/گزارش/

حاشیه‌نشینی و پیامدهای آن

موضوع حاشیه‌نشینی، از معضلات شهریست که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان حقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده است.

موضوع حاشیه‌نشینی، از معضلات شهریست که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان حقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه‌ی سیستان و بلوچستان،احساس ناامنی در محله، تنها به علت جرایم خشونت‌آمیز نیست بلکه نابهنجاری‌ها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد، ولگردی، تکدی‌گری و سرقت گذشته از این‌که عامل اصلی ترس و احساس ناامنی عمومی‌اند به نوبه‌ی خود قطعًا زمینه‌ی رواج گسترده‌ی جرایم را نیز فراهم می‌کند. برای پیشگیری از انهدام اجتماع نیز باید به محض شکسته شدن اولین هنجار فوراً با هنجارشکن برخورد کرد.

این‌که جرایم در مناطق حاشیه‌ای بسیار بیشتر از سایر مناطق اتفاق می‌افتد مورد پذیرش همه است حاشیه‌نشینی، نوعی از سکونت است که در آن افراد در مناطق مجاور شهر اقامت دارند و از حداقل امکانات و خدمات بی‌بهره‌اند البته باید گفت قید مجاور شهر در مواردی نقض می‌شود به این علت که شهرک‌های اقماری در نواحی مجاور شهر سبب می‌شود حاشیه‌نشین‌ها بین نواحی شهری جا گیرند به این ترتیب آنچه می‌ماند فقدان برخورداری از حداقل امکانات و خدمات شهری برای ساکنان این مناطق است.

این امر سبب می‌شود برخی مناطق درون محدوده‌ی جغرافیایی شهر جزیی از حاشیه‌نشین‌ها تلقی شود. یا می‌توان گفت حاشیه‌نشین فردی است مهاجر یا غیرمهاجر که به علت فقدان تخصص صنفی و نبود بنیان‌های مالی توانمند و طبقه و فرهنگ اجتماعی متناسب با طبقات و فرهنگ متعارف و لازم شهری در حاشیه واقع شده است.

این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و کمتر به علت عوامل جاذب شهری، زادگاه خویش را ترک کرده و به شهرها رو می‌آورند.

آنها به علت عدم تطبیق با محیط شهری از یک سو و براثر عوامل پس‌ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج به کانون‌های به هم پیوسته و یا جدا از یکدیگر در قسمت‌هایی از شهر سکنی می‌گزینند به صورتی که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری مغایر بوده و مالکیت آنها اغلب غصبی است و این افراد از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به نقل سایت پلیس مرکز استان، حاشیه‌نشینی مشکلات اجتماعی موجود در شهرها را تشدید و آنها را گسترده‌تر می‌کند. وجود حاشیه‌نشینان در مناطق حاشیه‌ای شهرها به لحاظ تقاضا برای استفاده از منابع آموزشی و پرورشی می‌تواند سبب افزایش فشار بر منابع موجود در این زمینه شود و یا این‌که سطح بی‌سوادی را افزایش دهد.

پدیده‌ها و معضلات اجتماعی چنانچه بدون برنامه‌ریزی و به‌صورت بنیادین و ریشه‌ای با آنها برخورد نشود سبب پیدایش آنها در شکل و شمایل دیگری می‌شود.

چون حاشیه‌نشینی خاص کشور ما نیست،‌ تلاش‌های مربوط به حل آن سابقه‌ی زیادی دارد این تلاش‌ها را می‌توان به‌صورت یک پیوستار در نظر گرفت که در یک سوی آن نادیده گرفتن و تلاش برای نابودی و پراکنده کردن این اجتماعات است و در سوی دیگر تلاش برای ارائه مسکن،‌ امکانات و شرایط زندگی به آنان است.

