دکتر "فایز الصایغ"، نماینده و رییس کمیته رسانهها و مطبوعات پارلمان سوریه است. وی یکی از شخصیتهای نزدیک به رهبری سوریه است و سالها در عرصههای سیاسی و رسانهای سوریه حضوری فعال و پررنگ داشته است. خبرنگار اعزامی خبرگزای دانشجویان ایران (ایسنا) به سوریه با وی در باره تحولات سوریه به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید.
دکتر فایز الصایغ، نماینده پارلمان سوریه در خصوص چگونگی برگزاری کنفرانس مسکو گفت: شاید بتوانیم بگوییم طرح روسیه براساس همان گفتگوی ملی سوری – سوری بود که در تهران برپا شده بود، نشست تهران به بیانیهای ختم شد که بین مخالفان و هواداران نظام به امضاء رسید و به بیانیه تهران شهرت یافت، در امتداد کنفرانس تهران کمیتهای برای پیگیری گفتگوها بین طرفهای ملی سوریه از بین مخالفان و حامیان حکومت به وجود آمد که این کمیته جلسات متعددی را بین همه طرفها برگزار کرد، این کمیته بیانیههای بسیاری را صادر کرد که مبتنی بر همان بیانیه تهران بود، طرفهای مسئول در این کمیته که از میان حامیان و مخالفان ملی سوریه بودند، در حقیقت همان مجموعهای بودند که در مسکو گرد هم آمدند و سپس طرح برگزاری کنفرانس در مسکو را طرح کردند، اما در آن وقت چه بسا مجموعهای فراگیر نبودند اما انتظار میرود در کنفرانس مسکو طرفهای بیشتری حضور یابند که به نشستی فراگیر تبدیل شود؛ گرچه شاید همین کنفرانس هم فراگیری و نتایج مورد نظر را کسب نکند اما میتواند به الگویی برای گفتگوهای ملی سوری – سوری تبدیل شود که علی القاعده پس از مسکو باید در دمشق برگزار و پیگیری شود.
وی در باره عوامل برگزاری کنفرانس مسکو افزود: این کنفرانس به سلسلهای از تحولات منطقهای مرتبط است، از جمله آنها طرح مصر برای گفتگو و رایزنی با "هیئت ملی هماهنگی"(هیئة التنسیق الوطنیة) میباشد گرچه طرح محدودی به نظر میرسد و دیگری جلساتی بود که با هدف برگزاری کنفرانس مسکو از سوی مقامات روسی در این کشور با طرف های مختلف انجام دادند، از جمله امور مرتبط دیگر میتوان از تحولات نظامی یاد کرد که در میدان نبردهای نظامی شکل گرفت، به خصوص پیروزیهایی که ارتش سوریه در نقاط مختلف سوریه کسب کرده است.
