"پارس جنوبی از نان شب هم واجبتر است." این جمله بارها از زبان مدیرعامل سابق شرکت نفت و گاز پارس بیان شد. مدیری که در زمان حضورش در پارس جنوبی امید فراوانی برای تکیمل برخی فازهای پارس جنوبی داشت و حتی وعده راهاندازی پنج فاز از این میدان مشترک با قطر را داد اما به دلیل آنچه اکنون" ضعف در مدیریت کلان" پارس جنوبی میداند معتقد است که این وعدهها محقق نشد.
موسی سوری نه تنها از حضور برخی از پیمانکاران فعلی در پارس جنوبی ناراضی است بلکه از بیتوجهی به نظراتش در توسعه این میدان گازی گلهمند است. البته وی در زمان مدیریتش سعی کرد به دلیل شرایط تحریم کمتر از بیان مشکلات توسعه پارس جنوبی بگوید و بیشتر دستاوردهای متخصصان و جوانان ایرانی را نشان دهد.
اما به گفته وی اکنون که از رییس جمهور تا وزیر نفت به تاثیر تحریمها معترف هستند و به طوری علنی از آن سخن میگویند فضایی فراهم شده است که شاید با بیان چالشهای پیشروی توسعه این میدان عظیم گازی و یافتن راه حلهایی برای آن بتوان عقب ماندگی دوبرابری از قطر را کاهش داد.
سوری که دارای کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی با گرایش برنامهریزی و استراتژیک است پس از رسیدن به سن بازنشستگی به دستور وزیران وقت نفت دوران فعالیتش تمدید شد تا اینکه بعد از 38 سال حضور در صنعت نفت کشور در دیماه 1391 بازنشسته شد و از پارس جنوبی خداحافظی کرد. البته او هم اکنون به عنوان مدیرعامل شرکت «فاخر انرژی» به فعالیت خود در صنعت نفت ادامه میدهد.
برخی از سوابق مدیریتی و اجرایی موسی سوری عبارتند از رییس ستاد تخلیه انبارهای کالای پالایشگاه آبادان در زمان جنگ ، رییس اداره عملیات کالا و رییس اداره کل تدارکات و امور کالا در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، مدیرعامل شرکت بازرگانی در شرکت ساختمان و نصب صنایع پتروشیمی، مدیرعامل و نایب رییس شرکت پایانه های نفتی ایران، مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، رییس هیأت مدیره سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، نایب رییس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) بعد از تغییر مدیریتی در شرکت نفت و گاز پارس ابهاماتی در مورد روند توسعه میدان مشترک پارس جنوبی در رسانهها منتشر شد که برای روشن شدن مطالب مطرح شده و شفاف شدن روند توسعه بزرگترین میدان گازی جهان خبرنگار ایسنا با موسی سوری - مدیرعامل سابق شرکت نفت و گاز پارس- به گفتوگو نشست. مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
** استقبال از حسابرسی از پارس جنوبی
- بعد از خروج شما از پارس جنوبی برخی اعلام کردند که 46 میلیارد دلار در پارس جنوبی در سه سال گذشته هزینه شده اما هیچ فازی به تولید نرسیده است. بر همین اساس طرح حسابرسی از پارس جنوبی مطرح شده است. با توجه به این که شما همیشه از تامین نشدن اعتبارات توسعه فازهای جدید پارس جنوبی ناراضی بودید، آیا هزینه شدن این رقم را تایید میکنید؟
در ابتدا این موضوع که 46 میلیارد دلار در پارس جنوبی طی سه سال گذشته هزینه شده است باید توسط سازمانهای نظارتی و افراد ذیصلاح بررسی و اثبات شود؛ زیرا که 46 میلیارد دلار پول "عظیمی" است. تا زمانی که من در پارس جنوبی حضور داشتم نصف این رقم هم در پارس جنوبی سرمایهگذاری نشده بود. به نظر میرسد رقم اعلام شده مربوط به مجموع بودجه یا اعتبارات سه سال گذشته پارس جنوبی باشد که حدود نیمی از آن تأمین شد. "البته بسیار خوب است که از پارس جنوبی حسابرسی شود تا مشخص و شفاف شود که چقدر از بودجه و اعتبارات تصویب شده پارس جنوبی تاکنون تأمین نقدینگی شده و چرا بقیه آن تأمین نقدینگی نشده است."