البته هر کشور با توجه به امکانات اقتصادی و شرایط سیاسی خود یک راه حل برمی‌گزیند، به‌عنوان مثال در کشورهای اروپایی که توان اقتصادی بیشتری (در مقایسه با کشورهای کم توسعه‌یافته) دارند،‌ سعی می‌شود از طریق خانه‌های بین راه، مراکز خیریه و... به حاشیه‌نشینی‌ها و بی‌خانمانی سروسامان بدهند و در کشوری مانند فیلیپین با تخریب آلونک‌نشین‌ها با معضل روبرو می‌شوند.

براساس این گزارش، در کشور ما شاید با ترکیبی از هر دو مواجه باشیم که نمودی از فقدان یک برنامه‌ی مدون در مواجهه با این معضل است به هر حال این معضل، علل چند گانه‌ای دارد نظریه‌پردازان غربی اعتقاد دارند ساکنان حاشیه‌نشین‌ها، مردمی بی‌جا، آواره و رانده شده‌اند، که مانند خس و خاشاک بر سیل مهاجرت از روستاها کنده و به شهرها آورده شده‌اند بدون این‌که در جامعه‌ی مدرن پذیرفته شده باشند، به نظر این گروه حاشیه‌نشینی از عوارض جانبی گذار جوامع سنتی به سوی جوامع صنعتی و شهری مدرن است و چنین تحول عظیمی بدون عوارض جانبی امکانپذیر نیست.

سیر منطقی این نظریه رهاسازی حاشیه‌نشینان به حال خود است تا این‌که دست نامرئی بازار فکری به حال آنان کمک کند و یا حداکثر محلی برای اجرای برنامه‌های تسکین‌دهنده برای کاستن از خطر انفجار این بمب ساعتی باشند.

اما از زاویه‌ای دیگر حاشیه‌نشینی را می‌توان واکنش به فقدان برنامه‌ریزی متولیان جامعه دانست که به صورت خود جوش و با حداقل امکانات به نوعی معضل مسکن را برای خود برطرف کرده‌اند.

تاریخچه حاشیه‌نشینی

حاشیه‌نشین به افرادی گفته می شود که در محدوده‌ی فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر حضور و سکونت دارند ولی نحوه‌ی اسکان و معیشت آنها از جامعه شهری کاملاً متمایز است و در نتیجه با جامعه شهری هماهنگ نشده‌اند.

حاشیه‌نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد این پدیده هم در کشورهای توسعه‌یافته و هم در کشورهای در حال توسعه وجود داشته و دارد و تنها تفاوت آن در کشورهای توسعه‌یافته با کشورهای در حال توسعه، از حیث ریشه‌های تاریخی بوجودآورنده‌ی آن و رفتار کالبدی و اجتماعی آن است.

ایران نیز از این پدیده مصون نمانده منتهی شرایط حادی که در برخی کشورها از جمله برزیل، هندوستان و پرو و برخی کشورهای آفریقایی وجود دارد در کشور ما، حاکم نیست اما از حیث قدمت مشابه دیگر کشورهاست در ایران پیش از آغاز دهه‌ی 40 شهرنشینی رشد کندی داشت و در آستانه‌ی دهه‌ی 40 حدود 33 درصد از جمعیت کشور در شهرها زندگی می‌کردند.

با اجرای طرح اصلاحات اراضی در آن دهه و افزایش درآمدهای نفتی در دهه‌ی 50، رشد شهرنشینی شتاب بیشتری گرفت و این رشد چنان سرعت یافت که در سال 57 جمعیت شهرنشین کشور به 64 درصد رسید و در وضعیت فعلی مطمئناً این نسبت به سود شهرنشینی افزایش یافته است و چون قشر عظیمی از این حاشیه‌نشینان مهاجران از روستاها یا شهرهای کوچک هستند مشکل فرآروی آنها این است که کجا سکونت گزینند؟ آنها در پی تهیه‌ی زمین برای احداث مسکن، به لحاظ ارزانی حاشیه و اطراف شهر به این مناطق رو می‌آورند و مناطقی را تشکیل می‌دهند که به‌تدریج این مناطق خود به شهری تبدیل می‌شوند با حاشیه‌های مملو از سکونت‌گاه‌های غیررسمی و اسلامشهر تهران که در گذشته «شادی شهر» نامیده می‌شد نمونه‌ی بارز آن است و این چنین است که حاشیه‌نشینی شکل گرفت.

