درباره نگاه صداوسیما به جناحهای سیاسی کشور، در دوره ریاست وی، با بازتاب گستردهای مواجه شد و روزنامههای امروز کشور تحلیلها و اظهارنظرهای مختلفی درباره آن منتشر کردند.
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق در مطلبی آورده است: «ضرغامی» به رفتار جناحی رسانه ملی اعتراف کرد. آنچه تاکنون منتقدان میگفتند و مدیران رسانه ملی کتمان میکردند، حالا بر زبان مدیرعامل سابق صداوسیما جاری شده است.
او در پاسخ به این سوال که از اصلیترین انتقادات به ریاست شما در سازمان صداوسیما نادیده گرفتن یک جناح سیاسی در برنامههای رسانه ملی است، به ایلنا گفت: «آن مسأله در چارچوب اهداف صداوسیما بود.»
این در حالی است که او در یکی از آخرین اظهارنظرهای دوران ریاستش بر صداوسیما گفته بود: «رسانه ملی با حفظ استقلال که یکی از مهمترین دستاوردهای 10 ساله صداوسیماست و عدم تأثیرپذیری از جریانهای سیاسی، نقش مهمی در همگرایی آحاد جامعه در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشته است.»
بسیاری معتقدند روندی که صداوسیما در دوران مدیریت ضرغامی طی کرد، آن را بیش از پیش از یک رسانه ملی به یک رسانه جناحی بدل کرد. عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات مثال جالبی درباره رویکرد جناحی صداوسیما به دولت اصلاحات دارد که زیاد بر زبان میآورد: «یک روز آقای دکتر عارف برای افتتاح کارخانه توربینسازی نیروگاهی رفتند. این اتفاق جزو کارهای بزرگی بود که در دولت اصلاحات افتاد و توربینسازی در ایران، بومی شد. ما در حال حاضر جزو 10 کشوری هستیم که توربینهای نیروگاهی میسازیم. همان روز آقای احمدینژاد پل هوایی میدان هفتتیر را افتتاح کردند. هزینه این پل حدوداً 400 میلیون به نرخ آن روز بود. در توربینهای نیروگاه حدود 200 میلیارد به نرخ آن روز هزینه شده بود. صداوسیما چه رویکردی نسبت به این دو خبر داشت؟ در همان روز در هفت برنامه، خبر افتتاح پل به عنوان دومین خبر پخش شد، در حالیکه در آن شب دهمین خبر در ساعت 12 شب، خبر افتتاح توربینسازی بود. شما این پیامرسانی را چگونه میبینید؟»
از این نمونهها در آن سالها کم نبودند. پس از روی کار آمدن دولت نهم قیاس میان برخورد دوگانه رسانه عمومی با دولت اصلاحات و دولت وقت بسیار سادهتر شد. رسانه ملی در فقدان رسانههای فراگیر و نبود تریبون برای گفتوگوی گرایشهای فکری غیراصولگرا با مردم، به وارونهنمایی اقدامات دولت احمدینژاد در جهت بینقصجلوهدادن آن میپرداخت.
اوج عملکرد جناحی صداوسیما را میتوان در مناظرات انتخاباتی سال 88 دید. بسیاری معتقدند مدیریت مناظرات و ندادن فضا و امکان پاسخگویی به آنهایی که نامشان در مناظرات آمده بود، اوج رفتارهای جناحی این رسانه بود. رویکرد صداوسیما به اصلاحطلبان نادیدهانگاشتن این جریان و چهرههای اصلی آن بود، اما برای احمدینژاد و دولتش هم این در، روی یک پاشنه نچرخید و دوران ماه عسل آنها هم بالاخره به سرآمد. هرچه زاویه دولت دهم از اصولگرایان بیشتر میشد نگاه رسانه ملی به دولت، همتراز با آن تغییر میکرد. دولت پیشین که ابتدا بهشدت مورد حمایت رسانه جناح اصولگرا بود هم رفت و دولت اعتدال و امید آمد. رسانه ملی اما انگار میل چندانی به «روحانی» هم نداشت که بارها از سوی این دولت از همان ابتدا مورد انتقاد قرار گرفت.
«علی یونسی» دستیار ویژه حسن روحانی گفته است: «متأسفانه صداوسیما در جایگاه رسانه اپوزیسیون نسبت به دولت عمل میکند؛ این در حالی است که جایگاه رسانه ملی، جایگاه یک رسانه اپوزیسیون نیست». «حسامالدین آشنا» مشاور فرهنگی روحانی هم مدعی شد شورای نظارت بر صداوسیما توان نظارت بر این سازمان را ندارد. «ترکان» مشاور ارشد رئیسجمهور هم گفته بود: «برخی از برنامهسازان صداوسیما هنوز در دوره انتخابات و رقابتهای انتخاباتی قرار دارند.»
