عضو هيأت اجرايي ايكوموس ايران: تخريب هر خانه‌ي تاريخي معادل انقراض يك نسل از معماري گذشته است

يك عضو هيأت اجرايي ايكوموس ايران معتقد است: آگاهي و عزمي جدي براي نگهداري از آثار تاريخي در ايران وجود ندارد و متأسفانه دستگاه‌هاي متولي در اين زمينه اقدام خاصي نمي‌كنند.

محمدرضا حائري مازندراني ـ معمار و شهرساز كه بيش از 35 سال در زمينه‌ي معماري ايراني سابقه‌ي فعاليت دارد ـ در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به اين‌كه عبارت آثار تاريخي معماري ايران گوياي تمام ارزش‌هاي نهفته در آن نيست، اظهار كرد: با گران شدن زمين در رشد شهر در ايران، بويژه بعد از انقلاب اسلامي و به‌دنبال آن، پايين آمدن ارزش اقتصادي خانه‌ها، آخرين بازمانده‌هاي نشانه‌هاي معماري ايران، يعني خانه‌هاي تاريخي به‌طور جدي در معرض انقراض قرار گرفتند.

او ادامه داد: جامعه‌ي ما اعم از مردم، مسؤولان و متخصصان به شيوه‌اي حركت كرده‌اند كه در آن، به ارزش اقتصادي نسبت به ارزش‌هاي تاريخي و فرهنگي به شدت افزوده شده است. فاصله‌ي رشد ارزش اقتصادي با ديگر ارزش‌ها آنقدر زياد شده كه ارزش‌هاي فرهنگي يا به فراموشي رفته يا بي‌اعتبار شده‌اند، همين امر زمينه‌ي خروج آگاهي و عزم را براي حفاظت از ارزش‌هايي كه نمايانگر شخصيت و توان فرهنگي ما بودند، از حافظه‌ي تاريخي و وجدان اجتماعي فراهم كرده است.

معمار، علم و مصالح گذشته را براي بازسازي آثار تاريخي نداريم

مدير مسؤول فصلنامه‌ي «انديشه ايرانشهر» با تأكيد بر اين‌كه اگر آثار تاريخي معماري ايران كه شهرسازي را نيز شامل مي‌شود، از بين بروند ديگر مشابه آن‌ها را نمي‌توان ساخت، گفت: حتا اگر اين آثار مستندسازي شوند كه البته مستندسازي نيز در ايران يك شاخه‌ي اقدامي بسيار ضعيف است، باز هم امكان ساخت دوباره‌ي آن‌ها را نداريم.

او درباره‌ي دلايل ساخته نشدن دوباره‌ي يك بناي تاريخي تخريب‌شده، توضيح داد: در مرحله‌ي نخست، بسياري از افرادي كه با اين نوع معماري و ساخت‌وساز آشنا بودند، ديگر در قيد حيات نيستند. از سوي ديگر، دانش اين افراد به شخص ديگري منتقل نشده، چون با وجود سابقه‌ي تأسيس دانشگاه و آموزش عالي در ايران، دانش معماري ايران مدون و تدريس نشده است. از سوي ديگر، مصالح كنوني ديگر كيفيت مصالح گذشته را ندارند و كسي پيدا نمي‌شود كه براي ساخت يك بنا در مدت بيش از 10 سال صبر داشته باشد. بسياري از فوت و فن‌هاي اين آثار شناخته‌شده نيستند. بنابراين اگر اين آثار خراب شوند، ديگر مانند آن‌ها را نمي‌توانيم بسازيم يا چيزي كه مي‌سازيم، كيفيت پاييني خواهد داشت.

حائري با تأكيد بر اين‌كه ارزش آثار تاريخي فقط به‌خاطر ظاهر و سابقه‌ي تاريخي آن‌ها نيست، بيان كرد: مهم اين است كه بخش اعظم فرهنگ ايراني را كه شامل دانش معماري بومي است، زندگي مردم تشكيل مي‌دهد و با زندگي مردم شكل مي‌گيرد. اكنون اين خانه‌ها زباني براي بيان ندارند، چون معمار آن‌ها درگذشته است و تاريخ مكتوب آن‌ها را در دست نداريم. اين در حالي است كه اگر اين آثار باقي بمانند، مي‌توانيم دست كم از آن‌ها رمزگشايي كنيم و دانش گذشته را براي امروز به ارمغان آوريم.

وي ادامه داد: بناهاي تاريخي گنجينه‌هايي مملو از دانش بومي ايران هستند، ولي از يك سو تا كنون از آن‌ها رمزگشايي نكرده‌ايم و از سوي ديگر، اين آثار به مرور در حال خراب شدن هستند. بنابراين با تسريع شدن روند تخريب آن‌ها، فرصت رمزگشايي آثار را از دست مي‌دهيم، چون ديگر نمي‌توانيم مانند آن‌ها را بسازيم و با شناسايي آن‌ها بر دانش خود از بوم و فرهنگ كشور بيافزاييم.