اگر مبلغ 46 میلیارد دلار در پارس جنوبی به هنگام تامین شده بود، موجب تأمین به موقع کالا و تجهیزات بویژه قبل از تشدید تحریم ها میشد و تعدادی از فازهای پارس جنوبی به نتیجه میرسید. البته در صورت انجام حسابرسی با توجه به اسناد موجود در همان ابتدا مشخص میشود که تأمین نقدینگی و تأمین ارز با چنین رقمی واقعیت ندارد و داستان از اساس منتفی است. باقی ماجرا هم متوجه فرد یا گروهی میشود که هزینه شدن 46 میلیارد دلار را مطرح کرده است.
آمار و ارقام اعتبارات و نقدینگیهای اختصاص یافته به پروژهها و طرحهای توسعه در وزارت نفت چیزی نیست که قابل "پنهان" کردن باشد. به نظر میرسد اعتبارات مصوب و نقدینگی تأمین شده از شفافیت برخوردار است و این مصاحبهها بیشتر جنبه "تبلیغاتی" دارد و در فضای "سیاسی" کنونی توسط برخی گروهها و مدیران با اهداف خاص مطرح میشود؛ چرا که ابتدا باید پرسید که آیا بانک مرکزی در طول این سه سال آنقدر ارز برای کل مجموعههای شرکت ملی نفت ایران داشته که در اختیار پارس جنوبی قرار دهد؟!
از سوی دیگرآقای مهندس ترکان در حالی این موضوع را مطرح میکنند که به دلیل سابقه حضور در رأس شرکت نفت و گاز پارس و از ابتدای سال گذشته با حضور در فازهای 14، 17 و18 پارس جنوبی - از طریق ایدرو- بهتر میداند که مدیران ارشد ایدرو و از جمله ایشان همیشه - مانند سایر پیمانکاران پارس جنوبی- نسبت به تزریق نشدن به موقع اعتبارات ارزی و حتی ریالی به طرحهای مذکور معترض بودند و اعتراض آنها هم تا اندازهای صحیح و بجا بود؛ چون هم ارز کافی وجود نداشت و هم بر اثر تحریم ها امکان جابجایی ارز در خارج از کشور بسیار دشوار و با موانع عدیدهای مواجه شده بود؛ یعنی در صورت تأمین ارز در خارج کشور، پیمانکاران به راحتی امکان و توانایی دریافت و هزینه کردن آن را نداشته و ندارند.
بنابراین اگر اطلاعات و یا اقدامات پنهان دیگری وجود دارد بنده اطلاعی ندارم اما در مجموع و در شرایط کنونی به نظرم "برخی مدیران و مسئولان شیپور را از سرگشاد میزنند" در واقع موضوع تأمین اعتبارات و نقدینگی پروژهها بر عکس آن چیزی است که طرح و ادعا میشود؛ یعنی "نعل را وارونه میزنند تا ره گم کنند."
** برخی پیمانکاران مستحق جریمه، تنبیه، کاهش کاری و حتی حذف هستند
واقعیت این است که به دلیل موانع و مشکلات عدیده به ویژه شدت یافتن تحریمها، کارفرما در تأمین به موقع ارز و نقدینگی مورد نیاز پروژههای میدان مشترک پارس جنوبی، حتی مطابق مصوبات و بودجههای سالانه و تعهدات قراردادی با پیمانکاران به موقع اقدام نکرد. هر چند این موضوع به معنای عملکرد مطلوب همه پیمانکاران پارس جنوبی نیست و تعداد قابل توجهی از آنها عملکرد و کارنامه قابل قبولی در پارس جنوبی ندارند و مستحق جریمه، تنبیه، کاهش کاری و یا حتی حذف از پروژه های پارس جنوبی هستند.