علل عمده‌ی پیدایش حاشیه‌نشینی

در خصوص ایجاد پدیده‌ی حاشیه‌نشینی علل مختلفی موثر است که از آن جمله می‌توان به کمی درآمد روسای خانوار و بهای زیاد زمین و هزینه‌ی ساخت و ساز رسمی و گرانی اجاره بها، دافعه‌های مبدا(مثل بی‌چیزی، نداشتن زمین) سبب گریز ساکنان آن از زادگاه‌های خویش و سرازیر شدن آنها بسوی شهرها می‌شود و هزینه‌ی زیاد زندگی شهری سبب پدید آمدن کانون‌های حاشیه‌نشینی می‌شود. عامل دیگر قطعه‌بندی‌های بزرگ زمین است که سبب افزایش قیمت زمین شده و امکان خرید زمین توسط افراد کم درآمد و کم بضاعت گرفته می‌شود و به‌ناچار به مناطق حاشیه‌نشینی پناه می‌برند، اشاره کرد.

فقدان منطقه‌بندی و کاربری نامناسب زمین از دیگر علل است اگر شهرها به‌صورت مناسب منطقه‌بندی و توسعه نیابند زمینه برای ساخت و سازهای غیرمجاز فراهم می‌شود و محلات زاغه‌نشینی بوجود می‌آید. هم‌چنین چنانچه زمین‌های مناسب برای خانه‌سازی به کاربری صنایع و یا دیگر موارد کاربری اختصاص یابد ممکن است محلات فقرنشین شکل بگیرند.

مهاجرت هم از عوامل موثر در شکل‌گیری حاشیه‌نشینی است این مهاجرت شامل مهاجرت افراد از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و نیز مهاجرت افراد از هسته‌ی داخلی شهر به حواشی آن است.

در شکل‌گیری مناطق حاشیه‌نشینی حداقل در گسترش آن نقش و تاثیر عملکرد ادارات و دستگاه‌های دولتی و عمومی را نباید نادیده گرفت.

اوصاف عمومی مناطق حاشیه‌نشینی

عمده‌ترین نماد جهانی حاشیه‌نشینی سیمای نامطلوب آن است که احساس و وجدان و دیدگان آدمی را می‌آزارد، ساختمان‌های تخریب و فرسوده شده نشان می‌دهد. گذرگاه‌ها و معابر پرپیچ‌ و خم و کم عرض است و اغلب راه دسترسی خودروهای امداد اعم از آتش‌نشانی، اورژانس و پلیس در مواقع بروز حوادث و خطرات وجود ندارد.

حاشیه‌نشین‌ها فاقد بهداشت عمومی و خصوصی در حد و اندازه‌ی استانداردهای جهانی و حتی ملی هستند و اقدام علیه بهداشت عمومی و محیط زیست در چنین مناطقی شایع است. انباشت زباله‌ها و عدم جمع‌آوری آنها، جریان فاضلاب منازل در کوچه‌ها و عدم دفع بهداشتی آن، آلودگی‌های صوتی و آلودگی هوا و... در این محلات مشهود است.

اکثر خانواده‌های حاشیه‌نشین شغل رسمی برای تامین معاش خود ندارند و چون این افراد اغلب فاقد مهارت و تخصص و سرمایه‌گذاری هستند به مشاغل کاذب و بعضاً مجرمانه مثل دست‌فروشی، کوپن‌فروشی، تکدی‌گری، زباله‌دزدی، خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی رو می‌آورند. بر حسب آمارهای موجود حدود 20 در صد افراد این مناطق فاقد شغل هستند.

