/ماهيت و فلسفه مهريه در حقوق/ يك استاد دانشگاه: قوانين مهريه عامل تزلزل خانوادههاست، نه تحكيم تقويت روابط اخلاقي و فرهنگي جايگزين ضمانت اجراهاي حقوقي شود
يك مدرس و استاد حقوق دانشگاه گفت: در زمينه مهريه به جاي تمركز بر قوانين و سازوكارهاي خارجي بهتر اين است كه مباحث فرهنگي و اخلاقي را تقويت كنيم. دكتر حسن فدايي در گفتوگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اينكه با نگاهي به آيات ميشود فلسفه مهر و تشريع آن را استنباط كنيم، گفت: خداوند منان در آيه 4 سوره مباركه نساء ميفرمايد"و اتوا النساء صدقا تهن نحله" و در واقع از مهر به صداق تعبير شده است و ترجمه تحتاللفظياش اين است كه مهر زنان را از باب عطيه و پيشكش بپردازيد. وي تصريح كرد: شايد دليل اينكه از مهر به صداق تعبير شده نشانهاي از راستين بودن علاقه و عشق روج به زوجه است و يا اينكه از واژه نحله استفاده شده به معناي عطيه و بخشش است يعني مرد هيچ عنواني جز تقديم پيشكش و هديه ندارد عدهاي هم چنين تفسير كردهاند كه نحل به معناي زنبور عسل است يعني به ديگران بهترين مايع و عامل شفا را ميبخشد اما هيچ توقعي هم ندارد هر چند عدهاي هم نحله را به معناي دين و بدهي تعبير كردهاند. اين استاد دانشگاه گفت: اگر ما صداق و نحله را در نظر بگيريم در واقع مهر يك نوع اعطاي تبرعي است؛ اعطايي است كه هيچ عوضي در قبال آن وجود ندارد اما عدهاي مهر را نوعي اعطاي معوض ميشمارند يعني قائلند كه مهر در برابر استمتاع زوجه يا در بعضي آيات مهر به اجر تعبير شده به همين معناست. يا بعضي مهر را در قبال حق رياستي كه در آيه 34 سوره مباركه نساء به مردان سپرده شده ميدانند. "الرجال قوامون عليالنساء" يعني در واقع مرد را رييس و مدير خانواده قلمداد كردهاند كه بالطبع در قبال اين حق رياست مهري را بپردازد. البته بهتر است به جاي واژه رييس در قوانين(ماده 1105 قانون مدني)، واژه مدير به كار رود. وي افزود: عدهاي هم معتقدند كه زن در قبال سختيها و تلخيهايي كه از رابطهاش با مرد تحمل ميكند بايد اين مهريه به او پرداخت شود و با اين نگاه مهر يك اعطاي معوض است. فدايي اظهار كرد: اگر ما بخواهيم به ماهيت مهر و كاركردهاي آن بپردازيم اول بايد اين نكته را در نظر بگيريم كه نكاح بايد در دو مقوله بحث شود؛ يكي جنبه اصلي يا بعد غيرمالي و عبادي نكاح كه همان رابطه بسيط زوجيت و پيمان مقدس زناشويي است و ديگري جنبه اصلي آن است پس در واقع مهر آن جنبه فرعي و مالي قضيه است لذا نبايد خيلي روي مهر و فرعيات تمركز كنيم به طوري كه از اصل قضيه كه آن محبت و مودت و پيمان مقدس است غافل شويم. وي خاطر نشان كرد: عدهاي مهر را مكمل سهمالارث زن ميدانند و ميگويند چون سهمالارث زن نصف سهم مرد است مهريه را مكمل سهم زن ميدانند. برخي مهر را وثيقهاي در برابر حق طلاق مرد قلمداد ميكنند و بر اين باورند چون حق طلاق با مرد است به جهت اينكه ترمزي بر تمايلات نفساني مرد بزنند مهر را به عنوان وثيقهاي براي زن قرار دادهاند؛ هر چند اين استدلال، استدلالي قوي نيست به دليل اينكه نميتوان كانون محبت و مودت را با اين تعابير و تفاسير مطرح كرد چون ما حتي در روايات داريم كه به مهر كم و بخشش مهر تشويق شده است. اين استاد دانشگاه ادامه داد: پس نميتوانيم در نظر بگيريم كه مهريه وثيقهاي براي زنان در مقابل