بنابراین تأکید و پیشنهاد من هم، انجام حسابرسی و حساب کشی و شفاف سازی کل موضوع یعنی کل اعتبارات مصوب و هزینههای محقق شده در پارس جنوبی است " تا سیه روی شود هر که در او غش باشد."
** سرمایهگذاری 21 میلیارد دلار در پارس جنوبی طی سه سال
بر این اساس در سه سال گذشته چقدر اعتبار به پارس جنوبی اختصاص یافت؟
ابتدا باید بین اعتبارات مصوب (بودجه) و نقدینگی تخصیص یافته - هزینههای پرداخت شده - تفاوت اساسی قائل شد تا موضوع بهتر شفاف شود. به طور کلی اعتبارات محقق شده در پارس جنوبی در سال 1389، حدود 3.7 میلیارد دلار، سال 90 حدود هفت میلیارد دلار و سال 91 هم حدود 10 میلیارد دلار بود که در تاریخ توسعه پارس جنوبی بالاترین ارقام تأمین اعتبارات است. بر این اساس جمع پرداختیها حدود 21 میلیارد دلار و در واقع کمتر از نصف رقمی است که برخی اعلام میکنند که در سه سال گذشته در پارس جنوبی سرمایهگذاری شده است.
** اوراق مشارکت ارزی فروخته شده نقد نشد
در ضمن در سال 90-89 حدود چهار میلیارد دلار اوراق مشارکت ارزی به پیمانکاران داده شد که قابلیت استفاده و نقد شدن نداشته و ندارد.
** نظارت دقیق بر اعتبارات از ابتدا تا انتها
به طور کلی مبالغ ارزی که طی سالهای گذشته به پیمانکاران داده شده است، براساس سیاستها و اهداف و اولویتهای تولیدی و توسعهای نفت و گاز کشور و در چارچوب بودجهها و مصوبات قانونی و محاسبات و کنترلهای چند لایه شرکت ملی نفت ایران و وزارت نفت بوده است. همچنین مدیر مالی و مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران، معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، معاون وزیر در امور برنامهریزی و منابع هیدروکربوری و چندین مدیر ارشد دیگرعلاوه بر سیاستگذاری و اولویتبندی کلان بر توزیع و اختصاص منابع مالی و حتی بر فرآیند، چگونگی و زمان پرداختها نظارت دقیق در سطح جزئیات داشتهاند.
در سالهای مورد نظر تقریباً 50 الی 70 درصد اعتبارات ارزی وزارت نفت به پارس جنوبی اختصاص یافت. این ارقام ارزی آنقدر زیاد و عظیماند که به راحتی در سیستم قابل پیگیری و شفاف سازی و حسابرسی است. از سوی دیگر علاوه بر نظارت مدیران، مجریان و کارشناسان سطوح مختلف، سازمانهای نظارتی متعدد از جمله حسابرسی داخلی نفت، دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور نیز بر فازهای پارس جنوبی نظارت مستمر دارند و میدانند که چقدر اعتبار - بودجه - تصویب شده و چقدر از اعتبارات در چه زمانی تأمین نقدینگی یا پرداخت شده است. از سوی دیگر پیمانکاران هم میدانند تاکنون چقدر پول گرفتهاند. اعتبارات و هزینههای پارس جنوبی مسائل و موضوعات پنهانی نیستند.
پیمانکاران طی سه سال اخیر به طور مستمر و اغلب به حق از تأخیر در تأمین ارز و نقدینگی مورد نیاز و کمبود ارز و حتی ریال شاکی و معترض بودند و در واقع کمبود ارز و مشکلات انتقال آن، ترجیعبند دائمی و همیشگی جلسات پروژهها در جلسات عملیاتی عسلویه و جلسات ستادی تهران که اغلب با حضور وزیر محترم نفت و معاونان و کارشناسان وزارتی و شرکت ملی نفت ایران برگزار میشود بود. حالا چطور شده که موضوع کمبود دائمی ارز از اعتبارات تخصیص یافته اضافی سر درآورده است مشخص نیست! احتمالاً این از معجزات کرامات شیخ اجل و شرایط سیاسی روز است!