دکتر فایز الصایغ درخصوص ماهیت و قدرت شرکت کنندگان در کنفرانس مسکو و توانایی آنها در خصوص اداره تحولات نظامی در سوریه گفت: در هر حال گفتگوی سوری – سوری و برپایی آن بسیار مهم است اما سوال اساسی این است کسانی که به عنوان نماینده مخالفان در کنفرانس مسکو حاضر می شوند چه کسانی هستند و آیا واقعا نمانیدگان همانهایی هستند که در دل تحولات نظامی سوریه هستند، آیا آنها به راستی توانایی مبارزه با تروریسم و جلوگیری از گسترش آن را دارند؟ فرض بگیریم که دولت سوریه به عنوان مسئول اجرای برنامههای نظامی در قالب ارتش سوریه امروز تصمیم میگیرد که به جنگ خاتمه داده و آتش بس اجرا کند، آیا نمایندگانی که در کنفرانس مسکو حاضر میشوند میتوانند به اقدام مشابه دست بزنند و دستور آتش بس را به مجموعههای مسلح ضد نظام در داخل صادر کنند و آیا دستورات آنها اطاعت میشود و آتش بس میشود؟ چه کسی است که می تواند جلوی عملیات نظامی این مجموعهها را بگیرد؟ آیا یک طرف منطقهای است، آیا یک طرف بینالمللی است؟ چه طرفی است که دستور میدهد تا جنگ از سوی مجموعههای مسلح در سوریه متوقف شود؟ آیا این طرف سوری است یا طرفی است خارجی؟ بالاخره چه کسی قادر است مثل حکومت سوریه دستور آتش بس بدهد تا این مجموعههای مسلح از شلیک آتش خودداری کنند؟ به خصوص آن که امروز همه دنیا میداند که حامیان تروریسم و کسانی که تروریستها را از نظر آموزش، سلاح و پول حمایت میکنند، امروز آنها جزیی از ائتلاف بینالمللی ضد داعش هستند، سوال این است که چگونه ممکن است حامیان مجموعههای تروریستی از عناصر اصلی ائتلاف بینالمللی ضد داعش باشند! در واقع ما میگوییم نمایندگانی که در کنفرانس حاضر میشوند و اکنون در خارج از سوریه به سر میبرند آیا توانایی توقف تروریسم در سوریه را دارند؟
فایز الصایغ افزود: کسانی که میتوانند تروریسم را در سوریه متوقف کنند نه معاذ الخطیب است و نه احمد الجربا و نه برهان غلیون و نه هیثم المناع و نه مخالفان داخلی هستند، زیرا این تروریسم یک تروریسم بینالمللی است که از سوی فرانسه، انگلیس و آمریکا حمایت میشود، کسانی که در کنفرانسهای بینالمللی نام خود را دوستان سوریه گذاشتهاند و در منطقه دولتهایی مثل سعودی، قطر، ترکیه و اردن هستند، از همین رو توقف تروریسم نیاز به یک تصمیم بینالمللی الزامی از سوی شورای امنیت تحت بند هفتم دارد تا کشورهایی مثل قطر و سعودی و ترکیه و اردن را که نقشهای دوگانه بازی میکنند از حمایت تروریسم بازدارند، این کشورهایی که اقدام به آموزش تروریستها و اعزام آنها به سوریه میکنند، مخالفان سیاسی سوریه که در مسکو گرد هم میآیند باید این وضعیت را درک کنند و بفهمند و به شکل علنی آن را محکوم کنند اما شواهد نشان میدهد آنها درصدد موج سواری روی این واقعیتها هستند تا دستاوردهای سیاسی کسب کنند.
از فایز الصایغ، نماینده پارلمان سوریه سوال کردیم که پوتین در آخرین اظهارات رسمیاش از توطئه مشترک آمریکا و سعودی برای سقوط قیمتهای نفت با هدف ضربه زدن به روسیه یاد کرد، آیا در چنین شرایطی که بحران در روابط ریاض و مسکو وجود دارد، پادشاهی سعودی اجازه موفقیت کنفرانس گفتگوی سوری – سوری مسکو را خواهد داد؟ وی پاسخ داد: فشارهای سیاسی همیشه وجود دارد و من معتقدم این فشارها هیچگاه به تغییر سیاست دولتها نمیشود، به اعتقاد من طرح سقوط قیمتهای نفت فراتر از موضوعی مثل گفتگوهای مورد نظر در مسکو است، این طرح ضربه زدن مستقیم به ایران و روسیه را هدف گرفته است، ایران سالها است که تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی کمر شکن است اما با این حال قدرتهای داخلی و تواناییهای درونی خودش را به کار انداخته است و هیچ تغییر موضع نداده است و حتی توانسته است برنامه صلح آمیز هستهایش را با موفقیت توسعه دهد، در مورد روسیه هم باید بگویم که روسیه از غنیترین کشورهای جهان در زمینه نفت و گاز است و معتقد نیستم که برنامه سقوط قیمتهای نفت بتواند اقتصاد روسیه را از پای در آورد. روسیه انتخابهای بسیاری دارد تا با این برنامه رویارویی کند، از همین رو به نظر من متضرر اصلی از این برنامه به رغم همه ذخایر مالی و نفتی سعودی، شهروندان سعودی هستند که هیچ توجهی و گرایشی به مواضع دولت سعودی ندارند و از محل ذخایر نفتی و مالی باید خسارت اقتصاد سعودی را پرداخت کنند، اما اگر تصور میکنند که میتوانند اقتصاد ایران را از پای در اورند ایران مدتها است که اقتصاد خود را بر پایه تحریمهای غربی و خروج از آثار آن تنظیم کرده است، روسیه نیز دارای شالکه اقتصادی قوی است که این موضوع نمیتواند آن را به زانو در آورد، اکنون هیچکس نمیداند ذخایر مالی روسیه چقدر است، فقط گاز روسیه میتواند همه بخاریهای اروپایها را گرم یا سرد کند و فعال مایشاء در این باره است، لذا اگر هم سعودی درصدد تضعیف اقدامات دولت روسیه در گفتگوهای مسکو باشد معتقدم با این اقدامات نمیتواند بر تصمیم روسیه تاثیری بگذارد.