حق طلاق مردان است كه متاسفانه شايد اين تعابير در عرف هم خيلي مطرح شده و مهر را نه به ديد اعلام راستي و صداقت بلكه به عنوان حربهاي براي استفاده كردن در برزخ اختلافاتشان قرار ميدهند. وي گفت: برخي مهريه را به عنوان اجر برخي فعاليتهاي زن قلمداد كردهاند كه در روايات هم به نوعي اشاره شده است و معتقدند به دليل عدم حضور زن در فعاليتهاي تجاري و اجتماعي يا به نوعي پاداش فعاليتهاي زن در خانواده، مهري براي او قرار داده ميشود با اين استدلال كه آسودگي خاطر مرد در خانه نتيجه زحمات زن است و در نهايت بيمه اجتماعي و تامين آتيه زن يكي از موارد و كاركردهاي مهر است. اين حقوقدان تصريح كرد: اينها همه به نوعي بيانگر تعاريفي از مهر هستند اما آنچه كه با ذوق سليم هم سازگار است اين است كه مهر تدبير ماهرانهاي است كه در متن خلقت و كتاب راهنماي سعادت انسان قرآن، براي تعديل روابط زن و مرد مطرح شده است. وي گفت: مهر اعلام راستي و صداقت و تداوم به ايجاد يك پيوند زناشويي است و به نظر من نميتوان سازوكارها و قوانين را در نظر گرفت كه بيايند بحث مهريه را نظام ببخشند چون قوانيني را هم كه ما الان در باب مهريه و تحكيم بنيان خانواده مطرح كرديم شايد در واقع باعث تزلزل بنيان خانواده شده است نه تحكيم خانواده. يكي از اين موارد ماده 1085 قانون مدني در باب حق حبس است؛ يعني زنها ميتوانند تا زماني كه مهر خود را از زوج دريافت نكردهاند تمكين نكنند البته مشروط به اينكه مهرشان مدتدار نباشد و قبلا هم تمكين نكرده باشند. اين استاد دانشگاه ادامه داد: همين بحثها و اينكه اين حق و حقوق را به نوعي به زنها دادهاند شايد همان اوايل باعث ايجاد اختلافاتي بين زوج و زوجه شود. يا ماده 2 قانون نحوه محكوميتهاي مالي راجع به حبس مرداني كه مهر را پرداخت نميكنند و قادر به پرداخت نيستند و اينكه اگر اعسارشان ثابت نشود بايد به زندان بروند در صورتي كه زنداني كردن دردي را دوا نميكند بلكه مشكلي بر مشكلات ميافزايد. فدايي گفت: مطلبي كه در اين رابطه ميشود مطرح كرد و به تعبير بزرگي كه فرمودند قوانين بايد تا پشت در خانه بيايند و داخل خانه نبايد صحبت از قوانين خشك و بيروح باشد اما آنچه كه بايد خانواده را گرم نگه دارد و عامل بقاء و تحكيم خانواده شود محبت، مودت و شناخت طرفين است. لذا بهتر است كه مسائل خانوادگي را بيشتر در ابعاد اخلاقي بحث كرد و براي تقويت روابط اخلاقي و فرهنگي بسترسازي كرد تا اينكه بياييم ضمانت اجراهاي حقوقي را تقويت كنيم. وي در رابطه با نقش قوانين در اين باره ادامه داد: قانون مولود و زاييده اخلاق است و اگر كسي از نظر اخلاقي پايبند نباشد به نظر قوانين خشك هر نميتوانند او را به غل و زنجير در بياورد و مقيد كنند. در روايات هم داريم كه من هانت عليه نفسه فلا تامن شره كسي كه به خودش احترام نميگذارد و اخلاق و آداب را رعايت نميكند قطعا در تعرض به ديگران هم از هيچ حربهاي ابا نميكند پس ميشود اين بحث را مطرح كرد كه به جاي تمركز بر قوانين و سازوكارهاي خارجي بياييم مباحث فرهنگي و اخلاقي را تقويت كنيم. اين استاد دانشگاه اظهار كرد: خانوادهها به جاي اينكه مهر را حربهاي براي استفاده در برزخ اختلافاتشان قرار بدهند و آن را جايگزين تحقيق و تفحص از خانواده زوج كنند بايد خودشان وارد صحنه شوند و به صورت كامل معرفت و شناخت