همچنین سیستم مالی و ارزی شرکت ملی نفت ایران برای اختصاص حتی یک ریال از بودجه پروژهها و یا غیر پروژهها از طریق تصمیم گیری فردی و یا حساب بانکی افراد عمل نمیکند. از سوی دیگر چندین لایه کنترلی و نظارتی موازی وجود دارد. هزینه شدن رقم نجومی 46 میلیارد دلار در سیستم دولتی، امکان ورود، پرداخت، انتقال و یا گردش بدون دهها مصوبه، صورتجلسه، نامه و عبور از چندین لایه کنترلی و بوروکراسی طولانی و پیچیده ندارد. در واقع در وزارتخانه و در شرکت ملی نفت ایران برای اعتبارات و اختصاص نقدینگی و ارز، چندین مرحله برنامهریزی و چندین مصوبه در جلسات مشترک صادر شده است و به پیمانکاران براساس پیشرفت کار و خرید کالا، پول و ارز پرداخت میشود.
** بودجه مصوب سه سال پارس جنوبی 50 میلیارد دلار بود
- اعتبارات یا بودجه مصوب سالانه شرکت نفت و گاز پارس در مدتی که شما مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس بودید چقدر بوده است؟
مجموع بودجه سه سال 89 تا 91 رقمی بیش از 46 - حدود 50 - میلیارد دلار بود. همانگونه که اشاره کردم تامین نقدینگی برای بودجهها واعتبارات مصوب، مراحل پیچیده، بوروکراسی طولانی و مشکلات خاص خود را دارد و نقدینگی اختصاص یافته در هر سال کمتر از بودجه یا اعتبارات مصوب و حدود نیمی از بودجه مصوب بود.
** بورکراسی مرگبار در تخصیص اعتبارات
- روند تخصیص اعتبار به پروژههای نفتی چگونه است؟
به طور کلی ارقام اعتبارات مصوب و نقدینگی تخصیص یافته به طرحهای نفتی در جلسات مشترک مدیریتی و کارشناسی، توسط وزیر نفت و هفت الی هشت نفر از معاونان و مدیران ارشد وزارت نفت و چندین نفر از کارشناسان و مدیران ذیربط براساس نیاز پروژهها و طرحها و اغلب بر اساس صورت وضعیت پیمانکاران قطعی و تأمین میشود. علاوه بر تصویب سالانه اعتبارات، در هر مرحله برای تخصیص نقدینگی به صورت ماهانه و حتی به صورت هفتگی در جلساتی مشترک و با حضور 20 الی 30 نفر از مدیران ارشد، مشاوران، معاونان و وزیر نفت ارزهای تأمین شده در خارج و حتی مبالغ ریالی اوراق مشارکت پروژهها بررسی، تصویب، صورتجلسه و به شرکتها برای اجرا ابلاغ میشود.
بعد از آن طبق همان صورتجلسه، فرم و نامهای سه امضایی به شرکت نیکو برای در اختیار قراردادن ارز تصویب شده به پیمانکاران، ارسال میشود که این نامه بر اساس صورتجلسه تصویب شده تنظیم میشود و توسط مدیر امور مالی و مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران و مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس - یا هر شرکت مجری پروژه- تأیید و امضا میشود.
شرکت نیکو نیز در زمانی که ارزی در اختیار داشته باشد بر اساس نامههای سه امضایی که منطبق با صورتجلسه اعتبارات مصوب است عمل میکند. فرآیند تخصیص نقدینگی و پرداختهای ارزی و حتی ریالی، یک موضوع خیلی پیچیده و در واقع دارای لایههای کنترلی متعدد و یک فرآیند بوروکراسی طولانی و "مرگبار" است که اکثراً وقت و توان زیادی از مدیران مجری و پیمانکاران را میگیرد.
