/تحلیل-فارن‌پالسی/

چرا پنتاگون واقعا نمی‌خواهد در سوریه مداخله نظامی کند؟

"مقاماتِ وزارتِ دفاعِ آمریکا (پنتاگون) دربارۀ مداخله در بحرانِ سوریه، که از بیش از دو سال پیش آغاز شده است، رفتاری به غایت دوگانه داشته‌اند و اینک هم‌زمان با این که دولتِ اوباما، رئیس جمهوری ایالاتِ متحده، نشانه‌هایی را مبنی بر میلِ خود به عرضۀ کمک‌هایِ مستقیمِ نظامی به مخالفانِ سوریه ابراز کرده است، همچنان در میانِ نظامیان تردید هست که آیا این کمک‌ها کارآمدند؟"

"مقاماتِ وزارتِ دفاعِ آمریکا (پنتاگون) دربارۀ مداخله در بحرانِ سوریه، که از بیش از دو سال پیش آغاز شده است، رفتاری به غایت دوگانه داشته‌اند و اینک هم‌زمان با این که دولتِ اوباما، رئیس جمهوری ایالاتِ متحده، نشانه‌هایی را مبنی بر میلِ خود به عرضۀ کمک‌هایِ مستقیمِ نظامی به مخالفانِ سوریه ابراز کرده است، همچنان در میانِ نظامیان تردید هست که آیا این کمک‌ها کارآمدند؟"

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گوردون لوبولد در گزارش خود در مجله فارن پالسی می‌نویسد: «جدا از برخی استثناهایِ مهم، عمدۀ مقامات آمریکا، بر آنند که مسلح ساختنِ مخالفان سوری، ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع و مداخلۀ نظامی به شیوه‌هایِ دیگر، به مثابۀ رویکردی مخاطره‌آمیز خواهد بود که هزینۀ بسیار دارد و به نظر نمی‌رسد که بتواند وضعِ مخالفانِ سوری را، آنچنان که لازم است، بهبود بخشد. اطلاعیۀ صادر شده از کاخِ سفید در روزِ پنجشنبۀ هفتۀ گذشته، مبنی بر این که ادارۀ اطلاعاتِ آمریکا تأیید می‌کند که حکومتِ بشار اسد، رییس جمهوری سوریه از سلاح‌هایِ شیمیایی استفاده کرده است، نشان‌دهندۀ برنامۀ معلومِ آمریکا برایِ حضورِ نظامی در سوریه است. اما به نظر نمی‌رسد که این تصمیم نتیجۀ تغییر در اندیشۀ مقاماتِ نظامی آمریکا باشد. در حالی که هیچکس از حضورِ پیاده‌نظام در آن سرزمین سخنی نمی‌گوید، مقاماتِ عالی به فراهم کردنِ تجهیزات هم میلی ندارند. برایِ مثال، افسران ارشدِ نظامی اعتقاد دارند که مسلح کردن مخالفان سوری(یکی از پیشنهادهایی که مدت‌هاست میانِ طرفدارانِ مداخله مطرح است) به این مساله منجر خواهد شد که این تسلیحات، دیر یا زود به دستِ دیگران بیافتد. برای حصولِ اطمینان از این مساله که از این تسلیحات محافظت خواهد شد و یا در صورتِ مفقود یا دزدیده شدن و در نهایت، به دستِ دیگران افتادن، فرآیندِ بازیابی صورت می‌گیرد، هیچ راهی وجود ندارد. این‌ها گفته‌هایِ یک افسرِ عالی‌رتبه بود که با موضوعِ موردِ بحث آشنایی داشت اما مُجاز نبود علنی سخن بگوید.