پيدا كنند و اساس و بنيان خانواده را بر شناخت تنظيم كنند. وي ادامه داد: طرفين بايد انرژي احساساتشان را پشت منطق عقلانيت قرار دهند و بر اساس تدبير حكيمانه و عاقلانه اقدام به ازدواج كنند. ازدواجهايي كه روي موج احساس و فارغ از هرگونه استدلال و منطق و حكمت انجام ميشود مصداق اين شعر عشقهايي كز پي رنگي بود عشق نبود عاقبت ننگي بود است پس اگر ازدواج و تشكيل خانواده بر اساس معرفت قرار داده شود تبعات بعدي قطعا حل خواهد شد. فدايي گفت: اگر مطابق قواعد رياضي براي اخلاق زوجين عدد يك كه عدد پايه محسوب ميشود را در نظر بگيريم و براي هركدام از ويژگيها مثل زيبايي، پولدار بودن و ساير صفات يك صفر قرار دهيم، در اين صورت اگر عدد اول يعني اخلاق را برداريم تمام صفرهاي بعدي بيارزش است و در واقع اين تعبيري است كه بر اساس آن اگر زوج پشتوانه اخلاقي و سپرده اخلاقي نداشت و حسابهاي اخلاقي او خالي بود لذا صفرهاي بعدي ديگر فايدهاي ندارد. وي گفت: انشاءالله به اين سمت و سو برويم كه اساس خانواده را بر مبناي اخلاق پايهگذاري كنيم ورودي مباحث ارزشي و مبتني بر آيات و روايات ازدواج را صورت بدهيم و بدين شكل بقيه مباحث فرعي به خودي خود حل خواهد شد؛ همانطوري كه بزرگان گفتهاند قبل از ازدواج چشمتان را باز كنيد و بعد از آن چشمتان را ببنديد. اما اگر اين اساس اشكال داشته باشد قطعا ضمانت اجراهاي بيروني، تدوين قوانين ديگر و سازوكارهاي دولت هم كارساز نخواهد بود. خانه از پايبست ويران است خواجه در فكر نقش ايوان است هم در بردارنده همين معناست. اين استاد دانشگاه گفت: با توجه به اينكه در قرآن كريم آمده است و "آتيتم احديهن قنطارا" يا در سوره مباركه بقره آيه "ولاجناح عليكم فيما تراضيتم به" وجود دارد، در واقع اين بحث مطرح شده است كه شما هر مقدار مهري را ميتوانيد تعيين كنيد. در روايات هم داريم كه "الصداق ماتراضيا عليه من قليل اوكثير" مهريه آن چيزي است كه طرفين بر آن توافق كردهاند، چه كم و چه زياد. پس سقفي براي مهريه در آيات و روايات نداريم اما حداقل تعيين شده است و آن هم طبق ماده 1078 قانون مدني كه مطابق فقه، آيات و روايات ماست مهر بايد ماليت داشته باشد اما اين نكته قابل تذكر است كه توصيه و تاكيد شده است كه مهرهاي سنگين قرار ندهيد و زناني كه داراي مهر كمتري هستند به نوعي مورد مدح قرار گرفتهاند. وي گفت: مباحثي همچون اينكه ما بياييم سازوكارهايي را تعبيه كنيم يا اينكه سقفي تعيين شود مطرح شد و شايعات بسيار قوي هم مبني بر اينكه بخشنامه شده بود كه دفترخانهها مهر را مازاد بر مقدار مشخصي قرار ندهند وجود داشت كه اينها به دلايلي رد شدند اما اين طرفين هستند كه ميتوانند خودشان سازوكارهايي را قرار بدهند و با هم روي اين مساله تراضي كنند. اين استاد دانشگاه تاكيد كرد: هر چه سازوكارهاي خارجي، قوانين و مقررات بيروني بهتر شود بهتر است اما در بعضي موارد لازم است كه سازوكارهايي تعبيه شود مثلا دادن مقداري از مهر به عنوان نقدينگي يا پرداخت قسمتي از مهر در اوايل ازدواج و كارهايي از اين قبيل ميتواند اين مشكلات و معضلات ناشي از مهر را از بين ببرد همچنين ميشود افرادي كه توانايي پرداخت مهرهاي سنگيني ندارند با توجه به وضعيت فعليشان و اينكه قدرت تسليم مهر را دارند يا نه، اندازهاي براي مهرشان در نظر گرفته شود. انتهاي پيام