** رقم قراردادهای پارس جنوبی مصوبه دارد
- رقم قراردادهای توسعه فازهای جدید پارس جنوبی نیز یکی از ابهاماتی است که مطرح میشود. رقم قرارداد این طرحها چقدر است؟
رقم قراردادهای هر طرح در فازهای جدید معروف به فازهای 35 ماهه پارس جنوبی 4.5 میلیارد دلار نیست بلکه رقم همه قراردادهای – که هر طرح معادل دو فاز استاندارد است - در پارس جنوبی حدود 6.2 میلیارد دلار است. البته رقم قرارداد در طرح توسعه فاز 12 به دلیل وسعت طرح که معادل سه فاز استاندارد است تاکنون طبق آخرین مصوبات کارگروه نفت و شورای اقتصاد حدود 7.8 میلیارد دلار است که به شدت مورد اعتراض و پیگیری پیمانکار بوده و پیمانکار با دلایل و مستنداتی، ادعا دارد که این مبلغ باید بیشتر شود و تا اندازهای هم حق به جانب پیمانکار است.
قراردادهای پارس جنوبی و از جمله قراردادهای جدید و معروف به فازهای 35 ماهه دارای مصوبه هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران و کارگروه نفت شورای اقتصاد است.
** طنز " بیع متکامل" در فاز 12 پارس جنوبی
- به طور خاص قرارداد فاز 12 در قالب بیع متقابل است و تامین سرمایه برعهده کارفرما نیست!
هرچند که طرح توسعه فاز 12 نوع خاصی از طرحهای به اصطلاح بیع متقابل است ولی در اساس شباهت زیادی با طرحهای بیع متقابل ندارد چون سرمایه آن نه از جیب پیمانکار، بلکه از محل منابع شرکت ملی نفت ایران و در واقع از محل ارز حاصل از فروش نفت خام کشور تأمین میشود. من در دوره مدیریتی خود همیشه طرح توسعه فاز 12 را به طنز "بیع متکامل" مینامیدم. قرارداد بیع متقابل حدیث پیچیده و مفصلی است که جای تأمل و تدبّر فراوان دارد.
** ارزهای اضافی را به کارفرما پس دهید!
** رقم قرارداد فازهای قدیمی چه طور؟
حتی اگر مطلب مورد نظر در مورد فازهای قدیمی هم باشد درست نیست و مبلغ مصوب فازهای قدیمی - 15و 16 ، 17و18- حدود پنج میلیارد دلار است؛ چرا که طرحهای جدید حداقل 6.2 میلیارد دلاری هستند و در عمل با اضافه کاریها و تغییرات بعدی به حدود هفت میلیارد دلار خواهند رسید. همچنین هزینه هر یک از پالایشگاههای فازهای 15 تا 18 هر کدام به تنهایی بیش از 3.2 میلیارد دلار است پس اگر قراردادها 4.5 میلیارد دلاری باشد همین الان باید حدود دو میلیارد دلار از رقم قراردادهای فازهای جدید و حدود 500 میلیون دلار از فازهای قدیمی کاسته شود یعنی همه پیمانکاران فازهای قدیم و جدید میباید ارزهای دریافتی اضافی را به کارفرما عودت دهند! فکر میکنم منظور آقای مهندس ترکان این نبوده است و بهتر است که در صورت نیاز از خودشان پرسیده شود.
از سوی دیگر اگر 46 میلیارد دلار طی سه سال اخیر در پارس جنوبی هزینه شده بود حداقل یک سال قبل تعدادی از فازها راه اندازی شده بودند. بنابراین گزارشها و موضع گیریهای کنونی که اکثراً سیاسی، تبلیغاتی و خطی است نباید ما را دچار خطا و اشتباه در تشخیص و یا تحلیل و موضع گیری کند.
