محمدحسن شهسواری 10 اثر داستانی محبوبش را معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نویسنده در یادداشتی با عنوان «این ده کتاب» نوشته است:
«تصمیم گرفتم اینبار لیستی از کتابهایی تهیه کنم که بیشتر از همه آنها را خواندهام، بنابراین وجه ادبی آثار در درجهی دوم اهمیت است.
1- آوای کوهستان (یاسوناری کاواباتا)
این کتاب شامل سه رمان «آوای کوهستان»، «سرزمین برف» و «هزار درنا» از این نویسندهی شهیر ژاپنی است. پیش از این در جایی مفصل دربارهی این کتاب توضیح دادهام. کتاب را زمستان سال 1368 خریدم و از آن سال تا کنون با اولین برفی که به زمین مینشیند، میخوانمش. یعنی تا به حال 23 بار این کتاب را خواندهام.
2- امیرارسلان نامدار
پدربزرگم کلی کتاب خطی داشت که من این یکی را مال خود کرده بودم. چون پدربزرگم سخت معتقد بود هر که این کتاب را بخواند، اول عاشق میشود و بعد سر به کوه و بیابان میگذارد. این کتاب را 13 بار خواندهام.
3- عقاید یک دلقک (هاینریش بل)
ابتدای جوانی یک جورهایی میچسبد همزاد شدن با شخصیت اصلی این رمان. این کتاب را 9 بار خواندهام.
4- صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)
کشف بیستسالگی بود. زمانی شده بود برایم کتاب دعا. این را هم 9 بار خواندهام.
5- جان کلام (گراهام گرین)
هیچ کتابی از گراهام گرین نیست که کمتر از سه بار خوانده باشم. این یکی را هفت بار خواندهام.
6- سبکی تحملناپذیر هستی (میلان کوندرا)
هیچ کتابی از میلان کوندرا نیست که کمتر از سه بار خوانده باشم. این یکی را شش بار خواندهام.
7- جنگ و صلح (لئون تولستوی)
دو بار در همان دوران جوانی خواندهام و یک بار 10 سال پیش برای یک کار تحقیقی و دوباره هم برای بار چهارم این شاهکار را خواندم.
8- برادران کارامازوف (فئودور داستایفسکی)
این را سه بار خواندم. هیچ کاری از داستایفسکی نیست که فقط یک بار خوانده باشم. حداقل دو بار. چند وقت پیش با دکتر امید روحانی صحبت میکردیم. با ایشان موافقت کردم داستایفسکی متعلق به دوران جوانی است. برای سن ما تولستوی نویسندهی مناسبتری است.
9- آنا کارنینا (لئون تولستوی)
این را هم سه بار خواندهام. دو بار در همان دوران جوانی و یک بار هم سال گذشته. جالب اینکه در دوران جوانی عاشق ماجراهای «آنا» بودم و از «لوین» بدم میآمد. اما سال گذشته ماجراهای آنا را سرسری رد میکردم تا به لوین برسم.
10- سیمای زنی در میان جمع (هاینریش بل)
هیچکس مثل هاینریش بل نمیتواند شما را گریهدار بخنداند. این را هم سه بار خواندهام.»
انتهای پیام