سرويس رسانهي ايسنا روزهاي استادان علوم ارتباطات و پيشكسوتان روزنامهنگاري را همزمان با برگزاري هجدهمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريها، برگزار ميكند. در اين راستا، هر روز در سرويس رسانه و صفحه ويژه اين نمايشگاه در سايت خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بهنام يك يا چند نفر از استادان يا پيشكسوتان روزنامهنگاري كشور نامگذاري شده، بزرگداشت مجازي آنها در قالب يك گزارش شامل زندگينامه، شرح فعاليتها و موفقيتها، گزيدهاي از ديدگاهها، گزيدهاي از توصيفهاي ديگر شخصيتها و نيز منتخبي از عكسهاي ايشان منتشر خواهد شد.
سرويس رسانهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) كه همهساله برنامههاي ويژهاي را براي متخصصان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري همزمان با برگزاري نمايشگاه بينالمللي مطبوعات و خبرگزاريها طراحي و اجرا كرده است، امسال نيز اميدوار است در اين حركت - بهعنوان يكي از برنامههاي اين گروه براي ايام برگزاري نمايشگاه هجدهم - نكوداشت حدود 20 نفر از اين استادان را ترتيب داده، در سالهاي آتي نيز اين حركت را از بعد كمي و كيفي، گسترش دهد.
***
سوم آبان، روز «يونس شكرخواه»؛
دكتر يونس شکرخواه، دوم تيرماه سال 1336 در مشهد به دنيا آمد.
او داراي کارشناسي مترجمي زبان انگليسي، کارشناسي ارشد ارتباطات و دکتراي علوم ارتباطات است و فعاليت حرفهيي روزنامهنگاري خود را از سال 1360 با ترجمه مقالهاي براي روزنامه اطلاعات آغاز کرد و از متخصصان حوزه دانش ارتباطات و نيز از مترجمان اين رشته به زبان فارسي به شمار ميرود.
به گزارش خبرنگار رسانه ايسنا، پاياننامه دکتري يونس شکرخواه کتابي با عنوان روزنامهنگاري سنتي و روزنامهنگاري سايبر است که در آن به بررسي نگرش صاحبان نظر درباره آثار فناوريهاي نوين ارتباطي بر آزادي بيان پرداخته و در آن با 10 نفر از استادان برجسته ارتباطات جهان نيز مصاحبه شده است.
وي همچنين کتابهايي در زمينههاي روزنامهنگاري، ارتباطات و فناوري اطلاعات تاليف کرده است؛ از جمله: مباني خبرنويسي، مجموعه مقالات خبرنويسي مدرن، شيوههاي مصاحبه در مطبوعات، واژهنامه ارتباطات؛ جريان بينالمللي اطلاعات، و روزنامهنگاري سايبر: جامعه اطلاعاتي و آزادي بيان.
شکرخواه عضو هيات مؤسس و عضو هيات رييسه انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي، عضو گروه چندرسانهيي فرهنگستان هنر و عضو کميسيون اطلاعات در کميسيون ملي يونسکو در ايران است.
همچنين او بيش از يک دهه در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي ايران و در مرکز مطالعات و تحقيقات رسانهها تدريس کرده است و در حال حاضر عضو هيات علمي دانشکده مطالعات جهان در دانشگاه تهران است.
او کلاسهاي خود را علاوه بر دانشکده در فضاي مجازي در وبلاگ آموزشي خود به نام دات دنبال ميکند.
در کارنامه وي، دبيري بخش بينالملل و عضويت در شوراي تيتر کيهان (1377-1361)، عضويت در شوراي علمي فصلنامه رسانه، ماهنامه تخصصي صنعت چاپ، فصلنامه پژوهشهاي ارتباطي، عضويت در شوراي سردبيري کتاب هفته، سردبيري جام جم آنلاين (1384-1381) و سردبيري همشهري آنلاين (از سال 1385) به چشم ميخورد.
شکرخواه در سال 1387 براي يک دوره دو ساله به رياست موسسه مطالعات آمريکاي شمالي و اروپا دانشگاه تهران منصوب شد. اين مسووليت دوباره با حکم رييس دانشگاه تهران دو سال ديگر تمديد شد.
کميته علمي همايش روابط عمومي الکترونيک در سال 1386 بهاتفاق آراء، تقدير از شکرخواه را بهعنوان استاد پيشگام روابط عمومي الکترونيکي به تصويب رساند و طي مراسمي از او تقدير شد. در همان همايش، تمبر روابط عمومي الکترونيک با تصوير شکرخواه و مجموعه مقالات منتخب وي درباره روابط عمومي در کتاب انفجار بزرگ خاموش چاپ شد.
