عمليات آزادسازي سوسنگرد پس از فرمان حضرت امام خميني (ره) مبني بر اينکه سوسنگرد تا فردا بايستي آزاد شود و تدبير و مديريت بيبديل مقام معظم رهبري که آن زمان عضو شوراي عالي دفاع بودند، انجام شد و با رشادتهاي شهيد چمران و پايمردي رزمندگان سپاه، ارتش و نيروهاي مردمي به پيروزي رسيد و سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مروري دارد بر روزشمار نبرد سوسنگرد.
31/6/1359:
با حمله دشمن (توسط لشكر 9 زرهي) به منطقه مرزي چزابه، عناصر تيپ 3 لشکر 92 زرهي خوزستان به علت نابرابري در مقابل دشمن نتوانستند حملات آنان را دفع كنند و لذا براي كسب موقعيت بهتر، عقبنشيني كردند.عدهاي از پاسداران و نيروهاي ژاندارمري با مقاومت خود موفق شدند، براي مدت كوتاهي حركت دشمن را متوقف كنند اما با فشار دشمن به ناچار مجبور به عقبنشيني شدند.
4/7/1359:
تلاش مدافعان بستان و تخريب پل بستان نتوانست از پيشروي دشمن جلوگيري كند و دشمن با نصب پل شناور روي رودخانه کرخه و رميم، بستان را اشغال و به سوي تپههاي الله اكبر و پل «سابله» پيشروي كرد.
5/7/1359:
با پيشروي دشمن در محور بستان- سوسنگرد، اين شهر از سمت غرب مورد تهديد قرار گرفت. دشمن در ناحيه سبحانيه قصد داشت با نصب پل روي كرخه وارد سوسنگرد شود ليكن با بمباران شديد هواپيماهاي خودي ناكام ماند.
6/7/1359:
از صبـح فعاليت دشمن در منطقـه با اجراي آتش سنگيـن روي شهـر شروع شد. به دنبـال آن، تانك هاي دشمن از كرخه عبور و وارد بخشهايي از شهر شدند. مقاومتهاي مردمي و تعداد محدودي از پاسداران و ژاندارمري نتوانست مانع سقوط شهر شود. عراقي ها با گماردن يك نفر از مزدوران خود به عنوان فرماندار، پيشروي خود را به طرف اهواز ادامه دادند.
8/7/1359:
تيپ 35 لشكر 9 به حميديه در 25 كيلومتري اهواز رسيد. ارتش متجاوز خودش را براي پيشروي به اهواز و ورود به اين شهر براي روز بعد آماده ميکرد. تيپ 43 لشکر 9 عراق با نصب پل روي کرخه نور و اجراي آتش شديد روي حميديه تلاش كرد با تيپ 35 خود الحاق كند.
9/7/1359
پاسداراني از سپاه خوزستان به فرماندهي شهيد «علي غيور اصلي» طي يك عمليات شبيخون شبانه در ساعت 24:00 به دشمن در محور جاده حميديه سوسنگرد حمله برد که منجر به عقبنشيني واحدهاي دشمن به طرف سوسنگرد گرديد اين عمليات تا صبح ادامه داشت.
از اوايل صبح نيروهاي عمل کننده و يگانهاي هوانيروز با اجراي آتش شديد بر روي تانكهاي دشمن، موفق شدند تا عصر روز 9 مهر، دشمن را تا پشت شهر سوسنگرد عقب برانند. با پيشروي رزمندگان، مشاهده شد، دشمن به تصور اين كه نيروي عظيمي در تعقيب وي است تا نزديکي مرز چزابه عقبنشيني كرد.
«علي غيوراصلي» در شب 10 مهر به هنگام شناسايي مواضع جديد دشمن در منطقه دهلاويه مجروح و پس از انتقال به اهواز به شهادت رسيد.
19/7/1359:
نيروهاي عراق مجدداً به سمت بستان حمله کرده ولي مقاومتهاي مدافعين شهر مانع تصرف آن شد.
21/7/1359:
يك واحد از نيروي دشمن به شهر بستان حمله و طي يك درگيري شديد 24 ساعته با تعداد اندك از مدافعان شهر، بالاخره موفق شدند اين شهر را در 22/7/1359اشغال كنند.
27/7/1359:
دشمن دوباره به سمت جاده حميديه حمله كرد ولي با تحمل تلفات وادار به عقبنشيني شد. اما نيروهاي دشمن از شمال سوسنگرد (تپههاي اللهاکبر) تا دو کيلومتري شهر پيشروي كرد.
29/7/1359:
نيروهاي دشمن با پشتيباني 20 تانک به نيروهاي خودي حمله و آنها را مجبور به عقبنشيني کرد.
