تورج اصلانی در مسترکلاس «جشن تصویر سال» از تجربیاتش با فیلمبرداری دوربین دیجیتال سخن گفت و مطرح کرد که سینما برایش یک بازی است.
به گزارش خبرنگار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ادامهی مسترکلاسهایی که به مناسبت دهمین سالگرد جشن «تصویر سال» در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود چهارشنبه 16 اسفندماه تورج اصلانی که برای فیلمبرداری دو فیلم «بغض» و «فصل کرگدن» در جشنوارههای بینالمللی جایزهی بهترین فیلمبردار را دریافت کرده بود، از تجربیاتش سخن گفت.
او در ابتدا با اشاره به برگزاری جشن «تصویر سال» و مستر کلاسهای این دوره، خطاب به سیفالله صمدیان(دبیر جشن تصویر سال) گفت: سالمترین محفل فرهنگی این مملکت را صمدیان اداره میکند آن هم بدون اینکه هیچ پشتیبانی داشته باشد و تنها پتانسیل این محفل هم افرادی هستند که خالصانه میخواهند حضور داشته باشند.
اصلانی سینما را برای خود یک بازی دانست تا شغل و ادامه داد: سینما بازیای است که در آن سهلانگاری نمیکنم و در آن درگیر کشف تازهای هستم.
ترس از اداره پست تا ظهور عکس درآب
این فیلمبردار سینما با بیان اینکه کارش را از سینمای 8 میلیمتری آغاز کرده است، گفت که در آن نوع سینما یک جور دیکتاتوری وجود داشت که به او فرصت زیادی برای رویا پردازی نمیداد.
اصلانی در ادامه اتفاقاتی را که باعث شد، ظهور عکس و فیلم را یاد بگیرد اینگونه توضیح داد: اول باید از ادارهی پست برای گم کردن فیلمی که برای ظهور به آلمان فرستاده بودم، تشکر کنم چون این اتفاق باعث شد از پُست کردن فیلمم بترسم و خودم سعی کنم ظهور فیلم و عکس را یاد بگیرم.
او ادامه داد: اولین باری که یک دوربین 8 میلیمتری دست گرفتم یک انیمیشن ساختم تا با ساخت یک تک فریم از بازی «مار و پله»، فقط کار با دوربین را تجربه کنم. بعد آن را به ادارهی پست بردم تا به در آلمان ظاهر شود چون فقط آنجا امکان چنین کاری وجود داشت اما نزدیک به دو سال طول کشید و خبری از فیلم نشد. تا اینکه در 14 سالگی کتابی را درباره ظهورعکس و فیلم از اکبر عالمی خواندم که البته کلماتش را خیلی متوجه نمیشدم؛ به این ترتیب طی یک مرحلهی اشتباهی، کار را یاد گرفتم.
اصلانی تصریح کرد: زمانی که به دنبال ظهور عکسهایم بودم آنها را در آب میگذاشتم ولی بعد از طریق عکاسی که در شهرمان -کرمانشاه- بود یاد گرفتم که باید داروی خاصی را برای ظهور عکس استفاده کنم به این ترتیب من که دیگر از ادارهی پست ترسیده بودم، ترجیح داده بودم خودم با آزمون و خطا کار ظهور را یاد بگیرم و در طول این کار تجربههای غلطی داشتم که بعدها به یک سبک تبدیل شدند.
نداشتن وقت و سرمایه لازمهی زایش هنر است
اصلانی لحظهنگاری و شناخت لحظههای ناب را از نکات مهم در کار فیلمبرداری و عکاسی دانست و گفت که در تجربهکردنهایش بیپروایی را یاد گرفته و از اینکه خطا کند نترسیده چون فکر میکرده با خطا کردن است که میتواند یاد بگیرد.
این فیلمبردار همچنین زایش هنر را حاصل « داشتن ذکاوت و خلاقیت» و «نداشتن وقت و سرمایه» تعبیر و تاکید کرد: همیشه تولد یک اثر هنری با این سه مورد صورت میگیرد چون وقتی نداریم، مجبور میشویم آخرین ترفندها را به خرج دهیم.
"بدرود بغداد" و دزدی پلان از یک مانور نظامی
به گزارش ایسنا، تورج اصلانی در ادامه سکانسهایی از فیلم «بدرود بغداد» به کارگردانی مهدی نادری را نمایش داد و ترفندها و ابزارهایی را که برای فیلمبرداری صحنههای مختلف استفاده شده بود، توضیح داد.