انتقادات اما به تیم دولت محدود نیست. «حسن روحانی» 30 مرداد در سفر به اردبیل گفته بود: «مردم تنها گوششان به رادیو و تلویزیون نیست و چشم آنها خیلی وسیعتر میبیند و خیلیخوب قضاوت میکنند.» تیزترین انتقادش را اما هفتم دی در مراسم تجلیل از تولیدکنندگان برتر بخش کشاورزی بر زبان راند: «رسانهها در زمینه انعکاس خدمات دولت به ما کمک نمیکنند و صداوسیما در انتقاد، صددرصد از این فرصت علیه دولت استفاده میکند. شاید این مشکل در دوربینها و فرستندههای صداوسیما وجود دارد.»
نقدها فقط به دولت محدود نماند و صدای «هاشمی رفسنجانی» را هم در دانشگاه تهران درآورد: «این روزها چقدر از صداوسیما علایم تفرقه پخش میشود و چیزهایی را به خورد مردم میدهیم که نبوده و این تفرقهها خدمت به کشور و انقلاب نیست.»
رودستی که ضرغامی از دولت قبل خورد
«عبدالله ناصری» مدیرعامل خبرگزاری ایرنا در دولت اصلاحات ابتدا باور نمیکند که «ضرغامی» چنین حرفی زدهباشد، تا اینکه خودش به سراغ خبر میرود و بعد از مشاهده آن با تعجب از این اعتراف به «شرق» میگوید: «اگر چنین چیزی در اهداف صداوسیما بوده که جریان اصلاحطلبی سهمی از این رسانه نداشته باشد اتفاق بسیار ناگواری رخ داده است. مثل یک قانون نانوشته که به آن عمل شده درحالی که آییننامهها و قوانین این رسانه چیز دیگری میگویند.»
او در ادامه خاطره جالبی از دیدارش با «ضرغامی» برای ما نقل میکند: «سال 86 در آستانه انتخابات مجلس هشتم، انتقاد به نوع عملکرد صداوسیما زیاد شده بود. نقدها به گوش ضرغامی رسیده بود و پیرو آن ما را به جلسهای دعوت کرد. من به عنوان سخنگوی ستاد اصلاحطلبان، آقای بیطرف رئیس برنامهریزی ستاد و آقای مرعشی رئیس ستاد تهران، سه شخصیت حقوقیای بودیم که در این جلسه شرکت کردیم. جلسه سه - چهار ساعت طول کشید. ناهار هم خدمت آقای ضرغامی بودیم. ما از این گلایه کردیم که چرا صداوسیما نهتنها به جریان اصلاحطلب فضا نمیدهد، بلکه حرکتهای تخریبی خود را شدت داده است. او هم بر این باور بود که از سوی هر دو جناح تحت فشار است، درحالیکه جهتگیری اصولگرایی او کاملاً محرز بود. حرف ما این بود که اصلاً حوزه خبر و سیاسی صداوسیما دست شما نیست و از بیرون اداره میشود که به او برخورد. خاطرم هست این جلسه دقیقاً روزی بود که 24 ساعت قبلش، لاریجانی از سوی احمدینژاد از دبیری شورای عالی امنیت ملی عزل و جلیلی به جایش منصوب شده بود. ضرغامی به ما میگفت دولت به من فشار آورده که خبر برکناری لاریجانی را اعلام کنیم، من 24 ساعت است مماشات میکنم و میخواهم در شرایط عادی خبر را در قالب یک بیان شبهاستعفا اعلام کنم. ما به ضرغامی اعلام کردیم این خبر را 10 صبح رادیو به صورت زنده از قول الهام، سخنگوی دولت پخش کرد. ضرغامی ناگهان نیمخیز از جایش بلند شد؛ باور نمیکرد. اتاق را ترک کرد و بعد از یک ربع با چهرهای گرفته بازگشت. این یک نمونه از عدم تسلط او بر حوزه خبر و سیاسی بود. من درباره اینکه چرا ضرغامی چنین صحبتی کرده است احتمال میدهم او حس میکند صداوسیما از نظر جریان سیاسی به سمت بیطرفی میرود و توصیههایی هم شده که دو جناح حتیالمقدور در صداوسیما دیده شود برای همین او دارد بابت عملکرد 10 ساله خود سلب مسئولیت میکند و میخواهد بگوید من بر اساس نگرش جناحی رفتار نکردم.»
