با وجود اذعان بسياري از كشورها از جمله آمريكا به لزوم عاريسازي جهان از تسليحات هستهيي با گذشت 67 سال از اولين بمباران هستهيي جهان، دورنماي خلع سلاح هستهيي كشورهايي كه داراي زرادخانههاي اتمي هستند همچنان در هاله تاريكي از ابهام قرار دارد و مشخص نيست كه چه زماني زيانبار بودن تسليحات هستهيي بر همگان آشكار خواهد شد و دولتهاي كشورهاي هستهيي تسليحاتي درصدد جبران اشتباه خود بر خواهند آمد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، امروز، ششم اوت، شصت و هفتمين سالگرد پرتاب بمب هستهيي آمريكا بر فراز شهر هيروشيما و سه روز بعد بر فراز شهر ناگازاكي است. اكثريت مردم آمريكا اين روز را روز رسوايي و بدنامي نميدانند؛ برعكس، معتقدند كه استفاده از بمبهاي اتمي كه موجب تسليم ژاپن در يك هفته بعد شد جان صدها هزار نفر مردم آمريكايي و ژاپني را نجات داد و اينكه همه گزينههاي ديگري كه علاوه بر بمباران هستهيي وجود داشتند، با دقت بررسي شدند و اينكه نجات آن زندگيها براي تصميمگيران در اولويت قرار داشت.
پژوهشهاي تاريخي هيچ يك از اين اعتقادات را تاييد نميكند. ارزيابي اينكه چند زندگي در نتيجه اين اقدام نجات پيدا كردهاند (اگر واقعا نجات پيدا كرده باشند) بر پايه گمانهزني قرار دارد و در هر صورت جايي در تفكرات تصميمگيرندگان نداشت. آنچه ما ميدانيم اين است كه حدود 200 هزار نفر بلافاصله كشته شدند كه بخش اعظم آنها زنان، كودكان و مرداني بودند كه در جنگ شركت نداشتند. دوازده نفر از خلبانهاي دستگير شده آمريكايي كه در زندان شهر هيروشيما زنداني بودند نيز جزئي از كشتهشدگان بودند.
گزينههاي ديگري كه در كنار استفاده از بمبهاي اتمي قرار داشت نيز در نظر گرفته نشد. اين امر دلايل زيادي دارد كه هزينه دو ميليارد دلاري كه براي توليد بمب اتمي صرف شد و در آن زمان پول زيادي به حساب ميآمد يكي از اين دلايل نيست.
به گفته جو وايت، تاريخدان آمريكايي، در اين پروسه زمان زيادي صرف انتخاب هدف بمباران اتمي شد؛ ابتدا شهر باستاني و زيباي كيوتو در راس فهرست كوتاه مقامات آمريكايي قرار داشت، چون اينطور تصور ميشد كه مردم كيوتو "باهوشتر بودند و در نتيجه بهتر ميتوانستند اهميت اين سلاح را درك كنند" اما هنري استيمسون، وزير جنگ وقت آمريكا، يك جمهوريخواه و يك وكيل محترم شركت والاستريت بر وتو كردن كيوتو اصرار ورزيد. پس از آن هيروشيما و ناگازاكي انتخاب شدند كه دليل آن نزديكي خانههاي كارگران به كارخانههاي شهر بود.
طبق مقاله وي در روزنامه واشنگتن پست، استفاده از بمبهاي اتمي به خاطر ويرانگري مطلق و خالي از تبعيضش به خوبي با جنگ جهاني دوم همخواني دارد،
جنگي كه خونينترين جنگ تاريخ بشر نام گرفته است. اما حداقل آنچه را كه سازندگان آن انتظار داشتند برآورده كرد. آيا ميتوان همين را درباره مفيد بودن تسليحات هستهيي پس از سال 1945 گفت؟ بياييد از آمريكا شروع كنيم. تسليحات هستهيي آمريكا مانع شكست اين كشور در ويتنام نشدهاند، مانع وقوع حادثه يازده سپتامبر نشدند و علاوه بر آن اين كشور را از گرفتاريهاي فعلي اقتصادي و سياسي نجات ندادهاند.
زرادخانه هستهيي روسيه دوران شوروي نيز كمونيسم سبك شوروي را از مرگ نجات نداد. انگليس و فرانسه به اميد حفظ جايگاهشان به عنوان "قدرتهاي بزرگ" به سلاح هستهيي دست يافتند، اما اين كار فايدهاي نداشت. فيدل كاسترو از روسيهي دوران شوروي تسليحات هستهيي گرفت تا آمريكا را از حملات نظامي، نظير فاجعه خليج پيكز در سال 1961 منصرف كند. به مدت سيزده روز در اكتبر سال 1962 هولوكاست هستهيي يك احتمال جدي بود. اما آنچه به اين بحران پايان داد خروج تسليحات هستهيي بود. خروج تسليحات هستهيي موجب شد كه امنيت ملي كوبا تقويت شود.
رژيم صهيونيستي تسليحات هستهيي دارد، اما ميگويد كه ندارد. اين تسليحات باعث نشده است كه رژيم صهيونيستي حتي يك قدم به صلح با همسايگانش نزديكتر شود.
تسليحات هستهيي هيچ كمكي به حل مشكلات سياسي و اجتماعي هند نكردهاند. همين امر درباره پاكستان كه حدود 25 درصد بودجهاش را صرف امور دفاعي ميكند و دومين سيستم سياسي فاسد در جهان را دارد، صدق ميكند. از سال 1947 سه جنگ بين هند و پاكستان بر سر مالكيت كشمير صورت گرفته است. جنگ چهارم ميتواند به راحتي هستهيي شود. در آخر چين را داريم كه موفقيتهاي اقتصادي اخيرش هيچ ربطي به توانايي هستهيي ندارد.
متخصصان مطالعات استراتژيك و روابط بينالمللي به خوبي از اين حقايق آگاهند. بسياري از آنها به اين نتيجه رسيدهاند كه تسليحات هستهيي بيفايده و در نتيجه بيخطرند اما ميتوان گفت كه حرف آنها تنها 50 درصد درست است. تسليحات هستهيي بيفايدهاند، اما شديدا خطرناكند.
با وجود شواهدات گسترده مبني بر اينكه تسليحات هستهيي به مالكانشان كمك نميكند به هيچ يك از اهداف استراتژيك و غيراستراتژيك خود برسند، حتي يك كشور چه يكجانبه و چه با مذاكرات تسليحات هستهيياش را كنار نگذاشته است. خلع سلاح هستهيي به دلايلي كه هم كاملا واضح و مبرهن است و هم تكرار آن ناراحتكننده، به اين زوديها در دستور كار هيچ شركتي قرار نخواهد گرفت. اين در حالي است كه هر روزه شاهد كساني هستيم كه در پيتزبورگ و ديگر شهرهاي آمريكا پيراهنها و لباسهايي را به تن دارند علامت صلح جنبش خلع سلاح هستهيي روي آن نقش بسته است.
پيشبيني هميشه كار پر ريسكي است، اما پيشبيني اينكه اگر قرار باشد بشريت آيندهاي داشته باشد بايد تسليحات هستهيي را كنار بگذارد خالي از ريسك است. بر عهده كشورهاست كه در راستاي تحقق اين آينده اقدام كنند.
انتهاي پيام