در مناطق حاشیه‌نشین خرده فرهنگ‌های خاص مناطق کوچک هر یک از خانوارها که قبلاً ساکن آن بودند مشاهده می‌شود. این فرهنگ‌ها بسیار دیر جذب فرهنگ‌های شهری می‌شوند و این امر و نیز فقر فرهنگی افراد امکان نفوذ از نظر فرهنگی و اجتماعی را در آنها برای اجرای برنامه‌های مختلف اجتماعی، چون بهداشت و تنظیم‌خانواده و... مشکل می‌کند.

از عوامل گرایش به اعتیاد، فقر، بیکاری، فقدان برنامه صحیح برای پر کردن اوقات فراغت، نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی و در دسترس بودن مواد مخدر را می‌توان نام برد اغلب در مناطق حاشیه‌نشین بسیاری از این عوامل قابل رؤیت است و از همین‌رو اعتیاد به مواد مخدر در میان جوانان این مناطق و خرید و فروش مواد افیونی روز به روز افزایش می‌یابد.

تأثیر حاشیه‌نشین‌ها برای تهدید امنیت اجتماعی

حاشیه‌نشین‌ها جزو مناطق مستعد ارتکاب جرم هستند، فقدان نظارت امنیتی کافی وجود شمار فراوانی از افراد نیازمند و بیکار، سواد اندک، فقدان روشنایی کافی در معابر و وضعیت جغرافیایی برخی مناطق همه سبب می‌شود مجرمان به راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی که این عوامل زمینه‌ساز وجود داشته باشد این مناطق بالقوه جرم‌خیز می‌مانند.

جوانان حاشیه‌نشین با فرهنگ ویژه‌ روزها عازم مرکز شهر می‌شوند تا کاری دست و پا کنند. با توجه به فقدان تخصص و آموزش کافی، عمدتاً به کار دستفروشی، پهن کردن بساط، سیگار فروشی، کار در میدان تره بار و... می‌پردازند و به این ترتیب به‌صورت زائده‌ی فعالیت‌های شهری در می‌آیند. این مشاغل غیرتخصصی و زائد خود به عنوان یک عامل سوق‌دهنده بسوی جرم عمل می‌کنند. به‌طور مثال در یک مطالعه مربوط به مشاغل افراد معتاد، همه‌ی افراد نمونه مشاغل کاذب و غیر تخصصی داشتند. از دیگر جرائم مطرح در حاشیه‌نشین‌ها وجود دارد منکراتی است که به علت بروز بیماری‌های تناسلی و ایدز، اهمیت خاص دارد.

جهات تاثیرگذار محیط زندگی بر ارتکاب جرایم

قطعاً در وقوع جرم محیط اعم از محیط اجتماعی و محیط زندگی تاثیر بسزایی دارد و این امر به اثبات رسیده و در حال حاضر جرم‌شناسان، جامعه‌شناسان و حقوقدانان آن را پذیرفته‌اند و نظریات و نتیجه تحقیقاتی که انجام شده و به برخی از آنها اشاره شد مبین تاثیرگذاری محیط در وقوع جرایم است. اعمال مجرمانه یا بزهکارانه در پس از شکل‌گیری حاشیه‌نشینی شامل سرقت، سرقت از جرایم علیه اموال است و جرم‌شناسان عللی را برای آن برشمرده‌اند از جمله فقر و نیاز مالی، بیکاری، اعتیاد، انتقام‌جویی و کینه و حسد. بیشتر علل یاد شده را می‌توان در مناطق حاشیه‌نشین مشاهده کرد.

در بیشتر موارد این افراد در محل‌های مرفه‌نشین، یا متوسط شهر نسبت به سرقت اقدام می‌کنند. در مناطق حاشیه‌نشین سرقت برق، آب و گاز و تلفن نیز شایع است. چون این مناطق خصوصاً در مراحل اول شکل‌گیری آن فاقد خدمات فوق هستند به نحوی از انحاء و با انجام سیم‌کشی‌ها و لوله‌کشی‌های پنهانی نسبت به سرقت آب، برق، گاز و تلفن از نزدیکترین محل ممکن (اعم از مسکونی، صنعتی، تجاری و خدماتی) اقدام می‌کنند.