‌تخريب هر خانه‌ي تاريخي معادل انقراض يك نسل از معماري گذشته

اين عضو هيأت اجرايي ايكوموس ايران اظهار كرد: چند سال است كه اين قضيه، راهي خطا را پيش مي‌رود؛ ولي ما حتا يك‌بار هم در برابر آن نايستاده‌ايم. در اينجا نقش اصلي را آگاهي بازي مي‌كند. با حفظ اين بناها و خانه‌ها و مطالعه و شناخت آن‌ها، به اين آگاهي نائل مي‌آييم كه در اين سرزمين پهناور چگونه بايد ساخت و زيست و زيستن و ساختن چگونه به شيوه‌اي مسالمت‌آميز شرايط رشد و تعالي ما را فراهم مي‌كند، چون نمي‌دانيم چه گوهرهايي را از دست داده‌ايم، روزمرگي بر آينده‌نگري غلبه يافته است و متوجه خسارت‌ها و زيان‌هايي كه بر ما وارد مي‌شود، نمي‌شويم.

وي گفت: در حال حاضر معدود كساني هستند كه براي حفظ اين بناها تلاش مي‌كنند و اگر نتوانند آن‌ها را حفظ كنند، دست كم آن‌ها را مستندسازي مي‌كنند؛ اما در حالي كه ما بايد علي‌القاعده از مشاركت بخش خصوصي در خريد اين خانه‌ها استقبال كنيم، آنجا كه بخش‌هاي خصوصي با تملك و سرمايه‌گذاري روي بناها به آن‌ها كاربري‌هاي معاصر مي‌دهند، ما نمي‌دانيم حتا در اين وضعيت دقيقا براي اين بناها چه اتفاقي مي‌افتد، آيا در اين شرايط حقيقتا ما به حفاظت آن‌ها كمك كرده‌ايم؟

او با اشاره به وجود تعداد زيادي از گونه‌هاي معماري در ايران، بيان كرد:‌ تخريب هريك از اين خانه‌هاي تاريخي معادل انقراض يك نسل از معماري گذشته است.

ميراث فرهنگي هر روز ضعيف‌تر مي‌شود

حائري با اشاره به نقش مثبتي كه شهرداري‌ها در زمينه‌ي حفظ آثار تاريخي مي‌توانند ايفا كنند، گفت: زماني كه اجازه مي‌دهيم، ملكي چند طبقه را بسازند، ارزش بالاتري دارد يا يك خانه‌ي تاريخي كه حق ندارد از منفعت،‌ عرصه و زمينش بهره‌مند شود؟ حفظ آثار،‌ ميراث يا فرزندان فرهنگي اين كشور چيزي نيست كه آن را فقط از ميراث فرهنگي توقع داشته باشيم. سازمان ميراث فرهنگي ناتوان است و روزبه‌روز نيز ضعيف‌تر مي‌شود. شهرداري‌ها هم مي‌توانند در اين وادي نقش ارزشمندي ايفا كنند. البته نمونه‌هاي مثبتي در اين زمينه داريم كه شهرداري به مرمت معدودي از بناها همت گماشته، اما نمونه‌هاي منفي تخريب آثار فرهنگي توسط شهرداري‌ها بيشتر است.

او با طرح اين پرسش كه در كشور ما، ميراث فرهنگي كجا قرار دارد؟ ادامه داد:‌ روزبه‌روز از بودجه و امكانات سازمان ميراث فرهنگي كاسته مي‌شود، شهرداري نيز به‌عنوان نهادي كه مي‌تواند حداقل به حفظ اين‌گونه آثار كمك كند، روزبه‌روز توجه كمتري در اين زمينه نشان مي‌دهد. همچنين نهادهايي مانند وزارت مسكن و شهرسازي يا شوراي عالي شهرسازي كه رسالت هر دو آن‌ها براساس قانون، صيانت از آثار معماري ايران و اعتلاي معماري و شهرسازي كشور است، به اندازه‌ي كافي به اين موضوع نمي‌پردازند.

وي اظهار كرد: شوراي عالي شهرسازي حدود چهار دهه است كه كار خود را آغاز كرده، ولي متأسفانه تا كنون حتا يك گام ملموس در جهت اعتلاي معماري ايران برنداشته است. بايد بحث حفاظت و نگهداري از آثار تاريخي را به سمت اين‌گونه نهادهاي مسؤول نيز سوق دهيم. اين مسؤوليت متعلق به كل كشور است، ما همه در برابر محافظت از داشته‌هاي فرهنگي كشور مسؤوليم.