** پارس جنوبی مشکل مدیریتی دارد اما ...
برخی معتقدند که بیش از آنکه پروژههای توسعه پارس جنوبی مشکل مالی داشته باشد، مشکل مدیریتی دارد، آیا با این موضوع موافقید؟
عدهای فکر میکنند که مشکل اصلی پارس جنوبی مشکل و یا ضعف مدیریت در حوزه اجراست اما من با شناخت دقیق این طور فکر نمیکنم. پارس جنوبی مانند هر جای دیگر مشکل مدیریتی در تمام بخشهای پیمانکاری، کارفرمایی، مشاور و سازندگان دارد اما مشکل اصلی پارس جنوبی، مشکل مدیریت اجرایی نیست، مشکل مدیریتی در سیاستگذاریها، هدفگذاریها، راهبردهای کلان، اولویتبندی طرحها و پروژهها و در نهایت تأمین به موقع منابع مورد نیاز بویژه منابع ارزی است.
برخی که مشکل اصلی پارس جنوبی را مشکل مدیریتی در اجرا میدانستند وقتی شناخت دقیق تری پیدا میکردند و یا وقتی که خودشان وارد جزئیات اجرایی کار میشدند متوجه شدند که مشکل بزرگتر و مهمتری به نام "تحریمها" وجود دارد. شدت آثار منفی و بازدارنده تحریمها در پارس جنوبی به حدی است که حتی کالاهایی را که 100 درصد پول آنها توسط برخی پیمانکاران به سازندگان خارجی پرداخت شده است نمیتوان وارد کشور کرد.
چون کشورهای طرف قرارداد مجوز صادرات را برای ایران متوقف کردهاند اگر هم بخواهیم وارد کنیم در مراحل مختلف، از سوی سلطهگران نفتی توقیف میشود. دهها نمونه وجود دارد که به دلیل برخی ملاحظات و الزامات از نام بردن آنها خودداری میکنم اما همه پیمانکاران و کل سیستم کارفرما و مدیران ارشد وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران موضوع را کامل و شفاف میدانند.
** کتمان تحریمها دلیل عقب ماندگی پارس جنوبی
از سوی دیگر در دو سال گذشته که تحریمها به نحو بیسابقهای شدت گرفته، کسی اجازه نداشته از آثار آنها بر طرحهای توسعه در جلسات عمومی و یا در مصاحبهها و رسانهها حرفی بزند، اما اکنون حتی رییسجمهور و وزیر نفت و مدیران ارشد کارفرما و پیمانکاران همه از تاثیرات منفی و باز دارنده تحریمها بر صنعت نفت و پروژههای پارس جنوبی سخن میگویند. به عبارت دیگر فضای سیاسی تغییر کرده و بخشی از واقعیتهای عقب ماندگی پارس جنوبی مطرح و تحلیل و ارزیابی میشود اما تاکنون فضا این طور نبوده و آثار تحریمها بر طرحهای پارس جنوبی ناگفته مانده و در نتیجه بدون درمان اساسی و یا چاره جویی ریشهای، اکثراً مغفول و یا مسکوت مانده است.
در دو سال گذشته علاوه بر اینکه درآمد حاصل از صادرات نفت کشور کاهش یافت، از درآمدهای اختصاص یافته به پارس جنوبی هم پیمانکاران نمیتوانستند به راحتی استفاده کنند. مثلاً زمانی که پول حاصل از فروش نفت را که بیشتر در کره، هند و چین بود به پیمانکاران میدادیم بعد از ماهها هم نمیتوانستند آن را جابهجا کنند این موضوعی است که همه مدیران ارشد و اجرایی و همه فعالان پارس جنوبی اعم از کارفرما، پیمانکاران، مشاوران، سازندگان و تأمین کنندگان از آن مطلع بودند و هستند.
به طور کلی اگر متناسب با رقم قراردادها به موقع پول به پیمانکاران داده میشد و پیمانکاران قبل از شدت یافتن تحریمها میتوانستند کالا و تجهیزات را خرید و وارد کشور کنند، پیشرفت فازها بسیار بیشتر از وضعیت کنونی بود.