وی درخصوص مجموعههای مسلح کنونی در سوریه و ارتباط آنها با گفتگوهای مسکو گفت: از نگاه دولت سوریه هر کس که سلاح به دست گرفته و به خونریزی در کشور اقدام کرده است نه تنها در گفتگو جایی ندراد بلکه باید مورد تعقیب قانونی قرار گیرد، اینها که در قتل مردم سوریه دست داشتهاند جایی در گفتگو ندارند، در کنفرانس سوریه 2 ژنو که برخی از رهبران این گروههای تروریستی در پناه حضور قدرتهای حامی تروریسم حضور داشتند دولت سوریه بنا به شرایط ویژه آن زمان در این کنفرانس شرکت کرد، از جمله این شرایط محاصره سیاسی، تبلیغاتی، رسانهای و حتی محاصره عربی سوریه بود لذا دولت سوریه از آن کنفرانس به عنوان منبر جهانی برای بیان دیدگاههای خود استفاده کرد، در آن زمان گفتوگو با آمریکا و فرانسه و سعودی بود که حامی تروریسم بود و نه با احمد الجربا و یا معاذ الخطیب، اما گفتگوهای مسکو گفتگوهایی مبتنی بر گفتگو با مخالفینی است که به قواعد ملی کشور احترام میگذارند و در چهارچوب مخالفین ملی کشور محسوب میشوند اما گفتگو با مجموعههای تروریستی اصلا در دستور کار نیست، آیا ما باید با تروریستهای اجانبی که از کشورهای دیگر آمده و در سوریه سلاح حمل میکنند گفتگو کنیم؟
دکتر الصایغ درباره نقش ترکیه در تحولات سوریه گفت: ما می دانیم که ایران بارها با ترکیه برای تغییر سیاستهایش در قبال سوریه گفتگو کرده است، حتی روسیه نیز تلاشهای زیادی در این باره انجام داده است و ما از همه این تلاشها قدردانی میکنیم اما معتقدم که با این همه این تلاشها باعث نمیشود تا ترکیه در مواضعش در قبال سوریه تجدید نظر کند، این امر دلایلی دارد؛ اول این که تلاشهای اردوغان برای حمایت از اخوان المسلمین در مصر و تونس و سوریه شکست خورده است زیرا در هر سه کشور سقوط کردهاند، ترکیه تلاش دارد تا محور اخوانی را در منطقه فعال و حفظ کند در حالی که رفتار سیاسی اخوان در مصر یکی از دلایل سقوطش بوده است، این در حالی است که اخوان دارای نقشی بی طرف در برابر اسرائیل است و همین در حقیقت سیاست محمد المرسی در دوران ریاستش در مصر بود، لذا ترکیه موضعش در این باره را نمی خواهد تغییر دهد.