وی با نشان دادن سکانس نیش زدن عقرب در این فیلم و استفاده از آینه برای همراه کردن عقرب در یک مسیر چند دقیقهای، گفت: ما برای بسیاری از سکانسها از ابزارهایی استفاده کردیم که شاید فکر کنید نمیتوان با آنها کار کرد در حالیکه همواره این محدودیتها هستند که به درد ما ایرانیها خوردهاند.
او تاکید کرد که دوربین دیجیتال این امکان را میدهد تا ایدههایی که به ذهن میرسد را در همان لحظه به کارگردان نشان داد.
اصلانی با بیان اینکه در سینمای ایران هیچ اتفاقی جز اینکه شما را شوکه کند در راه نیست چون گاهی خیلی چیزهایی که از قبل برنامهریزی شده، اجرایی نمیشود، بیان کرد: در چنین موقعیتهایی نباید معطل بمانید. نمونهی آن در فیلم «بدرود بغداد» صحنههایی بودند که به تانک و وسایل جنگی نیاز داشتیم ولی چنین امکانی فراهم نشد. از آنجا که در شرایط دفاع مقدس و در فاصلهی دور یک مانور نظامی در حال انجام بود با استفاده از دوربین دیجیتال و تغییر لنز، پلانهای خود را از این مانور، فیلمبرداری و یک جورایی دزدی پلان کردیم.
او همچنین درباره سکانس «بوکس» که در فیلم «بدرود بغداد» وجود داشت، گفت: قرار بود این سکانس ورزشگاهی در نیویورک با جمعیت زیاد را نشان دهد ولی واقعیت این بود که ما هیچ هنروری به عنوان تماشاچی نداشتیم و فقط یک شب سی چهل هزار تومان به یک نگهبان در یک ورزشگاه در تهران دادیم تا پلانهای خود را فیلمبرداری کنیم بعد تصویر طوری آماده شد که گویی جمعیت زیادی در ورزشگاه بوده و در نهایت هم فیلم به عنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شد!
اصلانی در ادامه به فیلم «بغض» که با دو دوربین دیجیتال سه هزار دلاری ساخته و با همین امکانات با آثار حرفهای دنیا رقابت شده است،دربارهی فیلمبرداری آن در استانبول توضیح داد: در استانبول طبق قانونی که وجود دارد اگر بخواهید سهپایهای نصب کنید و فیلمبرداری کنید باید با پلیس و شهرداری هماهنگ کنید و پولی پرداخت کنید تا بتوانید کار خود را انجام دهید اما اگر نخواهید سهپایه نصب کنید کار راحتتر است. به این ترتیب ما با توجه به ویژگیهایی که خود فیلم داشت، با استفاده از دوربین دیجیتال فضای جدیدی را تجربه کردیم.
به گزارش ایسنا، دربخشی از این مسترکلاس فیلم کوتاه «قیقو» به کارگردانی ایرج محمدی پخش شد و پس از آن اصلانی، توضیح داد که این فیلم بدون هیچ گونه نور فیلمبرداری شده و از تجربههای اول کار با دوربین 5ED است.
او در این بخش پس از گفتوگویی میان اصلانی و کامیار کلاری که در جلسه حضور داشت دربارهی آثار خارجی تصریح کرد: سینمای ما عشیرهای استارت خورده و فقط یکسری آدم عاشقپیشه دور هم جمع شدهاند و ما اصلا صنعت سینما نداریم.
فصل کرگدن و ترس مونیکا بلوچی
بخش پایانی این کلاس به توضیح دربارهی فیلمبرداری فیلم «فصل کرگردن» اختصاص داشت که به جز نمایش یک سکانس از فیلم، اصلانی خاطراتی را از گروه فیلمسازی و بازیگران آن تعریف کرد.
اصلانی گفت: وقتی عوامل خارجی فیلم به ویژه آنهایی که شهرت جهانی داشتند و نیز مونیکا بلوچی مرا به عنوان فیلمبردار و مدیر فیلمبرداری با یک دوربین کوچک در دست دیدهاند بسیار تعجب کردند و من هر چه از کارم برای آنها میگفتم به جای اینکه ذوقزده شوند نگرانتر میشدند به طوری که مونیکا بلوچی به کسی که واسطهی حضور او در فیلم شده بود زنگ زد و از حضور چنین فیلمبرداری اظهار نگرانی کرد هرچند او در نهایت بلوچی را خاطرجمع کرده بود که این همان فیلمبردار«گربههای ایرانی» است و نگرانی نداشته باشد.