30/7/1359تا 22/8/1359
حملات متعدد دشمن جهت اشغال سوسنگرد از محورهاي مختلف با پايمردي و مقاومت رزمندگان ناكام ماند. حملات هوايي دشمن به شهر و مواضع رزمندگان بطور مداوم ادامه دارد. نيروهاي مردمي از جمله گروههايي از فارس، تهران، لرستان ،آذربايجان و خوزستان با مقاومت خود از شهر و مناطق اطراف آن محافظت ميكنند.
23/8/1359:
از اولين ساعات، دشمن با آتش سنگين توپخانه و نيروي هوايي، سوسنگرد را كوبيد و نزديك ظهر از سمت كرخه خود را به جاده حميديه – سوسنگرد رسانيد و با تصرف ابوحميظه (جنوب و شرق)، دهلاويه (غرب) و ارتفاعات الله اكبر (شمال) شهر را از همه طرف محاصره كرد. مقاومتهاي شديدي به خصوص در ابوحميظه و دهلاويه از سوي نيروهاي پاسدار و مردمي كه از استان آذربايجان، فارس، خوزستان و لرستان خود را به منطقه رسانده بودند صورت پذيرفت. اما حجم آتش شديد دشمن و تانكهاي انبوه دشمن هرگونه مقاومتي را ناكام گذاشت. عراقيها با شليک مستقيم تانک روستاي ابوحميظه را به ويرانهاي تبديل کردند و بيش از 50 نفر از اهالي بيدفاع روستا را به شهادت رساندند.
گروه المهدي (عج) تبريز( آذربايجانيها ) به فرماندهي شهيد علي تجلايي براي نجات سوسنگرد از دهلاويه عقبنشيني کرده و وارد سوسنگرد ميشوند.
24/8/1359
در ساعت 16 بخشي از نيروهاي لشكر 9 زرهي با تانكهاي خود به بخش شرقي شهر وارد شدند. از سمت غرب نيز دشمن با عبور از دهلاويه به 4 کيلومتري شهر رسيد. كمبود شديد مهمات و عدم امكان انتقال مجروحين، رزمندگان را به شدت در فشار گذاشته بود و شدت آتش دشمن مانع فرود هليكوپترها براي کمک رساني ميشد.
25/8/1359:
مدافعان شهر متشكل از عشاير عرب بومي، سپاهيان، عناصر ژاندارمري و نيروهاي مردمي باقي مانده با نوشتن وصيتنامه يا وصيت به همديگر (حدود 300 نفر) در گروههاي 9 نفره سازماندهي و در نقاط حساس شهر مستقر شدند. ساعاتي بعد شهر تبديل به صحنه رزم رزمندگان با تانكهاي بعثي به خصوص در بخش شرقي شهر شد و دشمن در پناه آتش شديد تانكها، خيابان به خيابان جلو ميآمد. هر لحظه بر تعداد مجروحان و شهداء افزوده ميشد. ديوار فولادين تانکهاي دشمن و رزمندگان شجاع از سپاه، بسيج، ژاندارمري و ارتش به نبرد نابرابر مشغولند. هيچ کس احتمال زنده ماندن خود را نميدهد.
26/8/1359:
طرح شکستن محاصره سوسنگرد در جلسهاي با شرکت نماينده حضرت امام(ره) در شورايعالي دفاع (مقام معظم رهبري) رئيس جمهور وقت، فرماندهان نيروهاي مسلح و استاندار خوزستان آماده ميشود. اما نگراني برعدم اجراي طرح (همانند قبل) به علت کارشکني بنيصدر خائن بر سرنوشت شهر و رزمندگان آن سايه انداخته است. اطلاعرسانيهاي نماينده حضرت امام(ره) و آيتالله شهيد مدني به حضرت امام(ره) و درخواست از معظم له براي صدور دستور، منجر به ابلاغ فرمان تاريخي حضرت امام(ره) در شب 26 آبانماه مبني بر «تا فردا سوسنگرد بايد آزاد شود» گرديد. با مديريت و نقش بيبديل نماينده حضرت امام، «مقام معظم رهبري»، سرانجام ساعت 6:30 بامداد عمليات شکست محاصره و آزادسازي بخشهاي اشغالي شهر با شركت رزمندگان سلحشور تيپهاي 2و3 لشكر 92، پاسداران، بسيجيان، جهاد سازندگي و نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم و با حمايت هوانيروز از محور حميديه-ابوحميظه آغاز شد و سرانجام در ساعت 14:30 نيروهاي اسلام موفق شدند با انهدام وسيع نيروها و تانكهاي دشمن، فاتحانه وارد شهر شده و مدافعين جان بر كف شهر را در آغوش بگيرند.
بدينگونه شهر سوسنگرد، به «شهر عاشقان شهادت» اشتهار يافت.
انتهاي پيام