مقاماتِ نظامی می‌گویند که ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع، بر رویِ کاغذ، مناسب به نظر می‌رسد و شاید روحیۀ مخالفان را تقویت کند، اما این اقدام نمی‌تواند نمودارِ چیزی بیش از یک راهکارِ نمادین باشد، بدین معنا که ایالاتِ متحده و هم‌پیمانانش از درگیری اجتناب دارند. اما مقاماتِ نظامی می‌پرسند که اگر یکی از هواپیماهایِ بشار اسد واژگون شود، آن وقت چه خواهد شد؟ بی‌گمان، نظامیان تنها هزینه‌هایِ سیاسیِ ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع را می‌بینند و فوایدِ آن را اندک می‌دانند. علاوه بر این، برخی بر این نظرند که چون نظامِ بشار اسد برایِ در تنگنا انداختنِ مخالفانش، آنچنان که باید از تجهیزاتِ هوایی استفاده نمی‌کند، ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع بی‌اثر خواهد بود.

تجربه‌هایِ پیشین اشتیاقِ پنتاگون برایِ ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع را آرام کرده است. نیرویِ هوایی آمریکا از عملیاتِ دیدبانیِ شمالی و جنوبی در آسمانِ عراق، همچون کاری توان‌فرسا و پُرهزینه یاد می‌کند که سال‌ها به طول انجامید.

جو هالیدی، یکی از اعضایِ مؤسسۀ مطالعاتِ جنگ گفته است: مهمترینِ دلیلِ مقاومتِ ارتش آمریکا، به صراحت، آن است که پس از تجربۀ عراق، به خوبی می‌داند که این اقدام عواقبِ هنگفت و ناخواستۀ بسیار دارد، و این نظر بسیار معتبر است. هالیدی، که چند ماه پیش برایِ مقاماتِ وابسته به پنتاگون، به منظورِ مداخلۀ نظامی، برنامۀ کاری فراهم کرد، باور دارد هنگامی که طراحانِ تحرکاتِ نظامی به مقاطعِ مختلفِ این اقدام نظر دوخته‌اند – و به تأثیراتِ مرحلۀ دوم و سوم که ممکن است پس از آن رخ دهد- به پیامدِ شدیدِ "هیچ کاری نکردن" توجهی نداشته است.

دانستنِ این که برایِ چنین کاری از حیثِ تجهیزاتِ نظامی کمبود وجود دارد، به احساسِ جمعیِ نظامیان در موردِ مداخله در سوریه بیشتر دامن زده است. شاید یک مبنایِ روانیِ عمیق نیز در میان باشد: مخالفان سوری با برخی از مبارزان خارجی که ارتش با آن‌ها جنگیده است، کمابیش یکسان‌اند.

این عضوِ مؤسسۀ مطالعاتِ جنگ سازمانِ دفاع آمریکا می‌افزاید: وزارت دفاع آمریکا در چند سالِ گذشته، با افراط گرایان نبرد کرده است، حال چرا ما باید آنان را یاری کنیم؟

با این حال، برخی معتقدند که اگرچه گزینه‌هایِ نظامیِ مناسب اندک‌اند، هیچ کاری نکردن شاید بدتر باشد. ژنرال جیمز ماتیس، در بهارِ 2013، پیش از بازنشستگی از فرماندهیِ مرکزیِ ایالاتِ متحده، گفته بود که این کشور، قبل از ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع، با نابود کردنِ اهدافی در خاکِ سوریه، می‌تواند اثرگذار باشد. آمریکا و هم‌پیمانانش می‌توانند شمارِ زیادی از هواپیماهایِ نظامیِ بشار اسد را با حملاتِ دقیق و تسلیحاتِ نابودگر، بر رویِ زمین، شناسایی و منهدم کنند.

ژنرال ماتیس، در بهارِ سال جاری میلادی، از ریاست مرکزِ فرماندهیِ آمریکا بازنشسته شد، در بحبوحۀ این شایعات که کاخِ سفید نسبت به نگرانیِ عمیقِ او از خطری که ایران برایِ آمریکا و خاورمیانه ایجاد کرده، کم‌توجه است. حزب‌الله که از جانبِ ایران حمایت و تأمینِ مالی می‌شود، گمان می‌رود که مدت‌هاست به نظامِ اسد یاری می‌رساند.

هم‌چنان، خردِ جمعی در بینِ فرماندهانِ بلند رتبه و دریادارانِ ارتش آمریکا آن است که گزینه‌هایِ نظامی اغلب مناسب نیستند. ژنرال فیلیپ بریدلاو، فرماندهِ ستادِ فرماندهِ اروپایی ایالاتِ متحده و فرماندۀ ارشدِ ائتلاف، در اروپا گفته است، هیچ ارزشِ نظامی‌ای در ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوع در شمالِ سوریه نمی‌بیند.