وی در ادامه گفت: نکته دوم این است که ترکیه تا آرنج دستش در خون مردم سوریه فرو رفته است، ترکیه مسئول سرقت کارخانههای شمال سوریه بوده است، ترکیه مسئول بسیج عناصر تروریستی و آموزش و اعزام آنها به سوریه و تیدیل سوریه به میدانی برای نبرد آنها است، از همین رو دولت سوریه هیچ حسابی برای تغییر سیاستهای ترکیه باز نکرده است و انتظار هیچگونه نقش مثبتی را از ترکیه ندارد و اگر ما شاهد برخی مواضع به ظاهر جدید در نزد ترکیه هستیم فقط به دلیل فشار ایران و روسیه است اما عملا چیزی انجام نمیدهد.
وی در مورد این که آیا ترکیه ممکن است حمله مستقیمی به سوریه به منظور حمایت از مجموعههای مسلح ضد نظام داشته باشد، گفت: ترکیه به تنهایی جرات حمله مستقیم به سوریه را ندارد مگر آن که بخواهد زیر پوشش پیمان ناتو این کار را انجام دهد زیرا ترکیه جزیی از ناتو است، دیگر این که فکر نمیکنم رهبران دولت ترکیه دست به ماجراجویی احمقانهای مثل درگیر کردن نیروهای نظامیشان به صورت حمله به سوریه بزنند، ارتش سوریه امکانات نظامیای دارد که در مقابله با تروریسم از آنها استفاده نکرده است و همانطور که میدانید شیوه و امکانات مقابله با یک ارتش متجاوز در مقایسه با یک نیروی تروریستی کاملا متفاوت است، امکانات استراتژیک ارتش سوریه همچنان پابرجا است و مبارزه کنونی با تروریستها همچون جنگهای خیابانی و درون شهری است، علاوه بر این ناتو تاکنون چنین موضوعی را که ترکیه اقدامی نظامی انجام بدهد در برنامه نداشته و البته اگر قرار باشد ناتو اقدامی انجام دهد تلاش میکند از طریق سازمان ملل و شورای امنیت انجام دهد که تصویب چنین چیزی در شورای امنیت محال است و اگر بدون آن حملهای را ترتیب دهد که اصلا محاسبات منطقهای و جهانی دگرگون میشود، لذا من فکر نمیکنم ترکیه جرات چنین اقدامی را داشته باشد.
دکتر فایر الصایغ در باره نقش اردن در تحولات سوریه گفت: اردن شرایط کاملا متفاوتی دارد، شمال این کشور جولانگاه گروههای افراطی اسلامی و مجموعههای وابسته به اخوان المسلمین است که هم آنها به دولت فشار میآورند و هم دولت اردن آنها را تحت فشار قرار داده است، اردن هم هرگز اقدام به ماجراجویی در درون سوریه نخواهد کرد زیرا ارتش اردن با گرایش به سوی دخالت نظامی در سوریه مخالف است و پنهان نیست که فرماندهان ارتش اردن به پادشاه اعلام کردهاند که هرگز دست به چنین اقدامی علیه برادران خود نخواهند زد، فشار اصلی که الان بر روی اردن است از سوی آمریکا و اروپا است که فعلا در آموزش نیروهای مجموعههای مسلح ضد نظام سوریه و حمایت مالی آنها خلاصه شده است، الان اردن در نقش حامی مجموعههای تروریستی اقدام میکند که نتیجه فشارهای آمریکا و برخی کشورها مثل سعودی است و پادشاهی اردن خود را به دلیل استمرار حیات پادشاهی در این اقدام مجبور میبیند، فراموش نکنیم که آمریکا به اردن ضمانت داده است که حل موضوع فلسطین را براساس شهروندسازی فلسطینیهای مقیم اردن انجام ندهد و این برای پادشاهی اردن مسئولیت در قبال خواستههای آمریکا ایجاد میکند، از سوی دیگر به دلیل مناسبات اردن با اسرائیل، این کشور تحت حمایت مالی آمریکا است، اردن امکانات مالی داخلی کافی ندارد که نیازهای شهروندانش را تامین کند حتی آب را از سوریه وارد میکند و سوریه تاکنون این خط آبی را متوقف نکرده است تا به طرف اسرائیلی برای این امر گرایش پیدا نکند، از سوی دیگر مقاومت مردمی در قبال قراردادهای گازی اردن با اسرائیل در بین نمایندگان پارلمان و مردم اردن وجود دارد لذا فکر نمیکنم اردن دست به ماجراجویی نظامی علیه سوریه بزند.