«محمد هاشمی»، رئیس سابق صداوسیما هم درباره این اعتراف منحصربهفرد میگوید: «چون در زمان ایشان صداوسیما بهشدت متهم به رویکرد جناحی بود، من احتمال میدهم او میخواهد به نوعی از خودش دفاع کند و بگوید که من فقط مجری بودم، درحالیکه در زمان من اهداف صداوسیما مبتنی بر قانون اساسی و رهنمودهای امام راحل تعیین میشد. امام(ره) یک جمله در مورد صداوسیما داشتند، میفرمودند صداوسیما متعلق به عموم است، سهامی نیست. بنابراین اینکه حالا بیاییم بگوییم در اهداف صداوسیما این نگاه جناحی پیشبینی شده، درست نیست چون من نه چنین برداشتی از قانون اساسی دارم و نه از فرمایشات امام(ره)، بلکه درست برعکس آن را دیدم. حالا اگر ایشان چنین برداشتی داشته باید از خودشان سوال کرد چرا چنین چیزی را الان مطرح کرده است و قبلاً سکوت میکرد؟»
به گزارش ایسنا، روز گذشته (سهشنبه) ایلنا با انتشار گفتوگویی از ضرغامی، نوشت: رئیس سابق سازمان صداوسیما نادیده گرفتن یک جناح سیاسی در برنامههای رسانه ملی را بر اساس اهداف این سازمان عنوان کرد.
عزتالله ضرغامی در پاسخ به این پرسش که "آیا جنابعالی با آقای احمدینژاد در دفتر ولنجک دیدار میکنید؟" اظهار کرد: معمولاً تلاش میکنم با همه افراد، شخصیتها و گروههای درون نظام ارتباط خود را حفظ کرده و سلام و علیک با آنها برقرار است.
رئیس سابق سازمان صداوسیما در پاسخ به این پرسش که "برخی نزدیکان احمدینژاد برای انتخابات سال آینده مجلس فعالیت و جلساتی را برگزار میکنند٬ آیا در این ارتباط با رئیسجمهور سابق دیداری داشتهاید٬؟" گفت: این مسأله به من مربوط نیست. من با همه نیروها و شخصیتهای درون نظام با عشق، علاقه و اعتقاد ارتباط دارم و اگر ضرغامی یک ویژگی داشته باشد آن هم این است که خیلی میان افراد خطکش نمیگذارد.
وی در پاسخ به سوال دیگری٬ مبنی بر اینکه "این ویژگی را در حالی بیان میکنید که از اصلیترین انتقادات به ریاست شما در سازمان صداوسیما نادیده گرفتن یک جناح سیاسی در برنامههای رسانه ملی است"، گفت: آن مسأله در چارچوب اهداف صداوسیما بود.
دیدگاه دو مجری تلویزیون
در همین رابطه، روزنامه اعتماد در شماره امروز خود، با حسن عابدینی - مجری صدا و سیما در مصاحبه با کاندیداهای ریاست جمهوری - گفتوگو کرده که متن آن بدین شرح است:
در طول مدتی که در سازمان صدا و سیما فعالیت داشتهاید، نگاه سیاسی و جناحی این سازمان را چگونه دیدید؟
من در این موضوع صاحب صلاحیت نیستم، چراکه همیشه در حوزه بینالملل فعالیت میکردم و همین حالا اسم نمایندگان مجلس لبنان را بهتر از نمایندگان مجلس ایران بلد هستم. در نتیجه اطلاعاتم در خصوص شرایط سیاسی داخلی کافی نیست.
پس چگونه به عنوان مجری صدا و سیما برای مصاحبه با نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در برنامه گفتوگوی ویژه خبری انتخاب شدید؟
به هر حال این انتخاب مدیران سازمان بود و بنده هم قبول کردم.
آیا در مصاحبه با نامزدها دستورالعمل یا توصیهای برای به چالش کشیدن نامزدهای خاص به دلیل تفاوت نگاه سیاسی آنها داشتید؟
در مصاحبه با نامزدهای انتخاباتی هیچ دستورالعملی مبنی بر اینکه با یک نامزد خاص چگونه چالش کنم، وجود نداشت.
آیا عقبه سیاسی نامزدها و نزدیکی آنها به یک جریان خاص در طرح سوالات تأثیرگذار بود؟
خیر.
به گزارش ایسنا، همچنین سیدجواد یحیوی که روزنامه اعتماد از او به عنوان مجری اصلاحطلب صداوسیما یاد کرده است، درباره اظهارات اخیر ضرغامی و نگاه این سازمان به جریانهای سیاسی معتقد است نه تنها اصلاحطلبان نادیده گرفته شدند، بلکه تخریب آنان نیز انجام میشد.
