سرويس رسانهي ايسنا روزهاي استادان علوم ارتباطات و پيشكسوتان روزنامهنگاري را همزمان با برگزاري هجدهمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريها، برگزار ميكند. در اين راستا، هر روز در سرويس رسانه و صفحه ويژه اين نمايشگاه در سايت خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بهنام يك يا چند نفر از استادان يا پيشكسوتان روزنامهنگاري كشور نامگذاري شده، بزرگداشت مجازي آنها در قالب يك گزارش شامل زندگينامه، شرح فعاليتها و موفقيتها، گزيدهاي از ديدگاهها، گزيدهاي از توصيفهاي ديگر شخصيتها و نيز منتخبي از عكسهاي ايشان منتشر خواهد شد.
سرويس رسانهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) كه همهساله برنامههاي ويژهاي را براي متخصصان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري همزمان با برگزاري نمايشگاه بينالمللي مطبوعات و خبرگزاريها طراحي و اجرا كرده است، امسال نيز اميدوار است در اين حركت - بهعنوان يكي از برنامههاي اين گروه براي ايام برگزاري نمايشگاه هجدهم - نكوداشت حدود 20 نفر از اين استادان را ترتيب داده، در سالهاي آتي نيز اين حركت را از بعد كمي و كيفي، گسترش دهد.
***
چهارم آبان؛ روز «علياكبر قاضيزاده»
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، دكتر علياکبر قاضيزاده - استاد دانشگاه و روزنامهنگار پيشكسوت ايراني است كه در سال 1328 در تهران متولد شد؛ دبستان و دبيرستان را در شرقيترين مدارس شهر گذراند و در سال 1348 در رشته روزنامهنگاري در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي (امروز زير مجموعه دانشگاه علامه طباطبايي) پذيرفته شد.
او از سال دوم ورود به دانشكده در مطبوعات و در روزنامه كيهان و در بخش گزارش اجتماعي كار كرد و در سال 1352 از تحصيل در آن دانشكده فارغ شد و به خدمت وظيفه رفت.
قاضيزاده در سال 1356 براي ادامه تحصيل به ايالات متحده سفر كرد و پس از پايان دوره كارشناسي ارشد در دانشگاه سانفرانسيسكو در سال 1358 به ايران بازگشت.
اين استاد ارتباطات، در سال 1362 در آزمون اختصاصي خبرگزاري جمهوري اسلامي پذيرفته شد و درنتيجه در گروه سياسي آن خبرگزاري به كار پرداخت و همزمان براي مطبوعات نيز مطالبي تهيه ميكرد كه چاپ ميشد.
او از سال 1368 تا 70 در سازمان گسترش و نوسازي صنايع و همزمان در مطبوعات كار كرد. در اين سالها در دو زمينه تاريخ معاصر ايران (بويژه تاريخ مطبوعات) و مهارتهاي روزنامهنگاري مطالعه و تحقيق كرد و در اين سالها كارهايي در همين دو عرصه در مطبوعات از وي چاپ شد.
كارهايي هم در زمينه طنز نوشته و به همين دليل از آغاز انتشار گلآقا با آن موسسه همكاري كرد؛ در سال 1370 كه تعاوني مطبوعات كشور آغاز به كار كرد و قاضيزاده به مدت چهار سال با آن موسسه كه در زمينه كمك به مطبوعات فعاليت داشت كار كرد.
قاضيزاده از سال 1372 كار آموزش را با دانشگاه آزاد اسلامي (واحد ارتباطات) آغاز كرد و پس از آن در دانشگاه علامه طباطبايي، دانشكده خبر، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها تدريس كرده است.
به گفته خودش در همين سالها در دهها دوره ميان و كوتاه مدت همان كار تدريس در عرضه مهارتهاي روزنامهنگاري را ادامه داده و در دورههاي مختلف جشنوارههاي تخصصي روزنامهنگاري شركت و داوري كرده است.
در 10 سال اخير چند مقاله تخصصي در عرصه تاريخ معاصر و روزنامهنگاري از وي در مجلههاي پژوهشي به چاپ رسيده است و از حدود 10 سال پيش در دفتر مطالعات و توسعه رسانهها مهارت گزارش را تدريس ميكند.
او مطبوعات حرفهيي را مطبوعاتي ميداند كه خود بتوانند دخل و خرجشان را درآورده و از نظر اقتصادي خود را تامين كنند؛ اين نوع رسانه به حمايت از هيچ جايي از بخش دولتي و خصوصي نياز ندارد زيرا هر رسانهاي كه به هر جايي وابسته باشد به ناچار به سمت آن مرجع يا سازماني كه از رسانهاش حمايت ميكند، گرايش مييابد.