در یک نشست عمومی و مشترک در مهر ماه 1390 پیمانکاران اعلام کردند که با شرایط فعلی قراردادها و تشدید شدن تحریمها پروژهها قابل اجرا نیست. یعنی هم مبالغ قراردادها و هم مفاد آن را متناسب با شرایط تحریم نمیدانستند و تقاضای افزایش مبالغ و اصلاح مفاد قراردادها را داشتند. صورتجلسه این جلسه مهم که در مهر ماه 1390 با حضور مدیران ارشد کارفرما و پیمانکاران و اعضای محترم هیأت مدیره محترم شرکت ملی نفت ایران برگزار شده، منتشر شده و موجود است.
** عدمالنفع توسعه نیافتن پارس جنوبی سالانه 76 میلیارد دلار است
در خصوص تأمین برخی تجهیزات و ماشینآلات که سازندگان خارجی حاضر به تحویل آنها نبودند راهکار ساخت داخلکردن اقلام مذکور ارائه شد اما آن هم به زمان زیادی نیاز داشت به طوری که حداقل دو الی چهار سال زمان اجرای پروژهها را افزایش میداد.
با توجه به هزینههای عظیم فرصتهای از دست رفته و عدمالنفع در پارس جنوبی که سالانه بالغ بر 76 میلیارد دلار است تأمین کالا و تجهیزات و تأمین انتقال ارز مورد نیاز توسعه این میدان باید در اولویت اول قرار گیرد؛ یعنی باید مسئله تحریمها را - با حفظ منافع ملی- برای راهاندازی هر چه سریعتر فازهای پارس جنوبی حل کرد، بنابراین مشکل اصلی پارس جنوبی تحریمهاست.
** ضعف در مدیریت تحریمها مشکل اصلی پارس جنوبی
- یعنی پارس جنوبی هیچ مشکل مدیریتی ندارد؟
اینکه مشکل مدیریتی در پارس جنوبی وجود ندارد درست نیست، در واقع یک عامل منحصربه فرد به نام مدیریت در پارس جنوبی نداریم که تنها مشکل اصلی در حوزه اجرای پروژهها باشد. عوامل تأخیر، مجموعهای از عوامل است. یکی از عوامل هم مدیریت است که به مشکلات دیگر اضافه میشود اما همانگونه که گفنم ریشه مشکلات و تأخیرات پروژههای پارس جنوبی در حوزه چگونگی مدیریت تحریمها و اولویتبند نکردن طرحهای متناسب با منابع، امکانات و ظرفیتهاست. به عبارت دیگر مشکلات مدیریتی در سطح کلان و راهبردی و در حوزه سیاسی و تحریمهاست نه در حوزه اجرا.
- چقدر از مشکلات و تأخیرات فازهای پارس جنوبی، مدیریتی است؟
عامل اول یا مهمترین عاملی که در حقیقت پروژهها و طرحهای ملی توسعه در میدان مشترک پارس جنوبی را قفل کرده است تامین منابع مالی و جابهجایی پول و نقدینگی برای تامین تجهیزات و کالا به دلیل تحریم است.
در شرایط کنونی هر شرکت دولتی در صورت ورود به پارس جنوبی به سرعت وارد لیست تحریمها میشود. بنابراین با وجود تحریمها، اصرار بر حضور دولتیها در طرحهای صنعت نفت در پارس جنوبی موجب شده است که پروژهها به خوبی و با سرعت مطلوب اجرا نشود. در یک طبقهبندی دیگر میتوان این موضوع را ضعف مدیریت مالی و ضعف مدیریت تدارکات و تأمین کالا نامید اما ریشه آنها بازهم در تحریمها و شرایط سیاسی است.
با استفاده از قاعده "پارتو" میتوان گفت که به طور کلی حدود 80 درصد مشکلات و موانع توسعه میدان مشترک پارس جنوبی شدت، گستردگی و عمق تحریمهاست و 20 درصد باقیمانده آن مشکلات مدیریتی، ساختاری و فرهنگی از جمله بیثباتی مدیریتی در بخش اجرا و در سازمانهای مجری پروژههاست.