تجربه ای از خط قرمزهای جناحی و سیاسی در صدا و سیما داشتهاید؟
رسانهای مانند صدا و سیما ابعاد مختلفی دارد. به هر حال سازمان صدا و سیما یک نهاد حاکمیتی است اما بر اساس صلاحدیدها وارد موضوعات ملی می شود و اینکه آیا آینه تمامنمای ملت ایران است یا نه، این محل مناقشه است. اگر دولت را منتخب مردم میدانیم و میگوییم تلویزیون دولتی است، دولت با انتخاب مردم به یک گرایش سیاسی نزدیکتر است یا دورتر اما تلویزیون ما معمولاً همراه دولتی که منتخب مردم است، نبوده است. مردم به هر دلیلی به انتخابهایی میرسند اما صدا و سیما با دولت کمتر همراه بوده و جایی که دولت به نوعی با برخی نهادها زاویه پیدا کردند صدا و سیما طرف حاکمیت را گرفت. مثلاً در دورهای آقای لاریجانی به خاطر رفتار جانبدارانه صدا و سیما اجازه نداشت در جلسات دولت حضور یابد، اما در دورهای دیگر صدا و سیما از احمدینژاد چنان حمایت کرد که بینظیر بود. در دورهای دیگر که احساس شد لازم است ترمز احمدینژاد کشیده شود، تلویزیون به یک باره منتقد درجه یک دولت میشود. تلویزیون ما در تجربههای سیاسی به مردم نزدیک نمیشود اما آنجایی که قرار است مردم موافق باشند، تلویزیون این موافقت را ابراز و اعلام میکند. ما ابعاد مختلف امنیتی و سیاسی را متوجه میشویم اما همه موضوعات در این چارچوبها خط قرمز نیست.
شنیدید که آقای ضرغامی در خصوص نگاه رسانه ملی به جریان های سیاسی اظهاراتی مطرح کردند؟
بله. این جمله اخیر آقای ضرغامی یعنی همین که سازمان اهداف و سیاستهایی دارد که آن را تعقیب میکند. اما من فکر میکنم اهداف یک رسانه ملی کمی باید مبتنی بر قرینههای اجتماعی باشد. در فضای ایزوله و بی توجه به درخواست های جامعه سیاستگذاری کردن معنای خوبی ندارد. اشکال آنجایی است که ماهیت رسانه را هم فراموش میکنیم. اگر قرار است از یک مبدا به یک مقصد برسیم باید ببینیم صدای تلویزیون ما به چه کسانی میرسد و نفوذش چقدر است. نمیتوانیم با تعدد شبکههای فارسی و خارجی خودمان را فریب بدهیم و بگوییم بینالمللی هستیم. طرز تفکر ما باید در دنیا نفوذ کند. در طول سالهای گذشته بخشی از جامعه که نگاهشان با صدا و سیما فرق داشت نادیده گرفته شد. 20 میلیون نفر در دو نوبت سالهای 76 و 80 به یک فرد و نگاه رای دادند ولی او را در صدا و سیما بایکوت کردند. این نگاه نماینده 20 میلیون ایرانی بود که بایکوت شد و مورد هجوم قرار گرفت. وقتی به این نگاه توجه نمیکنیم در رسانه فاجعه اتفاق میافتد و تبدیل به یک کلوپ سیاسی برای یک نگاه خاص میشود و آن 20 میلیون نفر سراغ شبکههای دیگر میروند.
و آن شبکهها هم آفتهای خاص خود را دارد.
معلوم است که آنها هم در محتوایشان پیامهای ضدایرانی، اخلاقی، امنیت ملی و... دیده میشود و به صورت کامل منطبق با آمال مردم ما نیست. سریال کلمبیایی تجربه و آمال ما نیست اما چرا در کشور ما طرفدار پیدا میکند؟ به دلیل همان نادیده گرفتن مخاطب است. ما یا باید آن جمعیت قابل توجه اصلاحطلب را فراموش کنیم و نادیده بگیریم یا باید به آن توجه کنیم. نتیجه نادیده گرفتن: فاصله مردم و رسانه ملی است.
تجربه شخصی شما از حاکمیت این نگاه در صدا و سیما چه بود؟
من از سال 74 با سازمان همکاری کردم که از این 19 سال فقط هشت سال روی آنتن بودهام. این به این معنی است که بیش از آنکه کار کنم ممنوعالکار بودهام. من یک خط پرونده اخلاقی، مالی، اجتماعی یا امنیتی داشتهام؟ مشکل اینجا بود که نگاه من با نگاه حاکم در تلویزیون متفاوت بود. وقتی نگاه متفاوت باشد مسیر هم متفاوت میشود. وقتی به ورود برخی به عنوان مدیران شبکههای صدا و سیما اعتراض کردم، اخراج شدم. اما دردی از تلویزیون دوا شد؟ برادر شهید من با لباس فرم سپاه دفن شد؛ پس ما با این نهاد مشکلی نداریم و چنین برچسبهایی به ما نمیچسبد. من قرار نیست از ایران بروم. من دنبال رؤیای ایرانیام هستم نه رؤیای انگلیسی؛ منتها بلافاصله انگ سیاسی و اجنبی به ما میزنند.
انتهای پیام