اين عضو هيأت اجرايي ايكوموس ايران گفت: ما در وضعيت كنوني آثار تاريخي، فقط با يك خانه‌ي تاريخي طرف نيستيم، ما با ثروت فرهنگي طرف هستيم، ميراثي كه يك دستاورد عظيم است كه طي قرن‌ها اندوخته شده است. نهادهاي ديگر مسؤوليت و نقش خود را در اين زمينه به خوبي ايفا نمي‌كنند. مردم از ارزش بناهاي تاريخي آگاهي ندارند. از سوي ديگر، براي زندگي به سرمايه‌هاي در دسترس خود نياز دارند. پس نبايد به آن‌ها در اين زمينه خرده گرفت و آن‌ها را در اين زمينه مقصر دانست. يك قصور 80 ـ 70 ساله ما را دربر گرفته است.

او معتقد است: عزمي براي حفاظت از آثار تاريخي در وضعيت كنوني كشور وجود ندارد؛ نهادها و آدم‌ها عزمي در اين زمينه ندارند. ما براي امروز زندگي نمي‌كنيم، در برابر آينده هم مسؤوليم. پيدا كردن يك راهكار موقت در اين زمينه كارساز نيست و براي خروج از اين وضعيت بايد كل چارچوب كنوني را ارزيابي و در راستاي بسط آگاهي اقدام كنيم.

سازمان ميراث فرهنگي بايد استقلال انديشه و توان مالي داشته باشد

حائري با اشاره بر مطرح نبودن يك شناخت درست در اين زمينه، اظهار كرد: اكنون راهكار‌ي كارساز نمي‌توان ارائه داد، شناخت درست يك سابقه‌ي‌ 80 ـ 70 ساله دارد كه ما تا كنون به آن بي‌توجه بوده‌ايم. به‌طور دائم و روزافزون بي‌توجهي‌ها در اين زمينه به‌صورت تصاعدي بالا مي‌رود. اكنون ما به‌صورت جامعه‌اي درآمده‌ايم كه خودمان از خودمان درس نمي‌گيريم و شكست‌ها و پيروزي‌هاي‌مان را ارزيابي نمي‌كنيم.

او با اشاره به وضعيت ضعيف مالي و كارشناسي در ميراث فرهنگي، گفت: اين سازمان مراحل زيادي را براي رسيدن به جايگاه كنوني طي كرده، ولي مدت‌هاست كه ضرورت ارتقاي سازمان ميراث فرهنگي به سطح وزارتخانه، بدون الحاق كردن ديگر قلمروها احساس مي‌شود. ميراث فرهنگي سازماني است كه بايد استقلال انديشه و توان مالي داشته باشد تا بتواند كارهاي خود را خود انجام دهد.

بانك‌ها براي مرمت و حفاظت از بناهاي تاريخي مشاركت ندارند 

مدير مسؤول فصلنامه‌ي «انديشه ايرانشهر» با اشاره به وام‌هاي گوناگوني كه بانك‌ها براي تعمير و نوسازي بناهاي مسكوني به مردم مي‌دهند، بيان كرد:‌ بانك‌ها حداقل مشاركت را هم براي مرمت و حفاظت از بناهاي تاريخي ندارند، اين موضوع چندبار از آن‌ها خواسته و حتا قانون‌هايي در اين زمينه براي بانك‌ها وضع شده است. به بانك‌ها اعلام شده است كه به جاي ساختن شعبه‌هايي با معماري زشت و ناهماهنگ با سرزمين‌هاي متنوع كشور كه هيچ كيفيت ساخت‌وسازي ندارند و فاقد معنا هستند، خانه‌هاي تاريخي را به شعبات خود در سراسر كشور تبديل كنند.

او با بيان اين‌كه چگونه امكان دارد دستگاه‌هاي قانون‌گذار متوجه موضوع‌هايي مانند تخريب آثار تاريخي نشوند، گفت: در موقعيت اضطراري كنوني بايد درباره‌ي فرهنگ و حفاظت از فرهنگ صحبت كنيم، اين‌ها مسائلي جدي هستند كه بايد بسيار سريع به آن‌ها پرداخت تا روشنگري مناسبي در اين زمينه به‌وجود آيد.

حائري نقش رسانه‌ها را در اين زمينه شامل ايجاد آگاهي بين مردم و ايجاد هماهنگي بين مسؤولان دانست و اضافه كرد: رسانه‌ها از يك طرف مي‌توانند ارزش‌هاي فرهنگي، تاريخي و فني آثار را به مخاطبان نشان دهند و از طرف ديگر مي‌توانند همه‌ي صحنه‌هاي اين قصور 80 ـ 70 ساله را مورد پژوهش و واكاوي قرار دهند و نتايج آن را به مردم و مسؤولان اطلاع دهند.

گفت‌وگو از سميه ايمانيان، خبرنگار ايسنا

انتهاي پيام

  • یکشنبه/ ۱۷ مهر ۱۳۹۰ / ۱۱:۲۹
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 9007-08710.184487
  • خبرنگار : 71191