این فیلمبردار با اشاره به اینکه مونیکا بلوچی به عشق اینکه چادر سر کند در فیلم حضور پیدا کرده بود، اضافه کرد: در ابتدای کار همه فکر میکردند با یک ناوارد میخواهند کار کنند و به نوعی نگران سابقه کاری خود بودند. مخصوصا جایی که مونیکا بلوچی دوربین مرا سلفون کشیده دید و از قبادی پرسید که من آدم نرمالی هستم؟! من هم که نگران بودم او در پایان فیلمبرداری آن روز برود و دیگر نیاید همان شب تصاویری را که فیلمبرداری کرده بودیم آماده کردم و او بعد از اینکه فردا آنها را دید باور نمیکرد که آن تصاویری را با همان یک دوربین کوچک گرفتهام و مرتب میپرسید دوربین دیگر کجا بوده؟
در این بخش صمدیان اضافه کرد که بعدها مونیکا بلوچی در مصاحبهای گفته بود تنها عاملی که او را نگه داشت جدیت مدیر فیلمبرداری و موهای مجعدش بوده است.
اصلانی در پایان این کلاس دربارهی جایزهای که برای دو فیلم «بغض» و «فصل کرگدن» دریافت کرد و نظر هیات داوران این جایزه گفت: در این دو فیلم تفاوتهای اساسی وجود داشت؛ یکی اینکه در «بغض» دوربین سرگردان، روی دست و بلاتکلیف است که آن هم به دلیل فضای قصه است اما در «فصل کرگدن» اصلا پلان روی دست وجود ندارد و دوربین خیلی متین و کند حرکت میکند. همچنین در «فصل کرگدن» طراحی نور و نورپردازی ویژهای انجام شده اما در «بغض» برای حفظ اصالت مکان که بیشتر خیابانهای استانبول بود، از نورپردازی خاصی استفاده نکردیم.
او تصریح کرد:با این حال نمایش نهایی چیزی است که برای داوران بیشتر مهم بوده و آنها به پروسهای که طی می کنیم اهمیت نمیدهند بلکه انچه به روی پرده نمایش داده می شود و ارائهی درست اثر به همراه فهم موضوع برایشان مهم است.
وی همچنین به نامزد نشدن فیلمبرداری فیلم «آرگو» که باعث قهر فیلمبردارش شد و ورک شاپی که در روز اول جشنواره لهستان پیش از اعلام اسامی نامزدها برگزار شده بود اشاره و اظهار کرد: در آنجا یکی از پرسنل کمپانی «پانا ویژن» بدون اینکه کاتالوگ را بخواند با اعتماد به نفس دربارهی کار من به شیوه سوپر 35 اظهار نظر میکرد ولی بعد که من به او گفتم، فیلم را با دوربین عکاسی فیلمبرداری کردهام تعجب کرد و بعد از آن هم که اسامی کاندیداها اعلام شد به حالت قهر دیگر با من صحبت نکرد.
به گزارش ایسنا، این مستر کلاس به دلیل مشغلهی کاری تورج اصلانی با تاخیر بیش از یک ساعت آغاز شد وبه همین دلیل پیش از آمدن اصلانی، سیفالله صمدیان در توصیف کیفیت دوربین دیجیتال که دلیل برگزاری این مستر کلاس شده بود خاطرهای را ازفیلم «ABC آفریقا» تعریف کرد.
او گفت: سازمان ملل از عباس کیارستمی خواسته بود تا فیلمی را درباره ایدز در اوگاندا بسازد و او از من خواست تا وی را همراهی کنم. کیارستمی ابتدا قصد داشت تصویربرداری کند و بعد سناریویی بسازد اما شرایط طوری شد که بر اساس متریالی که داشتیم پنج شش ماه ماندیم و کار را پیش بردیم. پس از آن هم فیلم در بخش رسمی جشنواره کن پذیرفته شد و وقتی آن را روی پرده دیدم کیفیت تصویر برایم غیرقابل تصور بود همچنین بعد از آن اسکورسیزی این فیلم را بهترین فیلم سال 2001 و حتی 2002 معرفی کرد.
انتهای پیام