از دکتر الصایغ سوال کردیم که چرا روسیه مثل آمریکا اقدام به دخالت نظامی مستقیم علیه مجموعههای تروریستی در سوریه نمیکند با آن که پیمانهای نظامی استراتژیک و همکاری متقابل دارند، مثلا آمریکا و هم پیمانانش تحت عنوان ائتلاف بینالمللی اقدام به بمباران مواضع و پایگاههای داعش میکند اما این سوال است که چرا روسیه مثل همین اقدام را علیه مواضع تروریستها در سوریه نمیکند؟ وی پاسخ داد: من در آخرین تحلیلی که در این باره پس از تشکیل کمیته سه جانبه وزرای خارجه ایران، عراق و سوریه در تهران ارائه کردم خواستار آن شدم که کشورهای عضو بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) در کنار این سه کشور، ائتلافی علیه تروریسم تشکیل دهند و در مقابل ائتلاف بینالمللی ضد داعش به رهبری آمریکا باشند، زیرا نیتهای کشورهای کمیته سه جانبه و بریکس علیه تروریسم شفاف و صادق است. من معتقدم این ائتلاف جدید باید اقدام به حمله و بمباران مواضع داعش کند زیرا حملات ائتلاف بینالمللی ضد داعش به رهبری آمریکا فقط به منظور تغییر افکار عمومی دنیا است و تاثیری عمیق بر تروریسم داعش نداشته و ندارد لذا این ائتلاف جدید باید وارد عمل شود.
وی افزود: اما در مورد روسیه تاکنون این کشور جز در مورد گرجستان و اوکراین اقدام نظامی مستقیم انجام نداده است زیرا در آن برهه بر این اعتقاد بود که باید از امنیت ملی روسیه حمایت کند، اما در مورد سوریه فعلا فقط به حمایت گسترده نظامی از همه گونه سلاحهای لازم بسنده کرده، البته در دیدار اخیر ولید المعلم با پوتین شکل جدیدی از حمایتهای روسیه ظاهر خواهد شد که یکی از آنها حمایت مالی و اقتصادی از سوریه است که بتواند در مقابل تروریسم و توطئههای موجود مقاومت کند.
وی افزود: دولتهای استعماری نقشههای جدید برای منطقه دارند و به اعتقاد من حجم داعش را بسیار بزرگتر از واقع بزرگ کردهاند، اوباما هنگامی که از تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه داعش سخن گفت از برنامههای بلند مدت استراتژیک آمریکا حرف زد در حالی که مبارزه با داعش برنامه دراز مدت نمیخواهد بلکه کافی است منابع مالی و سلاح داعش را براساس قطعنامه شورای امنیت تحت بند هفتم خشک کنند و مسئولیت مبارزه با داعش را به ارتش سوریه موکول کنند و سوریه در سایه حمایتهای بینالمللی و کمکهای ایران و روسیه قادر است تا بر داغش فائق آید و البته تاکنون ایران و روسیه در این باره هیچ کوتاهی نکردهاند.
