بيست و دو سال از زلزله هولناك رودبار و منجيل گذشت. جنبش ويرانگر زمين و غفلت ما از آمادگي در برابر اين پديده طبيعي در آن آخرين بامداد بهار 69، چنان زخمي به چهره سبز شمال كشور زد كه هنوز هم رد آلام و رنجهاي عميق ناشي از آن پس از سالها بر قلب و روح بازماندگان آن فاجعه غمبار و بسياري از ايرانيان ديده ميشود.
به گزارش خبرنگار علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، 36 دقيقه بامداد 31 خرداد ماه 69 درست در هنگام پخش بازي برزيل - اسكاتلند در جام جهاني 1990 ايتاليا كه ميليونها نفر را در سراسر دنيا پاي تلويزيونها نشانده بود، قهر زمين و غفلت آدميان، بيش از 15 هزار نفر را در شمال ايران به كام مرگ كشيد.
زمينلرزه هولناك منجيل با بزرگي 7.3 در مقياس امواج دروني زمين و ژرفاي 19 كيلومتر كه ده ها هزار نفر مصدوم و مجروح نيز بر جاي گذاشت، بخشهاي وسيعي از سه شهر منجيل، رودبار و لوشان را با خاك يكسان كرد و دهها شهر و روستاي ديگر از جمله گنجه، آب بر، لاهيجان، كوچصفهان، رشت، منجيل، قزوين، زنجان را با تلفات و خسارات سنگين مواجه كرد.
در زمان رخداد زلزله بسیاری از مردم بهخصوص جوانان سرگرم تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا بودند و اینچنین بود که به دلیل بیدار بودن، بسیاری از جوانان توانستند بههنگام وقوع فاجعه از منازل بگریزند و زیر آوار نمانند؛ با اين حال اين زلزله يكي از پرتلفات ترين زمين لرزه هاي معاصر بود كه در فهرست 10 زلزله مرگبار قرن ثبت شد. به زعم برخي كارشناسان از مهمترين علل بالا بودن خسارات جانی در زلزله منجیل، خطا در اعلام کانون زلزله بود چرا که در آن زمان به دلیل محدود بودن ایستگاههای لرزهنگاری، کانون زلزله، منطقه دیلمان در استان گیلان اعلام شد و از این رو زمان طلایی 24 تا 72 ساعته برای امداد رسانی به مناطقی که خسارات جدی بدان ها وارد شده بود از دست رفت.
زلزله منجيل كه به تعبيري اولين زمين لرزه بزرگ به معني واقعي كلمه در منطقه اي شهري و محدودهاي مدرن در كشور بود زنگ خطري بود كه اذهان عمومي و توجه دستگاههاي مسوول را به نحوي جديتر به مخاطرات و ابعاد فاجعهبار زلزلههاي اين چنيني كه در بسياري از شهرها و مناطق مسكوني كشور حتي در ابعادي بزرگتر قابل تكرار است جلب كرد.
اين زلزله بی تردید تاثیر گذارترین زلزله در زمینه ساخت و ساز اصولی و مقاوم سازی در برابر زلزله و حوادث طبیعی بود و نقطه عطفی در مطالعات زلزله شناسی و مهندسی زلزله در ایران شد، بهطوریكه مطالعه آن زمینلرزه بخشی از سرفصلهای دروس زلزلهشناسی مهندسی و همچنین پهنهبندی خطر زلزله را به خود اختصاص داده و هر ساله دانشجویانی برای بازدید از پهنه رومركز مهلرزهای زلزله منجيل و درسهايی كه بايد از اين زلزله آموخت به منطقه منجیل و رودبار میروند.اين زلزله چنان تاثیرگذار بود كه میتوان گفت، بعد از آن رويداد بود كه ستاد مدیریت بحران وزارت كشور شكل گرفت، سازمان نظام مهندسی تأسيس شد، آيیننامههای ساخت و ساز مقاوم در كشور تدوین شد و مراكز پژوهشی مرتبط با زلزله بسط و توسعه یافتند.
از دیگر دستاوردهای مهم این واقعه برای جامع علمی وفنی کشور تشکیل نخستین مراکز تحقیقاتی و پژوهشی مرتبط با زلزله، تدوین آئیننامهها و مقررات ملی ساختمان و استانداردهاي لرزه يي بود.
دكتر مهدي زارع، معاون پژوهشي پژوهشگاه بينالمللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله كه تحقيقات پايان نامه كارشناسي ارشد و بخشي از تحقيقات رساله دكتري خود را هم در زمينه اين زلزله به انجام رسانده مي گويد: زلزله منجيل كه با بزرگي ۷.۳ و ژرفاي ۱۹ كيلومتر و سازوكار ژرفي فشاري با مولفه امتداد لغز رخ داد با گسيختگي ناپيوسته گسل زمينلرزهيي با قطعاتي به طول هاي مختلف در طول كلي حدود هشتاد كيلومتر از پاكده و جيرنده در جنوب شرق تا باكلور در شمال غرب همراه بود كه به عنوان يكي از مهمترين اثر هاي اين گسيختگي سطحي زمينلرزهيي همچنان در جناح راست سد سفيد رود و محدوده پي جرثقيل تاجي سد به صورت گسيختگي در پي سنگ مشخص است.
وي گفت: طبق آمار سازمان برنامه بيش از ۱۵هزار نفر در اين زلزله كشته شدند كه البته آمار هاي ديگري هم از تلفات اين زلزله منتشر شده است. علاوه بر اين ده ها هزار مصدوم و مجروح هم از اين زلزله بر جاي ماند. زلزله منجيل اساسا مسير زندگي مردم منطقه زلزله زده را عوض كرد. مردمي كه هر كدام بر سر كار خود بودند و در انديشه آينده خويش، ناگهان اين فاجعه طبيعي تومار زندگيشان را در هم پيچيد. زندگي شان به كلي تغيير كرد. بعضي از خانواده ها تمامي اعضايشان را از دست دادند و تعداد زيادي نيز معلول و مجروح شديد برايشان باقي ماند. شهر كاملا تخريب شده منجيل، با بازسازي تقريبا به طور كامل تغيير چهره داد و شهر جديدي در منجيل ساخته شد. اين مساله با نسبتهاي كمتري در رودبار، لوشان، گنجه، تارم عليا و .... نيز صادق است. البته بسياري از مردم محل كسب و كار و اشتغال خود را نيز در اين زلزله از دست دادند و بنابراين از نظر اجتماعي اين اتفاق يك چرخش مهم در زندگي مردم بود.
زارع اضافه كرد: اميدوارم اين اتفاق مهم در تاريخ معاصر ما هيچگاه فراموش نشود و متخصصان ايراني كه در زمينه هاي زلزله شناسي و مهندسي زلزله و شاخه ها و رشته هاي مرتبط تحصيل مي كنند و همچنين رشته هاي علوم انساني مربوط به زلزله- كه در اين زمينه ها همچنان ما ضعفهاي فراوان داريم - با تمركز بر زلزله منجيل و ساير زمينلرزه هاي اصلي و شديد ايران، مساله را تشخيص دهند. در زمينه هاي مربوط به زلزله ميتوان كارهاي مختلفي انجام داد؛ ولي تشخيص اينكه در ايران مساله ما چيست، بسيار مهم است. زلزله منجيل نماد خوبي براي پاسخ به اين سوال است كه مساله ما چيست و اساسا از چه نوعي است.
انتهاي پيام