موریانهای "جامعهی باز و دشمنانش" خورد، معدهاش نتوانست تحمل کند و اوضاعش به هم ریخت...
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
رویا صدر
چند تا موریانه بیکار ماندند. گفتند برویم نمایشگاه کتاب، دلی از عزا دربیاوریم.
* موریانهای "اصول علم اقتصاد " خورد، به خاطر مصرف مواد تاریخگذشته دچار مسمومیت غذایی شد.
* موریانهای "همهی مردم برابرند" خورد، معدهاش تعجب کرد.
* موریانهای "سیمای زنی در میان جمع" خورد، تذکر انضباطی گرفت.
* موریانهای "جامعهی باز و دشمنانش" خورد، معدهاش نتوانست تحمل کند و اوضاعش به هم ریخت.
* موریانهای "طنز امروز ایران" خورد، دچار افسردگی مفرط شد.
*موریانهای "سنجش خرد ناب" و "ساختار و تأویل متن" خورد، سوءهاضمه گرفت.
* موریانهای رمانهای عامهپسند "آبی عشق" و "مستانهی عشق" و "غروب دل" و سایر ضمایم دل و قلوه را خورد، دچار مرگ مغزی شد.
* موریانهای کتابهای شعر من بمیرم – تو بمیری را از جمله: "یا تو، یا هیچکس" و "در قلب منی" خورد، ارتباطش را با واقعیت از دست داد و اسکیزوفرنی گرفت.
* موریانهای کتاب "کنکورت را قورت بده" خورد، دچار یأس فلسفی شد و از "شلوارهای وصلهدار" سردرآورد.
* موریانهای "تاریخ جهان" خورد، خمیازه کشید و غر زد که: "چقدر باید غذای تکراری بخورم؟!"
*موریانه ای "سیاستنامه"خورد، زیر پا له شد.
* موریانهای دنبال کتاب "راه طیشده" رفت، از "جنایت و مکافات" ! سر درآورد.
*موریانهای "منطقالطیر"خورد، احساس خودمرغ بینی به او دست داد و خودشیفته شد.
*موریانهای دنبال "خردهجنایتهای زن و شوهری" رفت، به "عادت میکنیم" رسید.
و بالأخره...
*موریانهای دنبال "بهشت گمشده" رفت، از نامبرده اطلاعی در دست نیست!...
انتهای پیام