استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران که در تدوین برنامههای نجفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش مشارکت داشته، ضمن اعلام اولویتهای نجفی، برخی از ناکارآمدیهای فعلی آموزش و پرورش را عنوان کرد.
محمود مهرمحمدی مدرس دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار «آموزش و پرورش» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، افزود: با توجه به اینکه آموزش و پرورش یکی از دستگاههای بسیار حساس و حائز اهمیت کشور به شمار میرود، لازم است شخصی که به عنوان وزیر متصدی این پست میشود، شخصیت درجه اول سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باشد.
وی معتقد است: در انتخاب نجفی از سوی رییسجمهور منتخب به عنوان وزیر آموزش و پرورش این نکته لحاظ شده، چرا که نجفی به علت حضور در کابینههای مختلف دارای پیشینه مبسوطی از پستهای مدیریتی، کلان کشوری و مجموعه عملکردی که از خود بر جای گذاشته، از وی یک شخصیت متعادل و در عین حال دارای جاذبههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ساخته است که میتواند جایگاه آموزش و پرورش در دولت یازدهم را ارتقا بخشد.
وی با اشاره به برنامههایی که نجفی برای آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی ارائه کرده است، گفت: برنامههای وزیر پیشنهادی در 13 محور مشخص، تدوین و تنظیم شده که محور اول سند تحول است و منابع مالی، انسانی، فنی و حرفهای، پرورشی، نهادهای مدنی و سیاسی بخشی از سرتیتر برنامه 13 گانه وی برای آموزش و پرورش است.
راهاندازی شبکه ملی تعالیم تعلیم و تربیت در لیست برنامههای وزیر پیشنهادی
مهرمحمدی ادامه داد: با توجه به اینکه نجفی به عنوان یک شخصیت شناخته شده عرصه علمی وارد این عرصه میشود، از وی انتظار میرود نخبگان و سرمایههای بالقوه کشور را در راستای توسعه و تعالی آموزش و پرورش به خدمت بگیرد و برای این منظور یکی از برنامههای پیشنهادی که عنوان شده، ایجاد شبکه ملی تعالی تعلیم و تربیت با حضور نخبگان و صاحبنظران داخلی است تا تعداد زیادی از صاحبنظران آموزش و پرورش و دانشگاهها و حتی صاحبنظران ایرانی خارج از کشور بتوانند از طریق شبکه به اتاق فکر مجازی آموزش و پرورش متصل شده و نظرات خود را در مورد برنامهها اعلام کنند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس افزود: در صورتی که این شبکه ملی راهاندازی شود، ارتباط مستقیمی با طیف وسیعی از نخبگان علمی این حوزه برقرار خواهد شد که قطعا در بین این نخبگان، فرهنگیانی وجود دارند که صاحب نظر ایدههای نو هستند و میتوانند به طور مستمر در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند و میتوان گفت به عنوان مشاوران مجازی وزیر رسمیت پیدا کرده و بتوانند در بازههای زمانی، گزارشهای تحلیلی از برنامههای روز آموزش و پرورش ارائه دهند.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: بدین ترتیب جریانی از نقد و نظر، تحلیل و فکر تازه به بدنه آموزش و پرورش تزریق خواهد شد که چنانچه محقق شود میتواند زمینهساز اتفاقات خوب در حوزه تصمیمگیریهای آموزش و پرورش باشد.
برای کارآمدی آموزش و پرورش هیچ انتهایی وجود ندارد
وی درباره برخی ناکارآمدیهای برنامههای آموزش و پرورش، با بیان اینکه برای کارآمدی آموزش و پرورش هیچ انتهایی وجود ندارد، افزود: آموزش و پرورش همواره به طور نسبی از مجموعهای از ناکارآمدیها برخوردار بوده، چرا که نگاه به آموزش و پرورش یک نگاه کمالجویانه است، اما مادامی که معلمان، کارگزاران و دستاندرکاران نظام تعلیم و تربیت به درجه لازم از رشد و بالندگی نرسیدهاند، تبعا کمال دانشآموزان که نهایت برنامه نظام تعلیم و تربیت است، محقق نمیشود.