قاضيزاده به عنوان مدرس دانشگاه، نويسنده و مترجم حوزه روزنامهنگاري دربارهي نقد درست و نادرست هم معتقد است كه نقد صحيح نقدي است كه بايد سازمان يا شخصي كه مخاطب نقد است، موضوعي كه مورد نقد واقع شده را اصلاح كند و نقد نادرست نقدي است كه بايد پاسخ آن داده شود.
خود قاضيزاده به كتابهايي كه پيش از اين در حوزه گزارش تاليف و ترجمه كرده است، اشاره كرده و ميگويد: از حدود بيست سال پيش يعني زمان آغاز تدريس در دانشگاه، پنج عنوان كتاب را در حوزه گزارشنويسي تاليف و ترجمه كردم؛ از جمله «تجربههاي ماندگار در گزارشگري»، «گزارشگري براي راديو»، «گزارشنگاري» و «گزارشگري خوب».
قاضيزاده مهارتهاي نوشتن براي مطبوعات را هم ترجمه كرد و ترجمهي «اخلاق روزنامهنگاري» نوشتهي كارن سندرز هم كتابهايي بودند كه به كوشش علياكبر قاضيزاده منتشر شدند.
ترجمهي كتاب «اخلاق روزنامهنگاري» توسط او از سال 83 آغاز شد و تاريخ چاپ 1386 را نيز در شناسنامهي خود دارد؛ اما انتشار و توزيع عمومي آن آبان 1387 رخ داد.
او گزارشنويسي را به عنوان يكي از مهارتهاي حرفهيي و مهم رسانهيي، فعاليتي جاذب، هنرمندانه و آميخته به كشف ميداند كه خبرنگار طي آن، امكان بروز قابليتهاي خود را بازيافته و به بازآفريني دريافتهاي به دستآمده از محيط پيرامون دست ميزند.
قاضيزاده در كتاب «گزارشنويسي» خود سعي كرده است تمام زمينههاي مربوط به گزارش و گزارشگري را توضيح داده و مثالها و نمونههاي عيني فراواني از گزارشنويسي را به آنها افزوده است.
اين كتاب او علاوه بر مقدمه، داراي 10 بخش است كه از آن جمله ميتوان به تعريف گزارش، اركان، ساختار، تدوين و انواع گزارش اشاره كرد، ضمن اينكه دربارهي گزارش پيگيرانه و گزارش تخصصي نيز توضيحاتي ارائه شده است.
اين مدرس ارتباطات همچنين دربارهي كتاب «اخلاق روزنامهنگاري» نوشتهي كارن سندرز گفته است: كتاب «اخلاق روزنامهنگاري» به اخلاق به معنايي كه در ذهن خيلي از ما شرقيها وجود دارد، مانند احترام به بزرگترها، سلام كردن، دروغ نگفتن و... نميپردازد؛ بلكه اشارهي آن بيشتر به هنجارهاي حرفهي روزنامهنگاري است.
به گفته او همانگونه كه پزشكان بر اساس اخلاق پزشكي حق ندارند اسرار بيمارشان را فاش كنند، روزنامهنگاران نيز بر اساس اخلاق حرفهيي خود به رعايت برخي موارد متعهد هستند، كه اين كتاب به اين موارد پرداخته است؛ مثلا اينكه آيا به هر قيمتي بايد خبر تهيه كرد، حتا اگر مجبور باشيم در خانهي فرد دوربين كار بگذاريم و وارد حريم خصوصي وي شويم.
قاضيزاده گزارش را يكي از مهمترين عوامل و عناصر پويايي و ماندگاري هر رسانهاي ميداند و راز ماندگاري رسانه در نوع گزارشهايي است كه منتشر ميكند.
روزنامهنگاري حرفهيي، ديويد رندال، تجربههاي ماندگار در گزارشنويسي، جان کري، گزارش نگاري، نوشتن براي راديو، روزنامهنگاري خوب، گزارشگران برتر، ويراستاري و مديريت اخبار هم از ديگر آثار ترجمه اين استاد ارتباطات است.
وي در يكي از گفتوگوهايش اظهار كرده است: آنچه از سوي رسانهها در نقد عملكردها ارايه ميشود، به هر حال يا وجود دارد يا خير كه در صورت وجود، بايد برطرف شود و در صورت وجود نداشتن نيز با چند مدرك و سند به راحتي قابل اثبات است؛ بنابراين در چنين موضوعاتي دلخور شدن و مارك چسباندن معنايي ندارد.
به گفتهي اين مدرس ارتباطات، مشكلات فعلي دربارهي نقدناپذيري و كمظرفيتي در حوزهي نقد، به اين دليل است كه به بخشهايي از قانون اساسي بيتوجهيم و با وجود آنكه قانون اساسي، حق آگاه شدن را براي مردم پذيرفته است، ما آنها را از اين حق، محروم ميكنيم و به رسانهها، بهعنوان نمايندگان آنها، پاسخگو نيستيم.
انتهاي پيام