***
برخي از آثار شکرخواه شامل موارد زير است:
- واژهنامه پژوهشهايارتباطي، تهران: مرکز مطالعات و تحقيقات رسانهها،1371
- خبر، تهران: مرکز گسترش آموزش رسانهها، 1373(چاپ دهم1386)
- تکنولوژيهاي ارتباطي و جامعهاطلاعاتي، تهران: انوشه، 1379
- مباني خبرنويسي، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1380
- مجموعه مقالات خبرنويسيمدرن، تهران: توانير، روابط عمومي و امور بينالملل، 1380
- واژهنامه ارتباطات، تهران: سروش، 1381 (چاپ دوم 1382)
- خبرنويسي مدرن، تهران:خجسته، 1381 (چاپ دوم 1384)
- روزنامهنگاري سايبر: جامعهاطلاعاتي و آزادي بيان، تهران: ثانيه، 1384
- سبکهايخبرنويسي، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگي وزارتعلوم، 1385
- انفجار بزرگ خاموش، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، 1386
آثار ترجمهي او هم به شرح زير است:
- جيمز وينکلر، عصر اقيانوس آرام، تهران: کيهان، 1365
-گلن جي بارکلي، ناسيوناليسم قرنبيستم، تهران: سفير 1369
- لوريجي ويلسون و حميد مولانا، گذر از نوگرايي، تهران: مرکز مطالعات و تحقيقات رسانهها،1371
- حميدمولانا، جريان بينالمللي اطلاعات، تهران: مرکز مطالعات و تحقيقات رسانهها، 1371
-گلداستين جاشواس، آرنولدپي و جان فريمن، خيابان سه طرفه: کنشو واکنش استراتژيک در سياست جهاني، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1372
- جان جيکس، شمال و جنوب، مترجمان يونس شکرخواه و احمد صدارتي، تهران: ني، 1365 (چاپ پنجم 1377)
- سوزان دان، شيوههاي مصاحبه در مطبوعات، مترجمان يونس شکرخواه، علي کسمايي، تهران: روزنامه ايران، 1381
- جان هربرت، روزنامه نگاري جهاني، مترجمان يونس شکرخواه، علي کسمايي، تهران: روزنامهايران، 1383
- خوان پنه لوپيکوپي، سپيد در اندلس، تهران: برگ، 1373
- هربرت شيلر، اطلاعات و اقتصاد بحران، تهران: آفتاب، 1375
- مالوري بلاکمن، اسم رمز، تهران:آتش، 1377
- سارا آنگلس، ارتباطات، تهران: آتش، 1378
***
خلاصهاي از سوابق حرفهيي شكرخواه در ايران هم شامل موارد زير است: عضو گروه چند رسانهاي فرهنگستان هنر، عضو کميته ملي اطلاعات کميسيون ملي يونسکو در ايران، عضو هيات رييسه انجمنايراني مطالعات جامعهاطلاعاتي، عضو کميته راهبري اجلاس آسيا- اقيانوسيه WSIS، عضو شوراي علمي رسانه فصلنامه مطالعاتي و تحقيقاتي وسائل ارتباط جمعي، عضو شوراي راهبري ICT کتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، عضو هيات علمي دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، رييس موسسه مطالعات آمريکاي شمالي و اروپاي دانشگاه تهران.
دكتر يونس شكرخواه در نشستي كه در ايسنا تشكيل شده، با تشريح شكلگيري جامعهي اطلاعاتي در كشور و وضعيت فعلي، درباره چالشهاي موجود و نيز اولويتهاي شكلگيري اين فضا در كشور سخن گفته است.
او توانايي دريافت اطلاعات دلخواه فراوان را از تفاوتهاي رسانههاي نوين با روزنامهها ميداند و معتقد است: براي نمونه اگر در مطالبي در اينترنت، واژهاي براي مخاطب آشنا نباشد، با كليك برروي آن به تعاريق دقيقتري ميرسد اما روزنامه باند بزرگ است و بيشتر افراد عادي آن را ميخرند و افرادي كه مهارتهاي بيشتري دارند راههاي ديگري را نيز امتحان ميكنند.
وي با تاكيد بر اين كه بايد نياز مخاطب را شناخت، ميافزايد: بايد به باندهاي كوچك باز گرديم و كار تخصصي صورت دهيم، بازار به طرف تخصصي شدن پيش ميرود بايد در هر جايي متناسب با آن مكان حرف زد و به هر تخصصي، نشريه تخصصي آن را ارائه كنيم، در روزنامه نميتوان با ادبيات خيلي فاخر و تخصصي حرف زد. بايد مرز مخاطب و رسانه در نظر گرفته شود؛ رسانهها حق دانستن، آزادي اطلاعات با ضمانت قانون اساسي را ميطلبند و حكومت حق مديريت اطلاعات و اجراي خواستههاي ميليونها نفر به نمايندگي از جانب مردم را دارد.
اين استاد دانشگاه معتقد است: هرچه آزادي رسانه تضعيف شود، حسابرسي و فعاليتها هم ضعيفتر ميشود و دو عامل عمده تضعيف نقش نظارتي رسانه شامل فشارها براي ممانعت از انتقاد و نظارت و دوم عامل توجه رسانهها به منافع تجارتي بازرگاني و فراموشي نقش نظارتي خود است.
وي با توجه به سياست رسانهيي بر اين اعتقاد است كه هر سازمان و نهادي اعم از دولتي و غيردولتي ميتوانند سياستهاي رسانهيي داشته باشند و تاكيد كرد كه بايد سواد رسانهيي دولت بالا برود تا سطح مطالعه و سواد جامعه نيز بالا برود.
انتهاي پيام