قتل عمد از دیگر موارد است تعارض خرده فرهنگ‌ها، خصومت و اختلافات دیرینه، سودجویی و تحصیل اموال، جریحه‌دار شدن غیرت و آبرو و نزاع‌های اتفاقی و اعتیاد از علل وقوع قتل است. این علل و عوامل به روشنی در مناطق حاشیه‌ای قابل رویت است. بیشتر قتل‌های اتفاق افتاده یا در این مناطق است یا توسط کسانی که در این مناطق زندگی کرده‌اند به وقوع می‌پیوندد.

نزاع‌های دسته‌جمعی از جرایم شایع در مناطق حاشیه‌ایست چون ساکنان این مناطق اغلب مهاجرین از روستاها و ایل‌ها هستند و اغلب در یک محل و در نزدیک هم سکنی می‌گزینند و در مواقعی به سبب درگیری‌های جزئی حادث شده بین دو نفر و حتی کودکان نزاع‌های دسته جمعی شدیدی که اغلب به کشته و زحمی شدن عده‌ای از منازعه‌کنندگان منجر می‌شود، رخ می‌دهد.

تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیستاز دیگر معضلات حاشیه‌نشینی است ماده 688 قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است هر اقدامی که تهدید علیه بهداشت عمومی شناخته شود از قبیل آلوده کردن آب آشامیدنی یا توزیع آب آشامیدنی آلوده، دفع غیربهداشتی فضولات انسانی و دامی و مواد زاید، ریختن مواد مسموم‌کننده در رودخانه، زباله در خیابان‌ها و کشتار غیرمجاز دام، استفاده غیرمجاز فاضلاب خام یا پس‌آب تصفیه‌خانه‌های فاضلاب برای مصارف کشاورزی ممنوع است و مرتکبین چنانچه مطابق قوانین خاص مشمول مجازات شدیدتری نباشند به حبس تا یکسال محکوم می‌شوند.

در مناطق حاشیه‌نشینی، فاضلاب منازل در کوچه‌ها رها شده، جدول‌کشی و کانال‌کشی مناسبی برای هدایت این آب‌های کثیف وجود ندارد و این آب‌ها در سطح کوچه‌ها در جریان است. خدمات شهری مثل جمع‌آوری و دفع زباله به آن شکلی که در داخل شهرها وجود دارد در این مناطق دیده نمی‌شود و در برخی منازل احشام نگهداری می‌شوند و فضولات آن در منزل و محله منتشر می‌شود. در این مناطق کشتارهای غیرمجاز و غیر بهداشتی می‌شود و همه این موارد از مصادیق جرم تهدید علیه بهداشت عمومی و محیط زیست است که قابل تعقیب کیفری هستند. هم‌چنین تخلفات بهداشتی که در اماکن عمومی مناطق حاشیه‌ای مثل مغازه‌ها و نیز آلودگی‌های صوتی و آلودگی هوا که در این مناطق مشهود است نیز از همین نوع است.

اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی از دیگر معضلات حاشیه‌نشینی است توزیع مواد مخدر در این مناطق به راحتی امکانپذیر است و آن هم ناشی از احساس امنیتی است که توزیع‌کنندگان این مواد در آن مناطق دارند. و به‌لحاظ فقر علمی و آگاهی ساکنان این مناطق و بیکاری وسیع و برای رهایی یافتن مقطعی از برخی فشارهای روحی و... میل به استعمال مواد مخدر در این مناطق بیشتر است. برخی جوانان بیکار و حتی نوجوانان، شغل و حرفه خود را خرید و فروش مواد مخدر قرار داده‌اند و یا مکان و وسایل استفاده از آن را در اختیار متقاضیان قرار می‌دهند و از این راه سود کسب می‌کنند.

راهکارهای مناسب برای جلوگیری از گسترش حاشیه‌نشینی

در این زمینه باید به دو اصل توجه داشت یکی ریشه‌یابی مشکلات اجتماعی نظیر حاشیه‌نشینی و دیگری برنامه‌ریزی علمی برای بر طرف کردن موانع و عوامل پیدایش و گسترش یک پدیده‌ی اجتماعی است.