مهرمحمدی تصریح کرد: با توجه به اینکه نگاه به آموزش و پرورش یک نگاه کمالجویانه است و اگر زمانی از ناکارآمدیها بحث میشود، به این معنا نیست که در گذشته کارهایی که انجام شده، ناصواب و غلط بوده؛ بلکه همواره باید جریان بازسازی و نوسازی تغییر و تحول در تمام سطوح در دستور کار قرار بگیرد و این تغییر باید از معلمان که در خط مقدم تعلیم و تربیت قرار دارند تا فردی که در راس هرم آموزش و پرورش قرار گرفته است، لحاظ شود.
نبود نظریه منسجم تربیتی، جدیترین ناکارآمدی آموزش و پرورش
این استاد دانشگاه تربیت مدرس عنوان کرد: یکی از ناکارآمدیهای جدی آموزش و پرورش نداشتن نظریه منسجم تربیتی است، چرا که نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام نوپایی است؛ البته هر چند که در بسیاری از زمینههای موجودیت کلان کشور صاحب نظر نبودیم، اما رفتهرفته تلاشهایی برای رسیدن به این نظریه صورت گرفت، اما آموزش و پرورش جزو حوزههایی بود که کمتر مورد اهتمام و توجه قرار گرفت، لذا تنها در سالهای اخیر شاهد تلاشهایی هستیم که میتوان به عنوان نظریه از آن یاد کرد.
وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش در حال حاضر از یک نظریه قابل دفاع برخوردار است که در سایه حرکتی که برای تدوین سند ملی آموزش و پرورش انجام شده، این مبانی نظری به دست آمده است، گفت: در جریان تولید برنامه راهبردی به این نکته رسیده بودیم که باید زیرساخت نظریه تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت مشخص باشد تا ایران طبق مختصات فرهنگی و تاریخی خود بتواند برنامههای آموزش و پرورش را بنویسد.
وجود مغایرتهایی بین برخی برنامههای سند تحول با مبانی نظری
مهرمحمدی خاطر نشان کرد: اساس مبانی نظری سند تحول، برنامه راهبردی نوشته شده که بخشی از نگرانیها معطوف به محتوای سند تحول است؛ به این معنا که تا چه اندازه همسو با موازین نظری است که به نظر میرسد در بررسیهای صورت گرفته برخی از برنامههای سند تحول با مبانی نظری دارای مغایرتهایی است.
وی ادامه داد: بر اساس مبانی نظری، نگاه این است که آموزشهای ماقبل دانشگاه باید از نوع تعلیم و تربیت عمومی باشد، در حالی که در برنامههای سند تحول، آموزشهای نیمه تخصصی ورود پیدا کرده است که این مغایرتها باعث شده یا مبانی نظری را تغییر دهیم یا در سند تحول راهکاری برای این آموزشهای نیمه تخصصی اتخاذ کنیم.
معطوف شدن آموزشها به ارائه تربیت شغلی دانشآموزان از دیگر ایرادات سند تحول
استاد دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: با توجه به اینکه 12 سال حضور دانشآموزان در مدرسه بسیار حائز اهمیت است، باید برنامهها معطوف و متمرکز بر تعلیم و تربیت عمومی باشد تا دانشآموزان حداقل شایستگیها را کسب کنند که نگاه عمومی داشتن به برنامههای آموزش و پرورش است، اما در سند تحول این گونه دیده نشده و آموزشهای معطوف به مهارت و تربیت شغلی که به عنوان کاردانش و فنی و حرفهای شناخته میشوند، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که نمیتوان این مغایرتها را به حال خود رها کرد.
مهرمحمدی گفت: پیشنهاداتی برای ایجاد تحول در ابعاد مختلف نظام آموزشی عنوان شده بود که در فرآیند تصویب به گونه دیگری نهایی شد که باعث شد بسیاری از ظرفیتهای تحول که میتوانست منشاء تغییرات باشد، عملا مورد تصویب قرار نگرفت.
وی افزود: به نظر میرسد وزیر جدید آموزش و پرورش باید پیشنهاداتی که در این رابطه عنوان شده بود را بار دیگر مورد بررسی مجدد قرار دهد و چنانچه این پیشنهادات بار دیگر فرصت تامل یابد، میتواند بخشی از این ناکارآمدیهای فعلی آموزش و پرورش را در ابعاد مختلف برنامه درسی، نیروی انسانی، نظام مدیریتی و نظام پژوهشی برطرف کند.
انتهای پیام