فایز الصایغ، رییس کمیته رسانهها و مطبوعات پارلمان سوریه در باره آینده تحولات در سوریه گفت: اگر براساس شرایط میدانی در حال حاضر ارزیابی کنیم باید بگویم که اگر "استفان دی میستورا" (نماینده سازمان ملل در سوریه) در موضوع آتش بس حلب و غیر نظامی کردن آن تعلل کند ارتش سوریه خود به آزادسازی کامل حلب اقدام میکند و با پیشرفتهایی که ارتش سوریه در این منطقه داشته نشان میدهد که میتواند این کار را بکند، برنامه مصالحه و تفاهم در مناطق مختلف سوریه با برخی از نیروهای مسلح در حال انجام است و گفتوگوی سوری – سوری در مسکو در پیش است، تلاشهای سیاسی ایران برای این امر به شکل فراگیر وجود دارد، از سوی دیگر روسیه نیز حمایتهای سیاسی با هدف مجاب کردن افکار عمومی دنیا را در پیش گرفته و استمرار میدهد، از همین رو معتقدم که کار برای یکسره کردن بحران در سوریه از نظر سیاسی و نظامی پیش میرود گرچه این حرکت براساس برنامه ریزیهای هدفمند دولت سوریه به آرامی جلو میرود.
وی در باره پیشرفتهای ارتش سوریه در حلب و ادعای مجموعههای مسلح مبنی بر سد این عملیات گفت: محاصره راههای ارتباطی مجموعههای مسلح صورت گرفته تا امداد رسانی به آنها متوقف شود، اکنون با این برنامه، هم از داخل شهر و هم مناطق اطراف حلب این مجموعههای تروریستی در محاصره قرار دارند و البته ارتش منتظر تصمیمهای سیاسی در باره حلب باقی نخواهد ماند و برنامههای خود را ادامه میدهد تا عرصه بر تروریستها تنگ شود، چرا که شما بهتر میدانید که نقشههای سیاسی در چنین شرایطی بر اساس تواناییها و پیشرفتهای ارتش تدوین میشود.
وی در باره نقش ایران در سوریه و اتهامات وارده از سوی سعود الفیصل، مسئول سیاست خارجی پادشاهی سعودی مبنی بر اشغال سوریه توسط ایران که چندی پیش ایراد کرده بود نیز گفت: سعود الفیصل و دیگران فراموش نکردهاند که چگونه بارها به دمشق میآمدند تا دولت سوریه به دلیل روابط ویژهاش با ایران، بین سعودی و ایران برای برخی امور میانجیگیری کند تا روابط سعودی با ایران بهتر شود، آنها به خوبی میدانند که ایران از روز پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها در سوریه که در امور داخلی هیچ کشورعربی دخالت نکرده است، دلیل استفاده از چنین اصطلاحاتی از سوی سعود الفیصل آن است که طرح و برنامه سعودی در سوریه شکست خورده است و اگر آنها به اشغالگری حساس هستند ابتدا سرزمین خود را از اشغالگری آمریکا آزاد کنند، به نظر من این چنین واژههای سبکی اصلا ارزش پاسخ دادن ندارد و همه میدانند که روابط ایران و سوریه روابطی دوستانه و با ویژگیهای ممتاز و روابطی قدیمی است و نتیجه سه یا چهار سال اخیر نیست.
وی ادامه داد: آنها ممکن است حضور حزبالله را در سوریه به مثابه حضور ایران تلقی کنند اما رهبری حزبالله دلایل حضور خود در سوریه را شفاف و رسمی بیان کرده است و از قضاء همه استدلالهای وی درست از آب در آمده و نشان میدهد که حزبالله بر حق است، حزبالله اکنون از لبنان در خارج از لبنان حمایت میکند، حزبالله به منظور عدم وصول مجموعههای تکفیری و تروریستی به لبنان وارد سوریه شده است و همین اقدام حزبالله باعث شده تا امنیت لبنان حفظ شود، ما فراموش نکردهایم که مکان ساخت و آماده سازی ماشینهای بمب گذاری شده در القصیر، یبرود و مناطق دیگر القلمون در داخل خاک سوریه بود و حزبالله توانسته این مراکز را از بین ببرد اما ممکن است این اقدام از نظر سعودیها دخالت ایران در سوریه باشد در حالی که ایران هیچ دخالت نظامی در تحولات سوریه نداشته است.
انتهای پیام