در برخورد با پدیده‌ی حاشیه‌نشینی باید به جای توجه به معلول، بروز علت‌ها را بررسی کرد و با برنامه‌ریزی جامع و علمی برای برطرف کردن این پدیده تلاش کرد. بنابراین امکان از میان بردن این معضل اجتماعی وجود دارد به شرط این‌که شناخت و برنامه‌ریزی علمی جانشین برنامه‌ریزی مقطعی، ظاهری و یا ساده پنداری شود.

اختلاف سطح توسعه‌ در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان شهر و روستا یکی از عوامل عمده مهاجرت روستاییان به شهرها و در نتیجه بروز گسترش پدیده‌ی حاشیه‌نشینی است و تا زمانی که این اختلاف سطح از میان نرود، هم‌چنان مهاجرت از روستا به شهرها و نیز ایجاد مناطقی به نام حاشیه ادامه دارد.

از میان بردن اختلاف سطح میان روستا و شهر بدین معنا نیست که روستاها به شهر تبدیل شوند و یا همه‌ی امکاناتی که در شهرها وجود دارد باید در روستاها فراهم شود بلکه باید امکانات در زمینه‌های یاد شده که سبب این اختلاف سطح شده در معیاری معقول و مناسب در روستا ایجاد شود تا سبب اقامت و ماندگار روستاییان در روستاها و نیز مانع مهاجرت‌های انبوه آنان به شهرها شود.

در زمینه‌های چهارگانه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باید اول اولویت با روستاها باشد تا اختلاف سطح توسعه از میان برود و پس از این‌که در زمینه‌های یاد شده میان شهرها و روستاهای کشورمان به سطحی برابر دست یافتیم آنگاه می‌توانیم به‌طور مساوی شهرنشینان و روستاییان را از امکانات توسعه بهره‌مند کنیم. در صورت محقق شدن این هدف، روستاییان به‌صورت توده‌ای، نیازی به مهاجرت به شهرها برای خود نمی‌بینند.

آنچه که اکنون به‌عنوان حاشیه‌نشینی شناخته شده جزو جریان دیرپا و تاریخی مهاجرت جمعیتی جویای کار و رفاه و گریزان از روستاها و شهرهای کوچک به لحاظ دافعه‌های آن و نیز پس رانده شدن فقرا از درون شهرها به حاشیه آن، چیز دیگری نیست و این فرایند معلول طبیعی توسعه است و تا زمانی که حاشیه‌ها در برابر شهرها قرار گیرد حاشیه‌نشینی پدیده‌ای ناهنجار و ناپذیرفتنی است اما زمانی که به پیشینه‌ی تاریخی این پدیده نگریسته شود آن را یک جریان دائمی، ماندگار و گریزناپذیر و حتی به عقیده‌ی برخی کارشناسان لازم و مفید برای توسعه می‌دانند.

پس این عقیده که باید مناطق حاشیه‌نشینی را تخریب کرد قابل دفاع نیست و باید با ساماندهی آن و فراهم کردن امکانات مورد نیاز برای حاشیه‌نشینان و کم کردن فاصله و خلاء موجود میان آنها و شهرنسینان اقدام کرد و این امور که از لوازم و مقدمات پیشگیری و کاهش میزان جرایم در این مناطق است امکانپذیر نیست مگر با مشارکت و همکاری و همدلی دستگاه‌های مسوول.