چنین منطقه‌ای را می‌شد با استفاده از سیستم دفاعِ هواییِ پاتریوت ایجاد کرد اما مطابق با شواهدی که امسال، پیش از این عرضه شد، بریدلاو اصلِ مطلب را چنین بیان کرده است که از شش سامانه موشکیِ پاتریوت که برایِ دفاع از مرزها، در ترکیه مستقر شده، تنها دو سیستم ساختِ آمریکاست. چهار سامانه دیگر از ناتو به ترکیه آمده است، پس ایالاتِ متحده، برایِ ایجادِ منطقۀ پرواز ممنوعی که شمالِ سوریه را نیز دربربگیرد، دستِ کم، به موافقتِ ترکیه نیاز دارد.

وی در همان هنگام گفت: ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم؛ این حقیقت که بتوانیم در سوریه زور و اجبار به کار ببریم از اساس ممکن است. چنین اقدامی در سوریه هم خوب خواهد بود و هم بد. سامانۀ دفاعیِ پاتریوت باید به جایی دیگر منتقل شود تا به عوضِ این که حافظِ جمعیتِ ساکن در مرزهایِ ترکیه باشد، بتواند از منطقۀ پرواز ممنوعی که تا سوریه گسترده شده است، دفاع کند و این شاید از نظرِ سیاسی، چندان مطلوب نباشد.

بریدلاو هشدار می‌دهد که "یک منطقۀ امن فرصت می‌دهد تا با مخالفان همکاری کنیم، اما ایجادِ منطقۀ امن در سوریه چیزی بیشتر از سامانۀ پاتریوت است، شاید لازم باشد که هواپیماهایی با بالِ ثابت و تجهیزاتِ دیگری را هم برایِ این مسأله با خود بیاوریم."

فقدانِ اشتیاقِ راهبردی برایِ پذیرفتنِ نقشِ نظامی در سوریه باعثِ رفتارِ دوگانۀ خودِ دولت سوریه، از آغاز درگیری‌ها در سالِ 2011 شده، یا شاید آن را توجیه کرده است. از آن جا که پنتاگون با بحرانِ مالی دست به گریبان است که هزینه‌های ناشی از دو جنگِ طولانی در بیش از یک دهۀ پیش، به بار آورده، رهبرانِ نظامی به لغزیدن در یک نبردِ دیگر علاقه‌ای ندارند. رئیسِ ستادِ مشترک ارتش آمریکا، ژنرال مارتین دمپسی بارها ایدۀ مداخلۀ بیشتر در سوریه را انکار کرده است. کمک‌هایِ نظامیِ مستقیم یا مداخله در سوریه به شیوه‌هایِ دیگر با هم فرقی ندارند و این همان پایانی است که مقاماتِ عالی از آن نگران‌اند. دمپسی در 18 آوریل سال جاری میلادی، به شورایِ نیروهایِ مسلح سنا گفت: پیش از آن که اقدامی بکنیم، باید برایِ آن چه پس از آن روی می‌دهد، آماده باشیم.

در همان ماه، در صبحانه‌ای که دمپسی با خبرنگاران صرف کرد، بار دیگر نسبت به مداخله نظامی در سوریه ابرازِ تردید کرد و گفت: نمی‌دانیم که آیا اقدامِ نظامی آن نتیجه‌ای را خواهد داد که نه فقط اعضایِ کنگره که همۀ ما بدان علاقه‌مندیم – و آن عبارت است از پایانِ خشونت، نوعی از آشتی بینِ احزابِ سیاسی، و یک سوریۀ باثبات- و به همین خاطر است که من نسبت به استفاده از ابزارِ نظامیِ قدرت محتاط بوده‌ام... برایِ من روشن نیست که آیا آن نتیجه به دست خواهد آمد یا خیر؟»

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۹ خرداد ۱۳۹۲ / ۱۱:۵۲
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 92032917990
  • خبرنگار :