** تغییرات در بخش کارفرمایی یا پیمانکاری؟
هر دو. در اکثر فازهای پارس جنوبی در زمان مدیریت من، چند بار مدیران پروژهها در بخش پیمانکاران پارس جنوبی تغییر کردند. اکثراً مدیران پروژه در پارس جنوبی دو سال متوالی ثبات مدیریتی نداشتهاند. در فازهای پیشرو مانند فازهای 13 و 22 تا 24 و همچنین فازهای 14، 17و18 پیمانکاران تغییرات مدیریتی در سطوح مختلف داشتند. در بخش کارفرما هم وضعیت مشابهی وجود داشت.
در برخی موارد هم، مدیران تجربه، توانمندی و تخصص کافی برای اجرای پروژهها را نداشتهاند. مقوله مشکلات مدیریت پروژه، مشکلاتی ساختاری و فرهنگی است که ریشههای تاریخی در توسعه نیافتگی نظام مدیریت پروژه کشور و صنعت نفت دارد و ریشه آن به سلطه استعماری یکصد ساله شرکتهای نفتی بر صنعت نفت ایران بر میگردد.
** مدیریت کلان پارس جنوبی ضعیف است
البته امروز در فضای جدید، واقعیت تحریمها از سوی مسوولان پذیرفته شده است و تقریباً همه تایید میکنند که تحریمها جلوی تامین به موقع کالا و تأمین و جابهجایی منابع مالی را گرفته است که این به معنای توقف و یا کند شدن شدید پروژههای پارس جنوبی و سایر بخشهای صنعت نفت کشور است.
در حالی که اگر تحریمها نبود تعدادی از پروژههای پارس جنوبی که در سال 91 به پیشرفتی بالای 85 درصد رسیده بودند می بایستی بهره برداری میشدند و یا اینکه طی سه - چهار ماه آینده بهرهبرداری شوند. اگر مشکل تامین منابع مالی و مشکل تأمین کالا در پارس جنوبی تشدید و بحرانی نمیشد حداقل یک سال پیش فازهای 15 و 16 و 17 و 18 و حتی فاز 12 راهاندازی میشدند. بنابراین مشکلات مدیریتی در بخش اجرا در رده دوم مشکلات پارس جنوبی قرار دارد و مشکلات اصلی در سطوح مدیریت کلان و راهبردی است.
** به نامههایم برای عدم توسعه همزمان فازها توجه نشد
- یکی دیگر از نقدهای وارده به عملکرد مدیران صنعت نفت در پارس جنوبی توسعه همزمان فازهای جدید پارس جنوبی، شاید یکی از ضعفهای مدیریتی این موضوع باشد.
اولویتبندی طرحهای توسعه و پروژهها در سطح کلان شرکت ملی نفت ایران، وزارت نفت و بر اساس مصوبات کارگروه نفت صورت میگیرد و به شرکتهای مجری طرحهای توسعه و زیر مجموعهها برای اجرا ابلاغ میشود. بنده در زمان تصویب، ابلاغ و تعیین زمانبندی و شروع به کار هیچ یک از طرحهای توسعه پارس جنوبی حضور نداشتم. در واقع مدتها قبل از شروع مدیریت اینجانب در پارس جنوبی تصمیمگیریها و اولویتبندیها صورت گرفته بود. اما من چند بار کتباً اعلام کردم که طرحهای توسعه پارس جنوبی بر اساس منابع مالی و ظرفیتهای ملی، سازمانی، ساختاری، مدیریتی و منابع انسانی و به طور کلی بر اساس عدّه و عُده و امکانات موجود باید در سه گروه اولویتبندی شود و تمرکز منابع و امکانات را برای گروه اول بگذاریم. نامههای رسمی اینجانب در این خصوص موجود است به نظر بنده یکی از ضعفهای اصلی، شروع همزمان این همه پروژه و طرح با توجه به محدودیتها و موانع بوده است.
ادامه این گفتوگو در روزهای آینده منتشر میشود.
گفتوگو و تنظیم از خبرنگار انرژی ایسنا: سمیرا محمدی