اگر چنین مشارکتی شود و راهکارهای توصیه شده در قبل به‌کار گرفته شود مطمئناً نظاره‌گر ایجاد و گسترش حاشیه‌نشینی در کشور و به تبع آن گسترش جرم و جنایات نخواهیم بود. مناطق حاشیه‌نشین در شهرها هر چند که به صورت بی‌رویه، کنترل و سازماندهی نشده بوجود آمده است اما از دید اجتماعی ضروریست که با شناخت مسایل و مشکلات حاشیه‌نشینان به طور عام و کنترل و تنظیم‌خانواده به طور خاص راه حل اساسی در ارتباط با برطرف کردن نیازهای بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این قشر عظیم است که به‌صورت بیمارگونه در شهرها بوجود آمده است جستجو و اعمال شود. تا ضمن برطرف کردن مسایل و مشکلات فردی و خانوادگی به حل مسایل و مشکلات شهری هم تا حدودی مساعدت شود. از طرفی دیگر امروزه هر چند مسوولان به امر تنظیم‌خانواده دقت و توجه خاصی دارند، اما در مناطق حاشیه‌نشین به علل ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هنوز سطح باروری زنان در مقایسه با سایر زنان شهری بیشتر است که این امر در بلندمدت در گسترش حاشیه‌نشینی و افزایش مشکلات شهری نقش موثری دارد.

پیشنهاد و راهکارها برای پیشگیری و کاهش جرم در مناطق حاشیه‌نشینی

باید کیفیت سکونت از طریق اعطاء برخی امکانات و تسهیلات ارتقاء یابد و در تطبیق منازل و محلات با اصول و معیارهای شهرسازی تلاش شود. سرمایه‌گذاری در این مناطق باید به صورت تبرعی و بدون هیچ چشم‌داشت و بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی برای دستگاه‌های مربوط از جمله شهرداری‌ها انجام شود.

هم‌چنین باید احداث معابر و گذرگاه‌ها در این مناطق که امکان دسترسی آسان و فوری پلیس و نیروهای انتظامی و امنیتی و اکیپ های امداد مثل خودروهای آتش نشانی و اورژانس و... را فراهم کند.

ایجاد روشنایی کافی در کوچه‌ها و معابر از دیگر راهکارهاست تجربه نشان داده که در مکان‌های تاریک امکان ارتکاب جرم از جمله سرقت و جرح و قتل بیشتر از مکان‌های روشن است و وجود روشنایی کافی در این مناطق خود فی‌النفسه عامل و رادعی در ارتکاب جرایم ذکر شده است.

براساس این گزارش، شناسایی اراذل و اوباش و مجرمان سابقه‌دار این مناطق و تشکیل شناسنامه برای نامبردگان و تحت کنترل قرار دادن آنها از طریق احضارهای اتفاقی به مراجع انتظامی باید انجام شود.

افزایش ضریب امنیتی مناطق یاد شده توسط مراجع انتظامی و امنیتی از طریق ایجاد کلانتری‌ها و مراکز انتظامی و حضور مرتب گشت‌های سیار در محلات و معابر از دیگر راهکارهاست.

تعطیلی سریع مراکز صنفی فاقد مجوز و پروانه‌ی کسب و الزام آنها برای اخذ مجوز و پروانه کسب و الزام آنها جهت اخذ مجوزهای لازم و سپس نظارت کامل و دقیق نسبت به فعالیت مراکز یاد شده و برخورد قاطع با افراد متخلف توسط واحدهای اماکن عمومی نیروی انتظامی در مناطق حاشیه‌نشینی ضروریست.

زیباسازی ظواهر ساختمان‌ها و بناهای موجود در این مناطق، ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم برای پرکردن اوقات فراغت ساکنان مناطق حاشیه‌نشین، بازرسی و نظارت کافی کارشناسان بهداشت و محیط زیست از مناطق حاشیه‌نشینی و جلوگیری از اقدامات علیه بهداشت عمومی و محیط زیست و استفاده از تصویب طرح‌ها و برنامه‌ها و پروژه‌های مهم شهری از نظریه جامعه‌شناسان، حقوقدانان و به‌ویژه جرم‌شناسان و نیز پیشنهاد راهکارهایی برای پیشگیری و کاهش جرایم در مناطقی که هنوز حاشیه‌نشینی در آن رواج نیافته اما مستعد حاشیه‌نشینی هستند ضروریست.

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۱۴ دی ۱۳۹۱ / ۰۹:۵۵
  • دسته‌بندی: سیستان و بلوچستان
  • کد خبر: 91101408396
  • خبرنگار :